شناسه خبر : 42022 لینک کوتاه

رساله‌ای برای همه دوران‌ها

چرا کتاب ثروت ملل آدام اسمیت همچنان مهم است؟

 

ایما موسی‌زاده / نویسنده نشریه 

88موسسه معتبر Investopedia 100 که ماموریت خود را ترویج سواد مالی می‌داند، 20 کتاب مهم اقتصادی را معرفی کرده است. هفته گذشته کتاب «حسابرسی: پاسخگویی مالی و ظهور و سقوط ملل» اولین کتاب این فهرست را معرفی کردیم و در این شماره به معرفی کتاب «ثروت ملل» دومین کتاب از این فهرست می‌پردازیم.

به جرات می‌توان گفت هیچ متن نوشتاری به اندازه کتاب «تحقیقی پیرامون ماهیت و اسباب ثروت ملل» بر علم اقتصاد اثر نداشته است. کتابی که آدام اسمیت، فیلسوف اخلاق‌گرا و تئوریسین اقتصادی اسکاتلندی در سال 1776 و همزمان با انتشار اعلامیه استقلال ایالات‌متحده آمریکا، آن را به دست چاپ سپرد. این کتاب جز اثر شگرفی که بر بینش اقتصادی کشورهای اروپایی داشت اندیشه اقتصادی در ایالات متحده آمریکا را نیز متحول کرد.

علاوه بر این، آدام اسمیت با انتشار این کتاب لقب پدر علم اقتصاد مدرن را به خود اختصاص داد. در عین حال ثروت ملل را می‌توان نخستین کتاب اقتصادی قلمداد کرد که به قصد جلب توجه عامه مردم و خوانده شدن از سوی افراد عادی (و نه‌تنها اقتصاددانان) منتشر شده است. آن‌گونه که جوزف شیلد نیکلسون در مقدمه کتاب ثروت ملل می‌نویسد، آدام اسمیت در کتاب خود سبک نوشتار غیررسمی را انتخاب کرد که به همراه بی‌باکی وی در انتقاد از حماقت قانونگذاران و ذی‌نفعان، به سرعت وی را به چهره‌ای شناخته‌شده و محبوب عامه مردم تبدیل کرد. اما حرف اصلی اسمیت در ثروت ملل چه بود؟

 

اثر نفع شخصی

آدام اسمیت در کتاب «ثروت ملل» برای اولین‌بار نشان داد پیگیری نفع شخصی از سوی اعضای یک جامعه، از آنجا که در نهایت به نفع کل جامعه خواهد بود، نه‌تنها مذموم نیست که برای جامعه مفید است. اینکه هر فرد حق دارد، نفع شخصی خود را دنبال کند، شاید از نظر ما در زمان حاضر نیازی به استدلال و دفاع نداشته باشد، اما در قرن هجدهم، بحثی بدیع و جدید بود که مخالفان بی‌شماری داشت. اسمیت استدلال کرد که دستی نامرئی در بازار آزاد وجود دارد که باعث می‌شود رفتارهای تک‌تک افراد برای به دست آوردن بیشترین نفع شخصی، در نهایت به ایجاد منفعت برای کل جامعه منجر شود. البته در بحث اسمیت، این استدلال دفاعی از اعمال غیرعادلانه و نادرست افراد برای نفع بیشتر نبود بلکه به سادگی نشان داد تلاش صادقانه افراد برای رفاه بالاتر خود و خانواده، به استفاده صحیح از منابع می‌انجامد. جامعه‌ای که در آن تمام افراد اجازه داشته باشند به این شکل عمل کنند ناگزیر از آنچه دارد نهایت استفاده را می‌برد و به مرور زمان شکوفا می‌شود. آدام اسمیت همچنین استدلال کرد که هر فرد زمانی که بیشترین تلاش را برای تامین نیازهای شخصی به‌کار گیرد، بیشترین خیر را به جامعه می‌رساند. می‌توان گفت مفهوم دست نامرئی که در نهایت باعث می‌شود تصمیم‌های روزانه افراد جامعه به نفع کلی اجتماع منجر شود، کلیدی‌ترین و اصلی‌ترین بحث مطرح‌شده در کتاب ثروت ملل و شاید حتی در تاریخ علم اقتصاد است.

