تاریخ انتشار:
جنجال گفتهها و معمای ناگفتههای آیتالله هاشمی رفسنجانی
بازگشت تدریجی به جایگاه اصلی
اصولاً ورود به دهه نهم زندگی برای بسیاری در حکم ورود به دوران آرامش و استراحت است، دورانی که به سبب تحلیل قوای جسمانی، افراد فارغ از هیاهوی بیرون علاقهمندند بیشتر به خود و اطرافیان خود بپردازند. با این حال به نظر میرسد این روند درباره اکبر هاشمیرفسنجانی صدق نمیکند
اصولاً ورود به دهه نهم زندگی برای بسیاری در حکم ورود به دوران آرامش و استراحت است، دورانی که به سبب تحلیل قوای جسمانی، افراد فارغ از هیاهوی بیرون علاقهمندند بیشتر به خود و اطرافیان خود بپردازند. با این حال به نظر میرسد این روند درباره اکبر هاشمیرفسنجانی صدق نمیکند. این سیاستمدار ایرانی در سال 93 در حالی گام به دهه نهم حیات خود گذاشت که هنوز مانند گذشته فعال است و به نظر نمیرسد به این زودیها چهار گوشه زمین سیاست را ببوسد و کفشهای این زمین را آویزان کند. سال 93 برای رئیسجمهور اسبق ایران تا حدودی یادآور سالهای میانی دهه 60 بود. سالهایی که به سبب کاراکتر ویژه شخصیتی به صورتی به عنوان بالانسر نظام بدل شده بود. دورانی که در اکثر قریب به اتفاق مفاهمهها بین ارکان مختلف نظام، آثار حضور هاشمی قابل رویت بود. چهرهها و احزاب اپوزیسیون نیز برای انتقال انتقادات خود از وضع موجود، کانالی بهتر از اکبر هاشمی نمییافتند. اصولاً اکبر هاشمی در آن دوره برای بسیاری از شهروندان نماد آرامش و واقعگرایی به شمار میآمد. تصویری که پس از تکیه او بر کرسی ریاستجمهوری تا حدودی مورد خدشه قرار گرفت و در اوایل دهه 80 نیز به
سبب حضور مستقیم در دعواهای سیاسی در حال بایگانی شدن در کتاب تاریخ دهه نخست حیات جمهوری اسلامی بود. محمود احمدینژاد نیز زیرکانه از این فرصت بهره برد و با ایجاد دوقطبی هاشمی-احمدینژاد در افکار عمومی به کاخ ریاستجمهوری گام نهاد. با این همه از سویی کارنامه رئیس دولت نهم و دهم و از سوی دیگر تغییر گفتمان اکبر هاشمی و تاکید ویژه او بر دموکراسی و حقوق بشر در سالهای اخیر سبب شد این مرد سیاست مجدداً مورد اقبال عمومی و اعتماد جریانهای مختلف سیاسی قرار بگیرد. پیروزی حسن روحانی از نزدیکترین چهرهها به اکبر هاشمی در سال 92 نیز سبب شد قدرت مانور او تا حدود زیادی افزایش یابد. با این شرایط منطقی بود که هاشمی در سال 93 بیش از گذشته فعال شده و تلاش کند شرایطی فراهم شود که گفتمان اعتدال و میانهروی بیش از پیش نهادینه شود. هاشمی در این سال هرچند که ممکن است از برخی اقدامات روحانی و تیم او ناراضی باشد، اما به صورتکلی به حمایت همهجانبه از دولت پرداخت و در هر فرصت ممکن با تبیین وضعیت دوران احمدینژاد- از نظر هاشمی این دوران اسفبار است و خرابیهای دولت او بیش از خسارات جنگ است- از اقدامات دولت برای بازسازی اقتصاد و سیاست
کشور ابراز خرسندی کرد. دفتر او هم در سال 93 به یکی از پررفت و آمدترین دفاتر شخصیتهای ایرانی بدل شد. از مقامات رسمی اروپایی و کشورهای اسلامی گرفته تا خانواده برخی زندانیان و از فعالان حزبی دو جناح گرفته تا روحانیون اهل سنت تنها بخشی از میهمانان ملاقاتهای رسمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این سال بودند.
با نگاهی به اظهارات هاشمی در چند سال گذشته و به ویژه سال ۹۳ درمییابیم که او در کنار دغدغههای سیاسی، دلمشغولیهای دیگری نیز دارد. از سویی نگران افزایش نفوذ تکفیریها از قبیل داعش است و از سوی دیگر نگران آینده نظامی است که در نزدیک به چهار دهه گذشته یکی از بازیگران اصلی آن بوده است.
