جهانی عاری از گرسنگی
چرا «برنامه جهانی غذا» برنده نوبل صلح ۲۰۲۰ شد؟
همهساله ماه اکتبر به دلیل اعلام برندگان جایزه نوبل در رشتههای مختلف همواره پرهیجان بوده است. امسال نیز روز جمعه، ۱۸ مهرماه کمیته نوبل صلح در نروژ، نام سازمان «برنامه جهانی غذا» را به عنوان برنده جایزه نوبل صلح سال ۲۰۲۰ اعلام کرد. طبق اعلام این کمیته، جایزه نوبل صلح به دلیل تلاش این سازمان «برای مبارزه با گرسنگی و کمک به بهبود شرایط برای فراهم ساختن زمینه صلح» به این سازمان اهدا شده است و یکی از اهداف اصلیآن چنانکه در اعلامیه خبری نوبل آمده است «جلب نگاه جهانیان به سوی میلیونها نفری است که از گرسنگی رنج میبرند یا با تهدید آن مواجهاند». سخنگوی این کمیته همچنین تاکید کرده است که «برنامه جهانی غذا هر روز برای پیشبرد برادری میان ملل، آنطور که مورد نظر آلفرد نوبل (بنیانگذار جایزه نوبل) بود، گام برمیدارد». این کمیته پنجنفره که اعضای آن از سوی پارلمان نروژ انتخاب میشوند و معمولاً شامل سیاستمداران بازنشسته هستند، برنده جایزه نوبل صلح را معرفی کردند. جالب است بدانید که جایزه نوبل صلح از سال ۱۹۰۱ اهدا شده و تاکنون کمیته بینالمللی صلیب سرخ با سه جایزه رکورددار دریافت این جایزه معتبر است.
حال باید منتظر برگزاری مراسم اهدای جایزه بود. مراسم اهدای جایزه نوبل صلح که شامل یک مدال طلا و 10 میلیون کرون سوئد (معادل یک میلیون و صد هزار دلار) است، همهساله روز دهم دسامبر، برابر با سالمرگ آلفرد نوبل در اسلو، پایتخت نروژ برگزار میشود. این مراسم امسال و با توجه به شیوع ویروس کرونا طبیعتاً به شکل محدود و متفاوتی برگزار خواهد شد.
این جایزه بهانه است تا تاریخچه مختصری از این نهاد را با هم مرور کنیم و اهمیت کار این سازمان را در کنار سایر نهادهای بشردوستانه که در بزنگاههای تاریخی و بلایای طبیعی همواره در کنار آسیبدیدگان بودهاند بهتر درک کنیم.
پیشینه غذا
در ماههای پایانی سال ۱۹۶۱ سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد (FAO) به همراه مجمع عمومی سازمان ملل متحد درصدد برآمدند تا طی قطعنامهای مشترک برنامه جهانی غذا را تاسیس کنند. در همان ابتدا هم برنامهای سهساله به صورت آزمایشی تدوین شد که قرار بود از ژانویه سال ۱۹۶۳ به اجرا درآید. اما چند اتفاق سبب شد تا حتی پیش از شروع به کار این نهاد کمکهای خود را عملیاتی سازد. این اتفاق همان زلزله بویینزهرا در ایران است که در سپتامبر ۱۹۶۲ رخ داد و متاسفانه ۱۲ هزار نفر از ایرانیان جان خود را از دست دادند. این حادثه غمانگیز اما مبدأ شروع به کار برنامه جهانی غذا شد. در آن زمان این نهاد برای بازماندگان 1500 تن گندم، 270 تن شکر و 27 تن چای فرستاد.
