اطلس جدید
آیا سیلیکونولی مرکز نوآوری خواهد ماند؟
اگر بعدازظهر در خیابان هفدهم در منطقه HSR بنگلور قدم بزنید با انبوهی از مردان حوزه فناوری مواجه میشوید که از ادارات بنگاههای نوپا خارج میشوند و به یکی از کافههای محلی میروند. آنها ممکن است برای شرکت تجارت الکترونیک اودان (Udaan)، شرکت فناوری آموزشی ودانتو (Vedantu) یا یکی از دیگر بنگاههای خصوصی با ارزش یک میلیارد دلار کار کنند. وجود انبوهی از این بنگاهها در این منطقه باعث شد محلیها آن را خیابان تکشاخ بنامند. موهیت یاداو یکی از بنیانگذاران بنگاه تکشاخ Bolth.Earth میگوید این نام دیگر قدیمی شده است و نام «محله تکشاخ» برازندهتر مینماید. منطقه HSR به تازگی به مرکز بنگاههای نوپای بنگلور تبدیل شده است که خود پایتخت بنگاههای نوپای هند به شمار میرود. تا پنج سال قبل منطقه کورا مانگالا در چند کیلومتر بالاتر چنین جایگاهی داشت اما افزایش بهای فضای اداری بنگاههای نوپای جدید را از آنجا دور کرد. این واقعیت که بنگاههای نوپا در جستوجوی منطقهای بزرگتر برای استقرار هستند نشان میدهد که بنگلور مکانی مناسب برای متخصصان فناوری است. این شهر 26 تکشاخ (بنگاههای با ارزش بیش از یک میلیارد دلار) را در خود جای داده است و سال گذشته 13 میلیارد دلار سرمایه خطرپذیر را جذب کرد.
سیلیکونولی به مدت چند دهه زادگاه بلامنازع شرکتهای فناوری دارای رشد سریع بود. این قطعه زمین کوچک شرکتهای هیولتپاکارد (1939)، اینتل (1968)، اپل (1979)، گوگل (1998) و اوبر (2009) را به همراه چندین شرکت دیگر به جهانیان هدیه داد. مارک زاکربرگ تنها چهار ماه پس از تأسیس فیس بوک در کمبریج، ماساچوست در سال 2004 به سیلیکونولی نقل مکان کرد. تا سال 1999 این مکان یکسوم از سرمایه خطرپذیر جهان را جذب میکرد. طبق گزارش بنگاه جمعآوری دادههای CB Insight، در سال 2011، 20 بنگاه از 27 تکشاخ دنیا در آمریکا مستقر بودند. تنها چهار کشور دیگر هر کدام حداقل یک تکشاخ داشتند. سانفرانسیسکو میزبان 136 تکشاخ است و 220 بنگاه در سیلیکونولی استقرار دارند که از هر مکان دیگر در جهان بیشتر است. اما آنگونه که تصویر بنگلور نشان میدهد اینگونه خوشهبندی دیگر به یک نوار زمین در کالیفرنیا محدود نمیشود. تکشاخها را میتوان در 45 کشور پیدا کرد. بیش از هزار تکشاخ در جهان وجود دارند و تقریباً نیمی از آنها خارج از آمریکا هستند. سهم بنگاههای نوپای آمریکا از سرمایه خطرپذیر جهان از 84درصد در دو دهه قبل به کمتر از نصف کاهش یافته است. پراکندگی سرمایه بازتابی از رشد چشمگیر فناوری در سالهای اخیر است اما فناوری در میان فرازوفرود چرخه سرمایهگذاری دوام میآورد. با وجود اینکه در سه ماه چهارم 2021 و سه ماه اول 2022 ارزش بنگاههای فناوری کاهش یافته بود سهم منابعی که به سمت بنگاههای خارج از سیلیکونولی و آمریکا سرازیر میشدند همچنان بالا بود و به ترتیب به 82 و 51 درصد میرسید.
از میان مکانهای پذیرای بنگاههای نوپا شهرهایی مثل پکن، لندن یا تلآویو به بلوغ کامل رسیدهاند و اغلب بلندپروازیهای جهانی دارند. دیگران از جمله بنگلور، سنگاپور یا سائوپائولو در مراحل اولیه تکامل هستند. تمام این مناطق انبوهی از استعدادهای فناوری، پیوندهای عمیق با دیگر نقاط جهان و سرمایه خطرپذیر محلی دارند. آنها با هم نقشه نوآوری جهان را بازترسیم میکنند و نقشهای میکشند که پراکندهتر، متنوعتر و رقابتیتر است.
بسیاری از خوشههای جدید با سیلیکونولی تفاوت دارند هر چند برخی از نظر آبوهوای مطبوع به آن شبیه هستند. آنها با یکدیگر نیز متفاوتاند. مراکز بالغ درصدد خلق بنگاههای «فناوری عمیق» هستند که در حوزههای پیچیدهای مانند هوش مصنوعی و دیگر نرمافزارهای پیشرفتهای کار میکنند که به جای مصرفکنندگان، مشتریان شرکتی را هدف گرفتهاند. بنگاههای نوپای اسرائیل و بریتانیا بیشتر به خارج از مرزها مینگرند اما همتایان آنها در پکن تقریباً به طور کامل بر بازار داخلی متمرکز شدهاند.
مراکز نوپای نوآوری از جمله بنگلور، سائوپائولو و سنگاپور از این جهت به یکدیگر شبیه هستند که به جای جهانینگری به منطقهنگری روی آوردهاند. آنها به جای شکستن مرزها الگوهای موجود کسبوکار را برای شرایط بازارهای محلی سازگار میکنند. پنگ اونگ از یک بنگاه سرمایه خطرپذیر در سنگاپور میگوید با افزایش درآمد در مناطق جدید مصرفکنندگان تمایل پیدا میکنند تا برای فناوریسازی خدمات پول بپردازند. به این ترتیب است که بنگاه تجارت الکترونیکی فیلیپ کارت (Flip Kart) به آمازون هند، بنگاه فناوری مالی نیوبانک به ریوالت برزیل، و بنگاه تاکسیرانی گرب (Grab) به اوبر آسیای جنوب شرق تبدیل شدهاند. به همین دلیل 70 درصد از تکشاخهای جنوب شرق آسیا و 80 درصد از همتایان آنها در آمریکای لاتین یا در زمینه فناوری مالی یا در حوزه اینترنت مصرفی فعالیت میکنند. با وجود این، محلیسازی باعث میشود که هر مرکز منحصر به فرد باشد.
چندین تحول ساختاری به رونق خوشههای فناوری کمک کرد. گسترش جهانی اینترنت پرسرعت و تلفنهای هوشمند به بنگاههای نوپا امکان داد تا از هر مکانی به مشتریان دیگر مکانها خدمت برسانند. پذیرش سریع فناوری عمق بازارها را افزایش داد. رایانش ابری و دسترسی آسان و ارزان به ابزارهای سازنده تاسیس بنگاه جدید را تسهیل کرد. همزمان، با کاهش سرعت رشد در بازارهای بالغ و افزایش رقابت برای سرمایهگذاری، سرمایهگذاران خطرپذیر در دیگر مناطق به جستوجوی فرصتهای بزرگ پرداختند.
تمایل به استفاده از کالاها و خدمات دیجیتال در دوران همهگیری سرعت این روندها را بالا برد. تنها در دو سال گذشته حدود 60 میلیون نفر از جمعیت آسیای جنوب شرق یعنی حدود یکدهم ساکنان آن به اینترنت پیوستند. شمار شرکتهای هندی و آسیای جنوب شرقی که درآمد سالانهای بیش از 100 میلیون دلار دارند در سالهای اخیر به میزان چشمگیری افزایش یافت.
