شناسه خبر : 47903 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

تجربه پِری

مهدکودک‌ها چه نقشی در آینده فرزندان ایفا می‌کنند؟

 

نیما صبوری / نویسنده نشریه 

76هفته گذشته مقاله‌ای بررسی شد که در آن آثار و پیامدهای حضور کودکان در مهدکودک‌های با نظام آموزشی و تربیتی تحول‌یافته مورد ارزیابی قرار گرفت. حدود نیم‌قرن پیش در ایالات‌متحده پروژه‌ای زیر عنوان «مهدکودک پری» به اجرا درآمد که هدفش مطالعه اثرگذاری یادگیری نخستین سال‌های کودکی روی ضریب هوشی کودکان آفریقایی-آمریکایی در معرض خطر خانواده‌های ضعیف این کشور بود؛ پروژه‌ای که در نسخه‌های به‌روزرسانی‌شده همچنان نیز ادامه دارد. در واقع این پروژه، طولانی‌ترین مطالعه آزمایشی روی نخستین سال‌های زندگی کودکان به حساب می‌آید. از جمله مهم‌ترین ویژگی‌های مهدکودک‌های این پروژه تاکید و تعمیق روابط میان هر سه گروه معلمان و کودکان و والدین، برخورداری از برنامه‌های آموزشی-تربیتی منعطف و آسان‌گیرانه، مشارکت فعال والدین در برنامه‌های یادگیری فرزندان و... است. مطالعه و ارزیابی این پروژه نشان می‌دهد که چطور سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی روی سال‌های نخست کودکی -پیش از مدرسه- می‌تواند با منافع بلندمدت فردی، اجتماعی و بین‌نسلی به‌خصوص برای افراد فقیر همراه باشد. شواهد واضح است: سرمایه‌گذاری در آموزش و یادگیری باکیفیت سال‌های نخست کودکی و مشارکت والدین در فرآیند یادگیری آنها می‌تواند منافعی تا 50 سال آینده به همراه داشته باشد. اما همان‌طور که اشاره شد این آموزش و یادگیری باید ویژگی‌هایی داشته باشد که از جمله می‌توان به انعطاف، سهل‌گیرانه و با آزادی ‌عمل بودن برنامه‌های آموزشی و مشارکت فعال و آگاهانه والدین اشاره کرد. مطالعه پروژه «مهدکودک پری» به جای ارزیابی یک روش خاص آموزشی، درس‌های آموزنده کلی می‌آموزد. ارزیابی برنامه‌های آموزشی بر مبنای کارهای آماری -و نه علمی- اغلب پیشنهاد می‌کنند که یک جنبه خاص از برنامه به خاطر نتایج مثبت آن قابل قبول است و باید تقویت شود و برخی جنبه‌های دیگر رد می‌شوند. در مقابل، روش این مقاله به دنبال این است که یافته‌های پروژه پِری در محتوای گسترده‌تر مورد ارزیابی قرار گیرد. در واقع هدف این است که نشان داده شود درس‌هایی که پروژه پری می‌آموزد چگونه می‌تواند امروزه نقشه راه مهدکودک‌ها برای آموزش و تربیت کودکان خردسال باشد، نه اینکه نسخه این پروژه به عنوان یک سیاست موفق عیناً نمونه‌برداری و اجرا شود. در این‌باره مقایسه یک برنامه با برنامه دیگر کافی نیست. به منظور ساماندهی و راهنمایی سیاست‌گذاری‌های عمومی باید دانشمندان راسخ، سازوکارهای موفقیت برنامه‌های آموزشی مختلف را مورد ارزیابی قرار دهند و نقاط اشتراک آنها را دریابند. در این باره پروژه پری شرایطی را برای محققان فراهم می‌کند تا سازوکارهای موفقیت آن در ایجاد منافع فردی و اجتماعی شناسایی، و به وسیله آن مولفه‌های یک روش آموزشی کارآمد معرفی شود. دو پژوهشگر به نام گارسیا و هکمن در سال 2023 نمونه‌ای از مشارکت‌کنندگان در مهدکودک پِری و یک برنامه آموزشی مشابه به نام «پروژه نوآموزان کارولینا (1984)» را مورد مطالعه قرار دادند. ویژگی هر دو نمونه حضور کودکان از خانواده‌های مستضعف و کم‌درآمد است که از برنامه‌های آموزشی و یادگیری دوران خردسالی منتفع می‌شوند. یکی از انتقادهای مطرح پیرامون مطالعه این پروژه‌ها این است که با توجه به اینکه در دهه‌های قبل به اجرا درآمدند ممکن است مطالعه آنها برای امروز کاربرد نداشته باشد. در این‌باره در مقاله مذکور نشان داده می‌شود بر اساس اطلاعات اداره آمار آمریکا حدود 10 درصد از کودکان امروز این کشور واجد شرایط ثبت‌نام در این دو برنامه هستند. به علاوه بسیاری از مهدکودک‌های امروز آمریکا از روش‌های این دو پروژه الهام گرفته‌اند. انتقاد بعدی مربوط به کوچک و قدیمی بودن برنامه مورد مطالعه است. در واقع منتقدان مدعی هستند جهان نسبت به زمانی که در ابتدا پروژه‌ها اجرایی شدند تغییر کرده است: اندازه خانوار کوچک‌تر شده، شمار والدین تنها افزایش یافته، خدمات مراقبت از کودکان گسترش یافته و آگاهی و منابع در دسترس والدین و پرستاران بیشتر شده است. به همین خاطر است که در این مقاله سعی شده به جای روش‌های به‌خصوص، سازوکارها مورد فهم قرار گیرند. در این‌باره انتقادهایی که 

