آسیب تحریمها
گفتوگو با هاله بختیار درباره عوارض تحریم پتروشیمی ایران
تحریمها خواه ناخواه میتوانند با محروم کردن ما از بازارها، پیامدهای منفی به دنبال داشته باشند. در صنعت پتروشیمی ماجرا اندکی متفاوت و شاید پیچیده باشد. زیرا با وجود صادراتمحور بودن شرکتهای پتروشیمی، همچنان ایران میتواند با عزم و اراده جدی و توسعه بخشهای پاییندست در زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی، مزیت خود را تا حدودی حفظ کند. هاله بختیار، دانشآموخته کارشناسیارشد مهندسی شیمی از دانشگاه تهران و دکترای مهندسی سیستمهای انرژی از دانشگاه صنعتی شریف در اینباره تاکید دارد اثر تحریمها روی صنایع و بنگاهها در حوزه پتروشیمی غیرقابل انکارند و چه بسا که پیامدهای منفی آن مشهود است. به گفته هاله بختیار که در حال حاضر علاوه بر مدیر ملی طرح بهینهسازی انرژی در ساختمان از طرف سازمان ملل متحد، کارشناس و استراتژیست حوزه انرژی هم هست، دوره تحریمها میتواند به ما در ایجاد تهدید به فرصت هم کمک کند. مشروح این گفتوگو را با متخصص این حوزه با هم بخوانید.
♦♦♦
در پرسش نخست، اثر تحریمها بر صنایع و بنگاهها در حوزه پتروشیمی را چطور ارزیابی میکنید؟
بهصورت کلی اگر در اینباره سخن بگویم، کاهش درآمد شرکتهای پتروشیمی بهواسطه کاهش فروش و اجبار به ارائه تخفیف برای حفظ بازار، به کاهش درآمد مضاعف منتج میشود. در بحث صادرات و تامین شناور محدودیتهایی ایجاد شده و برای استمرار عملیات صادرات در برخی موارد نیاز به سرمایهگذاری در تامین شناور یا ارائه تخفیف برای جذب مشتری پیدا شده است. شرایط تحریم به افزایش هزینه حمل محصولها منجر میشود (بهدلیل اجبار به استفاده از واسطهها).
طولانیتر شدن زمان اجرای طرحها، مشکلات تامین مالی طرحها، مشکل انتقال ارز در فروش محصولها از موارد مهمی است که میتوانیم آنها را از پیامدهای تحریم بدانیم. باید بر این نکته تاکید کنم که در مقایسه با تحریمهای نفتی، تحریم شرکتهای پتروشیمی تفاوتهایی دارد که در صورت هوشمندی ایران، اثرات تحریم میتواند کاهش پیدا کند. در این صورت، ایجاد مکانیسمهایی برای کاهش تاثیر تحریمها ضروری است.
یادمان نرود در هر تهدیدی باید به دنبال فرصتهای احتمالی بود. یکی از بزرگترین فرصتهایی که این تحریمها در اختیار صنعت پتروشیمی گذاشته است، پرداختن به بومیسازی و تولید داخل است که این امر تنها نیازمند عزم ملی در توسعه آن است، چرا که زیرساخت مهندسی و توان ساخت داخل ایران با کشورهای توسعهیافته به قوت رقابت میکند، همانطور که در همه صنایع استراتژیک به چنین موفقیتهایی دست یافتهایم.
اگر بخواهم درباره قیاس تحریمهای نفت و پتروشیمی بگویم، حجم تولید نفت بسیار زیاد است و خریداران آن معمولاً شرکتهای بسیار بزرگ هستند. اما حجم محصولهای متنوع پتروشیمی پایینتر است و خریداران آن تنوع بیشتری دارند.
همچنین خریداران نفت مشخص هستند (با توجه به مشخصات نفت تولیدی که برای هر کشوری متفاوت است) اما محصولهای پتروشیمی مشخصات یکسانی در سراسر جهان دارند. محصولهای پتروشیمی قابلانتقال در بستههای حملونقلی کوچکتر نسبت به نفت هستند.
اگر بخواهم درباره تاثیر تحریمها روی تامین تجهیزات هم بگویم، بحث اصلی بر سر عدم ارائه تجهیزات از طرف سازندگان بنام و باکیفیت است. همین موضوع موجب رویآوری به خرید از واسطههای دستدوم یا حتی بیشتر که قیمت کالا را تحتالشعاع قرار میدهند، شده و هزینههای طرحها را افزایش میدهد. همچینن تحریمها به از دست دادن برخی از بازارهای موجود در برخی محصولهای خاص هم منجر میشود.
در مجموع اگر بخواهم مطالب را جمعبندی کنم، مسلماً تحریمها اثر کاهش درآمدی را به دنبال خواهد داشت. به دلیل اینکه مشکلات فروش به افزایش قیمتها میانجامد. در این وضعیت باید تحریمها را دور بزنیم. البته صنعت پتروشیمی ایران در چین و هند قابلیت جایگزینی در کوتاهمدت را ندارد و نقطه قوت ماست که غربیها میخواهند با اهرمهای فشار و تحریمی که در اختیار دارند، روی ما تاثیر بگذارند اما نمیتوانند. قطع به یقین، با تاثیر بدی که تحریمها به دنبال خواهد داشت، برای فروش باید مسیرهای مختلفی طی شود و مسلماً قیمت بهصورت رقابتی جایگاه خود را از دست میدهد. چون اگر قیمتها افزایش پیدا کند، کمکم بازارهای بینالملل به سمت جایگزینی میروند و در یک وضعیت نگرانکننده، بنگاههای ما کمتر منتفع میشوند. در بخش صادرات و برای صادرات نیاز داریم که تامین شناور کنیم، به این صورت که باید شناورها با پرچم مجاز حمل دریایی را انجام دهند که در اثر تحریمها این مهم با چالش روبهرو شده است.
نکته مهم این است که پتروشیمیهای ما یا در حال تولید هستند یا به صورت طرح مصوب یا در حال اجرا هستند. تاثیر تحریمها روی شرکتهای تولیدکننده آن است که جهت فروش محصول باید تحریمها دور زده شود و البته با افزایش هزینهها، قیمتها هم تحت تاثیر قرار میگیرد. از سوی دیگر، در اختیار قراردادن شناورها با پرچم ما در آبهای آزاد خیلی محدود میشود و این در بدترین شرایط به کاهش تولید و کاهش عرضه میانجامد.
در تحریم پروژهها یا طرحهای پتروشیمی نیاز به تامین تجهیزات و لایسنسها داریم. در برخی محصولها و مجتمعهای پتروشیمی به لحاظ تامین تجهیزات و تامین لایسنس همچنان با چالش روبهرو هستیم و البته بخش عمدهای از این مشکلها به تحریمها برنمیگردد. ما از اواخر دهه 80 با این مشکل مواجهیم و تجهیزاتی که به ایران صادر میشود با نرخ بالاتر از قیمت بینالملل به دلیل اعمال تحریمها قیمتگذاری میشوند. البته لایسنسهایی که در اختیار ایران هستند، بعضاً بهروز نیستند و ما پشتیبانی لایسنس نداریم؛ بهطوری که بهصورت کپی یا قدیمی وارد ایران میشود و متناسب با آن از بهروزرسانی لایسنسها محروم. یکی دیگر از مشکلات عدم بهروزرسانی لایسنسها، عدم امکان رقابت در بازارهای با استانداردهای مبتنی بر لایسنس نظیر بازارهای اروپایی است، حال آنکه بعضاً محصولهای پتروشیمی از کیفیتی قابلرقابت در عرصه بینالمللی برخوردارند.
تحریم اقتصادی چه چالشهای جدیای میتواند پیشروی صنایع پتروشیمی قرار دهد؟
کاهش تولید مجتمعها به دلیل عدم خرید محصولها، احتمال عدم تامین تجهیزات، کاتالیستها، مواد واسطه و قطعات یدکی حتی از چین (بهدلیل تحریم مشخص نام شرکتها)، کاهش سرمایهگذاری در بالادست، تامین خوراک مجتمعهای پتروشیمی و مترتب بر آن، کاهش تولید و ایجاد مشکلات حقوقی ناشی از عدم پرداخت مبلغ محصولهای فروختهشده از طرف خریداران از چالشهای مهم و آشکار در این عرصهاند. بهطور کلی تحریمها مشکلی که برای صنعت پتروشیمی ایجاد میکند از ناحیه موضوع انتقال ارز و تبادلات مالی است. به دلیل اینکه محصولهای پتروشیمی صادراتمحور است و از سویی میخواهیم بازار داخلی و پاییندست را توسعه بدهیم، به همین دلیل بحث انتقال ارز به داخل مهمترین مسالهای است که تحریمهای اقتصادی میتواند در صنعت پتروشیمی تاثیر خود را بگذارد. با تحریم بانکها نقلوانتقالات مالی با چالش روبهرو میشوند. اگر انتقالات مالی ممکن نباشد، امکان جذب سرمایهگذاران و صدور ضمانتهای مترتب بر آن هم ممکن نخواهد بود.
مشکل دیگر، بازگشایی السیهای خارجی است که متعاقب تحریمهای بانکی اتفاق میافتد و البته چالش دریافت مبلغ کالا یا محصول فروختهشده به خریداران را به دنبال دارد. در ادامه با حجم سرمایههای بلوکهشده در کشورهای خریدار محصولها مواجه خواهیم شد که با عدم امکان انتقال بهموقع آنها ارزش پولی خود را از دست داده است. بنابراین ما از ناحیه نقلوانتقالات مالی، عدم جذب سرمایهگذاری خارجی و صدور ضمانتهای مترتب بر آن، بازگشایی السی و تامین مالی با چالش مواجه خواهیم شد.
به باور شما، تحریم پتروشیمیها چه اثری میتواند روی بازار سهام و ارز داشته باشد؟
تحریم پتروشیمیها در بازار ارز به تعیین قیمت غیرتعادلی (بالاتر از قیمت واقعی و تعادلی) منجر میشود. تاثیر آن در بازار سرمایه را هم میتوان در اثرات منفی بر سودآوری شرکتها به دلیل مشکلات فروش و دریافت وجه حاصل از فروش و افزایش هزینههای تولید و تعمیرات و فروش دانست. اگرچه اثر مثبت بر سودآوری شرکت تحت تاثیر افزایش نرخ ارز هم مطرح است. بزرگترین شرکت بورسی، هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس است که افت قیمت آن تاثیر بسزایی در شاخص سهام دارد.
البته با توجه به اینکه عمده گردش ارزی بانکها از محل صادرات ارزی پتروشیمیها بوده است، کاهش میزان صادرات باعث تاثیر قیمت در سهام بانکها نیز خواهد شد.
مهمترین نکتهای که در این خصوص با آن مواجهیم، این است که ما در بازارها به قیمت غیرتعادلی میرسیم. وقتی ما به عنوان عمدهترین تولیدکننده متانول در جهان مطرح هستیم، زمانی که یک شرکت تحریم میشود، بقیه تولیدکنندگان در تعادل با این قیمت در بازار ارز و سهام، حرکت میکنند. ما قاعدتاً یک محصول را تولید میکنیم و باید در بازار بینالمللی سلر مارکت (Seller Market) داشته باشیم و چون تعیین نرخ داخلی و صادراتی یک محصول بهصورت عمده ارائه میشود، در شرایطی که حتی یکی از مجموعهها هدف تحریم قرار بگیرد، قابلیتها و اختیار را از دست بازار ملی خارج میکند. در بحث اثرگذاری روی بازار سهام، در حالتی که یک تحلیل حساسیت قیمت سهام پتروشیمیها داشته باشیم، از جهتی سهام این شرکتها میتواند اثرات مثبتی متاثر از نرخ دلار و تورم بپذیرد، هر چند در مقابلش، افزایش حجم نقدینگی میتواند اثرات منفی به دنبال داشته باشد. رفتار سهام پتروشیمی متاثر از قیمت نفت حساسیت زیادی ندارد، البته بهصورت لحظهای و کوتاهمدت شاید اثر بپذیرد اما در درازمدت زیاد نیست. به همین دلیل تاثیر تحریم نفت روی صنعت پتروشیمی هم طولانیمدت نیست.
اگر در بازار سهام و ارز حتی کاهش تولید به دلیل محدودیتهای تولید در پتروشیمی داشته باشیم، امکان افزایش سودآوری یا جبران آن از طریق نرخ تسعیر ارز بر تعدیل در میزان صادرات (به صورت ریالی) خواهیم داشت. بنابراین با افزایش نرخ دلار و تورم صنعت پتروشیمی به لحاظ ارزش ریالی، سودآوری بیشتری کسب میکند. در مقابل، میزان حجم نقدینگی اثر منفی روی قیمت سهام پتروشیمیها دارد.
صنعت پتروشیمی چه آسیبی از تحریمها میبیند؟ آثار و عواقب آن را میشود تشریح کنید؟
بهطور کلی، محدودیت سرعت توسعه، عدم دسترسی به تکنولوژیهای روز، عدم توسعه بهینه زنجیره ارزش پاییندست، ایجاد مانع در حصول شفافیت مالی و عملیاتی شرکتها و از دست دادن نیروهای متخصص از پیامدهای ناگوار تحریمها هستند.
محدودیت سرعت توسعه، دسترسی به دانش فنی روز و توسعه ارزش بهینه صنایع پاییندست از اساسیترین چالشها در این زمینه است. مزیت رقابتی ما و ارزش سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی آنجاست که زنجیرهها را تا پاییندست ادامه بدهیم. هر چه به سمت پاییندست پیش برویم، پیچیدگیهای لایسنسها بیشتر و نیاز به دانشهای فنی روز بیشتر احساس میشود. با اعمال تحریمها با محدودیت در توسعه زنجیره ارزش به دلیل محدودیت فروش محصولها یا لایسنسها روبهرو میشویم.
در چنین شرایطی ما با طرحها و امکانسنجیهای با بازگشت سرمایه پایینتر مواجه خواهیم بود. مجبوریم در پتروشیمی هم به خامفروشی روی بیاوریم، یا به عدم توسعه زنجیره پاییندست تن دهیم. البته ما به سمت توسعه پالایشگاهها هم حرکت نکردهایم. عدم دسترسی به دانش روز دنیا و لایسنسها باعث شده زنجیره ارزش ما ابتر بماند و در توسعه صنایع پاییندست ناکام بمانیم.
از مشکلات دیگر تحریمها، بحث از دست دادن نیروی متخصص و فنی است. اگر در بازار صنعت پتروشیمی به دلیل کاهش تقاضا، افزایش عرضه نداشته باشیم، امکان جذب نیروهای متخصص را از دست میدهیم. در واقع مارکت (بازار) به اندازه نیروهای متخصص پیش نرفته و با پراکندگی و گاهی با مهاجرت نخبهها روبهرو میشویم. البته اثرات تحریمها در لایههای مهندسی تامین تجهیزات و احداث و راهاندازی و پشتیبانی لایسنسها و دانش فنی کاملاً مشهود است.
با اشاره به نگاه به ساخت داخل در شرایط تحریم، به نظر شما آیا فرصتهایی هم میتواند برای صنعت پتروشیمی در این دوران شکل گیرد؟
در زمانه تحریمها فرصت پرداختن به تجهیزات، کالاها و محصولهای ساخت داخل و فعالیتهای دانشبنیان داریم. البته در این عرصه هم ما ضعف اتصال میان واحدهای پژوهش و دانشگاه با صنعت را داریم که حوزه صنعت نفت، گاز و پتروشیمی نیز مستثنی نبودهاند. ما در صنایع استراتژیکمان در کشور که ملزم به داخلیسازی شدیم، به موفقیت چشمگیر رسیدیم. در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی باید لایسنسهای بومی درست کنیم. پتروشیمیها به ناچار لایسنسها را بهصورت کپی از شرکتهای اروپایی برای چندبار خریداری میکنند. در داخل کشور باید از این فرصت تحریمها استفاده کرد و لایسنسهای بومی ایجاد کرد. نکته حائز اهمیت در دوره تحریمها امکان ساخت تجهیزات است، ما در صنایع مختلف (وزارت صمت و وزارت دفاع) امکانات سختافزاری خوبی داریم. ایران از امکانات سختافزاری پیشرفتهای نسبت به همه کشورها برخوردار و قابل رقابت با آنهاست. در بخش نیروی انسانی و مهندسی هم هیچ کاستی از غربیها نداریم اما عزم برای کار نیاز داریم که تمامی این امکانات را در یک سبد به صورت جمعی در کنار هم قرار بدهیم و حداکثرسازی ساخت تجهیزات در داخل را انجام دهیم. در دوره تحریمها به عنوان فرصت میتوانیم در صنعت پتروشیمی به سمت افزایش حداکثری ساخت داخل حرکت کنیم.
این نکته را هم دوباره یادآوری کنم، هر چقدر به توسعه بخش پاییندست زنجیره توجه کنیم، امکان صادرات با خلق ارزش افزوده بیشتر مهیا میشود و میتوانیم با همان دانش فنی بومیشده به خلق ارزش افزوده بالاتر دست یابیم. البته باید بر روی صادرات در زنجیره توسعهیافته پاییندست متمرکز شویم.