چشمانداز سال جدید از منظر سیاست با رگههای فرهنگ و اقتصاد
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش؟
سالهاست که شبکههای ماهوارهای فارسیزبانی که در میان رقبای خود درجه دوم به حساب میآیند و کیفیت و نفوذ چند شبکه به نسبت حرفهای را ندارند بخش قابل توجهی از آگهیهای خود را به خدمات مهاجرت توسط وکلا یا بنگاههای گردشگری اختصاص دادهاند و هر یک به طریقی درصدد جلب مخاطب و مشتریاند. در این میان یکی از این شبکهها دست به ترفندی زده که شاید تاکنون بیسابقه بوده باشد.
سالهاست که شبکههای ماهوارهای فارسیزبانی که در میان رقبای خود درجه دوم به حساب میآیند و کیفیت و نفوذ چند شبکه به نسبت حرفهای را ندارند بخش قابل توجهی از آگهیهای خود را به خدمات مهاجرت توسط وکلا یا بنگاههای گردشگری اختصاص دادهاند و هر یک به طریقی درصدد جلب مخاطب و مشتریاند. در این میان یکی از این شبکهها دست به ترفندی زده که شاید تاکنون بیسابقه بوده باشد.
این آگهی از فرصت سه ماههای سخن میگوید که تا پایان مهلت ششماهه برنامه اقدام مشترک یا همان توافق ژنو میان ایران از یک سو و شش قدرت جهانی از جانب دیگر باقی مانده است و از این توافق با صفت «موقت» یاد میکند و میگوید بشتابید که در این سه ماه فرصت مهاجرت وجود دارد. اینان البته میخواهند از آب کره بگیرند و با موقت دانستن توافق هستهای به استقبال پایان آن در تیرماه 1393 خورشیدی یا ژوئیه 2014 میلادی بروند. با این امید یا انگاره که برنامه اقدام مشترک میان ایران و کشورهای 1+5 وارد فاز نهایی نخواهد شد و از تیر 1393 روز از نو روزی از نو خواهد بود.
اما این تنها آگهیسازان نازل این شبکههای نه چندان معتبر و تبلیغاتمحور فارسیزبان نیستند که برای بازگشت به نقطه صفر در مذاکرات هستهای ایران با قدرتهای جهانی بیتابی میکنند. تندروهای داخلی که انتظار کاملاً متفاوتی از انتخابات ریاستجمهوری در 24 خرداد 1392 داشتند نیز هر سخن مقامات آمریکایی درباره توافق ژنو را اگر منفی ارزیابی کنند ولو مصرف داخلی داشته باشد در بوق و کرنا میکنند. در حالی که وندی شرمن مذاکرهکننده ارشد ایالات متحده احتمال غنیسازی اندک و تحقیقاتی در پایان مهلت ششماهه را تایید کرده است در داخل، منتقدان میکوشند این وعدهها را برای فریب ایران جلوه دهند و پایان این مسیر را توقف کامل فعالیتهای هستهای میدانند با این تفاوت که میخواهند همین را دستمایه تاختن به دولت حسن روحانی سازند.
پرونده هستهای اما نه چون پار و پیرار
پس در ترسیم افقهای نزدیک و دور در سال تازه خورشیدی بر سر این واقعیت اتفاق نظر وجود دارد که سال 93 نیز با بحث پرونده هستهای آغاز میشود. با این تفاوت که حالا گشایشهایی حاصل آمده و مانند سالهای گذشته تنها صحبت از محل مذاکره و تکرار مواضع دو طرف نیست چندان که سخن عتابآلود دکتر ولایتی خطاب به سعید جلیلی در مناظرههای تلویزیونی فرایاد آید که «شما دیپلماسی را با کلاس فلسفه اشتباه گرفتهاید. شش سال است که میروید و میآیید و میگویید منطق ما را پذیرفتند. میگویند این لیوان 100 تومان و شما میگویید دو تومان میدهید!؟ اینکه مذاکره نیست».
سال 93 اما به گونهای آغاز میشود که نیمی از زمان برنامه اقدام مشترک در شش ماه اول سپری شده و ایران سه قسط از هشت قسط چهار و اندی میلیارد دلاری خود را دریافت کرده است. اموالی که بلوکه شده بود و گفته میشود سر به 100 میلیارد دلار میزند. در 12 بهمن 92، 550 میلیون دلار اولیه دریافت شد و تا پایان سال یک میلیارد دلار دیگر نیز به قاعده و در اول و 16 اسفند باید بازپس گرفته شده باشد. طی چهار ماه اول سال جدید نیز قرار است پنج قسط دیگر دریافت شود و حالا حسن روحانی در دفتر خود به جای ثبت سخنان تکراری و به سبک تجار بازار سررسید دریافتها را نوشته است تا یادمان باشد سال 93 با دریافت بخش دیگری از اموال بلوکهشده آغاز میشود. اصولگرایان تندرو البته به تمسخر میگویند مذاکره میکنیم و امتیاز میدهیم تا پول خودمان را پس بگیریم. مثل این است که بگوییم بجنگیم تا خاک خودمان را دوباره از آن خود کنیم؟
قرار است قسط چهارم در 21 فروردین ماه به ارزش 550 و قسط پنجم در 26 همین ماه به ارزش 450 میلیون دلار دریافت شود و در 24 اردیبهشت،27 خرداد و 20 تیر 93 سه قسط دیگر هر یک به ارزش 550 میلیون دلار دریافت شود. پس بهار 93 به ادامه برنامه اقدام مشترک یا توافق اولیه ژنو میگذرد. ایران به تعهد دایر بر کامل نکردن نیروگاه اراک، اکتفا به غنیسازی 5 درصدی، تعلیق غنیسازی 20درصدی در سایتهای فردو و نطنز و تبدیل نیمی از ذخیره 196 کیلوگرمی اورانیوم 20درصدی به اکسید و رقیقسازی نیم دیگر عمل میکند (اکسیدسازی هر ماه 15 کیلوگرم و رقیقسازی طی سه ماه) و در مقابل وعده آزادسازی پولها مطابق جدول زمانی پیشگفته محقق میشود.
اینها اما همه فاز اول است که در آگهی شبکه ماهوارهای و تحلیلهای داخلیهای تندرو با صفت موقت یاد میشود و به روزهای میانی تا پایانی تیر 93 میاندیشند که آبستن بیم و امید است. بیم به این خاطر که مهلت ششماهه به پایان رسد و گام نهایی برداشته نشود و امید از آن رو که حتی زودتر و در همین بهار پیش رو به فرجام رسد. رهبری معظم نظام اگرچه تصریح کردهاند که شخصاً به فرجام مذاکرات خوشبین نیستند اما بر وفای به عهد و اینکه ایران به آنچه گفته (تعهدات ذکرشده) عمل خواهد کرد تاکید ورزیدهاند. ضمن اینکه طرفهای مذاکره خصوصاً آمریکایی را به تکاپو انداخته است. با این حال حضرت آیتالله خامنهای با ابلاغ سیاستهای «اقتصاد مقاومتی» آسیبشناسی کرده است تا چنانچه به هر دلیل گام نهایی برداشته نشد همه تخم مرغها در این سبد نباشد. بر این اساس میتوان حدس زد که رهبری انقلاب در سنت نامگذاری سالها برای جلب توجه دستگاههای حکومتی و دولتی و نیز مردم به یک موضوع خاص و اعلام محوری بودن آن سال 1393 را به عنوان سال اقتصاد مقاومتی تعیین کنند و اگر هم چنین اتفاقی رخ ندهد میتوان پیشبینی کرد که در سخنرانی استراتژیک آغاز سال در بارگاه امام
هشتم شیعیان در مشهد به این موضوع بپردازند. مقام معظم رهبری سالهاست که محورهای اساسی را در نطق عید نوروز در مشهد ترسیم میکنند و میتوان انتظار داشت که به منظور ایجاد توازن بر اقتصاد مقاومتی تاکید شود. دولت حسن روحانی به اندازه کافی بر روی موضوع رفع تحریمها جدیت نشان میدهد و همین برخی را نگران ساخته که پیوند زدن کلیت اقتصاد و دیپلماسی ایران به گشایشهای تازهتر پرونده هستهای نقاط آسیب را نیز به مخالفان نظام نشان دهد. از این رو میتوان راهکار رهبری را کور کردن این نقاط دانست.
پس سال 93 با ادامه سیاست دولت روحانی برای تنشزدایی و عمل به تعهدات ژنو و وین آغاز و دنبال میشود و مقام معظم رهبری در عین پشتیبانی بر لزوم نگاه به درون تاکید خواهند کرد.
این گزارهها البته نه پیشبینی و نسبت دادن که ترسیم ادامه منطقی سیاستهایی است که با روی کار آمدن دولت روحانی و از نیمه دوم سال جاری به اجرا درآمد و رهبری نظام با توصیف آنها به دو عنوان «نرمش قهرمانانه» و «نرمش هنرمندانه» مهر تایید زد تا پاسخی به این القا باشد که دولت روحانی تمامیت حکومت را در مذاکرات نمایندگی نمیکند و شاید تغییر ظاهر جواد ظریف نه به توصیه و پیغام که به منظور مخابره همین پیام باشد که صدای واحدی را از ایران میشنوند.
تیرماه به مثابه نقطه عطف
اهمیت و حساسیت تیرماه 93 را نه با هشدار و ضربالاجل آگهی سودجویانه که با این یادآوری تاریخی میتوان دریافت که 10 تیر 1392 دولت آمریکا فراتر از تحریمهای سازمان ملل و اروپا سراغ صنایع خودروسازی ایران هم آمد و اگر حسن روحانی وعده تغییر مسیر از بیاعتمادی به اعتمادسازی را نداده بود هزینههای سنگینتری متوجه صنایع متعددی میشد که به شدت به خودروسازی وابستهاند و حالا در تیر 93 و شاید در سالروز همان فرمان 10 تیر 92 یا ژوئیه 2013 تحریمها برداشته شود.
رئیسجمهور روحانی وعده رونق میدهد و به سرمایهگذاری
فرامیخواند و اینها یعنی دولت او امیدوار است که از تیر ماه 93 شاهد رفع کامل تحریمها و بازگشت ایران به جامعه جهانی باشیم. مقام معظم رهبری در عین حال ملاحظات خود را اعمال میکنند و با تاکید بر اقتصاد مقاومتی دولت را از ریخت و پاشهای احتمالی بر حذر میدارند تا اگر تحریمها برداشته شد بار دیگر پول نفت صرف واردات کالاهای لوکس نشود و اگر این اتفاق رخ نداد اقتصاد ایران به درجهای از استقامت رسیده باشد که ناگزیر از اعطای امتیازات بیشتر فراتر از موارد چهارگانه پیشگفته نباشد.
همان گونه که تنها چند روز پس از پیروزی حسن روحانی ایران به جمع 32 تیم حاضر در جشنواره جهانی فوتبال پیوست بهار 93 یک بهار فوتبالی خواهد بود و ایرانیان با این ورزش پرطرفدار به نمایش خود در یک جمع جهانی میاندیشند و این نیز به معنی رابطه دوباره با دنیاست که در دوران محمود احمدینژاد کوچک و محدود شده بود.
در نوروز 1393 هم میتوان بوی پول نفت را احساس کرد و هم غلتیدن توپ در جام جهانی برزیل را انتظار کشید.
در این میان دولت روحانی قصد دارد فاز دوم هدفمندی یارانهها را به اجرا گذارد. این نگرانی همچنان وجود دارد که بدون حمایت صدا و سیما و در اختیار داشتن نیروی انتظامی اجرای فاز دوم قانون هدفمندی به مثابه پوست خربزهای زیر پای دولت باشد. از این رو گران شدن قیمت بنزین در فروردین 93 و حذف یکسوم تا نصف دریافتکنندگان یارانه نقدی به مثابه یک تهدید به نظر میآید و در مقام مقایسه با اجرای فاز اول در دولت احمدینژاد سه نکته قابل تامل و متفاوت به نظر میرسد.
نخست اینکه جاذبه پرداخت یارانه نقدی بر دافعههای تورمی میچربید. حال آنکه اکنون قضیه وارونه شده و آنقدر که بیم افزایش نرخ تورم وجود دارد یارانه نقدی دیگر آن محبوبهای نیست که مردمان آرزو کنند در آغوشاش بگیرند تنگتنگ.
دوم به این خاطر که همه دستگاهها در اجرای فاز دوم همکاری کردند و صدای اعتراض درونساختاری برنخاست. در حالی که اصولگرایان تندرو علیه مذاکرات هستهای موضع میگیرند و بعضاً به هشدارهای شورای عالی امنیت ملی توجه نمیکنند و کار به شکایت دبیر شورا از سرمقالهنویس یک روزنامه میرسد و عتاب میشنود که چرا شکایت کرده است چه تضمینی وجود دارد که درباره تبعات اجتماعی فاز دوم سکوت کنند و از این فرصت برای حمله مردمپسند به دولت روحانی بهره نبرند؟
نکته سوم هم اینکه اجرای فاز اول در فضای پس از حوادث 88 اجرا شد و دولت وقت بیم اعتراضات اجتماعی نداشت. هیچ یک از اینها اما روحانی و تیم اقتصادی او را از اجرای فاز دوم منصرف نساخته و احتمالاً از آغاز سال 93 شاهد اجرای آن ولو با شیب کمتر خواهیم بود.