در مورد قدمت مطالعه مطرح است، درکی از عوامل اصولی و ثابتی که در زمان‌ها و مکان‌های مختلف به ارتقای سرمایه انسانی منجر می‌شوند ندارند. در حالی که تجارب و کارها ممکن است تغییر کنند، اما اصول بنیادی رشد و تربیت مثبت کودکان همواره ثابت است. در واقع رشد و توسعه کودکان پویایی مشترکی میان زمان‌ها و گروه‌های مختلف مردم است. از طرفی توسعه انسانی یک فرآیند مربوط به طول دوره زندگی است. رویکردهایی که بزرگ‌ترین چشم‌انداز موفقیت را دارند، به دنبال سازوکارهای مشترک برنامه‌های موفق هستند. چنین سازوکارهایی قابل انتقال هستند و می‌توانند سیاست‌گذاری‌ها را در هر جای دیگری هدایت کنند.

تجارب آموزنده

در مورد سرمایه‌گذاری در سال‌های نخست کودکی، سیاست‌گذاران برای اطمینان از اینکه برنامه‌ها در رشد کودکان و کاهش نابرابری‌های آموزشی موفق هستند، به آموزش‌های مبتنی بر واقعیات و ارزیابی‌های معتبر تکیه دارند. البته ممکن است این تلاش‌ها به خاطر اتکای جاهلانه به نمرات آزمون‌های متداول و دیگر الزامات دشوار و غیرمنعطف به انحراف کشیده شوند. بنابراین بهره گرفتن از تجزیه‌وتحلیل‌های مبتنی بر شواهد تجربی و استدلال‌های علمی و منطقی و همچنین ارزیابی تفاوت‌ها و شباهت‌های برنامه‌های آموزشی مختلف و یک روش نظام‌مند برای سرمایه‌گذاری در برنامه‌های اجتماعی حیاتی است. یک برنامه تحقیقاتی در مرکز اقتصاد و توسعه انسانی دانشگاه شیکاگو (به اختصار CEHD) الگو‌هایی را برای توسعه و رشد مهارت‌های فردی پیشنهاد می‌کند که طی آن اطلاعات مربوط به برنامه‌های مختلف ترکیب می‌شوند و الگو‌های تحلیلی مبتنی بر شواهد تجربی که معتبرین روش برای تجزیه‌وتحلیل‌های سیاستی هستند ارائه می‌کند. با یکپارچه‌سازی ادبیات علمی حوزه سرمایه انسانی و رشد دوران نخست زندگی و توسعه الگو‌های پویای کسب مهارت، دانشمندان می‌توانند پیشنهادهای علمی مبتنی بر واقعیات تجربی را برای برنامه‌ها ارائه کنند. نتیجه این امر شکل‌دهی مهارت‌های کودکان و توانمندسازی آنها برای زندگی سودمند در جامعه است. در این‌باره به تحقیقات بیشتری در مورد اینکه چطور مهارت‌ها اندازه‌گیری شوند و چطور خانواده و محیط می‌توانند نقش‌آفرین باشند نیاز است. به نظر می‌رسد این امر پیامدهای مهمی برای موفقیت‌های سیاست‌گذاری‌های آموزشی سال‌های نخست کودکی به همراه داشته باشد.

مطالعات و یافته‌های دیگر

چونا و هکمن در سه مقاله‌ای که در سال‌های مختلف منتشر کردند مفهومی را زیر عنوان «فناوری شکل‌گیری مهارت» معرفی کردند؛ مفهومی که به فرآیندی اشاره دارد که مهارت‌ها و توانایی‌های یک فرد در طول زندگی شکل می‌گیرند. پویایی‌های تکمیل‌کننده توضیح می‌دهد که چطور مهارت‌های اکتسابی در یک مرحله رشد به افزایش بهره‌وری سرمایه‌گذاری در مراحل بعدی منجر می‌شود؛ جایی که آثار ترکیبی روی انباشت سرمایه انسانی رخ می‌دهد. از آنجا که نخستین سرمایه‌گذاری‌ها در سرمایه انسانی می‌تواند کارایی سرمایه‌گذاری در مراحل بعدی زندگی را ارتقا دهد، این دو دانشمند در مقاله توضیح می‌دهند که مداخله (سرمایه‌گذاری) در نخستین سال‌های کودکی می‌تواند نرخ بازدهی بسیار بالایی ایجاد کند و به عنوان یک سازوکار مهم برای رشد توانایی‌های انسان و کاهش نابرابری تلقی می‌شود. بررسی پروژه مهدکودک پری و مطالعات بعدی که در مرکز اقتصاد و توسعه انسانی دانشگاه شیکاگو انجام شد نشان می‌دهد برنامه‌های باکیفیت آموزش کودکان خردسال با پیامدهای مثبت گوناگونی همراه است، شامل بهبود موفقیت‌های تحصیلی، افزایش درآمد در آینده، کاهش نرخ جرم و جنایت و سلامت بهتر. این پیامدها خود به بهبود تعاملات و پویایی‌های اجتماعی و کاهش هزینه‌های اجتماعی منجر می‌شوند، و بسیار کارآمدتر و کم‌هزینه‌تر از اقدامات رسیدگی‌کننده در مراحل بعدی زندگی هستند. همچنین منافع چنین آموزش‌هایی فراتر از کودکانی که ثبت‌نام می‌کنند به اعضای خانواده آنها، نسل بعدی و کل جامعه سرریز می‌شود. تحقیقات کنونی در مرکز اقتصاد و توسعه انسانی دانشگاه شیکاگو، چهارچوب‌های تحلیلی مشترک مطالعات این حوزه را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. هدف هم این است تا معیارهای قابل ‌مقایسه پیرامون مهارت‌آموزی مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد. این کار با استفاده از آمارهای مربوط به برنامه‌های اصلی یادگیری دوران خردسالی (مانند پروژه مهدکودک پری) که کودکان کمتر برخوردار هدف قرار گرفتند و با کنترل عوامل محیطی و خانوادگی انجام می‌گیرد. در این زمینه پژوهشگران می‌توانند اثرگذاری آموزش، مهارت‌های والدین در تربیت فرزندان و سرمایه‌گذاری و محیط خانوادگی را روی رفتارها و توانایی‌های طول دوره زندگی افراد و نسل‌های بعدی آنها برآورد کنند. یافته‌های این تحقیقات جالب توجه است. در مطالعات ارزیابی کودکانی که در نخستین