اگر آزادسازی فناوری و سرمایههای خطرپذیر جهانی تنها عامل بودند باید در همه جا شاهد پیدایش بنگاههای نوپا بودیم اما اینگونه نشد. نشریه اکونومیست دادههای تامین منابع و ارزشگذاری بنگاههای نوپا را در ده کشور برتر دارای بنگاههای میلیارددلاری بررسی میکند و به این نتیجه میرسد که تقریباً 40 درصد از این تکشاخها در شهرهای برتر پذیرنده متمرکز شدهاند. بین سالهای 2011 تا 2021، سهم شهر برتر از منابع خطرپذیر از کمتر از 50 به حدود 70 درصد برای لندن، از 24 به 60 درصد برای برلین و از 15 به 34 درصد برای بنگلور افزایش یافت.
مکانیابی بنگاههای نوپا
این نشان میدهد که خوشهبندی عاملی قدرتمند است درست همانند اواخر قرن 19 که آلفرد مارشال اصطلاح «اقتصادهای تجمیعی» را ابداع کرد. هرگاه شهری جایگاه خود را تثبیت کند فعالیتهای بیشتر به آنجا کشیده میشوند چون بازدهی حاصل از مقیاس بالا میرود. وقتی عرضهکنندگان و انبوهی از نیروهای مستعد در همان نزدیکی باشند شروع کسبوکار و استخدام کارمند آسانتر میشود. وقتی کارمندان شرکتهای رقیب در یک کافه دور هم میآیند ایدهها به آسانی جریان مییابند. حتی پذیرش گسترده کار ترکیبی این وضعیت را تغییر نخواهد داد. مردم هنوز به دیدار رودررو علاقهمندند و وقتی نزدیک یکدیگر باشند این کار آسانتر خواهد بود.
وجود انبوهی از نیروهای بااستعداد آشکارترین مولفه در یک مجموعه موفق به شمار میرود. سیلیکونولی این مزیت را دارد که در مجاورت منبع مغزها یعنی دانشگاههای استنفورد و برکلی کالیفرنیا واقع شده است. تلآویو شرکت نوابغ اسرائیلی را دارد که فهرستی از بهترین دانشگاهها و باهوشترین افراد را تهیه میکند. حضور در این فهرست اولین علامت برای سرمایهگذاران خطرپذیر است تا تصمیم بگیرند که از کدام موسس حمایت کنند و به بنگاههای نوپا نیز کمک میکند تا مختصصان جوان فناوری را بیابند. بنگلور حدود 70 دانشکده مهندسی دارد. بیش از 55 درصد جوانان هند در شبکه اجتماعی حرفهای لینکدین حضور دارند و مهارتهای فنی خود بهویژه برنامهنویسی را به رخ میکشند. آلمانیها از نظر فنی باهوشترند. سهم آمریکاییها و بریتانیاییها از حضور در لینکدین 42 درصد است. آقای لاکالی از شرکت سکویا در هند میگوید شما در هیچ جای دیگر نمیتوانید به سرعت چند هزار مهندس را استخدام کنید. اما استعداد به تنهایی کافی نیست. توکیو مردمان نابغهای دارد که غولهای فناوری سونی (در الکترونیک) و به تازگی راکوتن (در تجارت الکترونیکی) را خلق کردهاند اما سرمایه ژاپن نمیتواند یک فضای پویای بنگاههای نوپا را پوشش دهد. یک دلیل این امر میتواند وجود ابرشرکتهای ژاپنی باشد. دلیل دیگر به انزواطبی این کشور مربوط میشود. پژوهشی که در سال 2019 انجام گرفت نشان داد رتبه ژاپن در تسلط به زبان انگلیسی 53 در جهان است و کمتر از هشت درصد از مردم کشور قادرند به انگلیسی روان صحبت کنند. خارجیان به سختی میتوانند در محافل تجاری توکیو شرکت کنند. سرمایهگذاران خطرپذیر خارجی از ژاپن دوری میکنند.
این امر ما را به دومین عامل حیاتی میرساند: باز بودن درها به روی افراد و ایدهها. مهاجران منبع بزرگی از کارآفرینی هستند. حدود 60 درصد از ارزشمندترین شرکتهای فناوری آمریکا را مهاجران یا فرزندان آنها تاسیس کردهاند. مراکز اروپایی از جمله برلین، لندن و پاریس که دهها تکشاخ دارند پذیرای انبوهی از مهاجران هستند. چین از موسسان خارجی بنگاهها محروم است اما مراکز بنگاههای نوپا از جمله شانگهای و شنژن انبوهی از «لاکپشتهای دریایی» را جذب میکنند. این اصطلاح در مورد چینیهایی به کار میرود که در خارج از کشور تحصیل یا کار کردهاند.
نمیتوان تعیین کرد که ارتباط با دیگران و باز بودن درها تا چه اندازه بر تحریک فعالیتهای بنگاههای نوپا تاثیر میگذارد. اما این دو عامل دست در دست هم پیش میروند و یکدیگر را تغذیه میکنند. رنه بلدرباس از دانشگاه ماستریخت بررسی میکند که مخترعان یک شهر چند بار یک نشان تجاری را با همکاری مخترعان خارجی ثبت کردهاند و این روند چگونه با گذشت زمان تغییر کرده است. شهرهای سانفرانسیسکو، سنگاپور و تلآویو که بیشترین تکشاخها را دارند درصدر فهرست آقای بلدرباس قرار میگیرند و توکیو از این نظر بسیار ضعیف عمل میکند.
بنگلور نمونهای عینی است که نشان میدهد چگونه ترکیب استعداد و باز بودن میتواند به جادوی بنگاههای نوپا منجر شود. علاقهمندی این شهر به فناوریهای نوپا به سال 1905 باز میگردد. زمانی که مهاراجه محلی با استفاده از برق آبی این شهر را به اولین شهر آسیایی تبدیل کرد که خیابانهایش با لامپهای برقی روشن میشدند. چهارسال بعد موسسه علمی هند در آنجا تاسیس شد. این دانشگاه معتبر هنوز جذابیت زیادی برای هندیهای باهوش دارد. مهاجران نیمی از جمعیت شهر را تشکیل میدهند. آنها بزرگان فناوری هند و عامل موفقیت شهر هستند.
همچنین بنگلور از مدتها قبل با جهان در ارتباط بود. شرکت آمریکایی «ابزار تگزاس» تولیدکننده وسایل الکترونیکی در سال 1985 بنگلور را به عنوان اولین محل استقرار اداره منطقهای خود برگزید. دو شرکت بزرگ فناوری اطلاعات هند یعنی اینفوسیس (Infosis) و ویپرو (Wipro) که از دهه 1980 در بنگلور مستقر هستند به مشتریان نرمافزار در سطح جهان خدمات میدهند. ناندان نیلکانی، موسس همکار شرکت اینفوسیس، میگوید وقتی اقتصاد بسته هند در سال 1991 باز شد بنگلور مکانی مناسب برای شرکتها و سرمایههای خارجی بود که به بازار گسترده هند نظر داشتند. این امر به نوبه خود به جذب بنگاههای نوپای داخلی بلندپرواز انجامید که درصدد برقراری ارتباطات و کسب پول بودند.
