تاریخ انتشار:
مهرداد بذرپاش از برخورد سیاسی با سایپا و ایرانخودرو انتقاد میکند
باید ادغام میشدند
زمانی که در سال ۱۳۸۶ و در دوران جوانی به صندلی مدیریت یکی از بزرگترین گروههای خودروسازی در کشور تکیه زد، فکرش را هم نمیکرد که چندین سال بعد در کمیته صنعت مجلس شورای اسلامی مشغول به فعالیت میشود. مهرداد بذرپاش این روزها با اظهار نظرات سیاسیاش در صدر اخبار است،
یارانه تولید و به خصوص سهم بخش خودروسازی یکی از دغدغههای همیشگی فعالان اقتصادی و تولیدگران بوده است. با آغاز دور دوم هدفمندی یارانهها بحث بر سر اختصاص یارانه به خودروسازان بار دیگر بالا گرفته است. شما زمانی که مدیر خودروساز بودید خود از بانیان و مصران بر این دست کمکها بودید؛ حالا که در جایگاه نماینده مجلس هستید، آیا نظرتان تغییر نکرده و به این نتیجه نرسیدهاید که نباید این میزان زیر پر و بال این دو مجموعه خودروسازی را گرفت؟
در موضوع یارانه تولید قرار بر این بوده که طبق قانون 30 درصد از محل افزایش قیمتها و حاملهای انرژی به بخش تولید پرداخت شود تا این بودجه را در جهت ارتقای زیرساختها و جبران هزینههای ناشی از افزایش بهای حاملها که در نتیجه منجر به گران شدن بسیاری از ابزارهای تولید میشود، اختصاص دهند تا جبرانی باشد بر افزایش هزینهها.
سیاستی که در دوران آقای احمدینژاد اجرایی نشد و حالا از روحانی انتظار داریم با وجود ثبتنامهای بالای مردم در یارانهها اجرایی کند؟
بله، این امر در دولتهای نهم و دهم میسر نشد. همچنین در دولت یازدهم اعتقاد بر این است که از محلهای دیگر به تولید کمک شود، کمکهایی مانند تسهیلات بانکی. که در خصوص تسهیلات بانکی لازم است بگویم این تسهیلات همیشه برای بخش تولید فراهم بوده و نیازمند اجرای طرح هدفمندی برای کمک به بنگاههای تولیدی نبوده است. اگر دولتها قصد داشتهاند به حوزه تولید کمک کنند که طبیعتاً خواست قلبی همه دولتها این امر بوده است، میتوانستند با توصیه و فشار بر سیستم بانکی بخش عظیمی از منابع بانکی را به بخش تولید هدایت کنند.
شما که امروز نماینده مجلس هستید و دیگر از نگاه ناظر نه مجری به قانون نگاه میکنید، خودتان به این امر واقف هستید که دادن این میزان کمک و تسهیلات به بخشی مانند خودروسازیها از توان دولت خارج است؟
ببینید همین الان بانکها معوقات بالایی دارند. اگر دولتی بتواند 10 درصد این معوقات را که عددی بالغ بر شش یا هفت هزار میلیارد تومان میشود، به سیستم تولید تزریق کند، قطعاً تولید جان دوباره خواهد گرفت و میتواند بر بسیاری از مشکلات فائق بیاید و همینطور زمینهساز ایجاد اشتغال در کشور باشد.
