شناسه خبر : 47043 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

پدر اقتصاد آزمایشگاهی

ورنون اسمیت چگونه نامی ماندگار در اقتصاد پیدا کرد؟

 

آزاده خرمی‌مقدم / نویسنده نشریه 

ورنون اسمیت که در یک مزرعه در کانزاس بزرگ شده و مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی برق گرفته بود، انتظار نداشت  به‌عنوان بنیان‌گذار نوع جدیدی از اقتصاد شناخته شود. بااین‌حال، علاقه زیاد او به رشته اقتصاد در سال آخر دوره کارشناسی، او را به سمت گرفتن مدرک کارشناسی ارشد در اقتصاد سوق داد. تنها برای اینکه تصمیم بگیرد آیا می‌خواهد ادامه زندگی کاری خود را در این مسیر بگذراند یا نه. مسیر زندگی اسمیت مانند بسیاری از افراد دیگر، پیچ‌وخم‌های منحصربه‌فردی داشت که در نهایت او را به حوزه اقتصاد آزمایشگاهی رساند. اقتصاد آزمایشگاهی از افراد واقعی، تحت شرایط کنترل‌شده، برای آزمودن نظریه‌ها و فرضیه‌های اقتصادی استفاده می‌کند تا به سیاست‌گذاران کمک کند پیش‌بینی‌های دقیق‌تری درباره چگونگی عمل کردن مفاهیم اقتصادی داشته باشند. از زمان معرفی آن، اقتصاد آزمایشگاهی به اقتصاددانان، روان‌شناسان و سیاست‌گذاران کمک کرده است تصمیمات آگاهانه‌تری درباره تاثیر الگوهای اقتصادی مختلف بر افراد و جامعه بگیرند.

اقتصاد آزمایشگاهی یعنی مطالعه اقتصاد با استفاده از افراد واقعی و شرایط کنترل‌شده برای آزمودن انتخاب‌هایی که مردم در موقعیت‌های خاص انجام می‌دهند. در طول تحصیلات خود، احتمالاً فقط در کلاس‌های علوم یا روان‌شناسی آزمایش‌هایی  انجام داده‌اید، نه در دوره مقدماتی اقتصاد. بخش بزرگی از اقتصاد شامل تعیین این است که مردم چه تصمیماتی می‌گیرند و چگونه مشوق‌های مالی بر این تصمیمات تاثیر می‌گذارند. وقتی ورنون اسمیت به این ظرفیت پی برد، با پیشینه علمی خود در مهندسی، زمینه اقتصاد آزمایشگاهی را به وجود آورد که از آزمایش‌ها برای بررسی چگونگی تصمیم‌گیری‌های مالی مردم استفاده کند. تا پیش از اسمیت، اقتصاد به‌عنوان یک علم غیرآزمایشگاهی شناخته می‌شد که باید مبتنی بر مشاهدات اقتصادی در جهان واقعی باشد، به جای آزمایش‌های کنترل‌شده آزمایشگاهی که اغلب در علوم فیزیک کاربرد دارد. همان‌طور که پل ساموئلسون در کتاب اقتصاد کلاسیک نوشته بود: «ما نمی‌توانیم در اقتصاد به دقت علم فیزیک امیدوار باشیم. ما نمی‌توانیم آزمایش‌های کنترل‌شده شیمیایی یا زیست‌شناسی انجام دهیم. ما مانند منجمان، بیشتر باید به‌طور عمده «مشاهده» کنیم.» اما اسمیت تمام این باورها را تغییر داد و به استفاده از آزمایش‌های کنترل‌شده آزمایشگاهی برای آزمایش نظریه‌های اقتصادی، به‌ویژه اینکه چرا بازارها به این شکل عمل می‌کنند، پرداخت. درس‌های او که به نام اقتصاد آزمایشگاهی شناخته می‌شود برای همه پژوهشگران و سیاست‌گذاران ارزشمند هستند و می‌توانند به‌طور گسترده در حوزه‌هایی از قبیل نظریه و رفتار بازارهای مالی، اقتصاد منابع طبیعی و لغو مقررات صنایع مانند برق و آب به کار گرفته شوند.

