افول قدرت کرکسها در ریاض
کبوترهای سعودی در پی رابطه با ایران
در بهبود روابط ایران و عربستان ما با دو مانع بزرگ مواجه هستیم. ابتدا سوریه و پس از آن لبنان. هرچند که با تشکیل کابینه لبنان ما یک گام در جهت کاهش سوء تفاهمات با ریاض برداشتهایم اما مساله سوریه همچنان از موضوعات مورد اختلاف است که البته به قوت خود باقی است. علاوه بر موضوعات اشارهشده ما در داخل جامعه سعودی نیز با گروهی مواجه هستیم که خواهان بهبود روابط تهران و ریاض نیست. ما به این گروه میگوییم کرکسهای سعودی. برخلاف خواستههای کبوترهای سعودی که شخص پادشاه عربستان و پسرانش هم جزو آنها هستند نمیخواهند ایران و عربستان هیچ گونه ارتباطی با یکدیگر داشته باشند. کرکسهای سعودی را افرادی مانند بندر بن سلطان و سعود الفیصل تشکیل میدهند که دامنه دشمنیشان با ایران سر به فلک کشیده است. البته این روزها بندر تقریباً از میدان سیاست و امنیت عربستان سعودی برکنار شده است اما سعود الفیصل که از قدیمالایام مخالف هر نوع ارتباط بین تهران و ریاض بود حتی در زمان ریاست جمهوری آقای رفسنجانی که این روابط عمدتاً بهبود پیدا کرده بود، مانع پیشرفت و گسترش یا تعمیق روابط شد. بر همین اساس نیز معتقدم تا زمانی که این فرد در راس دستگاه سیاست خارجی عربستان قرار دارد بعید است که در این روابط تغییری حاصل شود. نه در سطح آقای روحانی بلکه در سطح آقای ظریف هم این روابط دچار مشکل است. به طوری که با وجود تمایل آقای ظریف برای سفر به عربستان، مخالفان ایران در ریاض زمینه انجام این رخداد مهم را که میتوانست در بهبود روابط دو کشور سهم ارزندهای داشته باشد مهیا نکردند. البته مقامات کشورمان دلیل عصبانیت بعضی از مقامات سعودی از ایران را میدانند. مخصوصاً پس از تفاهمی که میان جمهوری اسلامی ایران و قدرتهای بزرگ در ژنو انجام شد برخی نگران قدرتگیری مجدد ایران در منطقه هستند. علت دیگر عصبانیت عربستان سعودی همپیمانی ایران با سوریه و قدرت گرفتن آقای مالکی در عراق و قویتر شدن موضع ایران است. مقامات کشورمان با درک این موضوعات تلاش میکنند تا مقامات سعودی را به در پیشگرفتن موضعی ملایمتر رهنمون سازند و در این مسیر نیز از توان کبوترهای سعودی که بخش عمدهای از قدرت در ید آنها قرار دارد استفاده میکنند. هر چند خروج بندر از عرصه قدرت خود موجب تقویت موضع گروه ملایم و معتدل در عربستان سعودی شد. چرا که بندر سلطان یک شخصیت بسیار تندرو و کینهتوز است که با حمایت از گروههای تندرو، تکفیری و تروریست منطقه خونریزیهای بسیاری به راه انداخت. در حال حاضر سعودیها درصدد هستند از آخرین برگ برندهشان علیه ایران که همان بحث اردن است، استفاده کنند. آنها اردن را بسیج کردهاند تا در خط مقدم جبهه علیه سوریه وارد عمل شود و در همین راستا مسوولیت هدایت و مدیریت گروههای تروریستی منطقه را به سلمان بن سلطان، برادر ناتنی بندر بن سلطان که معاونت وزیر دفاع پادشاهی سعودی را برعهده دارد سپردهاند تا در جهت تضییع موقعیت ایران در سوریه و منطقه وارد عمل شود. البته فکر نمیکنم این برگه آخر نیز برای سعودیها چندان برگه سودمندی باشد چرا که بالاخره ارتش سوریه، گروههای دوستدار سوریه و در نهایت دوستان واقعی ملت سوریه، اجازه نخواهند داد و نخواهند گذاشت که عربستان با پشتیبانی رژیم صهیونیستی و آمریکا و بعضی کشورهای اروپایی بتواند کاری از پیش ببرد؛ لذا فکر میکنم این طرح از پیش شکست خورده است و عربستان مجبور به بازنگری سیاستهای خارجیاش خواهد شد. متاسفانه دیپلماسی بیابانگردی گروههای مخالف ایران نیز همچنان بخشی از دیپلماسی آتی پادشاهی سعودی خواهد بود. سیاستهای کرکسهای سعودی همیشه حالت تندروی داشته است و این گروه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از برخوردهای خشن حمایت کردهاند. لشگرکشی به بحرین یا برخوردهایی که در عراق انجام میدهند، در کنار حملات وحشیانهای که در سوریه صورت میپذیرد همه و همه مورد حمایت اعضای گروه سعودی است.
دیدگاه تان را بنویسید