بسیاری از فعالان اقتصادی معتقدند دو بنگاه خودروسازی موجود در کشور بهرهوری لازم و مناسب را ندارند، بیش از این هم نباید با انرژیزاهای موقتی آنها را مجبور کرد که سرپا بمانند. جسارتاً میگویم، خیلیها معتقدند باید رانتهای دولتی که در زمان شما به اوجش رسید، به پایان برسد؟
نکته اول اینکه بنگاههای خودروسازی برای تامین نقدینگی خود تا به امروز به دو روش اخذ تسهیلات از منابع بانکی و پیشفروش اقدام کردند و هر زمان که هر یک از این دو عامل کاهش پیدا میکرد وضعیت بنگاهها به وضعیتی بحرانی تبدیل میشد. به همین دلیل بیاییم یک اصل قرار بدهیم و به اشتباه نگوییم دولت به این سیستم رانت ویژه میداده؛ همان زمان مدیریت خود بر این امر تاکید داشتم که آزادسازی ظرفیتها و دارایی غیرضروری و تبدیل آنها به منابع قابل مصرف یک راه کمکی است که این موضوع میتواند جزو راهکارهای اصلی قرار بگیرد. نکته دوم این است که در حال حاضر حوزه تسهیلات بانکی دچار وضعیت انقباضی شده است که با این وجود عملاً منبع اصلی تامین منابع مالی بنگاهها از محل پیشفروش خودروهاست. پیشفروش فارغ از اینکه هزینه مالی زیادی میتواند داشته باشد این ضرر را دارد که شما آینده را فروختهای و هزینه تولیدات آینده را پیشاپیش گرفتهای و در طول زمان مصرف کردهای. به همین جهت برای جبران کمبود ورود منابع از طریق شبکه بانکی باید به راهکار بهرهور کردن داراییهای در اختیار روی آورد و بسیاری از
سهامهای غیرضرور و اموال منقول را آزاد کرد تا منابع آن در اختیار تولید قرار بگیرد، چرا که ماموریت اصلی صنعت خودروسازی، تولید خودرو باکیفیت و با قیمت مناسب در شأن مردم ایران است.
اما در تمام دوره آقای احمدینژاد این کمکهای دولت بود که این صنعت را روی پا نگه داشت. آیا الان از سوی برخی محافل به دولت جدید فشار نمیآید که باید سنت اشتباه دولت قبل ادامه یابد؟
ببینید سوال این است که آیا این دولت نباید توجه ویژه به بخش خودروسازی داشته باشد؟ آقای رئیسجمهور به وزیر مربوطه اعلام کردند از محل درآمد یارانهها بودجهای در اختیار تولید قرار نمیگیرد، که در مقابل این دستور باید پرسید چرا چنین اقدام غیرکارشناسانهای میخواهد صورت بگیرد؟ اگر از دولت گذشته خرده گرفته میشد که به بخش تولید اهمیت نمیدهد، با کارهایی که در دولت یازدهم در این بخش در حال انجام دادن است میبینیم باز همان مسیر در حال تکرار شدن است و خلاف قانون در حال رخ دادن است.
زمان آقای احمدینژاد تسهیلات در قالب وام هزار میلیاردتومانی داده شد. فکر میکنید این سیستم باید ادامه پیدا کند؟
ببینید این موضوع جزو راهکارهای سریعالوصول است که سیستم بانکی موجود را مکلف به تخصیص منابع و سپردههای خود جهت تخصیص تسهیلات به حوزه تولید به ویژه خودروسازی کنیم که این امر از دولت برمیآید. خیلی از افراد میگویند این سیاست تسهیلات تکمیلی است، در صورتی که چنین نیست، بلکه بانک مرکزی و سیاستگذاران پولی و مالی میتوانند درصد تخصیص منابع بانکها را تعیین کنند و بانکها از آن به بعد موظف میشوند سپردههای خود را در حوزه تولید مصرف کنند.
اما در این میان نقش مدیران بنگاههای خودروسازی چیست؟ تا کی میخواهند با تکیه بر دولت ادامه حیات اقتصادی دهند؟
البته نباید از فعالیتهایی که خود خودروسازان میتوانند در جهت بهبود وضعیت تولیدشان انجام دهند بگذریم. بهرهوری در صنعت خودروسازی کشور چندین برابر از میزان کنونی امکان ارتقا دارد. بنده که در این صنعت کار کردهام، به خوبی میدانم که خیلی بیشتر از زمان کنونی که در آن به سر میبریم میتوان از آن بهرهوری داشت. بهرهوری یعنی همه عوامل تولید در وضعیت کنونی، بهتر کار کنند و به همین جهت برای ارتقا و پیشرفت در امر خودروسازی، این صنعت راهی جز ارتقای بهرهوری ندارد که البته همین راه از مسیرهای اصلی پیشرفت در این حوزه شناخته میشود.
