گزارشی از دستمزدهای هنگفت در فوتبال
آیا پرداختهای نجومی سودآور است؟
ما ایرانیها عادت به ضرب و تقسیم داریم. دوست داریم درآمد مشاغل مختلف را حدس بزنیم و بعد تصور کنیم که اگر این شغل را داشتیم چه سودی کسب میکردیم. در رویاهایمان حتی با پول دریافتی در شغل فرضی، کاخ و ویلا هم میسازیم و خلاصه همیشه مرغ همسایه را غاز به حساب میآوریم.
ما ایرانیها عادت به ضرب و تقسیم داریم. دوست داریم درآمد مشاغل مختلف را حدس بزنیم و بعد تصور کنیم که اگر این شغل را داشتیم چه سودی کسب میکردیم. در رویاهایمان حتی با پول دریافتی در شغل فرضی، کاخ و ویلا هم میسازیم و خلاصه همیشه مرغ همسایه را غاز به حساب میآوریم. پس وقتی وزارت ورزش دولت یازدهم ریز قراردادهای بازیکنان یکی از بزرگترین باشگاههای ایران را منتشر میکند نباید انتظاری جز واکنش صورتگرفته در کوچه و بازار داشته باشیم. همانهایی که سهشنبه ۱۹ فروردین به سراغ دکههای روزنامهفروشی رفتند، یک روزنامه ورزشی خریدند و شروع کردند به محاسبه درآمد ماهانه فوتبالیستها. اما آیا به راستی پول هزینهشده برای فوتبالیستها گزاف و بدون توجیه اقتصادی است؟ برای پاسخ به این سوال باید عوامل مختلفی را در نظر بگیریم.
وضعیت در سایر کشورها چگونه است؟
تنها ایرانیها به دریافت حقوقهای آنچنانی توسط فوتبالیستها خرده نمیگیرند. در سراسر دنیا میتوان آدمهایی را پیدا کرد که حقوق اعطایی به بازیکنان فوتبال را «احمقانه» میدانند. مثلاً در انگلیس خیلیها مقایسه درآمد وین رونی و جیمز کامرون، نخستوزیر این کشور را دیوانهکننده میدانند. آنها میگویند چرا یک بازیکن فوتبال مانند رونی باید سالی ۱۵ میلیون و ۵۰۰ هزار پوند درآمد داشته باشد و جیمز کامرون تنها ۱۴۲ هزار و ۵۰۰ یورو؟ (یعنی چیزی کمتر از یک درصد). در آمریکا که درآمد بسکتبالیستهای NBA چندین برابر فوتبالیستهای این کشور است هم وضعیت به همین منوال است. عدهای میگویند این عادلانه نیست که حقوق سربازان ارتش و دبیران مدارس از فوتبالیستها کمتر باشد. به خصوص که حرفه آنها خیلی مهمتر از بازی فوتبال است. برای پاسخ به این ادعا هم نباید عجله کرد و بهتر است همه عوامل را در نظر بگیریم.
گرانترین بازیکن ایران کیست؟
اگر بپذیریم که گرانترین بازیکنی که در لیگ فوتبال ایران بازی میکند در یکی از دو تیم پایتخت توپ میزند -با عدم انتشار لیست قراردادها توسط باشگاههایی چون سپاهان چارهای جز پذیرش این فرض محتمل نداریم- باید آندرانیک تیموریان را گرانترین بازیکن لیگ برتر بدانیم. قرارداد او در فصل گذشته دو میلیارد و ۳۵۰ میلیون تومان بوده است که چیزی نزدیک به یک میلیارد و ۶۰۰ میلیونش وصول شده. دومین بازیکن گران لیگ باز هم آبیپوش است. خسرو حیدری بال راست تیم استقلال در فصل گذشته یک میلیارد و 600 میلیون تومان از فوتبال درآمد داشته است. سیدجلال حسینی سومین بازیکن این لیست است. او که گرانترین بازیکن پرسپولیس در فصل گذشته محسوب میشود، قرارداد یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومانی داشته است. نفر پنجم لیست، دروازهبان مغضوب این روزهای کارلوس کیروش است. مهدی رحمتی که ۱۶ ماهی میشود از تیم ملی دور است، سال گذشته یک قرارداد یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومانی با باشگاه استقلال داشته است. در این بین البته نباید به راحتی از قرارداد
منتشرنشده بازیکنان تیمهای صنعتی گذشت. شاید با شفافسازی باشگاههای بزرگ شهرستانی، لیست گرانترین بازیکنان ایران دستخوش تغییرات شود. تغییراتی که البته بعید به نظر میرسد بتواند جایگاه آندو تیموریان در صدر جدول را تهدید کند!
