شهر هوشمند؛ شهرداری کمهزینه
شهرهای بزرگ جهان برای کاهش هزینهها، چه رویکردهایی در پیش گرفتهاند؟
هزینه اداره شهر تهران پنج برابر لندن است. این را رئیس شورای شهر تهران میگوید و ظاهراً مصداق همان مثل معروف «هر که بامش بیش، برفش بیشتر» است!
هزینه اداره شهر تهران پنج برابر لندن است. این را رئیس شورای شهر تهران میگوید و ظاهراً مصداق همان مثل معروف «هر که بامش بیش، برفش بیشتر» است!
اما از این بام گسترده، رفاهی برای بامنشینان حاصل نشده است. در کلانشهری که زندگی برای شهروندانش گران تمام میشود و مدیریت برای شهرداران، کیفیت زندگی روزبهروز، رو به کاهش است. برجها و آپارتمانها، در معابر تنگ و باریک، فرصت دیدن آسمان را از مردم گرفتهاند. از بزرگراهها و تونلها گشایشی برای خودروسواران حاصل نشده است؛ ترافیک همچنان، ساعتها و روزهای گرانبهای عمرشان را میبلعد. اندکی باران ببارد همه چیز در هم میپیچد. شهری که برای سیلابهایش تدبیری اندیشیده نشده، به طرفهالعینی در گره کور ترافیک و آبهای جاری و زبالههایی که بر امواج سیلاب موجسواری میکنند، گرفتار میشود.
هوایی که در پاییز وارونه است و در تابستان غبارآلود، نفس را در سینهها حبس کرده. فضای سبز در زیر غبار تابستان و آلودگی زمستان رنگی ندارد. خدمات شهری هم چنگی به دل نمیزند. سطلهای نازیبای زباله با آن رایحه متعفن که در هر ساعت از روز به مشام میرسد، خانه گربهها و موشها و محل ارتزاق زبالهگردها شده است؛ تصویری که خبر از ناکارآمدی سیستم جمعآوری زباله میدهد. از صرفهجویی در انرژی خبری نیست. چراغهای خیابانها یا در روز روشن است یا در شب خاموش! در معماری و طراحی ساختمانهای بدقواره هم کمترین چیزی که به چشم میخورد دوراندیشی برای صرفهجویی در انرژی است. در تابستان اسپلیتها حکمفرمایی میکند و در زمستان، رادیاتورها ... و لای پنجره خانهها و ادارات همیشه باز است. این تنها تصویر کوچکی است از شهری که حالا هزینههای کمرشکن ادارهاش، داد شهریاران را درآورده است.
شهردار تهران هم بر این نابسامانی صحه میگذارد. نجفی در نخستین نشست خبری خود، ناامید از آینده پایتخت میگوید: «با آنکه دستاوردهایی داشتهایم برای نمونه در زمینه حملونقل عمومی یا وضعیت معابر و راههای شهری، ولی کیفیت محیط اجتماعی و محیطزیست شهری یا منبع تامین منابع مالی مورد نیاز شهر، در وضعیت مطلوبی نیست. سیاستهای شهری طی دهههای متمادی عمدتاً معطوف به اداره روزمره شهر بوده و به آینده شهر کمتر اعتنا داشته، در نتیجه، در ارتقای زیستپذیری و پایداری شهری موفقیت چندانی نداشته است. امروز در وضعیتی قرار داریم که ادامه سیاستهای قبلی ممکن نیست.»
شهردار اما فراتر از معضل بودجه و ترافیک و آلودگی، نگران چیزهای دیگری هم هست. او یادآور میشود: «داراییها و منابع شهر تا حداکثر ممکن مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. فضاهای شهری فروخته شدهاند. منابع آب شهر برای رشد آتی آن کفایت ندارند. در کنار آن نابرابری فضایی و اجتماعی در حال گسترش است. شهر در برابر حوادث طبیعی آسیبپذیر است، آسیبهای اجتماعی رو به گسترش است و تنشهای حاصل از این پدیدهها در سطح فردی و روابط بین شهروندان و به صورت روزمره خود را آشکار میکند.»