با وجود این اگر مولفه سوم یعنی حضور سرمایه خطرپذیر محلی نبود بنگلور به جایگاه امروزی نمیرسید. یک شرکت برای رشد و شکوفایی به حامیانی نیاز دارد که اکوسیستم آن را درک کنند و حاضر باشند آن را تغذیه کنند. این حامیان میتوانند بنیانگذاران و کارکنان شرکتهای نوپای اولیه باشند که سرمایهگذاران پشتیبان نسل جدید میشوند. کارمندان سابق شرکت فلیپ کارت (که وال مارت آن را در سال 2018 خرید) 225 بنگاه نوپا از جمله پنج تکشاخ را در بنگلور تاسیس کردند. کارکنان شرکتهای گرب (Grab)، لازادا (Lazada) و سی گروپ (Sea Group) که سه شرکت بزرگ فناوری سنگاپوری هستند بیش از هزار بنگاه را تاسیس یا مدیریت کردهاند.
وجود پایگاه سرمایه محلی نوع دیگری از ریسکپذیری را تشویق میکند. کارکنان باید بتوانند بنگاههای موجود را ترک کنند و به بنگاههای دیگر بپیوندند یا خود بنگاههای جدید تاسیس کنند. در دهه 1980 منطقه جاده 128 بوستون بهرغم مجاورت با دانشگاههای برتر در رقابت با سیلیکونولی شکست خورد چون جریان آزاد افراد بین بنگاههای آن وجود نداشت.
در برخی موارد دولت میتواند پشتیبان اولیه باشد. سیلیکونولی علاوه بر سرمایهگذاران اولیه از نعمت قراردادهای دولتی بهویژه با وزارت دفاع برخوردار بود. بنگلور که نهادهای پژوهشی ارتش را در خود جای داده است و همچنین تلآویو پیوندهای محکمی با نیروهای نظامی کشور دارند که اولین خریداران خدمات هستند.
بعضی دولتها به جای بستن قرارداد با سرمایه از بنگاههای نوپا حمایت میکنند. به عنوان مثال سنگاپور را در نظر بگیرید که پس از اسرائیل بیشترین تعداد سرانه تکشاخ را دارد. دلیل این امر طرحهایی است که با هدف جذب سرمایهگذاران و موسسان اجرا شدند. به عنوان مثال در برنامه بزرگی که در سال 2009 از اسرائیل الگوبرداری شد به ازای هر یک دلار سرمایهگذاری خصوصی شش دلار از منابع عمومی پرداخت میشد. حداقل 15 صندوق، صلاحیت پذیرش در این طرح را پیدا کردند. این برنامه به سرمایهگذاران امکان میداد تا سهام دولت را با ارزش صوری اولیه آن بخرند.
اکثر سرمایهگذاران و حتی برخی سیاستگذاران بر این عقیدهاند که موفقیت سنگاپور مرهون جایگاه کارآفرینی، قوانین حامی تجارت و ثبات سیاسی آن است. جاستین هال از یک بنگاه سرمایه خطرپذیر در سنگاپور میگوید که حمایت دولت فقط در چند سال عامل صعود سنگاپور بود.
اهمیت استعداد، باز بودن درها و سرمایه خطرپذیر همچنان ادامه دارد و خوشههایی که به برکت ترکیب این سه عامل شکوفا میشوند شاهد دگرگونیهای بزرگی خواهند بود. با پختگی بیشتر خوشههای جوان فناوریهای پیشرفتهتری به عرصه میآیند. این اتفاق هماکنون در چین در حال رخ دادن است. همچنین آنها جهانیتر فکر میکنند. حدود 30 درصد از بیش از 60 تکشاخ هند در اصل بازارهای بینالمللی را هدف گرفتهاند.
شهرهای جدیدی نیز به جرگه مراکز فناوری میپیوندند. لاگوس، پایتخت تجاری نیجریه، از قبل به بازیگر برتر در صحنه فناوری مالی آفریقا تبدیل شده است. فناوریهای داغ از قبیل رمزارزها و 3ٌWeb در جستوجوی مکانهایی با مقررات مطلوب (یا حتی بدون مقررات) خواهند بود. شرکت بورس رمزارزی FTX به ارزش 32 میلیارد دلار به تازگی به ناسو (Nassau) در باهاما نقل مکان کرد. در آنجا آبوهوا نیز دلپذیرتر است.