فاز دوم یارانهها و اقتصاد مقاومتی
این گفتار تحلیل اقتصادی نیست از این رو زوایای سیاسی را میکاود. پس میتوان گفت رئیسجمهور روحانی با تعریف و توصیف فاز دوم ذیل فرمان اقتصاد مقاومتی درصدد جلب نظر موافق دیگر دستگاههاست و ابلاغ این پیام که پروژه ملی را به محل مناقشه سیاسی بدل نکنند و وسیله انتقام از دولت نسازند. دیگر اینکه امید دارد همزمان با تزریق پول به اقتصاد ملی رونق دهد. توجه او به مناطق آزاد اقتصادی یادآور سیاست دنگ شیائو پینگ در چین است که هاشمیرفسنجانی نیز در دوران سازندگی پی میگرفت اما ناچار به توقف شد و حال دولت روحانی هم آن تجربه را دارد و هم دوران خاتمی و احمدینژاد را هر چند که این آخری هر چه را که خاتمی رشته بود پنبه کرد.
جامجم در دست که؟
سال 93 با تفوق گفتمانهای مربوط به سیاست خارجی و اقتصادی و پیوند میان این دو آغاز میشود. در این میان کوشش صدا و سیما معطوف به تبیین اصول اقتصاد مقاومتی خواهد بود. سازمانی که در بهار یا تابستان این سال رئیس جدیدی را به خود میبیند. حضور یک راستگرای سنتی و چهرههایی چون علی آقامحمدی یا عبدالرضا رحمانیفضلی در اتاق فرماندهی جامجم برای دولت روحانی مناسبتر است تا گزینههایی مانند سیدمحمد حسینی و محمدحسین صفارهرندی که رقیب دولت به حساب میآیند. در این میان زمزمه ریاست یک چهره درون سازمانی -سرافراز- نیز شنیده میشود. مدیر بخشهای برونمرزی سازمان که در هر اتفاق غربی و عربی ردی از پرستیوی و العالم میجوید. سال 93 تنها از حیث تغییر قطعی رئیس آن و خروج عزتالله ضرغامی از جامجم برای صدا و سیما تعیینکننده نخواهد بود. در این سازمان تفکر سیاسی رقیب حسن روحانی حاکمیت دارد و آنان به راحتی در راستای اهداف دولت قرار نخواهند گرفت و از سوی دیگر به رغم تخصیص نزدیک به هزار میلیارد تومان بودجه دریافتهاند از بودجههای فوقالعاده دوران احمدینژاد به سبب حضور مدیر
تبلیغات او در معاونت سیما -علی دارابی- خبری نخواهد بود. از این رو بعید نیست به چالش با دولت شدت دهند.
تنها در یک حالت روابط دولت و سازمان صدا و سیما به شکل مطلوب رئیسجمهور روحانی درمیآید و آن انتصاب چهرهای نزدیک به او یا گزینههایی مانند سیدطه هاشمی است. در غیر این صورت صدا و سیما در مسیری خواهد رفت که جبهه پایداری ترسیم میکند و این بیگمان مهمترین چالش دولت در عرصه رسانه و ارتباط با افکار عمومی در سال 93 خواهد بود. بیسبب نیست که حسامالدین آشنا نماینده ویژه رئیسجمهور در شورای نظارت توجه خود را معطوف به این نقطه کرده است. روحانی البته از ظرفیت مراکز استانها بهره میگیرد و به جای آنکه مردم را در گرما و سرما منتظر نگه دارد و بپرسد: از ساعت چند منتظر ایستادهاید؟ 9؟ 8؟ 7؟ به استودیوی مرکز استانها میرود و از طریق فناوریهای مدرن با مردم گفت و گو میکند.
سایهات نامستدام!
سال جدید با ادامه سایه نامیمون تحریمها بر عرصههای سیاسی و فرهنگی و اقتصادی و البته دیپلماتیک آغاز میشود. اما سایهای که به قاعده باید کم شود و مستدام نباشد تا تیرماه به طور کامل رنگ بازد یا رنگ باختن آن شدت گیرد. اولویت دولت همچنان سیاست خارجی و اقتصاد خواهد بود اما این دو به این معنی نیست که مطالباتی چون رفع حصر از آخرین نخستوزیر ایران یا رئیس اسبق مجلس - اگر در ایام نوروز حل نشده باشد- مطرح نخواهد شد. وقتی قفل نهاد مدنی - صنفی روزنامه نگاران ایران تا هنگام تحریر این مطلب و به سبب تاکید اعضای هیات مدیره بر دموکراتیک و مستقل بودن آن همچنان ناگشوده مانده امید به تجدید فعالیت برخی احزاب اصلاحطلب زیاده از حد خوشبینانه به نظر میرسد اما همچنان مطالبه خواهد شد.
