مقر فرماندهی
سیطره پولیتبورو بر کشورهای کمونیست چگونه بود؟
من میخائیل گورباچف را به خوبی میشناسم؛ اما شما هم میدانید که پولیتبورو چگونه کار میکند. اگر اینجا یک کلمه از او بگویم؛ فردا دیگر سر کارم نخواهم بود. به خاطر داشته باشید که گورباچف هم تنها به این دلیل دبیرکل حزب شد که دهنش را در مورد قبلیها بسته بود.
پولیتبورو همه چیز بود؛ مرکزی که تمامی تصمیمهای بزرگ و سیاستهای مهم کشور آنجا گرفته میشد؛ اقلیتی کمتر از انگشتان دست و پا که هر تصمیمی میتوانستند بگیرند، هر چه میخواهند اجرا کنند و هرچه میخواهند را متوقف کنند. در باب توصیف قدرت پولیتبورو شاید همین یک خاطره کفایت کند که بدانیم وقتی استالین در روزهای نخستین حمله آلمان به شوروی از فرط درماندگی، کرملین را به قصد اقامتگاه زمستانیاش در حومه مسکو ترک کرد و با تقاضای دیدار اعضای پولیتبورو مواجه شد، فکر کرد که آنها برای دستگیریاش میآیند! یعنی حتی یکی از مخوفترین دیکتاتورهای دنیا که بردن نامش هم لرزه بر اندام هر فردی میانداخت، در برابر قدرت پولیتبورو که خودش عضو اصلی و در واقع رهبر آن بود، ترس داشت. تا جایی که هری ترومن، سیوسومین رئیسجمهور آمریکا که در مذاکرات پوتسدام در سال آخر جنگ جهانی دوم با استالین در مورد بررسی قراردادهای صلح با متحدان آلمان مذاکره کرده بود، گفت: من به خوبی با ژوزف آشنا هستم و استالین پیر را دوست دارم؛ او همکار خوبی است. اما او زندانی پولیتبورو بود.
تولد پولیتبورو
اما پولیتبورو از کجا آمد و چگونه به مهمترین نهاد قدرت در کشورهای کمونیستی تبدیل شد؟ نخستین پولیتبورو به معنای لغوی دفتر سیاسی در روسیه و توسط حزب بلشویک در سال 1917 تاسیس شد تا یک مرکز فرماندهی قوی در طول انقلاب روسیه ایجاد شود؛ انقلابی که همان سال به بار نشست. اولین پولیتبورو هفت عضو داشت: لنین، تروتسکی، استالین، سوکولنیکف، بوبنف، زینوویف و کامنف. افراد قدرتمندی که انقلاب بلشویکی را هدایت کردند و به سرانجام رساندند و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی را پایهگذاری کردند. البته بعد از مرگ لنین و به قدرت رسیدن استالین سرنوشت تلخی پیدا کردند و اغلب در جریان تصفیه بزرگ استالین، دستگیر و به اعدام محکوم شدند. در طول قرن بیستم علاوه بر شوروی، کشورهایی چون آلمان شرقی، افغانستان، چکسلواکی و چین هم در نظام سیاسی خود پولیتبورو داشتند. امروزه نیز این نهاد سیاسی قدرتمند در برخی کشورهای کمونیستی مانند چین، کره شمالی، لائوس، کوبا و همچنین ویتنام وجود دارد که البته تفاوتهایی با نسخههای اولیهاش دارد اما هنوز قدرتمندترین نهاد سیاسی در ساختار قدرت است؛ همانطور که بسیاری از سیاسیون و مورخان معتقدند چین امروز را هم پولیتبوروی هفتنفره اداره و مدیریت میکند. بهطور ساده در نظام سیاسی این کشورها، حزب بزرگ کمونیست (و البته تنها حزب موجود) یک کمیته مرکزی دارد که سیاستگذار اصلی حزب است اما با توجه به اینکه مجمع عمومی حزب و همچنین کمیته مرکزی جلسات خود را با فاصله زمانی طولانی برگزار میکنند، این پولیتبورو است که با تعداد نفرات کم، آن هم از افرادی که ارشدترینها در ساختار سیاسی هستند، به سرعت و با فرجه زمانی کوتاه جلسه برگزار میکند تا تصمیمگیری کند. در واقع این پولیتبورو است که در این ساختار به عنوان مغز متفکر و مقر فرماندهی و سیاستگذاری شناخته میشود. اگرچه گفته میشود که پولیتبورو باید به کمیته مرکزی حزب پاسخگو باشد اما غالباًً قدرت زیاد این نهاد و حضور اشخاصی که خود در کمیته مرکزی نیز حضور داشتند باعث میشد تا عملاً پولیتبورو به نهادی غیرقابل نقد و مستبد تبدیل شود که هر تصمیمی بگیرد، لاجرم اجرا میشود. پولیتبورو به عنوان کمیته اجرایی شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، تعیینکننده سیاست حزب بود. با پایان کار استالین و مرگ او، این نهاد تغییر اسم داد و از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۶ پرزیدیوم یا هیاترئیسه خوانده شد، گرچه عملاً در حدود وظایف و اختیاراتش تغییری ایجاد نشد و همچنان حرف اول را میزد. پرزیدیوم هم آنقدر قدرت داشت که نیکیتا خروشچف را در سال 1964 از رهبری حزب کنار بگذارد تا دوران استالینزدایی در شوروی به پایان برسد. از سال 1966 دوباره اسم این نهاد همان پولیتبوروی سابق شد. پولیتبورو یا دفتر سیاسی که ابتدا با هفت عضو کار خود را شروع کرد به تدریج افراد بیشتری را در عضویت خود دید و تقریباً 12 عضو اصلی واجد حق رای داشت و همچنین شش عضو نامزد (بدون حق رای) نیز به تدریج به این نهاد اضافه شدند. کسانی که به عنوان عضو پولیتبورو انتخاب میشدند در واقع نخبگان ادارهکننده حزب کمونیست بودند که در فاصله تشکیل جلسات کمیته مرکزی به ایفای نقش میپرداختند. از آنجا که کمیته مرکزی معمولاً سالی یکی دوبار بیشتر تشکیل جلسه نمیداد، عملاً این پولیتبورو بود که هدایت فکری حزب را بر عهده داشت و تصمیمگیرنده در انتخاب دبیرکل حزب بود. عضویت در پولیتبورو بهطور اسمی توسط کمیته مرکزی حزب کمونیست انجام میشد اما در واقع این انتخاب توسط خود اعضای پولیتبورو صورت میگرفت؛ این خود اعضای پولیتبورو بودند که تصمیم میگرفتند چه کسی وارد این نهاد شود یا چه کسی از آن اخراج شود. به همین دلیل اعضای پولیتبورو معمولاً بسیار مسن بودند. موسی غنینژاد در میزگرد «ریشههای اقتصادی فروپاشی شوروی» در شماره 419 تجارت فردا (منتشرشده در 30 مرداد 1400) در مورد پولیتبورو میگوید: «میانگین سنی اعضای این دفتر بسیار بالا و حدود 80 سال بود. به خاطر دارم که حدود یک دهه قبل از فروپاشی شوروی یعنی در سالهای 1981 و 1982 که رژه ارتش سرخ به مناسبت انقلاب اکتبر را نگاه میکردیم، اعضای اصلی پولیتبورو که حدود 12 نفر بودند به خاطر کهولت سن به زحمت توان ایستادن داشتند و در طول برنامه هم چرت میزدند. لئونید برژنف حتی قادر به کنترل سر و عضلات صورتش نبود. منظورم این است که این افراد از نظر توان جسمی تقریباً ازپاافتاده بودند اما قدرت را رها نمیکردند. این یک علامت مهم برای سیستم بود. در همین سالها یکی از افراد برجسته حزب کمونیست یوری آندروپوف بود که متوجه وخامت اوضاع شده و پی برده بود که نمیتوان با این وضع کشور پهناور شوروی را اداره کرد. او به فکر ایجاد برخی تحولات افتاد و در واقع او بود که از میخائیل گورباچف حمایت کرد تا وارد حلقه قدرت شود. گورباچف 54 سال داشت که عضو دفتر سیاسی حزب کمونیست شد و آنقدر تفاوت سنیاش با دیگر اعضا زیاد بود که به مزاح میگفتند یک بچه عضو دفتر سیاسی شده است.» با این حال پولیتبورو در شوروی در شرایطی که وضعیت کشور را رو به فروپاشی دید، سعی کرد انعطاف بیشتری به خرج بدهد و ورود گورباچف به این نهاد یکی از همین نشانهها بود. آنها به گورباچف، وقتی رئیسجمهور شد اختیارات ویژهای دادند تا کشور را از سقوط نجات دهد؛ گرچه تلاشهای ساختارشکنانه گورباچف و بهطور خاص حضور او در آمریکا و هالیوود و ارسال این پیام که رویکرد شوروی تغییر کرده است، نتیجهای دربر نداشت. شوروی در سالهای پایانی حضور خود در مرزهای سیاسی و جغرافیایی جهان اقدامات غیرقابل پیشبینی و غافلگیرکنندهای از خود بروز داد تا بتواند همچنان خود را در عرصه جهانی به عنوان یک ابرقدرت تاثیرگذار حفظ کند. در سیام خردادماه ۱۳۶۸ مرحوم اکبر هاشمیرفسنجانی که در آن زمان ریاست مجلس را بر عهده داشت به مسکو سفر کرد تا اولین سفر یک مقام عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران را به اتحاد جماهیر شوروی رقم بزند. مرحوم هاشمی در خاطرات خود ذکر میکند که آقای گورباچف، هیات ایران را غافلگیر کرد و با نشان دادن کاغذ سفیدی با امضای ۱۳ عضو پولیتبورو تاکید میکند برای دادن تسلیحات نظامی به ایران چک سفید دارد و در همین راستا قراردادی تاریخی با رقمی بالغ بر ۱۰ میلیارد دلار امضا شد و برای نخستین بار آخرین تکنولوژی روسی مثل سوخوی ۲۴، میگ ۲۹، تانک، زیردریایی و... از شوروی خریداری شد و برخلاف تاخیرهای زیاد روسها در قرارداد سالهای بعد مثل سامانه موشکی «اس ۳۰۰» و نیروگاه بوشهر، و به دلیل شرایط خاص آن روزهای شوروی، این تجهیزات نظامی سریع به ایران تحویل داده شد. در پولیت بوروی مدل روسی، در کنار بزرگانی که ایدئولوژیستهای بلشویک بودند، افرادی مانند وزیر دفاع، رئیس کاگب، سران ارشد حزب در مناطق شهری یا روستایی حضور داشتند. کشورهای کمونیستی اروپای شرقی هم مانند شوروی یک پولیتبورو داشتند که در فرم و کارکرد کاملاً الگوبرداری شده از پولیتبورو در شوروی بود. چین نیز کمیتهای مشابه پولیتبوروی روس دارد که اعضای آن هفت نفرند و بهزعم سیاسیون و صاحبنظران، چین را اداره میکنند.
انجمن سری
در چین هر تصمیم مهمی که جمعیت یک میلیارد و 300 میلیوننفری این کشور را تحت تاثیر قرار میدهد، ابتدا در یک جمع کوچک کمتر از انگشتان یک دست مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، گروهی هفتنفره که به کمیته دائمی پولیتبوروی حزب کمونیست چین مشهورند. این کمیته از رهبران ارشد حزب کمونیست تشکیل میشود و هر عضو وظایفی در خصوص یک حوزه مهم ملی مانند اقتصاد، قانونگذاری، فساد، امنیت داخلی یا تبلیغات حکومتی بر عهده دارد. پولیتبورو در چین خود یک نهاد با 24 عضو است که اعضای آن توسط کمیته مرکزی حزب تعیین میشوند اما در پولیت بوروی چینی قدرت اصلی در دستان کمیته دائمی هفتنفره است که معمولاً از نزدیکان و همفکران رئیسجمهور یا همان رهبر حزب کمونیست هستند. در واقع کمیته دائمی پولیتبورو بانفوذترین نهاد سیاسی در چین است. اگرچه اعضای این کمیته مشخص هستند و جلسات آن بهطور منظم و مداوم برگزار میشود اما نحوه کارکرد این کمیته سری است. گفته میشود که نحوه بحث در این کمیته صریح و حتی با خشونت کلامی است اما در نهایت تلاش میشود که تصمیمها بر اساس اجماع اعضا صورت بگیرد و در صورتی که اجماع حاصل نشود، نظر اکثریت اعمال میشود. با این حال وقتی تصمیمات این کمیته اعلان میشود هیچ سخنی از نقدهای مخالف زده نمیشود و همه اعضا اصل تصمیم را مورد قبول میدانند. به ندرت پیش آمده که در فضای عمومی از نقدهای وارده بر تصمیم پولیتبورو سخنی به میان بیاید. در موارد معدودی مانند نحوه برخورد با معترضان در میدان تیانآنمن در سال 1989 که اختلافات داخلی سران ارشد پولیتبورو تا حدودی فاش شد، مشخص میشود که یک جنگ همهجانبه قدرت در این نهادها در جریان است. اعضای کمیته دائمی پولیتبورو در چین مهمترین مقامها مانند رئیسجمهوری، دبیرکلی حزب، رئیس کنگره ملی خلق و... را در اختیار دارند. در حال حاضر شی جینپینگ 64ساله که از سال 2013 رئیسجمهور و رهبر قدرتمند چین است به همراه لی کهچیانگ 62ساله نخستوزیر، لی ژانشو 67ساله رئیس دفتر عمومی حزب کمونیست، وانگ یانگ 62ساله یکی از چهار معاون نخستوزیر که در مذاکرات استراتژیک اقتصادی با آمریکا حضور دارد، وانگ هانینگ 62ساله مدیر مرکز تحقیقات سیاستی و از دبیران کمیته مرکزی حزب کمونیست، ژائو لیجی 60ساله رئیس کارکنان حزب و هان ژنگ 63ساله رئیس حزب کمونیست در شانگهای، هفت عضو کمیته دائمی پولیتبورو هستند.
ورژن ایرانی پولیت بورو
پولیتبورو همانطور که ذکر شد در شوروی متولد شد و به دیگر کشورهای کمونیستی دنیا هم رسوخ کرده. با این حال حکومت پهلوی در ایران هم برای خود نوعی پولیتبورو داشت. جهانگیر تفضلی، از مشاوران و نزدیکان محمدرضا پهلوی، در کتاب خاطراتش مینویسد که به شاه پیشنهاد میکند با گرتهبرداری از شوروی، یک پولیتبورو در ایران تشکیل دهد که از طریق آن بتواند اوامر خودش را زودتر و بهتر اجرایی کند. او مینویسد: «چنین به نظرم رسید که شاه از کلمه پولیتبورو که تداعی با استالین و قدرت فوقالعاده او داشت، خوشش آمد و فرمود شما صورتی از اشخاصی که به نظرتان میرسد، تهیه کنید. سه روز بعد که احضار شدم، نامهای آنان که به نظر میرسید برای شاه مفیدند و میدان عمل وسیعی هم برای اجرای پخته و عاقلانه تمایلات شاه دارند، بر روی کاغذی نوشتم: دکتر علی امینی، عبدالله انتظام، اسدالله علم، سپهبد عبدالله هدایت، سرلشکر نعمت نصیری رئیس گارد شاه و سرتیپ بختیار حاکم نظامی تهران. شاه فرمود: چرا اسم خودتان را ننوشتید؟ عرض کردم که میدان عمل بنده خیلی کوچکتر از میدان عمل این آقایان است. شاه فرمود: نهتنها شما باید در پولیتبورو باشید، بلکه باید دبیر آن باشید و شما نظرهای آنها را به من بگویید.» به روایت جهانگیر تفضلی این پولیت بوروی ایرانی نیز کارهای مهمی را که برابر میل شاه بود و او میخواست، عملی کرد؛ مانند سقوط زاهدی و تشکیل دولت حسین علا و وارد شدن ایران در پیمان بغداد. این اقدامات ادامه داشت بهطوری که حسین علا جز یک نفر (علی معتمدی) بقیه وزیران خود را انتخاب نکرد و تنها فهرستی را که از پولیتبورو به او داده شده بود، اعلام کرد. پولیتبوروی ایرانی بعد از چندین اقدام مهم با توجه به اینکه امینی، علم و بختیار هر کدام سودای نخستوزیری خود را در سر داشتند، به گفته تفضلی تق و لق شد. البته عامل مهمتر این بود که بعد از برکناری زاهدی، شاه خودش بهطور مستقیم با وزیران جلسه میگذاشت و سران ارتش نیز هفتهای یکبار با شاه دیدار داشتند. با توجه به ارتباط مداوم و مستقیم شاه با وزیران و سران ارتش دیگر عملاً نیازی به ادامه کار پولیتبورو نبود و این نهاد با از دست دادن اهمیت خود عملاً به حاشیه رفت و کنسل شد. با این حال حکومتهای زیادی هستند که میتوانند با توجه به نوع ساختارهای سیاسیشان، گفته یا ناگفته نهادی همچون پولیتبورو در دل ساختار سیاسی خود داشته باشند.