مسیر احزاب در سال ۹۴ هموار میشود
در انتظار گوشه چشم دولت
گشایش فضا برای فعالیتهای احزاب اصلاحطلب و اصولگرا در دو سال زمامداری حسن روحانی امری غیر قابل کتمان است.
گشایش فضا برای فعالیتهای احزاب اصلاحطلب و اصولگرا در دو سال زمامداری حسن روحانی امری غیر قابل کتمان است. اگر چه شاید این خصیصه نیز به همان مثال معروف «آنقدر که میتوانستیم نه آنقدر که میخواستیم» بازگردد اما به نظر میرسد نگاه رئیسجمهور و نزدیکانش به لزوم ایجاد فضای باز برای فعالیت احزاب و توجه به این ضرورت که فعالیت احزاب میتواند گامی مثبت در جهت دستیابی به دموکراسی و احقاق حقوق مردم و تقویت مردمسالاری در کشور ارزیابی شود، در قیاس با آنچه در دولت قبل بر احزاب روا داشته شد، به خودی خود حاکی از پیشرفت است. بهصورت کلی تحزب ابزار دموکراسی در جهان به شمار میرود و نمیتوان بدون داشتن این مهم سخن از حاکمیتی مبتنی بر دموکراسی داشت. همین چند ماه پیش بود که جناب آقای علیاکبر ناطقنوری نیز به این مساله اشاره و از نبود احزاب قدرتمند در ساختار سیاسی و اجرایی کشور گلایه کرد و خواهان آن شد که فضا برای فعالیت احزاب در نظام جمهوری اسلامی به صورتی مناسب مهیا شود. این امر در سخنان دیگر دلسوزان نظام به ویژه در میان بزرگان اصلاحطلب و اعتدالی چندین سال است که مشاهده میشود و خوشبختانه بخشی از جریان اصولگرا نیز در
ماههای اخیر بیش از گذشته به این امر اهتمام کردهاند. با این حال باید به این نکته نیز توجه کنیم که همواره احزاب اصلاحطلب در شرایط متفاوتی از احزاب اصولگرا بودهاند که با توجه به مسائلی که در دهه گذشته در کشور به وجود آمد، خواسته مردم از دولت دکتر روحانی گشایش در فضای کشور برای فعالیت بهتر همه احزاب ازجمله احزاب اصلاحطلب است.
طبیعی است که در این بین فضای باز سیاسی میتواند باعث دوچندان شدن نقش احزاب در کشور شود، و امروز برای همه ما روشن است که نهادینه شدن فضای باز سیاسی میتواند بر عمر احزاب بیفزاید.
در این مجال باید به نکته نیز اشاره ویژه داشت که نظام سیاسی کشور نباید احزاب را به چشم پایگاه دشمن ببیند، بلکه باید به این نهادهای مردمنهاد بهعنوان یکی از مهمترین کانالهای ارتباطی بین بدنه جامعه و نظام نگاه کند. کانالهایی که میتوانند سبب بالندگی نظام و اقتدار مردم شوند. بهطور کلی به نظر میرسد دولت دکتر روحانی در دو سال فعالیت خود نشان داده است که از نظر رویکرد سیاسی به دنبال تقویت احزاب است اما باید بدانیم که در مورد تصمیمگیری برای احیای هرچه بیشتر فضای سیاسی کشور برای فعالیت احزاب، فعالیت مجدد برخی احزاب یا راهاندازی حزبهای جدید، این تنها دولت نیست که تصمیمگیرنده است.
اگر بخواهیم روند تحزب در سال آینده را پیشبینی کنیم، به اعتقاد من آنچه قابل تصور است تداوم جهشی است که از شرایط دولت قبل -ناامیدی مطلق به شرایط امروز- گشایش هر اندازه محدود و ایجاد امید برای بهبود فضا در آینده سیاسی کشور به وجود آمده است. در این بین نقطه عطف کارنامه عملکردی دولت دکتر روحانی در زمینه کار احزاب تلاشی است که از جانب دولت برای ازسرگیری فعالیت خانه احزاب صورت گرفت. همین که شعار ایشان در زمینه انتخابات لزوم ازسرگیری فعالیت خانه احزاب بود، نشان از نگاه و رویکرد دولت در این زمینه دارد.
بدون شک قضاوت درباره فضای فعالیت احزاب در دو سال باقیمانده از دوره نخست زمامداری حسن روحانی تا اندازه قابل توجهی منوط به بازگشایی خانه احزاب است که خود این بازگشایی نیز نیازمند وجود قانون حامی است که دستیابی به این قانون در گرو بهرهگیری از تفکرات و اندیشههای احزاب و کسانی است که در احزاب کار تشکیلاتی و حزبی کردهاند.
اگر دولت دکتر روحانی اراده جدی برای بهبود فعالیت احزاب در کشور دارد -که بدون شک چنین نیز هست- وزارت کشور باید در بازگشایی خانه احزاب تسریع و دولت قانونی را تنظیم کند که کارکرد احزاب را تضمین کند. قانونی شفاف که ضمن وجود پشتوانه برای حمایت از فعالیت احزاب، خطوط قرمز را نیز محترم شمارد.
دیدگاه تان را بنویسید