احزاب چه حال و روزی خواهند داشت؟
بازگشت به میدان
اگر بخواهیم تصویری از شرایط احزاب در سال پیشرو داشته باشیم باید به رویکرد دولت یازدهم که سال ۹۲ روی کار آمد، توجه کنیم. رویکرد دولت جدید قانونگرایی و حاکم شدن نظرات مردم و توجه به آنهاست.
اگر بخواهیم تصویری از شرایط احزاب در سال پیشرو داشته باشیم باید به رویکرد دولت یازدهم که سال ۹۲ روی کار آمد، توجه کنیم. رویکرد دولت جدید قانونگرایی و حاکم شدن نظرات مردم و توجه به آنهاست. بنابراین انتظار میرود وضعیت احزاب و نهادهای مدنی که به عنوان تشکلهای مردمی و مردمنهاد مطرح میشوند؛ رو به بهبودی بگرود. چنانچه اگر قرار باشد بر اساس قانون و طبق آنچه در برنامهها و مواضع اتخاذشده دولت یازدهم وجود دارد، مردم نقشی در اداره کشور داشته باشند باید به این مساله توجه شود که احزاب و نهادهای مدنی در هشت سال گذشته با موانع بسیاری مواجه شدند و فعالیتهای این نهادهای مدنی با مشکلات بسیاری همراه بود. در چنین شرایطی میتوان پیشبینی کرد که وضعیت و روند فعالیت احزاب بر اساس تصمیمگیریهای صحیح به شکل مناسبی تغییر جهت دهد که در این شرایط، احزاب میتوانند طبق قانون اساسی و قانون احزاب نقش و وظیفه خود را در جامعه ایفا کنند.
حال اگر بخواهیم وضعیت احزاب را در سال ۹۳ بر اساس روند سال ۹۲ بررسی کنیم در این مدت زمینههایی در راستای تغییر دیده شده است، اما باید زمان بگذرد تا دولت آنچه را مد نظرش است اجرایی و عملیاتی کند. برای نمونه همین که در ماههای اخیر تقریباً تشکلها و احزاب کمکم به سمت برگزاری کنگرهها و مجامع عمومی حرکت کردهاند نشاندهنده آن است که جامعه در حال حرکت از شکل امنیتی به سوی شکل سیاسی است. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند قطعاً شرایط احزاب و تشکلها همان گونه که پیشتر گفته شد رو به بهبودی خواهد گذاشت؛ و سال ۹۳ هم وضعیت به مراتب از سال ۹۲ بهتر خواهد شد.
تغییر و تحولات در دولت جدید برای تمامی احزاب چه اصلاحطلب و چه اصولگرا محسوس خواهد بود اما با توجه به اینکه احزاب غیراصلاحطلب در این مدت نتوانستند چندان نقشی را که باید در جامعه ایفا کنند بنابراین فضا برای احزاب اصلاحطلب تغییر محسوستری خواهد داشت. چنانچه در این مدت موانع بیشتری در برابر این گروهها بوده است و احزاب اصولگرا با چنین مشکلاتی روبه رو نبودهاند بنابراین در فعالیت گروههای اصلاحطلب هر تغییری محسوستر خواهد بود. با وجود این امید است در سال پیشرو تمام احزاب چه اصلاحطلب و چه اصولگرا با زمینه و بستری برای فعالیتهای خود طبق قانون روبهرو شوند و همه بتوانند فعالیتهای اساسی خود را در کشور به انجام رسانند. در این صورت است که کشور میتواند به سمتی حرکت کند که از تمام ظرفیتهای خود در همه زمینهها استفاده کند و میتوان امیدوار بود که شاهد برخورد برنامهای باشیم. گسترش این گونه فعالیتها کمک به جامعه و دولت خواهد بود که ما به جای برخوردهای فردی و شخصی برخوردهای برنامهای داشته باشیم تا بتوانیم بر اساس آن زمینه رقابت را فراهم کنیم. این برنامهها از وظایف احزاب است و توسط آنها فراهم میشود.
نتیجه این تغییر و تحولات و تلاشها این است که آنچه در سالهای اخیر در کشور به وقوع پیوست و مردم را رنج داد با رعایت قانون و اخلاق حل شود و در نتیجه همه مردم در کنار هم قرار بگیرند و شرایط همچون روزهای اول انقلاب شود؛ روزهایی که همه نسبت به هم احساس دوستی، صداقت و اعتماد داشتند. فراهم شدن مجدد این بستر موجب میشود با اعتماد، دوستی، علاقه و صمیمیت بیشتر بتوانیم از این ظرفیت در جهت توسعه و پیشرفت کشور استفاده کنیم و برای تحقق این هدف قطعاً احزاب میتوانند نقش موثری داشته باشند. البته لازمهاش این است که دولت آنچه درباره این بسترسازی گفته است فراهم کند تا احزاب بتوانند نقش خود را به درستی ایفا کنند.
دیدگاه تان را بنویسید