گرانترین بازیکنان دنیا
یکی از کارشناسان حقوقی فوتبال نظر جالبی دارد: «فوتبالیستهای ایرانی به دلار پول میگیرند و به ریال بازی میکنند.» اما به راستی میزان دریافتی بازیکنان فوتبال در دنیا به چه میزان است؟
آن طوری که نشریه معتبر فوربس آمریکا گزارش داده، بیشترین دستمزد دریافتی در بین بازیکنان را کریستیانو رونالدو دریافت میکند. او ۲۳ میلیون دلار به صورت دستمزد و ۲۱ میلیون دلار برای استفاده باشگاه از اسم و تصویرش برای تبلیغات دریافت میکند. نکته جالب همینجاست که مورد دوم دریافتی کریستیانو رونالدو در ایران تعریف نشده است و به دلیل ممنوعیت حضور ستارههای ورزش، سینما و موسیقی در ایران در تبلیغات، دست باشگاهها برای به دست آوردن چنین درآمدهایی بسته است. به هر ترتیب باشگاه رئال مادرید که حاضر است ۲۱ میلیون دلار از درآمد تبلیغاتیاش را به رونالدو بدهد، گرانترین بازیکن دنیا را در اختیار دارد. مسی در لیست پردرآمدترین فوتبالیستهای دنیا هم رقیب کریستیانو است. او ۲۰ میلیون و 300 هزار دلار از طریق دستمزد و ۲۱ میلیون دلار برای تبلیغات دریافت میکند. نفر سوم، وین رونی انگلیسی است که مجموعاً ۲۱ میلیون و 100 هزار دلار از باشگاه منچستر میگیرد. مقایسه رقم گرانترین بازیکن دنیا و ایران جالب توجه است. در حالی که رونالدو ۲۳ میلیون دلار (۶۹ میلیارد تومان) در سال حقوق
دریافت میکند، آندو تیموریان تنها ۷۶۷ هزار دلار (دو میلیارد و ۳۰۰ هزار تومان) دریافت میکند و این یعنی ۳۰ برابر کمتر از حقوق رونالدو. مقایسه رقم دریافتی خسرو حیدری و لیونل مسی - نفرات دوم لیست- هم جالب است. خسرو ۵۳۳ هزار دلار میگیرد و مسی ۲۰ میلیون و 300 هزار دلار. به عبارت دیگر دریافتی مسی ۳۸ برابر بیشتر از دریافتی خسرو حیدری، دومین بازیکن گران ایران است. پنجمین نفر لیست گرانترین بازیکنان دنیا دیدیه دروگباست. او حقوق بالای خود را از یک باشگاه ترکیهای به نام گالاتاسرای دریافت میکند. دستمزد دروگبا ۱۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار (۴۷ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان) است و این نشان از توان اقتصادی بالای باشگاههای کشور همسایه ایران دارد.
مقایسه درآمد طبقه کارگر و فوتبالیستها
همانطور که گفته شد مردم دوست دارند حقوق خود و ستارههای دنیای ورزش را مقایسه کنند. و این علاقه فقط به ایران محدود نمیشود. برای اینکه بفهمیم یک فوتبالیست چند برابر کارگران کشورش حقوق دریافت میکند، کافی است به آمارها رجوع کنیم. متاسفانه در ایران آمار درستوحسابی در مورد میانگین حقوق کارگران وجود ندارد. اما حداقل دستمزدها مشخص است. اگر همین حداقل دستمزد را -که متاسفانه بعضیها حتی کمتر از این رقم را دریافت میکنند- مبنا قرار دهیم، میزان درآمد سالیانه کارگران ایرانی با احتساب مزایا در صورتی که به عدد ماهانه ۷۰۰ هزار تومان برسد، هشت میلیون و ۴۰۰ هزار تومان است که با عیدی پایان سال به ۹ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان میرسد. با این حساب دستمزد آندرانیک تیموریان، گرانترین بازیکن ایران، چیزی حدود ۲۴۵ برابر حقوق یک کارگر ایرانی است. این اختلاف درآمد در کشورهای اروپایی بدتر هم است. بر اساس اعلام سازمان جهانی کار، یک کارگر اسپانیایی در سال به صورت متوسط ۲۸ هزار و ۲۲۴ دلار درآمد دارد. اگر این مبلغ
را کنار گرانترین بازیکن لیگ اسپانیا یعنی رونالدو قرار دهیم به عدد جالب توجهی میرسیم. رونالدو که ۲۳ میلیون دلار بابت دستمزد دریافت میکند، حقوقش ۸۱۵ برابر یک کارگر اسپانیایی است. اگر رقم اعطایی به رونالدو بابت تبلیغات را هم در نظر بگیریم به عدد قابل تامل ۱۵۵۸ میرسیم. یعنی پولی را که به رونالدو در سال داده میشود میتوان بین ۱۵۵۸ کارگر اسپانیایی تقسیم کرد. در انگلیس هم وضعیت خیلی متفاوت نیست. حقوق متوسط سالیانه یک کارگر انگلیسی رقیمی نزدیک به ۳۶ هزار و ۷۸۰ دلار است. گرانترین بازیکن لیگ برتر جزیره هم وین رونی با درآمد سالیانه ۲۱ میلیون و صد هزار دلار است. به این ترتیب حقوق رونی ۵۷۴ برابر حقوق یک کارگر است. حقوق متوسط سالانه هر کارگر فرانسوی ۳۴ هزار و ۶۳۲ هزار دلار است و دستمزد گرانترین بازیکن لیگ این کشور ۱۹ میلیون و 700 هزار دلار است. به عبارت دیگر دستمزد زلاتان ابراهیموویچ ۵۶۹ برابر کارگران فرانسوی است.
آیا پرداختهای میلیاردی سودآور است؟
چندی پیش و همزمان با انتشار ریزقراردادهای بازیکنان باشگاه پرسپولیس توسط وزارت ورزش، یک سایت معتبر در زمینه دستمزد ورزشکاران حرفهای دنیا هم لیست دست و دلبازترین باشگاههای دنیا در زمینه پرداخت حقوق به بازیکنانشان را منتشر کرد. اسپورتینگاینتلیجنس (sportingintelligence) در گزارش سالانه خود باشگاه منچسترسیتی را که توسط یک بیلیونر قطری اداره میشود در صدر نشانده است. این باشگاه به طور میانگین سالی هشت میلیون دلار به بازیکنانش دستمزد پرداخت میکند. به عبارتی سادهتر بازیکنان باشگاه دوم شهر منچستر به طور متوسط سالانه ۲۴ میلیارد تومان تنها از راه بازی در زمین فوتبال کسب میکنند و این جدای از درآمدهای تبلیغاتی آنهاست. اما چرا یک باشگاه فوتبال در سطح اول اروپا تا این میزان دست و دلباز است؟ آیا در آنجا هم مساله بودجه عمومی و بیتالمال مطرح است و مدیران باشگاههای بزرگ دنیا فقط هزینه میکنند؟ پاسخ بدون شک منفی است. باشگاههایی که بیشترین دستمزدهای فوتبال در دنیا را پرداخت میکنند از اتفاق خصوصی
هستند و حقوق بازیکنان خود را از جیب باشگاه و سهامداران پرداخت میکنند. درواقع آنها با بازیکنان فوتبال تجارت میکنند.
جذب بازیکن به مثابه یک فرصت تجاری
ظریفی میگفت چرخ دنیا بدون فوتبالیستها هم میچرخد اما دنیا بدون پزشکان و معدنچیان و پلیسها و ... نمیتواند به کار خود ادامه دهد. راست هم میگفت دنیا بدون فوتبال همچنان قشنگ است. پس چرا باز هم سرمایهداران چنین دستمزدهایی را به بازیکنان پرداخت میکنند؟ چرا هر روز تعداد بیشتری از میلیاردرها به دنبال خرید باشگاههای فوتبال در سراسر دنیا هستند؟ آنهایی که بهزحمت میلیاردر شدهاند چگونه حاضر میشوند چنین دستمزدهای سنگینی به بازیکنانشان پرداخت کنند؟ پاسخ آسانتر از آن چیزی است که فکرش را میکنید؛ فوتبالیستها توانایی پولسازی عجیبی دارند. آنها یک کارمند ساده باشگاه نیستند. هر کدامشان به نوعی شبیه یک برند هستند. میتوانند اسپانسرها را بهسوی باشگاه بکشانند. آنها میتوانند استادیومها را لبریز از تماشاچی کنند و قیمت بلیت مسابقات را افزایش دهند. سوپرستارههای فوتبال و دیگر ورزشکاران بر روی حق پخش تلویزیون مسابقات تاثیر مستقیم دارند و بدون شک همه شبکههای تلویزیونی دوست دارند بازیهایی را
پخش کنند که در آن رونالدو و مسی حضور دارند. حتی وقتی شرکتهای بزرگ برای اسپانسرشیپ پیراهن پیشقدم میشوند، برایشان مهم است که لوگوی شرکتشان روی لباس چه بازیکنانی به نمایش درمیآید. همه اینها باعث شده پرداختهای هنگفت به بازیکنان در دنیا منطقی به نظر بیاید. سود فروش پیراهن رونالدو برای رئال مادرید خیلی بیشتر از دستمزد سالانه اوست و مادرید میتواند از همین یک راه کلی سود به جیب بزند. با نگاهی دقیقتر به جدول ۱۰ باشگاه پردرآمد دنیا میتوان متوجه شد، تمام باشگاههایی که بیشترین حق پخش تلویزیونی را داشتهاند از بازیکنان نامآشنا و البته گرانقیمت سود میبرند. این باشگاهها از «درآمدهای روز بازی» بیشتری هم سود میجویند. منظور از درآمدهای روز بازی، درآمدهایی همچون بلیتفروشی، فروش اقلام باشگاه در اطراف ورزشگاه و... است. این باشگاهها همچنین از درآمدهای تجاری (اسپانسرینگ روی پیراهن، فروش لباس و...) بیشتری هم برخوردار هستند. همه اینها حاکی از منطقی بودن هزینه دستمزد پرداختی به بازیکنان است.
فروش بازیکن؛ منبع درآمدی از یادرفته
همهجای دنیا رسم است که یک سال مانده به اتمام قرارداد بازیکنان با باشگاه در مورد وضعیت آینده آنها تصمیمگیری شود. اساساً هم دو راه جلوی پای مدیران تیزهوش وجود دارد؛ یا تمدید قرارداد یا فروش بازیکن. در فوتبال امروز دنیا کمتر پیش میآید بازیکنی پس از پایان قراردادش برای آینده تصمیمگیری کند و در اغلب اوقات حداقل شش ماه مانده به پایان فصل، وضعیت بازیکنان برای فصل آتی مشخص میشود. در ایران اما میتوان گفت این راه درآمدی وجود خارجی ندارد! بازیکنان ما عادت به بستن قراردادهای یکساله دارند و در معدود مواردی که قراردادها طولانیتر میشود، آن قدر بند و تبصره به آن اضافه میشود که هر بازیکنی علناً میتواند در پایان فصل اول به راحتی از تیم جدا شود. به همین دلیل هم کمتر شاهد نقل و انتقالات بازیکنان به سبک اروپا هستیم. کمتر تیمی از محل فروش بازیکنانش درآمد دارد. بازیکنها اغلب به صورت آزاد به تیمهای جدیدشان میروند و یک باشگاه که سالها برای رشد بازیکنان جوانش زحمتکشیده، مفت و مجانی
آنها را از دست میدهد. نبود فرهنگ نقل و انتقالات در ایران یکی از دلایل منطقی نبودن هزینههای میلیاردی برای بازیکنان است. برای روشنتر شدن این موضوع بد نیست نگاهی به باشگاه پورتوی پرتغال داشته باشیم. این تیم که به یکی از تیمهای سازنده فوتبال در غرب اروپا مشهور است و از اتفاق ژوزه مورینیو، سرمربی موفق چلسی در حال حاضر را هم همین باشگاه به دنیا معرفی کرده، در ۱۰ سال گذشته هشت بار قهرمان رقابتهای پرتغال شده است. آنها در یک دهه گذشته تنها ۴۰۰ میلیون یورو از راه فروش بازیکنانشان به دست آوردهاند. به عبارت دیگر آنها فقط ۱۸۰۰ میلیارد تومان از راه فروش بازیکنانشان به دست آوردهاند و این جدا از حق پخش مستقیم، اسپانسر روی پیراهن و... است. این رقم که نشان از مدیریت صحیح در پورتو است یکبار دیگر به ما گوشزد میکند که یکی از راههای سودده کردن فوتبال ایران، بستن قراردادهای بلندمدت با بازیکنان و دریافت حق رضایتنامه برای فروش آنها به سایر تیمهاست.