اسمیت روشی را توسعه داد که می‌توانست رفتار را در یک محیط آزمایشگاهی کنترل‌شده یا در «میدان» آزمایش کند، به‌جای اینکه صرفاً به‌عنوان الگو‌های ریاضی روی تخته‌سیاه باشد. اگر مدتی است که

(TDL (The Decision Lab را می‌خوانید، می‌دانید که انسان‌ها بسیار کمتر از آنچه الگوهای اقتصادی به ما القا می‌کنند، منطقی هستند. به همین دلیل، آزمایش نظریه‌های اقتصادی بر روی انسان‌های واقعی یک گام اولیه حیاتی قبل از اجرای آنها در سیاست‌گذاری است. اقتصاد آزمایشگاهی با اقتصاد رفتاری همپوشانی دارد، زیرا به این می‌پردازد که چگونه الگو‌های تصمیم‌گیری انسانی بر اقتصاد تاثیر می‌گذارند و برعکس.

تصور کنید وضعیتی را که در آن یکی از شرکت‌کنندگان آزمایش (فروشنده) یک کالا دریافت می‌کند و به او گفته می‌شود این کالا به قیمت ده دلار تولید شده است، بنابراین اگر فروشنده بتواند کالا را به قیمت بیش از ده دلار بفروشد، می‌تواند تفاوت قیمت را در پایان آزمایش برای خود نگه دارد. از سوی دیگر، به شرکت‌کننده خریدار گفته می‌شود که این کالا به قیمت بیست‌وپنج دلار قابل فروش مجدد است و او باید بتواند این کالا را به قیمتی کمتر از این ارزش بخرد. اگر بتواند، می‌تواند تفاوت میان این قیمت و بیست‌وپنج دلار را برای خود نگه دارد.

سپس اقتصاددانان مطالعه می‌کنند که مذاکرات چگونه انجام می‌شود. اگرچه اقتصاددانان ممکن است ارزش کالا را با استفاده از دفترچه ترازنامه و ماشین‌حساب به‌صورت ریاضی کشف کنند، اما این اطلاعات در واقعیت بسیار بی‌معنی است، مگر آنکه در تعاملات واقعی حضوری اعتبار پیدا کند. افرادی که مورد مطالعه قرار می‌گیرند و مذاکراتی که انجام می‌دهند، قیمت واقعی فروش مجدد کالا را تعیین خواهد کرد؛ به‌عبارت دیگر، آنچه اهمیت دارد، این است که چقدر افراد معمولی می‌توانند برای خریدوفروش این کالا توافق کنند.

اقتصاد آزمایشگاهی بر سیاست‌های عمومی در مقیاسی گسترده‌ اثر گذاشته است. اکنون، قبل از گرفتن تصمیمات اقتصادی بزرگ که بر یک شهر یا کشور اثرگذار است، سیاست‌گذاران و اقتصاددانان آزمایش‌هایی طراحی می‌کنند تا احتمالات و نتایج مختلف را آزمایش و تعیین کنند کدام انتخاب در عمل منطقی‌تر است. آزمایش‌های اقتصادی بر طراحی سیاست‌هایی متنوع مانند تجارت کربن، قوانین فرود هواپیما و مقررات برق نقش داشته‌اند. علاوه بر این، اقتصاد آزمایشگاهی با مطالعه نحوه رفتار و واکنش طبیعی انسان‌ها در صحنه‌های اقتصادی، بررسی می‌کند که چگونه و چرا بازارها به شکلی خاص کار می‌کنند. با دقت بیشتر به دلایلی که نظریه‌های اقتصادی بر اساس تصمیمات افراد در زمان واقعی پایدار هستند، اقتصاددانان می‌توانند نظریه‌های قدیمی را کشف کرده، اطلاعات جدید تنظیم کرده یا نظریات جدید ارائه کنند.

