به چه قیمتی؟
گذار از سوختهای فسیلی
داستان روی جلد شماره این هفته مجله نیویورکتایمز با این جمله ترسناک آغاز میشود: «قول میدهم اوضاع بدتر از آن چیزی است که فکر میکنید.»
داستان روی جلد شماره این هفته مجله نیویورکتایمز با این جمله ترسناک آغاز میشود: «قول میدهم اوضاع بدتر از آن چیزی است که فکر میکنید.» مقاله با پیشبینی دمای هوای بالاتر از دمای هوای بحرین در حال حاضر، خشکی بیسابقه در مناطق کشاورزی، شیوع بیماریهایی مانند طاعون خیارکی که تاکنون در زیر یخهای سیبری مدفون بوده و سقوط همیشگی اقتصاد ادامه مییابد. در برخورد با چنین پیشبینیهای آخرالزمانی، آیا جهان میتواند از گفته کسانی که استدلال میکنند میتوان نسبتاً سریع و بیدردسر بهسوی استفاده صددرصدی از انرژی تجدیدپذیر حرکت کرد آرام گیرد؟
در نگاه نخست، پاسخ به چنین پرسشی کاملاً آشکار به نظر میرسد. برخلاف هزینههای در حال کاهش، انرژی بادی و خورشیدی همچنان تنها 5 /5 درصد از برق جهان را تامین میکنند. انرژی برق-آبی منبع نسبتاً بزرگتری از انرژی تجدیدپذیر است، اما هزینههای آن در حال افزایش و سرمایهگذاری در آن رو به کاهش است. با نگاهی گستردهتر به تقاضای انرژی، از جمله تقاضا برای گرمایش خانهها، حملونقل و صنعت، سهم انرژی بادی و خورشیدی تنها 6 /1 درصد است. به نظر میرسد حذف سوختهای فسیلی از ترکیب انرژی مصرفی در آینده قابل پیشبینی غیرممکن باشد.
اما تمام تبدیلهای انرژی، مانند تبدیل زغالسنگ به انرژی هیدروکربن در قرن 21، دههها زمان میبرد. این آهنگ تغییر است که تعیین میکند سرمایهگذاریها به کجا سرازیر شوند. این امر استفاده از انرژیهای پاک را خوشبینانهتر میکند. طی دهه گذشته، سلولهای خورشیدی (PV) و انرژی بادی بهعنوان منابع برق روی بورس بود. اگرچه سال گذشته سرمایهگذاری اندکی کاهش یافت، اما آژانس بینالمللی انرژی که نهادی جهانی برای پیشبینی اوضاع است، در 11 جولای اعلام کرد برای نخستین بار میزان ظرفیت انرژی تجدیدپذیر آماده استفاده در سال 2016 تقریباً با ظرفیت دیگر منابع تولید انرژی، مانند زغالسنگ و گاز طبیعی برابر بود. در بعضی کشورها این دو فناوری، بهویژه سلولهای خورشیدی در مناطق آفتابی، اکنون از زغالسنگ و گاز ارزانتر است. در کشورهایی مانند دانمارک و اسکاتلند وجود دورههایی که در آن کل برق مصرفی از سوی انرژی بادی تامین شود دیگر عجیب نیست.
بلندپروازیها در حال اوج گرفتن است. سنا در کالیفرنیا، ایالتی که دارد به هدف خود یعنی تولید یکسوم برق مصرفی خود از انرژیهای تجدیدپذیر تا سال 2020 نزدیک میشود، پیشنهاد افزایش ظرفیت تا 60 درصد تا سال 2030 را داده است؛ هدف آلمان رسیدن به ظرفیت 80درصدی در استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر تا سال 2050 است. اما اینکه آیا امکان تولید کل برق مصرفی یک کشور تنها با استفاده از انرژی بادی، آبی و برق-آبی وجود دارد یا خیر، موضوعی بسیار بحثبرانگیز است.
در سال 2015 مارک جاکوبسن از دانشگاه استنفورد و سایرین استدلال کردند که برق، حملونقل، گرمایش /سرمایش و صنعت در آمریکا را میتوان بهطور کامل تا سال 2050 تا 2055 با انرژی بادی، آبی و خورشیدی تامین کرد بدون آنکه گوناگونی آبوهوا بر مصرفکنندگان اثر بگذارد. آنها میگویند ترک استفاده از گاز طبیعی، سوختهای زیستی، انرژی هستهای و باتریهای ایستا، مدلسازی آبوهوا، ذخیره هیدروژن و تقاضای انعطافپذیر میتواند تضمینکننده عرضه پایدار انرژی با هزینه نسبتاً پایین باشد.