پس از این اتفاق چند بحران دیگر نیز سازمان ملل متحد را به این نتیجه میرسانند که این طرح آزمایشی میتواند گسترش یابد. از جمله این اتفاقات طوفان در تایلند است که رانش شدید زمین را در پی دارد. همچنین در آن سوی کره زمین در شمال آفریقا، الجزایر تازه استقلالیافته ناچار است پناهندگانی را که با جنگ به این کشور آمدهاند به خانههایشان برگرداند و غذای آنها را تامین کند. در همه این موارد، برنامه جهانی غذا وارد عمل میشود. در همین زمان ماموریت اصلی برنامه جهانی غذا کمک اضطراری و در عین حال توانبخشی به جمعیتهای آسیبدیده تعیین میشود. به گواهی تاریخ اولین برنامه توسعهای این نهاد در سال 1963 در سودان راهاندازی شد. هماکنون مقر اصلی این سازمان در پایتخت ایتالیا یعنی شهر رم قرار دارد.
از این تاریخ به بعد، پروژههای مختلف چه در قالب فوریتهای پاسخ به بحران و چه در قالب کمک به توسعه رفع گرسنگی یکی پس از دیگری به راه افتادند. در همان سال، اولین پروژه برنامه جهانی غذا با عنوان «غذا در مدرسه» در توگو تایید شد. در واقع یکی از اصلیترین تاثیرات این نهاد را میتوان جا انداختن اصل کمک غذایی در مواقع اضطراری دانست. تنها دو سال بعد یعنی در سال 1965، برنامه جهانی غذا به عنوان یک برنامه سازمان ملل متحد به رسمیت شناخته شد.
چالشهای پیشروی تاریخ معاصر در دهههای بعد سبب میشود تا نقش برنامه جهانی غذا تقویت شود. بحرانهایی که در طول سالها پدیدار شده است، نشاندهنده شیوع مرگبار گرسنگی است. اما همزمان نوآوریها و انعطافهایی هم در نحوه کمکرسانی به لحاظ لجستیک رخ داده است. برای مثال، در طول قحطی طولانی که در دهه 1970 ساحل غرب آفریقا را تحت تاثیر قرار داده بود، برنامه جهانی غذا همه توان خود را بهکار گرفت تا به افراد نیازمند کمک کند. از ماشین تا شتر و از رودخانه تا جاده. همچنین همزمان 30 هواپیمای باری، که از 12 نیروی هوایی ملی تشکیل شده بودند، به پرواز درآمدند.
ردپای مثبت بعدی در قحطی سال 1984 در اتیوپی است، یعنی جایی که برنامه جهانی غذا طی یک برنامه میانمدت دو میلیون تن مواد غذایی توزیع میکند. چند سال بعد یعنی در سال 1989، عملیات لایفلاین (LifeLine) در سودان راهاندازی شد که طی آن تعدادی از آژانسهای سازمان ملل متحد و موسسات خیریه در کنار صندوق کودکان ملل متحد یعنی یونیسف، و برنامه جهانی غذا مقدار زیادی مواد غذایی را در منطقهای که امروز سودان جنوبی نامیده میشود، توزیع کردند. طی این عملیات چندجانبه 20 فروند هواپیما، روزانه سهبار کمکرسانی غذایی میکردند که تا به امروز بزرگترین عملیات یکباره در تاریخ است.
در سالهای پایانی قرن بیستم اتفاقات مختلفی از جنگ و درگیری داخلی گرفته تا فقر و گرسنگی روی داد. از همین رو برنامه جهانی غذا باید تعادلی بین مداخلات پاسخمحور در واکنش به بلایا و نیز برنامههای میاتمدتتر توسعهای صورت میداد. از نسلکشی روآندا در سال ۱۹۹۴ تا فروپاشی یوگسلاوی و بحران کوزوو همواره برنامه جهانی غذا جزء جداییناپذیر برنامههای کمکرسانی اضطراری بوده است.
با شروع قرن بیست و یکم، سونامی آسیا در سال 2004 و زلزله سال 2010 در هائیتی، هر دو وقایعی بودند که نیاز به مداخله جدی از سوی سازمانهای بشردوستانه داشتند. در همین راستا برنامه جهانی غذا و دیگر سازمانهای مشابه به سازوکارهای نوآورانهتری همچون کمک نقدی و کوپن به عنوان یک مکمل توانمند برای توزیع مواد غذایی به صورت غیرمستقیم روی آوردند.