شما مدتی مدیرعامل سایپا و پارسخودرو بودهاید و در جریان فعالیت این دو بنگاه خودروسازی بودهاید. مگر دوره شما این امر میسر شد؟
کشور ما در حوزه خودرو همزمان با کشور کره شروع به خودروسازی کرد. کره سه دهه مونتاژ، تولید مشترک و تولید پلت فورم اختصاصی را در دستور کار قرار داد و هر کدام را در یک دهه خاص طی کرد. ما همانند کره این سه دهه را در دستور کار قرار دادیم منتها با این تفاوت که دهههای ما بیش از دهه شد و بعضاً به 20 سال هم رسید.
در صنعت خودرو که همزمان با کره شروع کرده بودیم در دهه یا دوره تولید مشترکمان، به جای 10 سال تقریباً نزدیک به 20 سال توقف کردیم و تولید و طراحی اختصاصی پلت فورم در ایران به کمترین حد ممکن تنزل پیدا کرد. در آن زمان تا شخصی حرف از تولید پلت فورم اختصاصی در کشور میزد یا حرف از طراحی خودرو ملی میزد، برخی از دوستان سعی میکردند با تمسخر یا غیرقابل اجرا بودن و غیرضروری بودن این طرحها و نگرشها، خط بطلانی بر این امر بکشند ولی حتی کشور کره نیز در دهه رشد و توسعه تکنولوژی خود در زمینه خودرو ساخت پلت فورم اختصاصی را در دستور کار قرار داد. در شرکت ایرانخودرو اولین پلت فورم اختصاصی در خودرو سمند بود که حدود 15 سال پیش رونمایی شد و به بازار عرضه شد و ایرانخودرو از آن به بعد میتوانست ادعا کند خودروساز است. شرکتی که در دنیا دارای پلت فورمهای اختصاصی نباشد اگر ادعای خودروسازی بکند امری خندهدار است و در بین شرکتهای معتبر دنیا هیچ نام و نشانی نخواهد داشت و جایگاهی به خود اختصاص نخواهد داد.
سوالم در مورد دوره مدیریت خودتان در سایپا بود؟
گروه سایپا هم از این امر مستثنی نبوده است و در 40، 50 سال تولید صنعت خودرو، سایپا نیز بدون هیچگونه پلت فورم اختصاصی فعالیت کرده است و خودروهای متنوعی هم وارد بازار کرده که یا تحت لیسانس بودهاند یا تولید مشترک با دیگر کشورها و یا به صورت کامل وارد شدهاند. اما اولین پلت فورم اختصاصی خانواده سایپا خودرو مینیاتور سابق یا تیبای کنونی بوده است که سایپا میتواند ادعا کند این خودرو اولین برند اختصاصی این شرکت است. امری که در دوره من رخ داد.
با همه اینها بعد از چندین سال تولید تنها دو پلت فورم در دو کارخانه بزرگ و مهم کشور، کم به نظر میرسد. اینطور فکر نمیکنید؟
بله، متاسفانه ما در این حوزه عقب ماندهایم و باید تلاش کنیم سریعتر خود را به کارخانجات تولید خودرو جهانی برسیم. البته این صحبتهای من نافی اقدامات کار مشترک با خودروسازان جهانی نیست. با تولید مشترک است که بسیاری از تجربیات منتقل میشود و از دانشهای فنی در کوتاهترین زمان ممکن میشود استفاده کرد.
شما در دوره خودتان چه حرکتی برای پیشرفت صنعت خودروسازی کردید؟ چون وقتی شما پیشنهاداتتان را مطرح میکنید در کمیسیون صنایع بسیاری از ناظران آن را با عملکردتان قیاس میکنند و به نتایجی منفی میرسند.
