شناسه خبر : 47265 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

حکومت در هند

نظریه دولت‌های کوچک

نارندرا مودی در اولین دهه حکمرانی‌اش از نظریه متمرکزسازی استفاده کرد تا کشورش را مدرن کند. دیدگاه آرمانی او وجود یک رهبر قدرتمند با رسالت ملی و اکثریت در مجلس بود که دولت مرکزی را هدایت کند و تحولاتی را در سرتاسر یک کشور پهناور به اجرا گذارد. نتایج انتخابات 4 ژوئن آن دیدگاه را زیر سوال برد. حزب آقای مودی اکثریت خود را از دست داد و اکنون برای اداره کشور به ائتلاف نیاز دارد. به نظر می‌رسد که نظریه متمرکزسازی به پایان رسیده است. این بدان معناست که باید به جایگزین دیگری اندیشید: واگذاری اختیارات از طریق خلق شهرهای مستقل‌تر و حتی حکومت‌های بیشتر. در سطر اول قانون اساسی هند می‌خوانیم که کشور باید اتحادیه‌ای از ایالت‌ها باشد. پس از استقلال هند در سال 1947 قلمروهای شاهزادگان به ایالت‌های جدید تبدیل شدند، سرزمین‌های استعماری حاشیه‌ای به کشور پیوستند و مرزها بر اساس خطوط زبانی از نو ترسیم شدند. این سیستم مرتب تعدیل می‌شود. در سال 2000 سه ایالت جدید تشکیل شد. جدیدترین ایالت که تلانگانا (Telangana) نام دارد ماه گذشته 10ساله شد. امروز هر 28 ایالت هند قدرتمند هستند. تعداد کارمندان آنها از مجموع کارمندان دولت مرکزی و شهرداری‌ها بیشتر است. همچنین آنها از نظر قانونی مسئول اجرای وظایف بنیادی از قبیل مراقبت‌های درمانی، تحصیل، نظم و قانون، کشاورزی و تامین رفاه هستند. اما این سیستم دو مشکل دارد؛ اول آنکه ابرشهرهای هند خودمختار نیستند. آنها بخش‌هایی از ایالت‌هایی هستند که جمعیت روستایی بزرگی دارند و سیاستمداران به آنها اولویت می‌دهند. مشکل دوم آن است که بسیاری از ایالت‌ها خیلی بزرگ هستند. آمریکا با یک‌‌چهارم جمعیت هند 50 ایالت دارد. چین 27 استان و منطقه خودمختار دارد، اما توان اجرایی آن در سطوح پایین‌تر از استان متمرکز شده است. در مقایسه، ایالت اوتارپرادش بزرگ‌ترین ایالت هند 240 میلیون جمعیت دارد که بیشتر از برزیل یا نیجریه است. به خاطر تنوع بسیار زیاد سیاسی و اقتصادی در هند، سیاست‌های متمرکز و یکسان اغلب اوقات به نتیجه نمی‌رسند یا بیشتر مناطقی که نیازمند تحول هستند را دربر نمی‌گیرند. اعطای خودمختاری بیشتر به دولت‌های محلی‌ می‌تواند جایگزینی برای اصلاحات باشد و انعطاف‌پذیری، پاسخگویی، آزمایش روش‌های جدید و رقابت را تقویت کند. ایالت تلانگالا از زمان تشکیل تاکنون سهم خود را از تولید ناخالص داخلی از 1 /4 به 8 /4 درصد افزایش داده است. زمانی که این استان بخشی از استان بزرگ آندرا پرادش بود به آن بی‌‌توجهی می‌شد اما اکنون مناطق روستایی آن هم از آب و برق برخوردار شده‌اند.  ما معمولاً از تشکیل دولت‌های بیشتر حمایت نمی‌کنیم، اما تردیدی نداریم که هند به دولت‌های زیادتری نیاز دارد. هند قبلاً این کار را امتحان کرده است. مجلس در دهه 1990 اصلاحاتی را با هدف‌ واگذاری قدرت از ایالت‌ها به دولت‌های محلی در قانون اساسی به تصویب رساند اما ثابت شد که ایالت‌ها تمایلی به تفویض اختیارات ندارند.  ما راه‌حل متفاوتی را پیشنهاد می‌کنیم. اینکه به ابرشهرها اختیار داده شود تا حکمرانی خود را در دست گیرند و حکومت‌های بیشتری داشته باشند. قانون اساسی به مجلس اختیار یک‌طرفه می‌دهد تا ایالت‌های جدید تشکیل دهد، ایالت‌های قدیمی را منحل کند و مرزبندی‌ها را تغییر دهد. ایالت اوتارپرادش را می‌توان تقسیم کرد. مناطق دیگر نیز خواستار خودمختاری هستند. شهر بمبئی در ایالت ماهاراشترا (Maharashtra) باید قدرت بیشتری داشته باشد و منطقه فقیرنشین شرق این ایالت هم از مدت‌ها قبل تقاضای تبدیل شدن به یک ایالت جدید را ارائه داده است.  غیرمتمرکزسازی نقاط منفی خودش را دارد. وقتی تعداد شهرها و ایالت‌ها بالا برود مرتب باید انتخابات برگزار کرد و هند مجبور می‌شود چرخه‌های انتخاباتی منظم و هماهنگی را طراحی کند. توزیع منابع -از درآمدهای مالیاتی تا انرژی- در بین ایالت‌ها مسئله‌ای جدی خواهد بود و این مسئله با افزایش تعداد شهرها و ایالت‌ها پیچیده‌تر می‌شود. 

همچنین تغییر مرزهای داخلی مسئله سهم کرسی‌ها را در مجلس برجسته‌تر می‌کند. هم‌اکنون ایالت‌های ثروتمند جنوبی سهم بیشتری از ایالت‌های فقیر شمالی در کرسی‌های مجلس دارند.  اما اجرای بهتر امور اداری، پاسخگویی بیشتر دولت‌ها، بهبود خدمات و رشد سریع‌تر اقتصادها مزایایی هستند که بر آن نقاط منفی می‌چربند. خلق ایالت‌های جدید در درازمدت به رشد و شکوفایی هند کمک خواهد کرد. 

دراین پرونده بخوانید ...