تاسیس اولین خط هوایی بشردوستانه در جهان به نام مخفف UNHAS و ایجاد سیستمهای نظارتی جدید به برنامه جهانی غذا امکان میدهد تا ارزیابی چشمانداز امنیت غذایی را با دقت بیسابقهای به انجام برساند. به علاوه به عنوان یک هماهنگکننده، در هنگام بحران برنامه جهانی غذا روابط مخابراتی را مدیریت میکند و پشتیبانی لجستیک از همه آژانسهای سازمان ملل متحد و سازمانهای مردمنهاد را تضمین میکند. توسعه سیستمهای دیجیتال به طرز قابل ملاحظهای نحوه کمکرسانی را بهبود بخشیدهاند بهطوری که در زمینلرزه نپال در سال 2015 افرادی که نیاز به غذا داشتند در عرض چند ساعت آن را دریافت کردند. به علاوه با شیوع ویروس ابولا در غرب آفریقا، جامعه بشردوستانه به واسطه گروه لجستیک تحت مدیریت برنامه جهانی غذا، توانست متحدتر از همیشه در بحران حاضر شده و فعالیت کند.
همچنین برنامه جهانی غذا در سال 2019 در 88 کشور و به 97 میلیون انسان در سراسر دنیا کمکرسانی کرد. به علاوه از ابتدای سال ۲۰۲۰ با شیوع ویروس کرونا، جهان بار دیگر ضرورت کمکرسانی به اقشار آسیبپذیر و جمعیتهای به حاشیه راندهشده را احساس کرد. بر اساس اعلام این سازمان، برنامه جهانی غذا، روزانه با پنجهزار کامیون، 20 کشتی و 92 هواپیما در حال کمکرسانی غذایی و سایر کمکها به افرادی است که بیشترین نیاز را دارند. همچنین سالیانه 15 میلیارد جیره غذایی (با میانگین 31 /0 دلار آمریکا برای هر جیره) از سوی این سازمان توزیع میشود. علیالقاعده همه این موارد سبب شده است تا کمیته نوبل صلح دستاوردهای این نهاد بینالمللی را ارج نهد و چنین لحظه غرورآفرینی را برای این سازمان ایجاد کند. اما فارغ از ارج نهادن به تلاشهای این سازمان، اهدای این جایزه میتواند پیامی بزرگتر برای فضای سازمانهای بشردوستانه فعال در حوزه کمکرسانی اضطراری داشته باشد. این جایزه میتواند توجه جامعه جهانی را به همکاری همهجانبه برای حل معضل گرسنگی معطوف دارد. و این همان رد پای بزرگتر چنین جایزهای است.
همکاری جهانی
همانطور که برنامه جهانی غذا هم بارها اشاره کرده است بهرغم همه تلاشها در نیمقرن گذشته، همچنان حدود ۶۹۰ میلیون گرسنه در جهان وجود دارند که رفع آن نیازمند تلاشی جدی و همهجانبه در دنیای امروز است. از همین رو ضروری است تا سایر سازمانهای بشردوستانه همچون برنامه جهانی غذا با دولتهای ملی، جامعه مدنی، دیگر شرکا و آژانسهای مرتبط سازمان ملل متحد تلاش مضاعفی صورت دهند تا این مسائل مرتفع شود.
در همین راستا یکی از جدیترین تعهدات این سازمان در حوزه پایان دادن به گرسنگی یعنی دومین هدف از مجموعه اهداف توسعه پایدار است که برای پایان دادن به گرسنگی، دستیابی به امنیت غذایی و بهبود تغذیه تا سال 2030 تلاش میکند. درواقع تمرکز تلاشهای برنامه جهانی غذا روی کمکهای اضطراری، امدادرسانی و توانبخشی، کمکهای توسعهای و عملیات است. دوسوم کار این سازمان عملاً در کشورهای آسیبدیده و متاثرشده از نزاع و مخاصمه است که در آن مردم، سه برابر بیشتر از کسانی که در کشورهای بدون درگیری زندگی میکنند تحت تاثیر سوءتغذیه قرار میگیرند.