پروژه مهدکودک پری ثبت‌نام کردند در سنین 19، 27، 40 و 54سالگی نیز ادامه دارد. در مورد پروژه نوآموزان کارولینا نیز رصد کودکان در سن 21، 30، 34 و 45سالگی ادامه‌دار است. این رصدها و تداوم ارزیابی‌ها از سوی دانشمندان در مطالعات مختلف انجام شده است. به عنوان مثال گارسیا و همکارانش (2023) آخرین آمارهای مربوط به مشارکت‌کنندگان در مهدکودک پری را که مربوط به میانسالی آنها (54سالگی) است تجزیه‌وتحلیل کرده‌اند. آنها مشاهدات مربوط به بررسی‌های گذشته‌نگر را که از کودکی تا سنین بزرگسالی ادامه داشته با آمارهای رسمی ترکیب کردند تا تحصیلات طول دوره زندگی، درآمد نیروی کار و نرخ جرم و جنایت را تا اواخر زندگی ارزیابی کنند. همچنین از مشارکت‌کنندگان اصلی هر دو پروژه سوال‌هایی پیرامون فرزندان‌شان پرسیده شد تا اثرگذاری بین‌نسلی حضور آنها در مهدکودک برآورد شود. برخی مطالعات پیشین مدعی بودند که آثار آموزش‌های دوران خردسالی -پیش از مدرسه- به‌تدریج از بین می‌رود. این مطالعات اغلب نگاهی کوتاه‌مدت به موضوع دارند. در این باره با توجه به آزمون‌های حوزه مهارت‌های شناختی می‌توان گفت هر دو پروژه پری و نوآموزان آثار بلندمدت روی مهارت‌های شناختی کودکان داشته‌اند. مطالعه روی این پروژه‌ها نشان می‌دهد آثار بلندمدت آنها از مهارت‌های شناختی و غیرشناختی قدم فراتر می‌نهد. یکی از معیارهای رصدشده، تحصیلات تا سنین میانسالی است: هر دو پروژه، فارغ‌التحصیلی از دبیرستان گروه آزمایش (گروه مشارکت‌کننده در پروژه‌ها) را نسبت به گروه کنترل (گروهی که هدف برنامه‌های آموزشی نبودند) حدود 20 درصد افزایش می‌دهد (نرخ فارغ‌التحصیلی گروه کنترل حوالی 50 درصد است). از دیگر اثرگذاری‌ها می‌توان به افزایش قابل ‌توجه درآمد بزرگسالی و کاهش رفتارهای مجرمانه اشاره کرد. به عنوان مثال پروژه پری احتمال اینکه افراد حداقل یک‌بار در زندگی خود دستگیر شده باشند را 18 درصد کاهش داد (این احتمال برای گروه کنترل 46 درصد است). پروژه نوآموزان کارولینا نیز به کاهش 12 /0واحدی میانگین تعداد دفعات زندانی شدن منجر شد؛ جایی که میانگین گروه کنترل 14 /0 است. همچنین برخی معیارهای سلامت فیزیکی و روانی مورد مطالعه قرار گرفتند که طی آن پروژه پری موجب بهبود 31 /0 انحراف معیاری در سلامت روانی شد و پروژه نوآموزان بهبود 28 /0 انحراف معیاری را در زمینه سلامت فیزیکی به همراه داشت. وضعیت تاهل نیز از دیگر اثرگذاری‌های پروژه‌های مذکور بود.