در زمانی که من مدیرعامل سایپا بودم، پیشنهاد ادغام دو خودروسازی را دادم. بعد از طرح این پیشنهاد عدهای بر این پیشنهاد که در حد طرح بود، حمله کردند و حتی برای مخالفت خود یک دلیل کارشناسی ارائه نکردند و صرفاً این پیشنهاد را سیاسی تلقی کردند و از گردونه خارج کردند. پس یادمان باشد من در دورهای مدیریت کردم که حتی با طرحها و ایدههایمان از سوی برخی از افراد و گروهها، برخورد سیاسی صورت میگرفت. البته در آن زمان پیشنهاد ما در حوزه ادغام کارخانههای خودروسازی کشور این نبود که دو برند سایپا و ایرانخودرو از بین بروند بلکه ادغام و یکی کردن و همکاریهای راهبردی مشترک میان اجزای این شرکتها منظور بود که میتوانست بسیاری از هزینهها را کاهش دهد و همینطور بسیاری از رقابتهای بیربط و البته مضر را از بین ببرد و رقابت به طور واقعی در کشور به وجود بیاورد که مسیر ورود ایران به بازارهای جهانی مهیا شود. عدهای در زمان مطرح شدن این طرح میگفتند در هیچ کجای دنیا چنین امری مرسوم نیست، در صورتی که در گذشته بیش از 45 شرکت خودروسازی در دنیا وجود داشت که این
شرکتها در حال حاضر تبدیل به هفت یا هشت گروه بزرگ و مطرح خودروسازی در جهان شدهاند که این ادغامها مسیری است که بسیاری از کشورهای بزرگ دنیا و پیشرو در صنعت خودروسازی طی کردهاند تا به جایگاه کنونی خود رسیدهاند. نکته دیگر در این بحث خصوصیسازی است که هنوز به معنای واقعی کلمه در کشور شکل نگرفته است.
از عوامل سیاسی گفتید. صنعت خودروسازی هم از سیاست راه گریزی ندارد و عوامل زیادی برای نصب یا عزل مدیران و همینطور تصمیمات اجرایی دخیل است. موضوعی که در مورد مدیریت سیاسی شما هم مطرح بود.
ببینید فکر نمیکنم فردی بتواند انتخاب من را سیاسی بداند. اگر من برای این سمت منتصب شدم، بروید ببینید در دوره آقای خاتمی و هاشمی هم چنین انتصاباتی بوده یا نه؟ وقتی من از سیاسیکاری صحبت میکنم، دقیقاً مراد برخورد سیاسی افراد خاص با این دو گروه خودروسازی است. سیاسیکاری که جلوی تصمیمات و اجراهای بزرگ در زمینه اقتصادی را گرفته. در صنعت خودرو نیازمند تصمیمات بزرگ و راهبردی هستیم و نباید از گام برداشتن بترسیم.
تنوع سیاستهای تصمیمگیری مدیران از دلایلی بوده است که صنعت خودرو در این سالها نتوانسته است پیشرفت کند و البته وابستگی این صنعت به دولت. هیچ کشوری نتوانسته است با سیاستهای سالیانه یا دو، سه سال یکبار مسیر پیشرفت را طی کند. شرکت رنو مدت زمان زیادی یک سیاست را در پیش گرفت و طبیعتاً به اهدافی هم که میخواست رسید؛ به عبارتی سیاستها باید زمان لازم برای تحقق را داشته باشند به ویژه در حوزه صنعت و تولید. بنابراین مسوولان نباید انتظار داشته باشند که صنعت خودرو در کشور پیشرفت کند چرا که با تغییر هر مدیری یا تغییر سیاست صنعت خودرو پیشرفت نمیکند. البته این را بگویم که حمایتهای دولت گاهی به نفع صنعت خودروسازی و پیشرفت کشور تمام میشود، برای نمونه در زمان تولید خودرو مینیاتور یا همان تیبا، اگر دولت از من حمایت نمیکرد در تولید این خودرو موفق نمیشدیم. همچنین در زمان تولید خودرو سمند در ایرانخودرو، مهندس غروی مدیرعامل وقت ایرانخودرو نیز با حمایت دولت وقت، توانست سمند را تولید و به بازار عرضه کند. پس حمایت امری طبیعی است و به دلیل اینکه فشار بر خودروساز از
جهتهای مختلفی وارد میشود، مدیران باید با پشتوانه باشند تا بتوانند کار را پیش ببرند.
دیدگاه تان را بنویسید