بهطور مشخص برای اینکه دو اقدام کلی این سازمان مشخص شود میتوان گفت که در گام نخست، در موارد اضطراری، برنامه جهانی غذا اغلب به عنوان اولین گروه در صحنه حضور پیدا میکند و کمکهای غذایی را برای قربانیان جنگ، جنگهای داخلی، خشکسالی، سیل، زلزله، طوفان، نابودی محصول و بلایای طبیعی فراهم میکند.
در قدم بعدی، هنگامی که شرایط اضطراری از بین میرود، برنامه جهانی غذا به جوامع محلی کمک میکند که زندگی و معیشت خود را بازسازی کنند. افزایش تابآوری افراد و جوامع تحت تاثیر بحرانهای بلندمدت سیاست دیگری است که این نهاد بشردوستانه دنبال میکند.
همانطور که اشاره شد، جهان به پیشرفت قابل توجهی در کاهش گرسنگی دست یافته است. بر اساس یک آمار، با وجود افزایش 9 /1میلیاردی جمعیت جهان، 216 میلیون نفر کمتر گرسنگی را از سالهای 1992-1990 تجربه کردهاند. اما ناگفته پیداست که هیچ سازمانی به تنهایی نمیتواند به هدف رفع گرسنگی دست یابد. دستیابی به جهانی بدون گرسنگی در قالب چشماندازی که سازمان ملل متحد تا سال ۲۰۳۰ تعیین کرده است مستلزم مشارکت دولتها، شهروندان، جامعه مدنی و بخش خصوصی است. بهخصوص اینکه بازیگران این حوزه باید برای نوآوری و ایجاد راهحلهای پایدار سرمایهگذاری کنند.
بهطور مشخص برنامه جهانی غذا به عنوان یکی از اصلیترین بازوهای کمکرسانی سازمان ملل متحد، پنج راهبرد اصلی را دنبال میکند که عبارتاند از: اول، نجات جان افراد و حمایت از امرار معاش در مواقع اضطراری. دوم، جلوگیری از گرسنگی حاد و سرمایهگذاری برای آمادگی در مقابل بلایای طبیعی و کاهش اثرات آن. سوم، بازگرداندن و بازسازی زندگی و امرار معیشتها بعد از جنگ و بلایای طبیعی یا در شرایط گذار. چهارم، کاهش گرسنگی مزمن و کمبود تغذیهای و نهایتاً پنجم، تقویت توانایی ملتها برای مهار گرسنگی از طریق سیاستهای واگذاری و خرید محلی.
چشمانداز پیشرو
تلاشهای سازمان جهانی غذا پس از نزدیک به شش دهه امروز با اعطای جایزه نوبل صلح بیش از هر زمان دیگری مورد توجه جامعه جهانی قرار گرفته است. واقعیت این است که این سازمان طی سالها تجربه و تخصص در کمکرسانی در شرایط اضطراری، چشماندازی حاصل از سیاستهای شاهدمحور و نتیجهگرا را دنبال کرده است. نتیجه این تلاشها در قدم اول دستیابی به توفیقاتی است که در حوزه رفع گرسنگی به آنها اشاره شد. اما از آنجا که همچنان نیاز جدی به گسترش این نیازها وجود دارد، برنامه جهانی غذا چشماندازی را برای ادامه راه خود ترسیم کرده که همگام با سایر اهداف توسعه پایدار تا سال ۲۰۲۰ در تلاش است نه فقط گرسنگی بلکه پیامدهای جدی حاصل از آن را نیز به مرور مرتفع سازد. این چشماندازها به وضوح در گزارشهای سیاستی این نهاد بینالمللی قابل مشاهده هستند. در ادامه به پنج مورد اصلی اشاره میکنیم.
1- اولویتدهی به کسانی که بیشترین نیاز را دارند
به منظور شناسایی پتانسیل کامل اقتصاد جهانی، ضروری است دولتهای ملی طرحهای حمایت اجتماعی را برای آسیبپذیرترین افراد گسترش دهند. فراهم ساختن این فرصت برای رشد اقتصادی عادلانه، قدرت خرید دو میلیارد نفر از فقیرترین افراد را افزایش خواهد داد که به نوبه خود میتواند تقاضا را افزایش داده، شغلهای جدید ایجاد کرده و اقتصادهای محلی را فعال کند. باید دانست که سرمایهگذاری در توسعه فراگیر نهتنها اقدامی درست است بلکه از منظر کسبوکار نیز معنادار است.
2- هموارسازی راه مزرعه تا بازار
دسترسی به غذای مقرونبهصرفه و مغذی برای همه امری بسیار حیاتی است. بنابراین باید در ایجاد بازارهای پایدار و بادوام و نوآورانه سرمایهگذاری کرد تا از زنجیرههای عرضه با کارایی بیشتر بهره ببریم.
3- کاهش اتلاف مواد غذایی
طبق آمار ملل متحد، از چهار میلیارد تُن مواد خوراکی که هرسال تولید میشود، یکسوم آن هدر میرود و هزینه اقتصادی آن تقریباً معادل 750 میلیارد دلار در سال است. در کشورهای توسعهیافته، اغلب غذا در بشقابها هدر رفته، در حالی که در کشورهای در حال توسعه، این میزان در روند تولید از بین میرود. دلیل اصلی این امر در کشورهای در حال توسعه این است که محصولات به دلیل ذخیرهسازی ضعیف یا عدم دسترسی کشاورزان به بازار از بین میرود.
4- ترویج محصولات حاصل از کشاورزی پایدار
امروزه در سراسر جهان، چهار محصول برنج، گندم، ذرت و سویا 60 درصد از کل کالری مصرفشده افراد را به خود اختصاص میدهد. با در نظر گرفتن چالشهای تغییر اقلیم و همچنین مشکل وجود و دسترسی به مواد غذایی، کشاورزان باید طیف وسیعی از محصولات را شناسایی و استفاده کنند. برای رسیدن به این هدف، باید از تجهیز کشاورزان به وسایل و مهارتهای لازم و آموزش جوامع محلی اطمینان حاصل کنیم. درنتیجه این تلاش، بازاری خواهیم داشت که از اهمیت تغذیهای طیف وسیعی از غذاها آگاه هستند.
5- اولویتدهی به تغذیه، بهخصوص در هزار روز نخست زندگی
پژوهشها حاکی از آناند که هیچ چیز برای رشد یک کودک مهمتر از سلامت و تغذیه خوب نیست؛ بهخصوص در هزار روز نخست زندگی یعنی از شروع بارداری مادر تا سن دوسالگی. برای جلوگیری از خستگی و ارتقای رشد و نمو، باید از دسترسی کودکان و مادران شیرده به غذاهای مغذی مورد نیاز اطمینان حاصل کرد.
جمعبندی
کمکهای بشردوستانه سابقهای بیش از یک قرن در جهان مدرن دارند در این میان اما در ساختار متحد نظام حکمرانی جدید پس از جنگ جهانی دوم، جایی که سازمان ملل و نهادهای متبوع آن هرکدام بهطور تخصصی به حوزهای خاص میپردازند، تاسیس و تاثیرگذاری برنامه جهانی غذا در دهه ۱۹۶۰ میلادی فصلی تازه در کمکهای بشردوستانه قلمداد میشود. این نهاد علاوه بر انجام کار تخصصی خود در حوزه امنیت غذایی و کمک به بهبود معیشت، به نوعی هماهنگکننده تلاشهای دیگر نهادهای همکار در حوزه تلاشهای یکپارچه بینالمللی در هنگام وقوع بحرانهای انسانی اعم از جنگ، منازعه، قحطی و گرسنگی نیز هست. اعطای جایزه نوبل صلح در سالی که جهان درگیر یک ویروس عالمگیر شده است میتواند اهمیت تلاشهای حوزه سازمانهای بشردوستانه را بیش از پیش نمایان سازد. مسلماً برنامه جهانی غذا نقشی موثر در پاسخ به بحرانهای نیمقرن گذشته ایفا کرده است؛ نقشی که انتظار میرود اکنون با این به رسمیت شناختهشدن در عرصه بینالمللی و بالطبع پوشش رسانهای آن بیش از پیش برای افکار عمومی عیان شود.