فوتبالیستها خزانه عمومی را خالی میکنند یا پر؟
یکی از عمدهترین انتقادهایی که به پرداختهای میلیاردی در فوتبال ایران میشود، ارتزاق باشگاههای ایرانی از بودجههای دولتی و عمومی است. مردم میگویند باشگاههای فوتبال در ایران سودده نیستند و تنها هزینه میکنند. هزینههایشان هم عمدتاً از بودجه دولتی تامین میشود و پول نفت یا مالیاتی که ما میدهیم به جیب بازیکنان میرود، آن هم بدون بازده خاص و البته کیفیت بالا. جالب اینجاست که همین بودجه عمومی، یکی از دلایل کارشناسان خارجی برای منطقی نشان دادن دستمزد فوتبالیستهاست. به طور مثال سال گذشته بازیکنان لیگ برتر انگلستان در مجموع ۸۳۴ میلیون و 500 هزار پوند مالیات پرداخت کردهاند. این رقم میتواند منبع خوبی برای دستمزد بسیاری از نیروهای پلیس انگلستان باشد و همین نشاندهنده کمک بالای فوتبالیستها به بودجه عمومی و بیمه ملی است. در واقع نرخ بالای مالیات برای افراد پردرآمد در کشورهای اروپایی باعث شده فوتبالیستها و سایر ورزشکاران یک تامینکننده خوب منابع مالی بودجه سالانه کشورها شوند. بد
نیست بدانید که نرخ مالیات اسپانیا برای افرادی که درآمد ماهانهشان بیش از ۲۰۰ هزار پوند است، ۵۲ درصد است. یعنی فردی مانند رونالدو تنها ۴۸ درصد درآمد ۴۴ میلیونی خود را میتواند به خانه ببرد. این وضعیت در بیشتر کشورهای صاحب فوتبال شبیه به هم است و در بیشتر این کشورها فوتبالیستها باید نزدیک به نیمی از درآمد خود را روانه حساب اداره مالیات و بیمه کنند.
چرا پرداختهای باشگاههای ایران اقتصادی نیست؟
ساختار فوتبال ایران منحصربهفرد است. رقم حق پخش مسابقات بسیار ناچیز است (چیزی حدود ۱۵ میلیارد در هر سال) و تازه این رقم هم نسبتاً مساوی و بدون در نظر گرفتن تماشاچیان تیمها بین آنها تقسیم میشود. درآمد کسبشده از فروش بلیت به حساب سازمان لیگ میرود و این تیم ساختار مشخصی برای تقسیم عادلانه این پول بین باشگاههای پرتماشاگر و کمتماشاگر ندارد. به دلیل فقدان قانون کپیرایت، باشگاهها نمیتوانند از راه فروش پیراهن و دیگر اقلام باشگاه سودی کسب کنند. اسپانسر محیطی ورزشگاهها تا سال گذشته تنها ۱۸ میلیارد تومان برای هر فصل پرداخت میکرده است و این رقم هم مانند حق پخش به صورت مساوی -و نه عادلانه- بین تیمها تقسیم میشود. به عبارتی دیگر مهم نیست شما بازیکن میلیاردی دارید یا نه. همه تیمها به یک اندازه از محل این درآمدها سود کسب میکنند. همه اینها باعث شده است منبع درآمد اصلی باشگاهها اسپانسر روی پیراهن باشد. اسپانسری که بدون شک نمیتواند کفاف تمام هزینهها را بدهد و باشگاهها خواهناخواه
باید به بودجههای عمومی و دولتی رو بیاورند. این مساله بزرگترین انتقاد وارده به پرداختهای میلیاردی در فوتبال ایران است. شاید اگر باشگاهها خصوصی شوند و زیرساختهای لازم برای کسب درآمد فراهم شود، دیگر کسی نتواند به این پرداختها خرده بگیرد. چه اینکه بازار فوتبال یک بازار کاملاً آزاد است و همه چیز بر اساس عرضه و تقاضا تعیین میشود.
دیدگاه تان را بنویسید