به دلیل کارهای پیشرو اسمیت در اقتصاد آزمایشی، او در سال 2002 همراه با دنیل کانمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد شد. آکادمی علوم سوئد که جایزه 07 /1 میلیون‌دلاری اقتصاد را اعطا می‌کند، در این مورد گفته است که هر دو نفر جهت‌دهی علمی اقتصاد را تغییر داده‌اند.

زندگینامه ورنون اسمیت

ورنون اسمیت در سال 1927 در ویچیتا، کانزاس، متولد شد. او دوران کودکی‌اش را در زمان رکود بزرگ در یک مزرعه سپری کرد. تجربه‌ای که او از آن برای شروع کنجکاوی کودکی خود یاد می‌کند.

اسمیت مدرک کارشناسی خود را در رشته مهندسی برق از موسسه فناوری کالیفرنیا دریافت کرد، سپس مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته اقتصاد از دانشگاه کانزاس و در نهایت دکترای خود را نیز در رشته اقتصاد از دانشگاه هاروارد گرفت. پس از دریافت مدرک دکترا، اسمیت به تدریس اقتصاد در دانشگاه پردو پرداخت. او متوجه شد که انتقال اطلاعات به دانشجویان از طریق آموزش مستقیم دشوار است، بنابراین یک آزمایش بازار مصنوعی برگزار کرد که به دانشجویان فرصت تجربه بازار واقعی را می‌داد تا خودشان کشف‌هایی کنند. آن زمان او انتظار نداشت که این روش خلاقانه آموزشی، عامل اصلی شهرت و ثروت آینده‌اش شود. اسمیت در آزمایش‌های خود با دانشجوهایش، حقایقی درباره بازارها کشف کرد که در ادبیات اقتصادی قبلی مشاهده نکرده بود. او این یافته‌ها را در یک مقاله در مجله اقتصاد سیاسی منتشر کرد و به تدریس ادامه داد. در این مدت، علاقه اصلی او به نظریه سرمایه و سرمایه‌گذاری و مشکلات قیمت‌گذاری ناشی از آن بود.

در اوایل دهه 1960، اسمیت در سمت استاد به دانشگاه استنفورد پیوست. در آنجا، او با سایر اقتصاددانانی آشنا شد که آنها نیز برای اولین‌بار در تلاش بودند اقتصاد را از طریق روش‌های آزمایشی مطالعه کنند. یکی از آنها، سیدنی سیگل بود که تصمیم اسمیت را برای ادامه کار در حوزه اقتصاد آزمایشگاهی تحت تاثیر قرار داد. با این حال، او به‌طور ناگهانی فوت کرد. فقط چند هفته پس از گفت‌وگوی اثرگذار با اسمیت.

در طول دهه 1960، اسمیت در دانشگاه استنفورد، دانشگاه براون و دانشگاه ماساچوست تدریس کرد. او در زمینه عدم قطعیت، نظریه مالی شرکت و اقتصاد منابع طبیعی به پژوهش پرداخت. بااین‌حال، تدریس و علاقه‌های شخصی او بر اقتصاد آزمایشگاهی متمرکز بود که هنوز فراگیر نشده بود. اسمیت به نوشتن ادامه داد و به زودی، کارهای منتشرشده‌اش شناخته ‌شد. ذهن‌های مردم که پیش‌تر محدود به ایده آزمایش‌ در آزمایشگاه‌های شیمیایی بود، باز شد و این فرصت جدید با اقبال روبه‌رو شد. با رسیدن‌ به شهرت، اسمیت به‌عنوان استاد در دانشگاه آریزونا استخدام شد و 26 سال در آنجا تدریس کرد. اکنون او در دانشگاه چاپمن در کالیفرنیا به تدریس حقوق و اقتصاد کسب‌وکار مشغول است. وی بیشتر به‌خاطر نقش‌آفرینی‌اش در حوزه اقتصاد آزمایشگاهی شناخته می‌شود. او همچنین بنیان‌گذار بنیاد بین‌المللی تحقیقات در اقتصاد آزمایشگاهی است که مطالعات و تلاش‌های آموزشی را در این رشته حمایت می‌کند. اسمیت عضو برجسته انجمن اقتصاد آمریکاست و ‌عنوان استاد برتر مشاوره از سوی شرکت آندرسن را کسب کرده است. او برنده جایزه آدام اسمیت سال 1995 است که از سوی انجمن آموزش کسب‌وکار خصوصی اهدا شده است. وی در سال 1995 به عضویت در آکادمی ملی علوم برگزیده شد و در سال 1996 جایزه فارغ‌التحصیلان برجسته دانشگاه کالیفرنیا را دریافت کرده است. وی در سمت مشاور در زمینه خصوصی‌سازی برق در استرالیا و نیوزیلند فعالیت کرده و در بحث‌های مشترک خصوصی و عمومی درباره لغو قوانین انرژی در ایالات‌متحده شرکت داشته است. او در سال 1997 در سمت عضو برگزیده شورای ملی اعتبار برق نیز خدمت کرده است. اسمیت در سال 2002 به همراه دنیل کانمن، برنده جایزه نوبل اقتصاد شد. او در سال 2004، مدرک دکترای افتخاری از دانشگاه خصوصی فرانسیسکو ماروکین در گواتمالا را دریافت کرد و تاکنون 11 کتاب نوشته و بیش از صدها مقاله علمی منتشر کرده است.

کتاب‌ها، مقالات و سخنرانی‌ها

85در این قسمت برخی از کتاب‌ها و مجموعه مقالات و سخنان برجسته اسمیت معرفی می‌شود:

 اقتصاد انسان‌شناسی: احساسات اخلاقی و ثروت ملت‌ها برای قرن بیست‌ویکم (2018): این کتاب با همکاری بارت ج. ویلسون نوشته شده است و نظریه‌های کتاب‌های آدام اسمیت، «نظریه احساسات اخلاقی» و «ثروت ملت‌ها» را یکپارچه‌سازی می‌کند تا مفاهیم اقتصادی را بر اساس روش فکر، عمل و رفتار انسان‌ها شکل دهد.

 زندگی اقتصاد آزمایشی، جلد اول: چهل سال کشف (2018): بیوگرافی اسمیت نشان می‌دهد حوادث کودکی او زمینه را برای تبدیل شدن او به یک اقتصاددان موفق در ادامه زندگی‌اش فراهم کرده است.

 زندگی اقتصاد آزمایشی، جلد دوم: این کتاب ادامه جلد اول است و به تفصیل زندگی اسمیت را که اقتصاد را در دانشگاه‌های مختلف در سراسر آمریکا مطالعه و تدریس می‌کرده و داستان‌های پشت پرده بسیاری از مهم‌ترین یافته‌های تحقیقاتی او را بررسی می‌کند.

 کتاب «شواهد چیزهایی که دیده نشده»: تاملاتی درباره ایمان، علم و اقتصاد (2017): این کتاب منحصر به‌فرد این ادعا را که علم و ایمان در تضاد با یکدیگر هستند رد می‌کند و لایه‌های عمیق ایمانی را که در اصل پژوهش‌های علمی وجود دارد بررسی می‌کند.

 کتاب «بازنگری حباب‌های مسکن»: نقش موازنه بانک در مدل‌سازی چرخه‌های اقتصادی (2014): با همکاری استیون دی. گرجستاد نوشته شده و نقش خانه‌ها و ترتیب وضعیت مسکن به‌عنوان یک عنصر مهم در چرخه‌های اقتصادی و در نتیجه، سیاست عمومی را تحلیل می‌کند.

 کتاب «کشف، خاطرات» (2008): خاطرات سال 2008 اسمیت، جزئیات سفر او از مطالعه علوم به مطالعه اقتصاد را توضیح می‌دهد و نشان می‌دهد چگونه این تجربه به شکل‌دهی اقتصاد به‌عنوان علم آزمایشگاهی که امروزه شناخته می‌شود، کمک کرده است. تجربیات زندگی او نشان می‌دهد که کشف، مبنای زندگی او بوده  و این موضوع او را از موفقیت‌های فکری به موفقیت‌های عملی هدایت کرده است.

 عقلانیت در اقتصاد: اشکال سازنده و اکولوژیک (2007): این کتاب بررسی می‌کند که چگونه مفهوم همکاری نظریه‌های اقتصادی را مورد سوال و ارزیابی قرار می‌دهد.

 مذاکره و رفتار بازار: مقالات در اقتصاد آزمایشی (2000): این کتاب مجموعه‌ای از مقالات اسمیت درباره مذاکره و رفتار بازار از سال 1990 تا 1998 است. بسیاری از این مقالات همچنین به این موضوع می‌پردازند که چگونه روان‌شناسی تکاملی می‌تواند دیدگاه ما را نسبت به اقتصاد آزمایشی گسترده‌تر کند.

 مقالات در اقتصاد آزمایشی (1991): مجموعه مقالاتی از اسمیت که سال‌های 1962 تا 1988 را شامل می‌شود و به پیشرفت اقتصاد آزمایشی می‌پردازد و مطالعه اقتصاد را تحت شرایط کنترل‌شده گسترش می‌دهد.

 سرمایه‌گذاری و تولید: یک مطالعه درباره نظریه بنگاه مصرف‌کننده سرمایه (1961): اولین کتاب اسمیت پتانسیل فناوری را برای جایگزینی تجهیزات محیط کار بررسی و پیش‌بینی می‌کند که چگونه می‌توان با در نظر گرفتن نوآوری‌های فناورانه آینده، برای تولید برنامه‌ریزی کرد.

سخنان برجسته

در زیر برخی از سخنان اسمیت را مرور می‌کنیم:

«کم‌کم متقاعد شدم که شرکت‌کنندگان، بدون اینکه قصد داشته باشند، حقیقتی اساسی را درباره بازارها به من نشان دادند که برای ادبیات اقتصادی ناشناخته بود.»

«باید موانع مصنوعی را -که اغلب منشأ محلی دارند و از مخالفت‌های رقبای موجود با ورود تازه‌واردان ناشی می‌شوند- برداریم و نباید کسب‌وکارها را با مالیات‌هایی که منابع داخلی آنها باعث سرمایه‌گذاری مجدد، رشد و تلاش برای غلبه بر چالش‌های بازار کار می‌شوند، زیر فشار قرار دهیم.» اسمیت در سال 2003 مصاحبه‌ای داشت که در مجله صندوق بین‌المللی پول منتشر شد. او در این مصاحبه به چند نکته مهم اشاره کرده است: «در جهانی‌سازی کشورها واقعاً باید بتوانند اقتصادهای خود را بهتر مدیریت کنند، در غیر این صورت آسیب می‌بینند و از فواید جهانی‌سازی بی‌بهره می‌مانند. به‌دست آوردن این فواید یک اصل است که آنها باید بتوانند آن را یاد بگیرند. کمک‌های صندوق بین‌المللی پول، راه‌حلی برای حل مشکلات آنها نیست.» «کمک‌های خارجی به معنای انتقال از کشوری به کشور دیگر بوده است و در بسیاری از کشورها با دولت‌های فاسد و دیکتاتوری، قدرت آنها را افزایش می‌دهد. راهی که برای توسعه وجود دارد، این است که سرمایه‌گذاران در آن کشورها سرمایه‌گذاری کنند و ببینند که پولشان چگونه استفاده می‌شود. سیاست عمومی باید به حذف موانع مصنوعی برای این کار هدایت شود.»

«بحران بعدی که ما فکر می‌کنیم در کالیفرنیا به وجود بیاید، مربوط به آب خواهد بود. کالیفرنیا دوره‌های بارش و خشکی دارد. ما نیاز به یافتن راه‌حل‌های بهتری برای تخصیص آب در سراسر غرب داریم و حتی در اینجا، در ساحل شرقی (ایالات‌متحده)، کیفیت آب به مشکل برخورده است.» 

دراین پرونده بخوانید ...