 

تولید ثروت از طریق تخصصی‌سازی

یکی دیگر از مباحث کلیدی مطرح‌شده در کتاب ثروت ملل، تاثیر تقسیم کار بر تولید ثروت است. اسمیت معتقد بود؛ میزان ثروتمند شدن یک کشور بیش از هر عامل دیگری به نحوه سازمان‌دهی نیروی کار آن بستگی دارد. به ویژه وی بر «مهارت، تخصص و شهودی که نیروی کار به‌طور کلی اعمال می‌کند» تاکید می‌کرد. پدر علم اقتصاد معتقد بود در کشورهای ثروتمند، در مجموع مقدار بیشتری از نیازهای مردم تامین می‌شود (در حالی که به نسبت کشورهای فقیر، بخش کمتری از جامعه کار می‌کنند). این به‌طور مشخص به این دلیل است که کشورهای ثروتمند تقسیم کار بیشتری را اعمال می‌کنند. تقسیم کار بیشتر به‌خصوص بر اساس توانایی افراد به تخصص، انجام بهینه کار و همچنین صرفه‌جویی در زمان به دلیل عدم نیاز به تغییر مصالح یا ماشین‌آلاتی که شخص با آن کار می‌کند یا وقفه در تمرکز ذهنی منجر می‌شود. علاوه بر این طبق استدلال اسمیت، با تخصصی شدن کارها که به وسیله شکستن کار به اجزای کوچک‌تر رخ می‌دهد، در مواردی می‌توان از ماشین‌آلات به جای نیروی کار یا همراه آن برای ایجاد سرعت بیشتر و کارایی بالاتر استفاده کرد که خود به افزایش تولید می‌انجامد.

اما به عقیده اسمیت این فقط در زمینه تولید کالاهای فیزیکی نیست که مفهوم تقسیم کار اهمیت دارد. در جوامع پیشرفته، خلق ایده‌های جدید نیز «کالایی» است که گروهی از مردم آن را تولید و مبادله می‌کنند. تقسیم کار در این حوزه نیز می‌تواند با ایجاد افراد متخصص که فقط در شاخه محدود و تخصصی خود به تولید علم می‌پردازند، در نهایت باعث افزایش کمیت و کیفیت علم، به میزانی قابل ملاحظه شود. در جامعه‌ای که مدیریت به درستی صورت گیرد، تقسیم کار به فرهنگی همه‌گیر منجر می‌شود که در آن همه افراد می‌توانند تمامی نیازهای خود را فقط از طریق انجام کاری که در آن تخصص دارند تامین کنند.

اینکه سود حاصل از تقسیم کار (که به دلیل افزایش میزان تولید در کل اتفاق می‌افتد) چقدر و با چه سرعتی در جامعه پخش شود به گسترده و کارآمد بودن نظم بازار بستگی دارد. اغلب سرمایه‌گذاران و کارفرمایان سعی دارند در بازار دخالت کرده و ساختار آن را به نفع خود دستکاری کنند و حتی از دولت‌ها هم انتظار دارند در این امر به آنها کمک کنند اما به باور اسمیت، اجتناب سیاستگذاران از مداخله در بازار، تامین‌کننده حداکثری منافع مردم عادی است.

 

 انباشت سرمایه

89یکی دیگر از مفاهیم ارائه‌شده در ثروت ملل، انباشت سرمایه به عنوان یکی از عوامل تعیین‌کننده میزان ثروت ملت‌هاست. وی انباشت سرمایه را وسیله‌ای مهم برای رشد اقتصادی معرفی می‌کند. به گفته وی که در ثروت ملل آن را تشریح می‌کند، بزرگ‌ترین مشکل و مانع بر سر راه کشورهای فقیر، فقدان یا کمبود سرمایه است. در واقع آنان در یک تله فقر گیر کرده‌اند. در این کشورها معمولاً بهره‌وری به دلیل کم بودن موجودی سرمایه، پایین است، دلیل کمبود سرمایه، پایین بودن نرخ پس‌انداز میان مردم است و مردم پس‌انداز کمی دارند چون به دلیل پایین بودن بهره‌وری درآمد اندکی دارند که تنها کفاف مخارج جاری آنها را می‌دهد. راه برون‌رفت از این بن‌بست به نظر اسمیت این است که طبقه سرمایه‌دار، بخش عمده سود خود را پس‌انداز و مجدداً سرمایه‌گذاری کرده و در نتیجه انباشت سرمایه را افزایش دهد. به گفته اسمیت انباشت سرمایه اولین و مهم‌ترین عامل برای تقسیم کار است و بدون آن عملاً تقسیم کار از حد مختصری فراتر نخواهد رفت. افزایش سرمایه موجب ساخت تجهیزات و ابزاری خواهد شد که هم تقسیم کار را بیشتر خواهند کرد و هم کاربرد آنها نیاز به نیروی کار متخصص خواهد داشت، در نتیجه اسمیت می‌گوید انباشت سرمایه در کنار تقسیم کار، باعث افزایش تولید و اشتغال و در نتیجه ثروت در جامعه خواهد شد.

به عقیده پدر علم اقتصاد این سه عامل، مهم‌ترین مولفه‌هایی هستند که برای رسیدن به ثروت در جامعه‌ای لازم است. علاوه بر این، وی استدلال می‌کند که فرآیند توسعه بعد از شروع از خودش تغذیه کرده و به سرعت شتاب می‌گیرد. این امر به این دلیل اتفاق می‌افتد که انباشت سرمایه باعث بالارفتن میزان تقسیم کار و در نتیجه درآمد و بهره‌وری افراد می‌شود. بالا رفتن بهره‌وری به معنای درآمد بیشتر افراد و در نتیجه پس‌انداز بیشتر و انباشت سرمایه بالاتر خواهد بود. علاوه بر این درآمد بیشتر، باعث افزایش تقاضا برای کالاها شده و در نتیجه اندازه بازار و به دنبال آن تولید و درآمد ملی بیشتر می‌شود و این امر خود و از مسیری دیگر باعث افزایش پس‌انداز و انباشت سرمایه خواهد شد. این نسخه آسان و در دسترس اسمیت برای کشورهای فقیر است و به عقیده وی می‌تواند باعث امیدواری کشورهای فقیر باشد چون بدین معنی است که اگر آنها با جدیت روند توسعه را شروع کنند می‌توانند از توسعه اقتصادی سریع و زیاد مطمئن باشند بدون اینکه نیاز به عامل بیرونی داشته باشند و در نتیجه به سرعت می‌توانند به کشورهای ثروتمند برسند.

به‌طور خلاصه می‌توان گفت اسمیت نسخه ساده‌ای برای ثروتمند شدن کشورها ارائه می‌کند که با سهم بالای پس‌انداز شهروندان از درآمدشان (یا در مراحل اولیه‌تر پس‌انداز تنها قشر ثروتمند) شروع می‌شود و این پس‌انداز برای اهداف مولد سرمایه‌گذاری می‌شود. در زمان اسمیت این فرمول پس‌انداز -سرمایه‌گذاری- اشتغال، دیدگاه غالب در مورد چگونگی ثروتمند شدن کشورها نبود. دیدگاه مرکانتیلیستی معتقد بود که هدف اقتصادی یک ملت این است که ذخیره طلا، نقره و سایر فلزات گرانبهای خود را از هر طریق ممکن، تجارت یا جنگ، افزایش دهد. در مقابل این دیدگاه، روش پیشنهادی اسمیت بیشتر قابل دسترس و شامل مشارکت همه مردم می‌شد. در واقع مفهوم بزرگ‌تر شدن کلی کیک اقتصاد به دنبال استفاده از عملکرد دست نامرئی و بازار مفهومی بود که اسمیت با ثروت ملل وارد ادبیات اقتصادی کرد. اتفاقاً در نسخه پیشنهادی اسمیت، غارت، جنگ و استفاده از تجملات نکوهیده بود، استفاده از تجملات که به وضوح باعث کاهش پس‌انداز و کند شدن روند انباشت سرمایه می‌شد که پیش از این توضیح داده شد. جنگ و غارت منابع دیگر مناطق و کشورها نیز هم به دلیل ایجاد هزینه اضافی و هم به دلیل احتمال عمل متقابل نکوهیده بود. به عقیده اسمیت بهتر آن است که کشورها منابع خود را به آرامی و از طریق تجارت برای فروش مازاد خود گسترش داده و از این راه با صرف زمان لازم به ثروت باثبات و واقعی دست پیدا کند.

اما به باور اسمیت، این مکانیسم خودبسنده نیاز به یکسری شرایط اولیه دارد تا بتواند عملی شود و راه خود را پیدا کند. اولین پیش‌نیاز، محدود بودن عملکرد و دخالت دولت است. به عقیده اسمیت مسوولیت دولت باید محدود به دفاع از کشور، آموزش همگانی، ایجاد زیرساخت‌هایی مانند جاده و پل و... نظارت بر اجرای حقوق قانونی مانند حق مالکیت و در نهایت مجازات مجرمان باشد. به گفته وی دولت باید هرگونه دخالتی در عملکرد افراد را محدود به مجازات دزدی، کلاهبرداری و سایر جرائم مشابه کند و به سایر جنبه‌های زندگی افراد ورود نکند. علاوه بر این اسمیت نقش دولت در آموزش همگانی را به دلیل نقش مهم آن در تقسیم کار و صنعتی شدن تولید (افزایش استفاده از ماشین‌آلاتی که در آن زمان نیاز به به‌کارگیری نیروی کار ماهر برای بهره‌برداری داشتند) حیاتی و مهم ارزیابی می‌کند. البته اسمیت استدلال می‌کرد که هزینه‌های دولت از محل مالیات باید پرداخت شود و اگر از یکسری اعمال دولت فقط بخشی از جامعه سود می‌برند، هزینه آن را نیز باید همان بخش جامعه بپردازند. وی این عقیده را حتی به بخش آموزش همگانی نیز تسری می‌داد.

پیش‌نیاز بعدی لزوم وجود پول باثبات به همراه حاکمیت قوانین بازار در جامعه است. اسمیت اعتقاد داشت وصل کردن پول به فلزات باارزش مانند طلا و نقره، اختیارات دولت را در افزایش پول در گردش در اقتصاد و در نتیجه کاهش ارزش آن محدود می‌کند. در عین حال اسمیت بیان می‌کرد برای شروع روند رشد و عملکرد درست آن، لازم است دخالت دولت در اقتصاد از طریق روش‌هایی مانند وضع مالیات یا تعرفه‌های وارداتی به حداقل برسد و دولت باید اجازه دهد امکان تجارت آزاد در داخل کشور و بین کشورها برقرار باشد. وی استدلال می‌کند که وضع مالیات و تعرفه تنها می‌تواند باعث افزایش هزینه‌ها برای تمام بخش‌های درگیر در اقتصاد شده و امکان تجارت با دنیای خارج از مرزها را کمتر کند.

آدام اسمیت 14 سال پس از اولین چاپ کتاب ثروت ملل زنده بود و شخصاً پنج نسخه از این کتاب را به بازار نشر فرستاد. نویسنده کتاب ثروت ملل در سال‌های آخر عمر به عنوان مامور ارشد گمرگ مسوول وضع تعرفه‌های مالیاتی بود و تا آنجا به کار خود اهمیت می‌داد که بخشی از لباس‌هایش را وقتی متوجه شد به صورت قاچاق و بدون پرداخت تعرفه وارد کشور شده‌اند، سوزاند. با وجود این تناقض شاید فقط ظاهری، اما تئوری وی در زمینه تجارت و ثروت ملل، اگرچه هنوز به‌طور کامل اجرایی نشده است اما شاید موثرترین تئوری در تمام طول تاریخ برای ارتقای استانداردهای زندگی مردم باشد. سادگی روش وی برای تعیین نقش دولت در اقتصاد، به عنوان یکی از مناقشه‌برانگیزترین مباحثی که مطرح کرد، تا حد زیادی از آزمون زمان سربلند بیرون آمده است. امروزه می‌دانیم دولت‌های بزرگ و متورمی که به تمامی حوزه‌ها دست‌اندازی می‌کنند حتی اگر نیت خیر داشته باشند در نهایت و به‌طور اجتناب‌ناپذیری مردم جامعه خود را فقیرتر خواهند کرد. به نظر می‌رسد همان‌طور که اسمیت در ثروت ملل تشریح کرد، باهوش‌ترین دولت‌ها آنهایی هستند که برای ایجاد رفاه به جای عملکرد خود، به نبوغ شهروندانشان ایمان دارند. 

دراین پرونده بخوانید ...