تصویر یوز ایرانی بر پیراهن تیم ملی حک شد
سهگانه ورزش، اقتصاد و محیط زیست
ورزش به عنوان یک پدیده اجتماعی که دارای جذابیتهای فراوان نزد مردم است، میتواند علاوه بر کارکرد در حوزه سلامت به دلیل ویژگیها و ظرفیتهای رسانهای که در کنار خود دارد، نقش تاثیرگذاری در دیگر حوزههای اجتماعی از جمله محیط زیست بازی کند.
ورزش به عنوان یک پدیده اجتماعی که دارای جذابیتهای فراوان نزد مردم است، میتواند علاوه بر کارکرد در حوزه سلامت به دلیل ویژگیها و ظرفیتهای رسانهای که در کنار خود دارد، نقش تاثیرگذاری در دیگر حوزههای اجتماعی از جمله محیط زیست بازی کند. استفاده از این ظرفیت مغفول با مطرح شدن ایده استفاده از تصویر یوزپلنگ به عنوان نماد تیم ملی فوتبال تلاشی قابل تقدیر بود تا یک گونه در معرض انقراض مورد حمایت قرار گیرد. حرکتی که به عنوان یک اقدام جدی با همراهی نسبتاً خوب عمومی همراه شد. هرچند فوتبال به عنوان پرمخاطبترین ورزش، نقطه شروع این حرکت بوده است؛ اما ادامه این حرکت با توجه به علاقهمندی مردم نقاط دیگر کشور به ورزشهای مختلف همچنین حضور تیمهای دیگر در مسابقات بینالمللی مانند والیبال و بسکتبال قابل ارزیابی و اقدامات عملی است و البته از پتانسیل دیگر ورزشها در حوزه محیط زیست نیز میتوان استفاده کرد. عنوان کردن هر نوع اقدام حمایتی با عنوان محیط زیست از جمله قرارگیری یوزپلنگ به عنوان نماد تیم ملی فوتبال وقتی تاثیرگذار خواهد بود که به اقداماتی عملی برای کمک به محیط زیست و به عنوان مثال حفظ گونه نادری مانند یوزپلنگ
منجر شود؛ به نوعی که تمامی حامیان و دوستداران محیط زیست نتایج این حمایتها را بدانند و در جریان روند اجرایی آن قرار گیرند. از سوی دیگر شفافیت عملکرد و اطلاعرسانی درباره نوع حمایت برنامههای پیش رو و هزینهکرد منابع مالی به دست آمده از این جریان هم موجب دلگرمی حامیان مالی و مردم و رسانهها خواهد شد؛ و هم تضمینی برای فراگیری و ادامه روند این فعالیت اجتماعی است. در نهایت رعایت این شفافیت عملکرد و اطلاعرسانی صحیح یک بازی «برد-برد» برای محیط زیست و جامعه ورزش و بخش اقتصاد محسوب میشود که اگر مورد توجه قرار نگیرد؛ چیزی جز هدررفت منابع مالی، دلسردی مدیران اقتصادی و دیگر فعالان علاقهمند برای حضور در این عرصه نخواهد داشت.
قابل اشاره است که انجام فعالیتهای اقتصادی و توسعهیافتگی اگر در تعارض با محیط زیست نباشد کشور را به سمت پایداری در رشد اقتصادی هدایت میکند و در این میان توجه مدیران اقتصادی به نقش مسوولیتهای اجتماعی در توسعه فعالیتهای اقتصادی نیز میتواند فرصتی برای جامعه ورزش محسوب شود. به طوری که با اتخاذ راهبردهای جمعی مناسب حضور حامیان مالی در عرصه ورزش با هدف حمایت از محیط زیست نه در یک مقطع زمانی خاص بلکه به طور پایدار تضمین شود. رویکردهای فرهنگی و بهکارگیری ظرفیتهای حوزه ورزش به عنوان پدیدهای خاص، تاثیرگذار و اجتماعی توسط جامعه ورزش نباید صرفاً بهانهای برای ایجاد یک موج اجتماعی به منظور شروع یک فعالیت فرهنگی باشد؛ بلکه موضوع ادامهدار بودن این نوع کارها باید مدنظر قرار گیرد؛ که خود لزوم ایجاد یک ساختار تخصصی را طلب میکند.
بحث و جدلهای مالکیت معنوی این ایده نشان داد که هر چند مطرح شدن نام یوزپلنگ گام مهمی در تغییر تدریجی دیدگاههای جامعه نسبت به مسائل زیستمحیطی است اما نیاز به تمرین و کار بیشتری در این حوزه هست، زیرا خود این تنشها بین افراد مختلف و رسانهای شدن این موضوعات میتوانست و میتواند این فرصتها را تبدیل به یک تهدید کرده و خود مانعی برای ادامه این روند جریانسازی فرهنگی نزد مردم، اهالی ورزش و حامیان مالی این نوع فعالیتها باشد. در این میان توجه به چند نکته ضروری است. اول، رشد ایدهپردازی در گرو حفظ مالکیت معنوی است. دوم، ایجاد سازوکاری برای ثبت این نوع ایدههاست تا دیگر شاهد کشاکش بین افراد مختلف برای اثبات یک ادعا نباشیم. سوم اینکه علنی کردن این اختلافها و رسانهای ساختن آن نهتنها حاصلی ندارد بلکه هم جامعه کمحاشیه زیستمحیطی را به حاشیه میکشد، هم نیت خیر ایدهپردازان اصلی را زیر سوال میبرد. دست آخر اینکه بهتر است اهالی رسانه و محیط زیست به دنبال چگونگی استفاده بهتر از فضای عمومی به وجود آمده باشند تا اینکه چه کسی مبدع این اقدام ارزنده بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید