ضدآرماگدون
کنترل تسلیحاتی افشا کننده است
روسایجمهور خودپسند و بیاحتیاط فراموش کردهاند کنترل سلاحهای هستهای چقدر ارزشمند است. خوشبینی و کره شمالی به ندرت در کنار هم قرار میگیرند. با وجود این، لبخندها و مراسم باشکوه در ملاقات کیمجونگاون و مونجائهاین، رهبران دو کره، در ماه آوریل نشان از توافقی میداد که طبق آن احتمالاً کره شمالی سلاحهای هستهای خود را در قبال تضمین امنیت از سوی کشورهای جهان و به ویژه آمریکا کنار بگذارد.
روسایجمهور خودپسند و بیاحتیاط فراموش کردهاند کنترل سلاحهای هستهای چقدر ارزشمند است. خوشبینی و کره شمالی به ندرت در کنار هم قرار میگیرند. با وجود این، لبخندها و مراسم باشکوه در ملاقات کیمجونگاون و مونجائهاین، رهبران دو کره، در ماه آوریل نشان از توافقی میداد که طبق آن احتمالاً کره شمالی سلاحهای هستهای خود را در قبال تضمین امنیت از سوی کشورهای جهان و به ویژه آمریکا کنار بگذارد. متاسفانه اکونومیست بیشتر خواهان کره شمالی عاری از سلاح هستهای است، توافقی پایدار به اندازه قله کوه پکتو دور به نظر میرسد. خانواده کیم تقلبکاران سریالی هستند و سلاحهای هستهای مرکز اصلی قدرت آنهاست. به علاوه، حتی آنطور که خوشبینها بر کره تمرکز دارند، محدودیتهای هستهای در جاهای دیگر افشاگرانه است.
این هفته بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل یک سخنرانی ایراد کرد که به نظر میرسد هدفش تشویق آقای ترامپ برای خروج از توافق هستهای بود. ممکن است او اطاعت کند. بدتر اینکه طی سه سال آینده محدودیتهای وضع شده برای زرادخانههای هستهای روسیه و آمریکا ملغی میشود و برای نخستینبار در تقریباً بیش از نیمقرن، آنها را بدون محدودیت میکند.
در جنگ سرد نسلی از دولتمردان که از کشمکش و هرجومرج قریبالوقوع بحران موشکی کوبا درس گرفته بودند، از کنترل تسلیحاتی برای کاستن از ریسک نابودی استفاده کردند. حتی آن زمان، جنگ هستهای ترسی همیشگی بود. جانشینان آنها که مستعد تکبر و با تنشها و فناوریهای جدید روبهرو بودند، شانس گسترش سلاحهای هستهای و اینکه یک فرد در یک مکان اشتباه محاسباتی بکند را افزایش میدهند. جهانی خودپسند دارد با آرماگدون بازی میکند.
آغاز نگرانی
یک مشکل این است که منتقدان توافق هستهای اهداف آن را بزرگنمایی میکنند تا دستاوردهای آن را کوچک نشان دهند. مخالفان توافق با ایران، مانند جان بولتون، مشاور امنیت ملی جدید آقای ترامپ، شاکی است که این توافق مانع ایران از کار کردن روی موشکهای بالستیک یا محدود کردن نفوذ منطقهای این کشور نشده است. اما این موضوع، همانطور که به طور رسمی اعلام شده، هرگز هدف برنامه جامع اقدام مشترک (JCPOA) نبوده است. در عوض، حداقل این توافق تا 10 سال مسیر ایران را به سوی بمب بسته است و شانس تشخیص هرگونه تلاش در آینده را محتملتر کرده است. آقای نتانیاهو هرچه میخواهد بگوید، اما ایران برخلاف اینکه بسیاری از مزایای اقتصادی وعده دادهشده را دریافت نکرده به توافق پایبند بوده است.
شکستن توافق ایران هزینههای خود را دارد. ممکن است ایران برای تسریع غنیسازی اورانیوم آزادتر و دستیابی به سلاح هستهای نزدیکتر شود. معاهده منع تکثیر سلاحهای هستهای (NPT) که همچنان بهترین بازدارنده در برابر گسترش بمب هستهای است ممکن است تضعیف شود: سایر کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی و مصر، ممکن است با از سر گرفتن طرحهای خود برای تبدیل شدن به قدرتهای هستهای، به این امر واکنش نشان دهند؛ و آمریکا موقعیتی را رها میکند که تقویتکننده NPT است. آقای ترامپ ممکن است ناچار شود برای متقاعد کردن آقای کیم برای اعتماد کردن به آمریکا سختتر تلاش کند، به ویژه به این دلیل که آقای بولتون کره شمالی را با لیبی مقایسه میکند، کشوری که رهبرش برنامه هستهای را تنها به این دلیل کنار گذاشت که مبادا از سوی غرب سرنگون شود و چند سال بعد به قتل برسد.
مشکل دوم بیاعتمادی است که از زمان آغاز دوباره رقابت بین قدرتهای بزرگ یعنی آمریکا و روسیه در دوره آرامش پس از شوروی سابق افزایش یافت. این امر قرار بود ضرورتی تازه به کنترل تسلیحاتی ببخشد؛ اما در عوض آن را از بین برد. طبق Take New START شمار کلاهکهای هستهای استراتژیک روسیه و آمریکا 1550 کلاهک است و در سال 2021 منقضی میشود مگر آنکه ولادیمیر پوتین و آقای ترامپ آن را تمدید کنند، که احتمالش ضعیف است. در عوض آقای ترامپ فخر میفروشد که زرادخانه هستهای آمریکا به «اوج» خود برخواهد گشت و بیشتر و قدرتمندتر از همیشه خواهد شد. این امر منطق توافقات استراتژیک و پیوسته کنترل تسلیحاتی با روسیه از سال 1972 را بیاعتبار میکند، توافقاتی که هدفشان دور کردن مسابقه هستهای از طریق تعریف تساوی است.
تعمیرش کنید، دورش نیندازید
یا اینکه بیپروایی پیشه کنید، از نوعی که آقای بولتون و همتایان روسی او دارند و پیمان نیروهای هستهای با برد متوسط (INF) را محکوم میکنند. این پیمان که در سال 1987 از سوی رونالد ریگان و میخائیل گورباچف امضا شد، 2700 موشک هستهای زمینی را با برد 500 تا 5500 کیلومتر برچید که بازدارندگی اروپا را در کمترین سطح قرار میداد. امروز هر طرف میگوید دیگری دارد INF را نقض میکند. آقای بولتون و همکارانش استدلال میکنند که این پیمان تنها در صورتی ارزش حفظ کردن دارد که کشورهایی مانند چین را دربر گیرد، موردی که میدانند رخ نخواهد داد.
مورد آخر مشکل فناوری است. دفاع بهتر موشکی میتواند تخریب مطمئن و متقابل را تضعیف کند، و با تضمین اینکه حمله نخست سبب واکنشی ویرانگر میشود، ایجاد بازدارندگی میکند. آقای پوتین در سخنرانی اول مارس با سلاحهای هستهای جدید و غیرمتعارفی عرض اندام کرد که به زودی برای مقابله با دفاع موشکی آمریکا در آینده به کار خواهد گرفت. بنابراین احتمال مسابقه جدید تسلیحات هستهای، با تمام پیامدهای متزلزلکنندهاش وجود دارد. حملهای سایبری برای متوقف کردن فرمان و کنترل هستهای طرف دیگر، که میتواند به عنوان پیشدرآمدی بر نخستین حمله هستهای تفسیر شود، یک علت بالقوه دیگر برای بیثباتی در این بحران است. متنوع کردن نرمافزار حتی از ارزیابی مواردی چون پرتابکنندهها، کلاهکها و هواپیماهای رهگیری موشک دشوارتر است. رویکردهای جدید کاملاً مورد نیاز است. هیچکدام تحت بررسی دقیق قرار ندارد.
تمدید New START، حفظ INF، ایجاد هنجارهایی برای تسلیحات سایبری و گسترش توافق ایران کاملاً عملی است، اما تنها اگر اشتیاق کافی وجود داشته باشد. برای شکل گرفتن آن، دولتمردان کنونی باید بر عدم تفاهم بنیادی غلبه کنند. به نظر میرسد آنها فراموش کردهاند که توافقات بر سر کنترل تسلیحات با دشمنان صورت میگیرد نه با متحدان. و اینکه کنترل تسلیحاتی نهتنها برای سلاحهایی با نیروی تخریبی غیرقابل تصور ایجاد محدودیت میکند، بلکه برای نظارت و کنترلی که قابلیتها و نیتها را آشکار میکند نیز محدودیت ایجاد میکند. در یک بحران، این امر میتواند ریسک محاسبه نادرست و مرگبار را کاهش دهد.
اندک امید به کره شمالی را پاس دارید، و به یاد داشته باشید چگونه باید از کنترل تسلیحاتی پشتیبانی کرد. گزینه جایگزین آیندهای است که در آن کشورها خودشان را مسلح میکنند زیرا نمیتوانند اطمینان کنند که نخست دشمنان خود به آنجا برسند؛ جایی که هر اقدامی میتواند به جنگ هستهای بینجامد؛ جایی که هشدارهای اولیه مربوط به حمله احتمالی به فرماندهان دقایقی فرصت میدهد تا تصمیم به حمله متقابل بگیرند. این میتواند برای جهان تراژدی باشد اگر ترسی موجود مانند بحران موشکی کوبا، یا بدتر، روسایجمهور خودپسند و بیمحابای امروزی را تحریک کرده و سر عقل بیاورد.