در سال تازه دوره اول پنجساله ریاست دستگاه قضایی نیز به پایان میرسد اما چون مطابق سنت ابقا میشوند از تغییر کمتر سخن به میان میآید مگر اینکه آیتالله صادق لاریجانی علاقه اصلی خود را که مباحث کلامی و فلسفی است، ترجیح دهد. در قوه مقننه اما هر روز ممکن است موجی درگیرد. مشخص نیست که قرعه اولین فال استیضاح به نام کدام وزیر اصابت خواهد کرد اما عجالتاً وزیران ارشاد و علوم بیشتر در دسترساند. علی جنتی هم باید پاسخ یک اشتباه کاملاً سهوی در بخش فنی یک روزنامه تازهتاسیس را بدهد، هم نمایش چهره مقدسین در یک فیلم سینمایی را. هم به نویسنده رُمانی جهانی شده توضیح دهد که بررسی یک کتاب تا کی و کجا باید ادامه یابد و در اثر تا چه اندازه میتوان دست برد و هم به منتقدان که کتاب چاپنشده را ناخوانده تکفیر میکنند. بیسبب نیست که معاون سینمایی او میگوید آرزو نمیکنم که هیچ یک از شما جای من باشید.
شاید هم استیضاح
در سال 93 احتمال استیضاح یکی از وزیران روحانی دور از انتظار نیست. وزیر ارشاد شاید. به خاطر نشریهای، فیلمی یا کتابی. وزیر علوم به دلیل انتصاب یک چهره موجه دانشگاهی به ریاست دانشگاهی. وزیر صنعت، معدن و تجارت به سبب صفهایی که شاید دوباره برای سبد کالایی رایگان تشکیل شود. وزیر اقتصاد شاید به علت کاستیهایی در اجرای فاز دوم یارانهها و قس علیهذا. با این حال ابقای علی لاریجانی در کرسی ریاست مجلس در خردادماه حاوی و حامل این پیام خواهد بود که پایداریهای مجلس همچنان در اقلیتاند اما این بدان معنی نیست که اسب خود را در سال اسب زین نکنند تا در پایان سال بعدتر کرسیهای بیشتری به کف آورند. آیتالله مصباحیزدی که روزی درباره دکتر کامران باقریلنکرانی گفته بود در بین زمین و آسمان صالحتر از او نمیشناسد رضایت نخواهد داد در گوشهای از شهر شیراز تنها به طبابت اشتغال داشته باشد.
سال 93 سال رایزنیهای روحانی و دولت او خواهد بود با کشورهای خارجی برای فتح باب روابط تازه خاصه تجدید فعالیت سفارتخانههای ایران و بریتانیا در لندن و تهران. پرچم جمهوری اسلامی ایران در لندن برافراشته شد اما هنوز روابط سیاسی به طور رسمی از سر گرفته نشده است. با دستگاه قضا برای از سرگیری انتشار روزنامهای که طی یک هفته حال و هوای جامعه و سیاست را تغییر داد و در درون ساختار شاید برای تغییر سه وضعیت چهره سیاسی یا با شورای شهر بر سر حضور نمایندهای از شهرداری یا شورا در هیات دولت. این حکایت البته ادامه دارد و سیمای روحانی که هشت سال به دور از کار اجرایی به مطالعه و پژوهش سرگرم بود شهادت میدهد که چه فشار چندجانبهای را تحمل میکند به گونهای که چهره جدی او بر لبخند مورد انتظار از رئیسجمهوری که با سبد امید آمده است سایه میاندازد.
با این همه شاید حسن روحانی دوست دارد سال را با شعر مشهور امیر معزی که برخی به خواجه شیراز نسبت میدهند، آغاز کند و هم تبریک بگوید و هم تبریک بشنود:
سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت
بادت اندر شهریاری بر قرار و بر دوام
سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش
اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام
سال 93 نه چون گذشته که بر پایه خرم بودن یا نبودن قضاوت خواهد شد. یک سال که چهره آن به فال و حال و مال بستگی دارد. «فال» از آن رو که زندگی با بخت هم نسبت دارد و تاکنون بخت از رئیسجمهور روحانی روی بر نتافته است. «مال» به این سبب که مذاکرات و توافقات ابتدا برای آزادسازی اموال است و «حال» به این دلیل که از وعدههای روحانی این بود که فارغ از همه مشکلات و عوامل بیرونی حال مردم خوش شود.
دیدگاه تان را بنویسید