سازوکارها

در بخشی از مقاله سازوکارهای اثرگذاری روی گروه آزمایش مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گرفته است. این کار به‌خصوص با بررسی اثرگذاری برنامه‌های مهدکودک روی محیط خانه و به دنبال آن اثرگذاری محیط خانه روی رشد مهارت‌های کودکان انجام شده است. بر این اساس در پروژه مهدکودک پِری با نگاهی عمیق‌تر به آرشیو آمارهای اصلی، یک «ابزار تحقیق نگرش والدین» بازیابی شد؛ موضوعی که پیشتر هرگز تجزیه‌وتحلیل نشده بود. «ابزار تحقیق نگرش والدین» به واسطه حضور معلمان در خانه کودکان (اغلب بین سه تا پنج سال) و گفت‌وگو با مادران و اعضای خانواده آنها گردآوری شد. این ابزار کیفیت سرمایه‌گذاری و تربیت فرزندان از سوی والدین را مورد ارزیابی قرار می‌دهد. در تجزیه‌وتحلیل‌های مقاله برای هر یک از دو پروژه معیاری بر مبنای مولفه‌های ابزار مذکور ایجاد شد. در این‌باره نشان داده می‌شود که پروژه‌های پِری و نوآموزان به‌طور میانگین به بهبود 3 /0 در روش‌های تربیت و سرمایه‌گذاری در یادگیری فرزندان -توسط والدین- منجر شدند. این یافته‌ها، دیدگاهی را که به پروژه‌های مذکور در مورد هدف قرار دادن خانواده‌های کمتربرخوردار وجود دارد تقویت می‌کنند. به عبارتی پروژه‌های مهدکودک پری و نوآموزان محیط خانه و تعاملات میان کودکان و اعضای خانواده‌شان را بهبود بخشیدند، اثرگذاری که برای مدت‌ها پس از خاتمه یافتن برنامه‌ها همچنان ادامه داشت. در واقع یکی از مهم‌ترین سازوکارهای موفقیت پروژه‌ها از همین طریق است. گارسیا و هکمن در مقاله‌ای که سال 2023 انجام دادند به این موضوع پرداختند که تا چه حد بهبود در تعاملات میان والدین و فرزندان تحت تاثیر برنامه‌های مهدکودک در شکل‌گیری مهارت‌های کودکان تا سنین بزرگسالی نقش‌آفرین است. این ارزیابی بر مبنای آمارهای 50 سال پس از حضور کودکان در مهدکودک است. در این‌باره یافته‌ها حاکی از آن است که در هر دو پروژه، یک انحراف معیار بهبود در روش‌های فرزندپروری -زمانی که کودکان حدود پنج سال داشتند- با افزایش نیم‌انحراف معیاری مهارت‌آموزی فرزندان در بزرگسالی همراه است. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت بهبود در روش‌های تربیت فرزند که تحت ‌تاثیر برنامه‌های مهدکودک حاصل شد، واضح‌ترین سازوکار موفقیت بلندمدت آنها به حساب می‌آید. آثار مثبت ماندگار روی مهارت‌ها، رفتار، ازدواج، درآمد و سلامت کودکانی که در هر دو مهدکودک پِری و نوآموزان کارولینا حضور داشتند در زمان فرزندآوری و تربیت فرزندانشان هم به کارشان آمد. این پیامدها به معنی محیط خانواده بهتر برای فرزندانشان است. گارسیا و همکارانش در مقاله سال 2023 خود دریافتند کودکانی که در مهدکودک پِری حضور داشتند و موفقیت بیشتری در مهارت‌آموزی و تحصیل کسب کردند، زمانی که خودشان صاحب فرزند شدند با احتمال کمتری فرزندانشان در محیط خارج از خانواده یا در خانواده تک‌سرپرستی تربیت شدند. در واقع کودکانی که به مهدکودک پری رفتند با احتمال بیشتری در زمان تربیت فرزندانشان متاهل بودند و خود تربیت آنها را در دست داشتند. از طرفی درآمد بالای این گروه از افراد به معنی آن است که خانواده‌های آنها منابع بیشتری در اختیار خواهند داشت. همان‌طور که توضیح داده شد دو پروژه مهدکودک پِری و نوآموزان پیامدهای مثبت و بلندمدت فراوانی برای کودکان مشارکت‌کننده به همراه داشتند. اما آیا این منافع به هزینه‌های اجرایی آنها می‌ارزد؟ بن‌هاف و همکارانش (2024) برای پروژه پری و گارسیا و همکارانش (2020) برای پروژه نوآموزان کارولینا در این‌باره مطالعه هزینه-فایده انجام داده‌اند. طبق این مطالعات، هزینه مشارکت هر کودک در پروژه پری 23 هزار و 478 دلار است (بر مبنای دلار سال 2021). هزینه هر مشارکت‌کننده پروژه نوآموزان هم 105 هزار و 530 دلار است. در مقالات مذکور، ارزش پولی میانگین اثرگذاری طول دوره زندگی گروه آزمایش دو پروژه نیز برآورد شده است. یافته‌های این بخش نشان می‌دهد هر دو پروژه با منافع اجتماعی خالص چشمگیری به ازای هر مشارکت‌کننده همراه هستند و منافع آنها به‌طور قابل ‌توجهی بر هزینه‌ها می‌چربد: به ترتیب 175 هزار و 548 دلار، و 672 هزار و 359 دلار. همچنین بن‌هاف و همکارانش سال 2024 در گزارشی برآورد کردند پروژه مهدکودک پری با منافع بین‌نسلی 43 هزاردلاری به ازای هر مشارکت‌کننده پسر و 14 هزاردلاری به ازای هر مشارکت‌کننده دختر همراه است (اضافه بر منافع فوق‌الذکر). 

دراین پرونده بخوانید ...