نگاهی به عمق استراتژیک منطقهای ایران در سال ۹۴
تثبیت متحدان ایران
سال ۱۳۹۳ در جغرافیای سیاست خارجی(منطقهای) ایران با دو حوزه مهم یعنی یمن و عراق قابل بررسی است.
سال 1393 در جغرافیای سیاست خارجی (منطقهای) ایران با دو حوزه مهم یعنی یمن و عراق قابل بررسی است.
یمن: سقوط دولت یمن و استیلای شیعیان حوثی بر صنعا از جمله رویدادهایی بوده است که بهزعم تحلیلگران، مواضع ایران را در برابر عربستان تقویت کرده است. مفروض این تحلیلگران آن است که حوثیها گروههای تحت حمایت ایران هستند. مردادماه گذشته علیاکبر ولایتی، مشاور امور بینالملل مقام معظم رهبری در دیدار با «علما و بزرگان زیدی یمن» گفته بود «ایران از مبارزات حوثیها در یمن حمایت میکند». دبیر کلی مجمع جهانی بیداری اسلامی، پیروزی حوثیها را بخشی از موج «بیداری اسلامی» توصیف و اعلام کرده بود «راه آزادی فلسطین از یمن میگذرد». از فحوای موضعگیری مسوولان سیاست خارجی ایران چنین برمیآید که این سخنان بیشتر معطوف به نوعی حمایت معنوی است به ویژه آنکه ایران، همواره اظهارات مقامات پیشین یمن و عربستان سعودی را مبنی بر دخالت در امور داخلی یمن تکذیب کرده است. استیلای حوثیها بر یمن که در همسایگی عربستان است از نگاه تحلیلگران عرب و غربی به منزله توسعه نفوذ ایران تا دریای سرخ و تنگه بابالمندب تلقی میشود و این همه در زمانی است که عمده تمرکز ایالات متحده و متحدان سنتی آن در منطقه معطوف به جنگ با گروه داعش در عراق است. جهان عرب
البته شرایط به وجود آمده در یمن را به شکل بدبینانهای ناشی از رویکرد دولت اوباما مبنی بر باز گذاشتن دست ایران تفسیر میکند. جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده است که حفظ وحدت و تمامیت ارضی یمن، جزو اولویتهای ایران است و همه این گروهها، احزاب و جریانهای سیاسی- اجتماعی باید در روند سیاسی و آینده یمن حضور داشته باشند. به این ترتیب میتوان پیشبینی کردکه متحدان ایران در سال آینده در این منطقه حرف اول را میزنند.
عراق: سه اسفند گذشته سرلشگر یحیی رحیمصفوی، مشاور نظامی مقام معظم رهبری طی سخنانی اظهار داشت نوری مالکی نخستوزیر سابق عراق، در پی درخواست مقام معظم رهبری حاضر به کنار رفتن از سمت نخستوزیری شده است. پیش از سخنان اخیر رحیمصفوی نیز البته عموم تحلیلگران از افزایش نفوذ و سنگینی کفه ترازوی ایران در معادلات منطقه بالاخص در عراق سخن گفته بودند و همین امر برخی کشورهای منطقه از جمله قطر و عربستان را به حمایت از برخی گروههای تندرو سلفی واداشته بود. بالا گرفتن کار داعش و اولتیماتوم ایالات متحده البته به مرور باعث کاستن از حمایت رسمی این دولتها از گروههای تندرو شد و به میزان زیادی موضع ایالات متحده و ایران در مواجهه با داعش را به هم نزدیکتر کرد هرچند این نزدیکی تاکنون به انجام عملیات مشترک نینجامیده است اما امروزه کسی منکر نقش ایران در تقویت نیروهای شیعه و کرد در مواجهه با داعش نیست. رویکرد اساسی و موثر ایران برای مقابله با بحران داعش، ممانعت از سقوط مناطق مهم شیعهنشین و کردنشین و پس از آن تلاش برای بازسازی صفوف نظامیان عراقی جهت ورود به مرحله بازپسگیری مناطق تحت تسلط داعش بوده است. رقبای منطقهای ایران و
ایالات متحده اکنون نفوذ روزافزون ایران و نقش کلیدی آن را با نگرانی و تردید دنبال میکنند. سهم رقبای منطقهای ایران از این پیگیری، نگرانی است زیرا بهوضوح از قدرت مانور ایران در تحولات مختلف منطقه بهویژه در عراق آگاهی دارند و آن را در تضاد مطلق با منافع تعریفشده خود در حوزه نفوذ منطقهای و ماهیت سنی قلمداد میکنند. ایالات متحده اما دچار تردید است زیرا از یکسو به حمایت ایران از کردها و دولت عراق در مواجهه با داعش نیازمند است و از سوی دیگر افزایش نفوذ ایران، قدرت گرفتن گروههای شبهنظامی شیعی و به حاشیه رانده شدن متحدان سنتی خود در منطقه را برنمیتابد با وجود این اما این نگاه همچنان با نوعی سکوت همراه شده و آمریکا دست کم در این مقطع تلاش خود را به این محدود کرده است که هژمونی ایران در تحولات عراق به حوزه مذاکرات هستهای و احتمالاً اخذ امتیاز منجر نشود.
دیدگاه تان را بنویسید