رابطه جبهه پایداری و دولت به کجا خواهد انجامید؟
واپسین تحرک رادیکالها
در طول دو سالی که از عمر دولت یازدهم میگذرد اعضای جبهه پایداری و برخی از دیگر نمایندگان رادیکال نزدیک به مشی این جریان سیاسی، جزو سرسختترین منتقدان دولت حسن روحانی و وزرای وی در مجلس به شمار رفتهاند.
در طول دو سالی که از عمر دولت یازدهم میگذرد اعضای جبهه پایداری و برخی از دیگر نمایندگان رادیکال نزدیک به مشی این جریان سیاسی، جزو سرسختترین منتقدان دولت حسن روحانی و وزرای وی در مجلس به شمار رفتهاند. هدف نگارنده تایید صددرصدی عملکرد دولت حسن روحانی در دو سال اخیر نیست اما باید توجه داشت که بین آنچه در دوره دولت نهم و دهم بودیم و آنچه هستیم تفاوت قابل توجه و قابل ملاحظهای وجود دارد و به این لحاظ باید توجه جدی به لزوم همراهی با دولت و ممانعت از نقد تخریبی نسبت به آن داشت.
از آنجا که ماهیت و محتوای اقدامات و اندیشههای تندروها در ایجاد تنش و ادامه حیات آنها نیز منوط به تداوم تنش و حاشیه است، تصور میکنم جبهه پایداری در سال آینده، در مجلس به عنوان سال انتهایی دوره نهم قانونگذاری، تلاش جدیتری برای مقابله با دولت از خود نشان خواهد داد و در مسیر دولت به ویژه در عرصه فرهنگی و سیاست خارجی سنگاندازیهای بیشتری خواهد داشت. گذشته از این فضای کار دکتر روحانی در کشور فرصتی استثنایی برای همگرایی بین اصولگرایان و اصلاحطلبان معتدل فراهم کرده است که با نزدیک شدن به انتخابات مجلس دهم این فضا روشنتر و امکان این همگرایی بیشتر میشود. در این بین جبهه پایداری نهایت تلاش خود را برای به حاشیه کشیدن این فضا و همدلی مصروف خواهد کرد و به این ترتیب تلاش خواهد کرد با پررنگ کردن گسلهای اختلافی بین اصلاحطلبان و اصولگرایان مانع از تجلی این همگرایی در این برهه حساس تاریخی کشور شود. برههای که میتواند جریانهای افراطی را برای مدتی طولانی به حاشیه براند و موجب افزایش کارآمدی نظام و کاهش آسیبپذیری آن شود.
برنامهای که درباره جبهه پایداری از آن یاد کردم پیش از این نیز توسط این جریان سیاسی آزموده شده است. در دولت قبل نیز همواره به همین شکل بود و شخص خود احمدینژاد و جبهه پایداری -که جریان سیاسی حامی او بودند- نیز با علم به رمز ماندگاری خود یعنی تنش و درگیری و نزاع، این فضا را خلق میکردند. بدون شک زمانی که نیروهای معتدل دو جریان سیاسی کنار هم جمع شوند و تنش به کمترین حد ممکن برسد جایی برای تندروهایی همچون پایداری نمیماند.
با توجه به این موضوع تصور میشود جبهه پایداری برای ادامه حیات خود به سمت ایجاد تنش بیشتری با دولت برود. در این بین بدون شک به ثمر نشستن مذاکرات هستهای میتواند شرایط سختتری را برای این جریان ایجاد کند. با این اوصاف بعید نیست که هر روز شایعات ناامیدکننده از روند مذاکرات هستهای در رسانههای وابسته به این جریان منتشر شود.
طبیعی است که پس از تغییر فضای سیاسی کشور با روی کار آمدن حسن روحانی، جبهه پایداری که بهرغم هیاهوی زیاد سیاسی در بدترین شرایط از نظر پایگاه مردمی قرار دارد، برای ادامه حضور در مجلس شورای اسلامی با بحران جدی روبهرو است. گذشته از این با توجه به رفتاری که جبهه پایداری در مجلس در استفاده از ابزارهای نظارتی برای تصفیهحساب سیاسی با دولت نشان داد، توفیق چندانی نیز از جانب مردم برای حضور در مجلس دهم به خصوص در تهران ندارند.
در این بین اخباری بر این مبنا شنیده میشود که این جریان سیاسی با توجه به سرخوردگیای که خود نیز حدس میزنند در تهران داشته باشند، در حال رایزنی و کار برای ورود به مجلس دهم از دیگر حوزههای انتخابیه به جز تهران هستند و احتمالاً شاهد هجرت انتخاباتی بسیاری از نامداران این جریان به اقصی نقاط کشور باشیم.
با وجود تمامی این تفاسیر به عقیده بسیاری خداحافظی با بخش قابل توجهی از کرسیهایی که امروز در اختیار جبهه پایداری در مجلس است، تنها آیندهای است که میتوان به طور حتم برای جبهه پایداری پیشبینی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید