تنشهای دمشق راهحل نظامی ندارد
بحران سوریه با رشد تکفیریها
تحولات سوریه طی سال جاری از پیچیدگی خاصی برخوردار بود. تقریباً بسیاری از پیشبینیهایی که گروههای مخالف درگیر در سوریه، همچنین طرفداران غربی این جریانات مخالف حکومت فعلی نسبت به آینده سوریه ارائه داده بودند با شکست مواجه شد یا آن طور که تصور میکردند، پیش نرفت.
تحولات سوریه طی سال جاری از پیچیدگی خاصی برخوردار بود. تقریباً بسیاری از پیشبینیهایی که گروههای مخالف درگیر در سوریه، همچنین طرفداران غربی این جریانات مخالف حکومت فعلی نسبت به آینده سوریه ارائه داده بودند با شکست مواجه شد یا آن طور که تصور میکردند، پیش نرفت؛ لذا برای بحث و بررسی آینده سوریه لازم است به فاکتورها و متغیرهایی توجه داشته باشیم که موجب بهوجود آمدن این شرایط شدهاند. امروز طرفهای مختلفی که در بحران سوریه دخالت دارند، چه مخالفان و چه موافقان بعد از گذشت سه سال به این جمعبندی رسیدهاند که در این کشور راه حل نظامی پاسخ نخواهد داد. بلکه باید در پی یافتن یک راه حل مسالمتآمیز سیاسی برای پیریزی حکومتی بود که در آن تمامی جریانات سیاسی امکان حضور و فعالیت داشته باشند. علت این جمعبندی این است که بحران فعلی نشاندهنده بنبستی است که در صحنه میدانی در داخل و در جبههبندیهای سیاسی در خارج شکل گرفته است. این جمعبندی در دیدگاه همه طرفها دیده میشود. از جمله آن آمریکاییها هستند. برخلاف تصور و باور مقامات این کشور که دولت اسد در همان نخستین ماههای شروع بحران سقوط خواهد کرد این امر اتفاق نیفتاد. بر
این امر که چرا بشاراسد سقوط نکرد دلایل و تحلیلهای زیادی وجود دارد. یکی از علل چند دستگی و اختلافی است که در بین جریانات مخالف دولت سوریه به وجود آمده و ظاهراً جدی و عمیق است. مقاومت نظامی دولت سوریه یا نظامیان ارتش این کشور در کنار حفظ انسجام درونی ارتش و نیروهای امنیتی و نیز اداری وضعیت ماندگاری حکومت را بهتر کرد. البته در خارج به نقش مهم و تعیینکننده روسیه و چین و حمایتهای تاثیرگذار جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان نیز باید تاکید کرد. اینها عواملی بودند که باعث شدند دمشق سقوط نکند. در همین مدت زمان علاوه بر حلب که یکی از شهرهای ژئواستراتژیک سوریه در کنار مرزهای ترکیه محسوب میشود و مناطق دیگری از این کشور که در کنار مرزهای لبنان قرار دارند مانند مناطق القصیر و القلمون نیز توسط ارتش سوریه آزاد شدند. کنترل این مناطق به معنای جلوگیری از نفوذ افراد و سلاح به داخل سوریه بود که اهمیت فوقالعادهای داشت و لذا در مجموع این تحولات موجب استحکام قدرت مرکزی شد و به عبارت دیگر شتاب سقوط کنترل شد در حالی که تغییری در نیروهای دولتی شکل نگرفت.
گرچه در همین مقطع زمانی درگیریهای داخلی ادامه یافت اما رویکرد جمعی در صحنه بینالملل به سمت و سوی تشکیل نشست ژنو 2 رفت. این نشست بدون دستیابی به نتایج مورد نظر پایان یافت اما این پایان کار نخواهد بود. احتمالاً جنگ نیابتی در سوریه ادامه خواهد یافت اما مهم این است که در شرایط کنونی عمده طرفهای مخالف دولت سوریه در خارج به این نتیجه رسیدهاند که اگر قرار باشد تغییری در ساختار سیاسی این کشور انجام بگیرد این تغییر باید با استفاده از شیوههای مسالمتآمیز و دارای وجه سوری - سوری باشد یعنی خود مردم که در میدان اصلی هستند در فرآیند تغییر دخیل باشند. واقعیت این است که حکومت بشاراسد سه سال است که مقاومت کرده و تلاشهای مختلف برای تغییر ساختار سیاسی این کشور بینتیجه بوده است. البته حاصل این مقاومت و درگیریهای داخلی تلفات سنگین دو طرف و مردم بیدفاع بوده است. در این میان نیروهای تکفیری رشد یافتهاند و امروز معضل عجیبی برای آینده سوریه هستند. همین امر موجب شده آینده سوریه همچنان در سایهای از ابهام باشد و راه حل دقیقی در افق دیده نشود. امروز آمریکاییها نشان دادهاند هیچ طرحی برای آینده سوریه ندارند. بر اساس
گزارشهای کارشناسان غربی و روسی گزینه مطلوبی برای آینده سوریه مدنظر غرب و آمریکا نیست. شاید آنها با این تعارض درگیرند که کمکهای مستقیم نظامی و مالی آنها به دست طرف مورد نظرشان نمیرسد و متحیرند در صورت تعلیق یا قطع کمکهایشان، مخالفان دولت سوریه گرایش بیشتری به جریانات تندرو تکفیری پیدا کنند و این نقض غرض است. به هر حال پیشبینی وضعیت آینده سوریه مشکل است. قدر مسلم این است که خشونت و ترور و انفجار ادامه خواهد یافت اما این اصل همچنان به قوت خود باقی است که سوریه راه حل نظامی ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید