فناوریهای پوشیدنی
انقلابی در مراقبتهای بهداشتی
ترجمه: جواد طهماسبی- این بیماری یک قاتل شبحگونه است. وقتی دریچههای قلب ناهماهنگ میشوند خون تجمیع میشود و احتمال تشکیل لخته بالا میرود. تصلب دهلیز عامل یکچهارم از صد هزار سکته قلبی است که هر سال در بریتانیا اتفاق میافتد. اگر آریتمی (بینظمی) قلب درمان شود اکثر این سکتهها هرگز روی نمیدهند اما گام اول شناخت و تشخیص آنهاست. آزمایشها پرهزینه و نادقیق هستند اما ساعتهای اپل و فیتبیتس (Fitbits) میتوانند آنها را تشخیص دهند. این ابزارها بسیار کمهزینهترند و میتوانند زندگی افراد در معرض خطر را نجات دهند. این فقط یک نمونه از انقلابی است که رشته پزشکی را متحول میکند. ساعتهای هوشمند و انگشترها و رهیابهای سلامت و مجموعه روبهرشدی از نوارها، برچسبها و دیگر ابزارهای پوشیدنی قادرند بیش از 7500 متغیر فیزیولوژیک و رفتاری را ثبت کنند. برخی از این ابزارها سودمندی بیشتری دارند اما یادگیری ماشینی میتواند جریان بزرگی از دادهها را فیلتر کند تا تصویری پیوسته و کمی از فرد و سلامت او ارائه کند.
خویشتن کمیسازیشده (quantified self) مفهومی جدید و برای سرمایهگذاران در سلامت دیجیتال حوزهای ناشناخته بهشمار میرود. سقوط اخیر ارزش سهام تلاداک (Teladoc) که مشاورههای آنلاین ارائه میدهد نشانهای نگرانکننده برای دیگر ارائهدهندگان بالقوه خدمات آنلاین تلقی میشود اما نوآوری در ابزارهای پوشیدنی فرآیندی است که به تازگی شروع شده است. بنگاهها پدیدار و ناپدید میشوند اما پوشیدنیها و هوش مصنوعی بهطور قطع به سه روش بزرگ جهان مراقبتهای پزشکی را از نو شکل میدهند: تشخیص زودهنگام، درمان شخصیشده و مدیریت بیماریهای مزمن. هر کدام از این روشها کاهش هزینهها و نجات زندگیها را نوید میدهند.
بحث را با تشخیص زودهنگام آغاز میکنیم. ابزارهای پوشیدنی میتوانند تغییرات جزئی را تشخیص دهند که در حالت عادی پنهان میمانند. این تشخیص از شدت بیماریها میکاهد و هزینههای درمان را پایین میآورد. حسگرها میتوانند به ما بگویند که تعادل یک فرد کهنسال به هم ریخته است. چگونگی راه رفتن و حرکات بازوان افراد در مراحل اولیه بیماری پارکینسون تغییر میکنند. نرمشهای قدرتی میتوانند به جلوگیری از افتادن و شکستن اعضای بدن کمک کنند. تشخیصهای روانی صرفاً با بررسی الگوهای استفاده فرد از تلفن هوشمند انجام میگیرند بدون آنکه لازم باشد بدانیم افراد چه چیزی را میبینند یا تایپ میکنند. یک انگشتر هوشمند میتواند با پیشبینی دوران قاعدگی به بارداری زنان کمک کند. این حلقه میتواند بارداری زنان را در همان هفته اول تشخیص دهد (توجه داشته باشید که بسیاری از زنان تا هفتهها قبل از تشخیص بارداری به نوشیدن الکل و سیگار کشیدن ادامه میدهند).
موضوع دوم نگرش فردی به تکتک افراد است و دیگر آنها را در گروههایی از انسانهای معمولی نمیبینیم. اکثر داروها فقط در مورد 30 تا 50 درصد از بیماران کارایی دارند. به عنوان مثال، خوردن منظم موز در یک نفر باعث تعدیل قند خون میشود اما در فردی دیگر با گذشت زمان سطح قند خون را به حدی میرساند که مضر باشد. الگوریتمها میتوانند طیفهای دادهها را به نسخهها و رژیمهای دقیق کاهش وزن، کنترل دیابت و... تبدیل کنند. این رژیمها اثربخشی بالاتری دارند و در مقایسه با نسخههای عمومی و کلی محدودیت کمتری ایجاد میکنند و در نتیجه اجرای آنها هم آسانتر است. وقتی پزشکان بتوانند در هر لحظه درون بدن بیمار را مشاهده کنند قادرند روشهای درمانی بهتری را بهکار گیرند. در یک آزمایش که در آلمان انجام شد این روش پایشگری در بیماران مبتلا به نارسایی قلبی باعث شد نرخ مرگومیر و تعداد روزهای بستری در بیمارستان تا یکسوم کمتر شود.
همچنین ابزارهای پوشیدنی بیماریهای مزمن از قبیل دیابت را متحول میکنند. حدود 80 درصد از این بیماری را میتوان با تغییر شیوه زندگی افراد درمان کرد. اپلیکیشنها از آن ابزارهای کوچک و تاکتیکهایی استفاده میکنند که مربیان شخصی یا همسران بهکار میگیرند تا فرد را به تحرک بیشتر، خوردن غذای مناسبتر و خواب عمیقتر وادارند. حتی افزایش اندک در میزان ورزش و فعالیت میتواند سودمند باشد. هر هزار گام (7 /0 کیلومتر) اضافه در روز با توجه به میزان بیتحرکی فرد نرخ مرگومیر را 6 تا 36 درصد کاهش میدهد. پایش پیوسته کفه ترازوی مراقبتها را از آنچه پزشکان در یک ویزیت مختصر هرازچندگاه انجام میدهند به نفع آنچه بیماران هر روز برای خود انجام میدهند سنگینتر میکند. آمریکا سالانه 10 تا 20 هزار دلار برای هر بیمار دیابتی هزینه میکند که در مجموع به 280 میلیارد دلار در سال میرسد. این رقم معادل نصف کل بودجه مدارس دولتی است. ثابت شد که یک اپلیکیشن کنترل دیابت هزینه هر بیمار را بین 1400 تا پنج هزار دلار کاهش میدهد.
دامنه و مقیاس این مزیتها بسیار بزرگ است. وقتی ابزارهای پوشیدنی دادههای بیشتری خلق میکنند و نوآوریهای بیشتری صورت میگیرد این دامنه باز هم بزرگتر میشود. از آنجا که این فناوری جای خود را باز کرده است امیدها و خوشبینیهای بیشتری در راه خواهند بود. در سال 2020 حدود 200 میلیون ابزار پوشیدنی به فروش رسید و انتظار میرود در سال 2026 میزان فروش آنها دو برابر شود. از هر چهار آمریکایی یک نفر ابزار پوشیدنی دارد. تلفنهای هوشمند سکویی برای نوآوری هستند. ظرف یک یا دو سال ابزاری که شما بر مچ دستتان میبندید سطح قند خون، الکل و آب بدنتان را اندازه میگیرد و نشانههای مختلف التهاب، بیماری کلیه و کبد را تشخیص میدهد. در حال حاضر انجام هر کدام از این کارها مستلزم خونگیری و آزمایش است. وقتی کارایی و عملکرد پوشیدنیها افزایش یابد کاربران بیشتر به آنها علاقهمند میشوند و احتمال عدم استفاده از آنها کاهش مییابد.
پوشیدنیها همانند دیگر فناوریها عامل بروز نگرانیهایی نیز هستند. دادههای سلامت ارزش زیادی دارند و ممکن است سازندگان ابزارها، بیمهگران یا دولتهای علاقهمند به کنترل اجتماعی از آنها سوءاستفاده کنند. ممکن است این فناوری از دسترس فقرا و کسانی که بیشترین نیاز را به آن دارند دور بماند. اما بزرگترین نگرانی آن است که دیوانسالاری نظام درمان سد راه باشد.
بازار اولین مسوولیت را در این زمینه دارد. سازندگان برای مطالعات دقیقی که ایمنی، کارایی و ارزش فناوریهای آنها را نشان دهد هزینه میپردازند. صنعت کوچکی که اپلیکیشنها را بر مبنای اصولی مانند کارایی بالینی یا حفظ حریم خصوصی ردهبندی میکند به پزشکان، بیمهگران و دولتها کمک خواهد کرد تا خوب را از بد جدا کنند.
همزمان متخصصان حوزه درمان هم نقشی حیاتی دارند. درمان یک صنعت محافظهکار است و با توجه به خطرات موجود این محافظهکاری درست خواهد بود. اما این خطر وجود دارد که از خدمات پزشکی دیجیتال استفاده نشود آن هم نه به دلایل قابل قبول مرتبط با ایمنی بلکه به این خاطر که مقرراتگذاران، نهادهای استانداردگذاری، بیمهگران و دانشکدههای پزشکی در این زمینه کمکاری میکنند.
لازم است مقرراتی وضع شود که مالکیت و کاربری دادهها را شفاف میکنند بهگونهای که افراد بدانند چه اتفاقی درباره اطلاعات آنها روی میدهد. استانداردها میتوانند راهنمای سازندگان در تولید ابزارهای سودمند باشند. دادههای بیماران باید با سامانههای سوابق پزشکی پیوند داده شوند. پزشکان باید آییننامه چگونگی استفاده از فناوری جدید داشته باشند. پزشکان باید آموزش ببینند و به خاطر درمان دیجیتال و بازبینی دادهها دستمزد بگیرند. دولتها و بیمهگران باید در پی روشی باشند تا فناوریها را در نظامهای یارانهای درمان بگنجانند. این نظامها در حال حاضر آنقدر گرفتار درمان هستند که از پیشگیری غافل میمانند.
فهرست اقدامات لازم فهرستی طولانی و چالشبرانگیز است اما نتیجه و دستاورد آن چه در هزینه و چه در بهبود سلامت قابل توجه خواهد بود. اکنون زمان آن است که آستینها را بالا بزنیم و نظام مراقبتهای سلامت را برای عصر خویشتن کمیشده آماده کنیم.