سیاست به مثابه حرفه
اهالی سیاست چگونه به سیاستمداران حرفهای تبدیل میشوند؟
حسین جلالی: چه دلایلی باعث میشود فردی را سیاستمدار خوب بنامیم؟ آیا نیتهای خیر، پاکدستی و رفتار اخلاقی برای تبدیل کردن فردی به یک سیاستمدار خوب کافی است؟ سیاستمدار حرفهای از دل چه شرایط و فرآیندهایی ظهور میکند؟ در پرونده حاضر، تلاش میکنیم به این پرسشها پاسخ دهیم. پرسشهای بالا بیشتر بر فرد سیاستورز و شرایط پخته شدن او متمرکز است. بنابراین خالی از فایده نیست این توضیح هم اضافه شود که توفیقات و تباهیهایی که یک سیاستمدار برای کشور خود به ارمغان میآورد، تماماً به میزان حرفهای بودن او وابسته نیست. برای نمونه محمود سریعالقلم که مطالب متعددی درباره «کیستی سیاستمدار» نوشته است، دانش را یکی از ویژگیهای مهم سیاستمدار عنوان میکند: «مهمترین ویژگی یک سیاستمدار حرفهای، دانش او از وضعیت کشورش و همچنین از محیط بینالمللی است. منظور از دانش، مواد خام نیست. مواد خام باید تجزیه و تحلیل شود و با استنباط حرفهای و عقلی و منطقی همراه باشد. این استنباط به آسانی به دست نمیآید و با مطالعه روزنامهها، بولتنها و شبکههای خبری دستیافتنی نیست.» این نکته درست سریعالقلم را البته باید درون بستر و زمینه قرار داد. بله سیاستمدار باید فهم منسجمی از مسائل و مشکلات داشته باشد و در عین حال باید ذهنی ورزیده، خونسرد و ظریف داشته باشد. اما در نهایت او باید در خصوص مسائل کلی و جزئی تصمیم بگیرد. کیفیت تصمیمات او فارغ از ذهن ورزیده و چندبعدی خودش به مولفههای دیگری نیز وابسته است. برای شفاف شدن این بحث میتوان به گفتههای احمدیمیدری در خصوص نکاتی که مجلس را مجلس خوبی میکند توجه کرد (میزگرد سالنامه ۱۳۹۷ روزنامه شرق). میدری سیاست را در مجلس، حزب و وزارتخانه لمس کرده و البته استاد اقتصاد نیز هست. او به زیبایی پیچیدگی و درهمتنیدگی سیاست را در جهان امروز توضیح میدهد. میدری فارغ از خود نمایندگان و نحوه برآمدن آنها، دو دسته مولفه را برمیشمارد که مستقیماً بر کارایی مجلس اثر میگذارد: «برخی از این شروط قانونی و حقوقی است و بعضی پیششرطهایی است که خیلی پیچیدهتر است.» مولفههای دسته دوم را میدری در ادامه و با مثال توضیح میدهد. به نظر او برای اینکه یک مجلس بتواند پرسشگر خوبی باشد و بتواند مسائل را به درستی و با تمرکز پیگیری کند، نیاز به پشتوانه حزبی قوی دارد. حزبی که بتواند دانش سیاسی لازم و همچنین دستور کار خلق کند. سیاستمدار، در اینجا نماینده مجلس، در پرتو چنین شرایطی میتواند موثر باشد. از دیگر نهادهای موثر میتوان به رسانهها، دانشکدهها و نهادهای داوطلبانه اشاره کرد. این نهادها در قالب سازمانها، دانش و توان را در خود جمع میکنند و میتوانند به شکل موثری در اختیار سیاستمدار قرار دهند: «مجلس نمیتواند در جامعهای که رسانه ضعیف باشد، چندان قوی باشد. قدرت مجلس بستگی دارد به اینکه چقدر رسانه، موسسه و دانشگاه قوی دارید؛ بنابراین خیلی از ضعفهایی که در مجلس امروز میبینیم، به واسطه این است که یکسری نهادها در کشور ضعیف هستند.»