در سال 93 اکبر هاشمی دو جدال رسانهای نیز داشت. جدالهایی که موجب جنجالهای بزرگ رسانهای در کشور شد. در نخستین ماجرا در اوایل پاییز او در دیدار با خانواده شهید محمد صدوقی روایت دیدار خود و مقام معظم رهبری با محمدتقی مصباحیزدی در میانه دهه 40 را نقل کرد. او تاکید کرد بیش از چند ساعت با مصباح بر سر لزوم مبارزه بحث کردهاند، اما مصباح حاضر به همراهی با نهضت نشد. این خاطرهگویی در فضای رسانهای کشور موج بزرگی را به همراه داشت. محمدتقی مصباح که او نیز سال 93 وارد دهه نهم زندگی خود شده بود، در سایت خود و با نقل گزارش دیدار با مرحوم حبیبالله عسگراولادی که با آیهای درباره دروغگویان آغاز میشد به پاسخگویی به خاطره هاشمی پرداخت، اما با توجه به عدم موضعگیری مقام معظم رهبری و دفتر ایشان، به نظر میرسد اکبر هاشمی در این راند خاطرهگویی رقیب را حسابی در تنگنا قرار داده باشد. دومین جنجال رسانهای مرتبط با هاشمی، در نیمه زمستان و پس از انتشار مصاحبه تند سیدمحمد خامنهای در نشریه رمز عبور علیه او و ماجرای معروف مکفارلین به وجود آمد. این اظهارات اما با پاسخ غیرقابل پیشبینی و صریح دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت
مواجه شد. پاسخی که عملاً محمد خامنهای را در موضع انفعال قرار داد. در متن منتشرشده با اشاره به سخنرانی مهم امام(ره) که به «اینتذهبون» شهرت یافت، به نقش سیدمحمد خامنهای در آن ماجرا و پاسخ صریح امام و مقایسه لحن او و همراهانش با لحن یک رادیو، توسط ایشان پرداخت. در پایان متن نیز ضمن انتقاد از سکوت اصولگرایان درباره برخی نسبتهای دادهشده توسط محمد خامنهای به امام(ره) تاکید شده بود: «البته سابقه محبتهای آیتالله هاشمیرفسنجانی به ایشان به سالهای قبل از انقلاب میرسد و مطالب زیادی از حرفها و اقدامات ناسپاسانه وی هست که به خاطر حفظ آبرو و حرمت بیت شریف خامنهای، به خصوص رهبر معظم انقلاب، از بیان آن خودداری میکنیم.!» این دو جدال رسانهای بیانگر آن بود که اکبر هاشمی هنوز حرفهای بسیار برای گفتن دارد، حرفهایی که اشاره به آن بسیاری از مخالفانش را مجبور به سکوت میکند، همانگونه که پیش از این نیز محمدیزدی را به سکوت واداشته بود. با نگاهی به اظهارات هاشمی در چند سال گذشته و به ویژه سال 93 درمییابیم که او در کنار دغدغههای سیاسی، دلمشغولیهای دیگری نیز دارد. از سویی نگران افزایش نفوذ تکفیری از قبیل داعش است و
از سوی دیگر نگران آینده نظامی است که در نزدیک به چهار دهه گذشته یکی از بازیگران اصلی آن بوده است. او به صراحتی مثالزدنی به نقش برخی شیعیان تندرو در نضج داعش اشاره و تاکید میکند: «قرآن تهدید میکند که لا تنازعوا فتفشلو و تذهب الریحکم. (ولی ما) ندیده گرفتیم و هی دامن زدیم به -اختلافات- سنی و شیعه و عمرکشون و لعنت به صحابه، از این کارهایی که خیلی عادی است و بعضیها هم -انجامش را- عبادت میدانند!... از لعنت صحابه به داعش رسیدیم.» این آسیبشناسی و همصدایی با قاریان رحمت از دین حنیف میتواند ما را برای مقابله با خشونتگران به نام اسلام مسلح کند. درباره آینده نظام نیز در سال 93 هاشمی صریحتر سخن میگوید. به طور مثال او در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی که اواخر بهمنماه منتشر شد، تاکید میکند: «...شما میگویید که اگر یک نفر همه اختیارات را داشته باشد و جوابگو هم نباشد، انحراف از قانون است. اما در ساختار ما چنین نیست. سازمان ما خوب طراحی شده است. یعنی طراحیاش اینگونه بود که ۸۰ نفر از مجتهدان عادل که دارای همه شرایط هستند و مردم آنها را انتخاب کردند، در خبرگان برای انتخاب و نظارت بر رهبری حضور دارند...
سازمان درستی را تنظیم کردیم تا انسانی را با آن شرایط انتخاب کنند. حتی در قانونی که همین خبرگان نوشتند، راه عزل هم آمده است... همان موقع برای غیر از امام(ره)، شورای پنجنفری در قانون اساسی بود. البته شاید مدیریتش ضعیف میشد، ولی اطمینانش بیشتر بود... خودم را میگویم و شاید نظر همه کسانی که رای دادند همین باشد، که کسی مناسبتر از آیتالله خامنهای نبود. الان هم همین است...» از این موارد بسیار است مجال ما اندک. هاشمیرفسنجانی در سال 93 آرامآرام به جایگاه اصلی و شایسته خود -تعادلبخشی به نیروهای سیاسی- در نظام بازگشت، بازگشتی باتجربهای گرانسنگ که همه دلسوزان نظام و کشور را خرسند کرد. اگر به فیلم عیادت هاشمی از آیتالله خامنهای در بیمارستان توجه کنیم، نوع برخورد مقام معظم رهبری با او و رضایتی که در چهره ایشان مشاهده میشد، میتواند نشان از آن داشته باشد که ایشان نیز از این روند رضایت دارند. باید منتظر ماند و دید هاشمی در سال 94 چه برنامههایی برای بیمهسازی نظام از گزندهای آتی خواهد داشت؟ این پرسشی است که آینده به آن پاسخ خواهد داد.
دیدگاه تان را بنویسید