کافی است تا این تصویر ناامیدکننده را در کنار سخنان مهدی هاشمی بگذارید تا دریابید «هزینه»های شهرداری تهران به «فایده» چندانی منتهی نشده است. گرچه این روزها فضای مجازی پر است از شوخیهای ریز و درشتی که فساد اداری و دستمزدهای کلان کارکنان شهرداری را عامل پرهزینه بودن آن میدانند، اما آسیبشناسی علت گرانی مدیریت پایتخت، فراتر از طنز و فکاهه است. هر چه هست، این شهرِ گران مدتهاست به مرز بحران رسیده اما شهریارانش تازه به فکر اصلاح روندهای موجود افتادهاند.
در تمام سالهایی که مدیریت شهری در کشور مبتلا به آفت سیاستزدگی بود، شهرهای بزرگ دنیا به سرعت در حال اصلاح و بهبود رویکردهای مدیریتی خود بودند. جهانی که پیشبینی میشود تا سال 2030، پنج میلیارد نفر یعنی 60 درصد از جمعیت خود را در دل شهرها جای دهد سالهاست که ایده «شهرهای هوشمند»(Smart Cities) را در ذهن خود میپروراند و در جستوجوی راههایی برای رسیدن به آن است. بنیاد مککینزی میگوید رهبران کشورهای در حال توسعه میبایست به سرعت خود را با پیامدهای شهرنشینی و معضلات شهری تطبیق دهند چراکه بودجههایشان رو به تحلیل است و زیرساختهایشان در حال فرسودگی. دنیا برای حفظ رقابتپذیری شهرها و سرزندگی مردمی که در شهرها زندگی میکنند، مبارزه سختی را آغاز کرده است.
شهرداریهای مقتصد انگلستان!
اما چرا هزینههای اداره شهر تهران پنج برابر لندن است؟ شاید به این دلیل که در انگلستان شهرداران و شورای شهر به فکر راههایی بودهاند که در پایان سال مالی، ته جیب شهرداری چند هزار پوندی باقی بماند و در همین راستا نوآوریهای تکنولوژیک به یاری پنج شورای شهر در انگلستان آمده تا بتوانند میلیونها پوند صرفهجویی کنند و همزمان کیفیت خدمترسانی به مالیاتگذاران-به ویژه شهروندان آسیبپذیر را نیز بهبود ببخشند.
یکی از شهرداریهای موفق از این منظر، شورای گلاسکوسیتی است. این شهر با دریافت کمک مالی معادل 24 میلیون پوند از «شورای استراتژی تکنولوژی» انگلستان توانسته است پروژهای را با عنوان «گلاسکو؛ شهر آینده» راهاندازی کند که هدف آن امنیت بیشتر زندگی در شهر و پایداری توسعه آن است. در قالب این پروژه، شورای شهر با استفاده از اطلاعات تردد عابران و خودروهای موتوری و بهینه کردن مسیر مینیبوسهایی که سرویس مدارس یا کارکنان هستند، سیستم روشنایی خیابانهای شهر را هوشمند کرده است.
لامپهای الایدی متصل به اینترنت، نهتنها انرژی کمتری مصرف میکنند بلکه متناسب با نیاز روشنایی خیابان تنظیم میشوند. اگر ترددی صورت نگیرد، نور الایدیها ضعیف باقی میماند اما اگر حسگرها از نزدیک شدن عابر یا وسیله نقلیه خبر بدهند چراغها به طور خودکار سطح روشنایی خود را 40 تا 100 درصد افزایش میدهند. لامپها را میتوان در مناسبتهای خاص مانند جشنها، اعیاد و کنسرتهای خیابانی از دور روشن نگه داشت. حسگرهایی که در این سیستم نصب شده است همچنین قادر است متناسب با کیفیت هوا، سروصدا و حرکت نیز کار کند. رئیس شورای شهر گلاسکو میگوید: اخیراً هزینه تامین برق و تعمیرات سیستم روشنایی خیابانها به سالانه 5 /8 میلیون پوند رسیده بود اما با استفاده از لامپهای بادوام الایدی، نهتنها هزینههای نگهداری سیستم کاهش پیدا کرد بلکه از انتشار کربن نیز کاسته شد. گفته میشود با استفاده از این لامپها میتوان تا 68 درصد در مصرف انرژی صرفهجویی کرد ضمن آنکه سیستم مدیریت مرکزی روشنایی شهر نیز، خود صرفهجویی بیشتری دربر خواهد داشت.
«تاینساید شمالی» شهر دیگری است که تدابیری برای صرفهجویی در هزینههای شهر اندیشیده است. در سال 2014 شورای این شهر پروژهای را با عنوان «اتوماسیون پردازش روبوتیک» راهاندازی کرد که هدف آن بهبود کیفیت خدمات و کاهش هزینه ثبت درخواستها بود. این نرمافزار، جمعآوری اطلاعات آنلاین مربوط به درخواست مزایا (Benefits Claim) و پردازش آنها را بر مبنای قواعد مشخصی، تسهیل کرده است و به نحوی طراحی شده که در هر مرحله بتواند مشکلات احتمالی را تشخیص داده و زمینه مداخله انسانی را فراهم کند.
شهردار تاینساید میگوید: همه این کارها برای آن است که بتوانیم خدماتی متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنیم ضمن آنکه این خدمات بیش از پیش موثر و کارآمد باشد. شورای شهر نیز میگوید این سیستم، زمان صرفشده برای ورود دادهها را 50 درصد کاهش داده، به زمان ثبت درخواست مزایا سرعت بخشیده و مدت پردازش درخواستها را نیز 46 درصد کم کرده است. بیش از نیمی از درخواستهای مزایا از سوی شهروندان در کمتر از 24 ساعت رسیدگی و ارزیابی میشود. در حالی که در سال 2014 پردازش کامل یک درخواست 36 روز طول میکشید این زمان حالا به 25 روز کاهش پیدا کرده است.
شورای شهر «میلتون کینز» هم به عنوان بخشی از برنامههای شهر هوشمند خود قصد دارد زندگی خودروسواران را بهبود ببخشد و هزینه خدمات پارکینگ را با نصب صدها حسگر در پارکینگهای شهر کاهش دهد.
حسگرها، اشغال محل پارک را بررسی و اطلاعات را به صورت بیسیم به پایگاه مرکزی «دادههای شهر» ارسال میکنند. به این ترتیب اطلاعات مربوط به وجود فضای پارک به سرعت فراهم میشود و از طریق سیستم اندروید یا آیفون در گوشیهای هوشمند رانندگان، در اختیار آنان قرار میگیرد. آنها در صورت نیار به راحتی میتوانند پارکینگ مورد نظر خود را رزرو کنند.
با احتساب ارزش مکانی پارکینگها که سالانه 10 تا 15 هزار پوند است و هزینه نگهداری آنها که 200 تا 300 پوند تخمین زده میشود هدف اصلی شورای شهر کاهش تعداد فضاهای لازم برای پارک ماشین است. شورای شهر میلتون کینز میگوید امیدوار است همراه با کاهش سوخت مصرفی و آلایندگی خودروها بتواند سالانه دستکم 105 میلیون دلار سرمایه را صرفهجویی کند.
از جمعیت 3 /1 میلیوننفری «همپشایر»، 235 هزار نفر بیش از 65 سال دارند و بررسیها نشان میدهد حدود 16 هزار نفر نیازمند رسیدگیهای حیاتی و جدی هستند. این همه به معنای یک مشکل بزرگ در حوزه خدمات اجتماعی است. اما شورای شهر توانسته است با استفاده از تکنولوژیهای «مددکار» ضمن ارتقای کیفیت خدمات، هزینه خدمترسانی به این گروهها را نیز کاهش دهد. سیستم مراقبت از دور (Telecare) شهر که مجهز به GPS است در داخل و خارج منازل نصب میشود و شامل حسگرهایی برای تشخیص حرکت، لغزش یا سقوط، یادآوری یا مدیریت داروها یا حسگر اشغال تخت و ویلچر است. رئیس شورای این شهر میگوید: جمعیت همپشایر به سرعت رو به پیری است و اغلب افراد با بیماریهای طولانیمدت دست به گریبانند به همین دلیل روزبهروز بر اهمیت تکنولوژی به عنوان بخشی از راهکار ما برای حمایت از شهروندان افزوده میشود. ما تلاش میکنیم تا حد امکان و تا زمان ممکن به سالمندان کمک کنیم به زندگی مستقل خود ادامه دهند. گفته میشود این سیستم تا سال 2016 نزدیک به 6500 شهروند را تحت پوشش قرار داده و گرچه به طور رایگان ارائه میشود در سال دوم راهاندازی توانسته است 9 /1 میلیون پوند صرفهجویی در هزینه خدمات اجتماعی به ارمغان بیاورد.
در سال 2015 در پی دریافت گزارشهایی مبنی بر پر شدن سطلهای زباله در پارکها و زمینهای بازی در تعطیلات آخر هفته، شورای شهر راگبی برو (Rugby borough) به فکر چارهجویی برآمد. ضمن آنکه به دلیل حجم گسترده جمعآوری زباله، کار با دشواری روبهرو بود؛ هزینه زیادی نیز به شهرداری تحمیل میشد. شورا برای حل این مشکل 56 سطل زباله قدیمی شهر را که بعضاً سه بار در روز تخلیه میشدند با 23 ایستگاه هوشمند به نام Bigbelly جایگزین کرد.
با استفاده از سیستم فشردهسازی در سطلهای جدید که انرژی آن با پنلهای خورشیدی تامین میشود هر کدام از این زبالهدانها قادر است هشت برابر بیش از زبالهدانهای قدیمی، آشغال در خود جای دهد. حسگرها نشان میدهند هر سطل چقدر پر شده است و هر زمان که لازم باشد فشردهساز را راه میاندازند. هنگامی که سطل تقریباً پر شده باشد نیز به طور خودکار، پیامک یا ایمیلی به شورا ارسال میشود.
شورای راگبی برو میگوید این سیستم، جمعآوری دستی زباله را از 51100 مورد در سال به 1500 مورد کاهش داده است. منابعی که صرفهجویی شدهاند نیز به نظافت سایر خیابانهای شهر اختصاص پیدا کردهاند. یکی از اعضای شورا میگوید: «تا همین چند وقت پیش ما ناچار بودیم به طور مستمر زبالهها را جمعآوری کنیم، صرف نظر از اینکه زبالهدانها پر شده بود یا خیر. اما این روزها هر زمان به جمعآوری نیاز باشد سیستم هوشمند به ما اطلاع میدهد و ما به آسانی با نگاه کردن به کامپیوتر اداره متوجه میشویم کدام ایستگاهها نیاز به تخلیه دارند.»
تکنولوژی در خدمت شهرهای هوشمند
انگلستان اما تنها کشوری نیست که ضرورت اصلاح رویکردهای مدیریت شهری را دریافته است. تمامی شهرهای جهان به سرعت در حال رشد هستند. گرچه این رشد در گذشته یکی از شاخصهای اندازهگیری موفقیت اقتصادی به شمار میرفت اما امروزه افزایش جمعیت شهرنشینان به معنای چالشهای بیشماری برای دولتها و برنامهریزان شهری است. جمعیت بیشتر، مصرف منابع ارزشمند مانند آب و انرژی را افزایش میدهد و ضمن فشار آوردن بر زیرساختها، آنها را کهنه و فرسوده میکند. شهرها به آتشنشانها، پلیس، خدمات بهداشتی و اجتماعی، آموزش و تسهیلات بیشتری نیاز خواهند داشت و هزینه خدمات مورد نیاز آنها اغلب بیشتر از مالیاتی است که شهروندان میپردازند.
اما در رویارویی با بودجههای رو به اتمام و منابع محدود، دیگر نمیتوان به ساختن خیابان و بزرگراه و ساختمان، یا زیرساختهای جدید بسنده کرد. به جز محدودیت در فضا برای ایجاد تسهیلات جدید نمیتوان امکانات قدیمی شهرها را از رده خارج کرد تا جا برای راهاندازی تسهیلات جدید باز شود! به همین سبب است که کارشناسان میگویند به جای ولع بیپایان برای رشد فیزیکی شهرها، باید به فکر هوشمند ساختن آنها باشیم. این روزها موفقیت هر شهر بستگی به این دارد که تا چه اندازه توانسته است از انرژی، آب و سایر منابع عاقلانه استفاده کند، چه اندازه در تامین زندگی باکیفیت برای شهروندان خود موفق بوده و تا چه حد در ساختوسازهای پایدار، هوشمندانه عمل کرده است. به عبارت سادهتر، شهرها باید در استفاده از ظرفیتها و منابع موجود، هوشمندتر از گذشته عمل کنند.
خوشبختانه پیشرفت در تکنولوژی کامپیوتر، حسگرها و تکنولوژیهای شبکهای در چند دهه گذشته، برای حفاظت از زیرساختهای رو به فرسودگی، فرصت بیسابقهای ایجاد کرده است. شهرداران و مدیران شهری آسانتر و سریعتر از گذشته به اطلاعات در مورد آنچه در جریان است دسترسی دارند. حسگرها در خیابانها میتوانند ترافیک را ارزیابی یا پیشبینی کنند، نقص یا دیگر مشکلات را در سیستم لولهکشی آب، گاز یا برقرسانی اطلاع دهند، و به کاهش اضافهبار احتمالی روی نیروگاههای برق کمک کنند. این سیستم میتواند با هزینههایی بسیار کمتر از ساختن بزرگراههای جدید یا جایگزینی سیستم آبرسانی و فاضلاب عمل کند چراکه به جای ایجاد زیرساختهای جدید، از زیرساخت موجود بهره میبرد.
به علاوه تلفیق تکنولوژیهای جدید با مشوقهای اقتصادی میتواند شهروندان را به سوی اصلاح رفتار مصرف سوق دهد. در مالتا که انرژی بسیار گران است، برنامهریزان شهری یک سیستم اندازهگیری هوشمند طراحی کردهاند که میتواند از میزان انرژی مصرفی، تصویر دقیقی به هر خانواده بدهد و به صرفهجویی انرژی در خانهها کمک کند. تکنولوژی به داد ترافیک شهرها هم رسیده است. شهرهای هوشمند میتوانند با دریافت عوارض، ترافیک را مدیریت کنند. شهرهایی نظیر استکهلم و لندن برای مقابله با معضل ترافیک و سرعت بخشیدن به تردد در برخی ساعات روز از رانندگانی که در مرکز شهر تردد میکنند عوارض میگیرند. در سال 2006 و در پایان اجرای مقدماتی طرح در استکهلم بررسیها نشان داد که ترافیک 25 درصد کاهش یافته، استفاده از وسایل حملونقل عمومی افزوده شده و از آلودگی هوا 14 درصد کاسته شده است. پیامدهای مثبت این طرح به قدری بود که مردم در یک همهپرسی به تداوم و دائمی شدن طرح رای مثبت دادند.
شهر سن ژوزه در ایالت کالیفرنیا نیز از آغاز دهه 1970 کوشیده است به باشگاه شهرهای هوشمند بپیوندد. فقط برنامههای زیستمحیطی شورای این شهر توانسته است سالانه 15 میلیون دلار صرفهجویی به همراه بیاورد. به دنبال راهاندازی «دفتر انرژی» در دل اداره شهرداری، کمپینهای مختلف شورا برای سامان بخشیدن به خدمات شهری آغاز شده است. پس از کمپین صرفهجویی در مصرف آب، تنها تعویض لامپهای جیوهای معابر شهر با لامپهای سدیمی کممصرف توانست 5 /1 میلیون دلار از هزینههای سالانه شهرداری را کاهش دهد. شهرداری در سومین کمپین خود به سراغ بازیافت رفت. با حذف انحصار از فرآیند جمعآوری زباله و سپردن آن به دو شرکت خصوصی جدید مشخص شد قراردادهای جدید سالانه شش میلیون دلار کمتر از قرارداد قبلی برای شهر هزینه دارد. شهرداری سن ژوزه ایده جالبی داشت: اگر یک منبع به هدر برود، منابع متعددی هدر خواهد رفت! و با این رویکرد در سال 1986 برنامههای انرژی، آب و زباله با یکدیگر تلفیق و کمی بعد به آنها بخش «حفاظت زیستمحیطی» نیز افزوده شد تا تمام تلاشهای شورا برای حفظ منابع و صرفهجویی در هزینهها تجمیع و هماهنگ شود. در دو دهه گذشته نیز تمرکز شورای این شهر بر حوزههای مختلف از جمله کاهش انرژی لازم برای گرمایش و سرمایش و روشنایی، ترویج فرهنگ صحیح رانندگی، صرفهجویی در مصرف آب و جمعآوری آب باران، حفاظت از داراییهای عمومی و خصوصی و زیرساختها، بازیافت و تولید کمپوست، کنترل انواع آلودگیها و تدوین الگوهای موثر برای کاربری زمین و حملونقل، بهصرفهجویی میلیونها دلار در هزینههای شهر کمک کرده است.
برای آنکه شهرها به درستی مدیریت شوند و هزینهها کاهش یابد لازم است تمامی فرآیندهای مدیریت شهری هوشمند باشند. تنها «شهرهای هوشمند» میتوانند سبب شکوفایی فرصتهایی شوند که رشد شهرنشینی برای اقتصاد به ارمغان میآورد. در غیر این صورت با شهرهای پرهزینهای روبهرو خواهیم بود که مدیریت آن برای شهرداران و زندگی در آن برای شهروندان، پرهزینه است.