اما ژوئن امسال کریستوفر کلاک، بنیانگذار شرکت Vibrant Clean Energy به همراه پژوهشگران همکار خود نقدی تلخ در مجله پیشرفتهای آکادمی ملی علوم منتشر کرد، مجلهای که در آن آقای جاکوبسن و دیگران یافتههای خود را منتشر کردند. آنها استدلال کردند تمرکز محدود بر انرژی بادی، آبی و خورشیدی میتواند پرداختن به تغییرات اقلیمی را از آنچه لازم است دشوارتر و گرانتر کند، که تنها به دلیل در نظر نگرفتن فناوریهای بدون کربن مانند انرژی هستهای و انرژی زیستی نیست. آنها ادعا میکنند در مدلها به اشتباه فرض میشود خروجی انرژی برق-آبی میتواند در بیشتر زمانها بهطور پیوسته ساعتها به میزان ظرفیت در دسترس کنونی ادامه یابد. از دیدگاه آنها، کربنزدایی 80درصدی از شبکه برق با هزینهای منطقی قابل انجام است، بهشرط آنکه آمریکا شبکه انتقال برق فشارقوی خود را بهبود بخشد. فراتر از آن را همگان تنها میتوانند حدس بزنند.
دیگران دیدگاهی گستردهتر دارند. آموری لووینز از اتاق فکر موسسه Rocky Mountain در کلرادو از مجادله مربوط به موضوع استفاده صددرصدی از انرژیهای تجدیدپذیر بهعنوان موضوعی جانبی میگذرد. او از این حقیقت آرام میگیرد که تولید نیمی از برق هر منطقه از انرژیهای تجدیدپذیر دارد به موضوعی رایج و عادی تبدیل میشود. او معتقد است این نسبت میتواند به آسانی و احتمالاً تا 80 درصد افزایش یابد. اما به منظور کاهش شدید آلایندهها، بر سه برابر کردن بهرهوری انرژی، از طریق طراحی بهتر ساختمانها و کارخانهها و استفاده از مواد سبکتر، و نیز استفاده از گاز طبیعی در ترکیب سوخت تاکید میورزد. او همچنین باتریهای انرژی پاک در وسایل نقلیه برقی را جایگزین تقاضای نفت میداند، مانند قرن 19 که بنزین جایگاه نفت را از آن خود کرد.
بعضی شکاکان از پیامدهای اقتصادی در صورت افزایش شدید نفوذ انرژیهای تجدیدپذیر نگرانند. مایکل کلی از دانشگاه کمبریج در مقاله این ماه خود بر بازگشت انرژی در سرمایهگذاری (EROI) سلولهای خورشیدی و توربینهای بادی تمرکز کرد، و نسبت میان میزان انرژی تولیدی آنها و میزان انرژی سرمایهگذاریشده برای تولید آنها را معنا کرد. او ادعا کرد که EROI آنها بسیار کمتر از EROI سوختهای فسیلی است؛ استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر برای تولید نیمی از برق جهان انرژی کمتری را برای به راه انداختن سایر انواع فعالیتهای اقتصادی باقی میگذارد.
منتقدان اشاره میکنند تحلیل او بر مبنای مطالعات مربوط به بازده سلولهای خورشیدی در اسپانیا از بیش از نیم دهه گذشته است. از آن زمان هزینه انرژی خورشیدی و بادی (نوعی EROI) کاهش و بازده ناشی از آنها افزایش یافته است. به علاوه، سایر مطالعات نشان میدهد بازده ناشی از انرژی سوخت فسیلی کاهش یافته، و با تحمیل هزینههای فزاینده و مرتبط با آلودگی هوا و تغییرات اقلیمی این کاهش بازده بیشتر نیز میشود. ممکن است بهرهوری میزان بالای انرژیهای تجدیدپذیر در به راه انداختن رشد اقتصادی از بهره سوختهای فسیلی در عصر طلایی خود در قرن بیستم کمتر باشد. اما اگر بناست نادرستی دیدگاه بدبینان اقلیمی اثبات شود، یک سیستم انرژی پاک باید بخشی از راهحل باشد.
منبع: اکونومیست