کوچک اما پرسروصدا
نگاهی به تاریخ توسعه شبهجزیره قطر
قطر کشوری 11 هزار کیلومترمربعی در کرانه خلیج فارس که ایدههای جاهطلبانهاش برای توسعه و ادغام در اقتصاد جهانی را عملاً با شروع قرن بیستویکم آغاز کرده است. این کشور به استناد آمارها بالاترین درآمد سرانه را در میان تمامی کشورهای جهان داراست. این کشور که تنها پنج دهه از استقلالش میگذرد، حداقل از دو سده قبلتر، محلی برای صید و تجارت مروارید به حساب میآمده است. قطر از سال 2007 مناسبتی را که جنبهای سنتی در تاریخ کشورش داشت، به عنوان یک رویداد ملی گرامی میدارد. درواقع 18 دسامبر 1878 یادآور به تخت نشستن جاسم بن محمد الثانی و تلاش او برای اتحاد تمامی قبایل در قطر در مقابل نیروهای خارجی است. پیش از این، روز استقلال قطر یعنی سوم سپتامبر به عنوان روز ملی قطر گرامی داشته میشد. این مناسبت بهانهای است برای مرور روایت توسعه چندجانبه قطر و چشمانداز بلندپروازانه پیشروی آن.
سرآغاز ماجرا
امپراتوری عثمانی برای بیش از یکونیم قرن این شبهجزیره را در تصرف خود داشت تا اینکه طی قراردادی که در سال 1913 بین پادشاهی متحد بریتانیا و دولت عثمانی به امضا رسید، این دولت از حق حاکمیت بر قطر دست کشید. با خروج نیروهای عثمانی، بریتانیا حاکمیت شیخعبدالله بنجامع را بر این سرزمین به رسیمت شناخت و وی رسماً حاکم قطر لقب گرفت. این رسمیت یافتن به انعقاد قراردادی مشترک با بریتانیا منجر شد که به موجب آن، قطر تحتالحمایه بریتانیا قرار گرفت. در نتیجه این اقدام، بریتانیا مسوولیت تامین امنیت در این کشور را به عهده گرفت. همزمان با آغاز جنگ جهانی دوم یعنی در سال 1939، اولین منابع نفتی در قطر کشف شد و این چشمانداز را برای قطری که تا پیش از این برای سدهها با صید ماهی و مروارید ارتزاق میکرد به وجود آورد که از درآمد سرشار آن بهرهمند شود. اما این مهم، به دلیل درگیری بریتانیا در جنگ جهانی دوم به تعویق افتاد. تحتالحمایه بودن قطر تا زمان استقلال این کشور یعنی سال 1971 ادامه داشت. طی دهههای بعد از جنگ جهانی دوم، رونق گرفتن استخراج نفت و به ویژه گاز، موقعیتی ممتاز به این خطه بخشید. به طور مشخص از سال 1949 زمانی که بریتانیا اولین کاردار سیاسی را به این کشور فرستاد، استخراج نفت و گاز نیز در این کشور رونق گرفت.
ساختار سیاسی و حکمرانی
از ابتدای دهه 1970 میلادی، یعنی استقلال این کشور، شیخ خلیفه، حکومت را در دست گرفت و بیش از دو دهه بر این کشور حکومت کرد. اما از زمانی که شیخحمد پسر شیخخلیفه هنگام سفر پدر به فرانسه، با کودتایی بدون خونریزی زمام امور را در دست گرفت، قطر رنگ دیگری به خود گرفت. در واقع اواسط دهه 1995 را باید شروع خیز قطر برای توسعه اقتصادی و اجتماعی دانست. از نظر نظام سیاسی قطر دارای حکومت متمرکز پادشاهی مشروطه است، به طوری که مجلس الشورای این کشور ۳۵ کرسی دارد که نمایندگان آن را امیر این کشور تعیین میکند. سیاست قطر همواره نقش میانجی را در تحولات منطقه ایفا کرده است. این ویژگی، در یک دهه اخیر پررنگتر شده، به خصوص از سال ۲۰۱۳ که تمیم بنحمد بنخلیفه آل ثانی جانشین پدر خود حمد بنخلیفه آل ثانی شده است. تمیم پیش از به دست گرفتن قدرت، جانشین فرمانده ارتش و رئیس کمیته المپیک قطر نیز بوده است. او همچنین رئیس هیات مدیره سازمان سرمایهگذاری قطر است که در واقع به نوعی صندوق ذخیره ارزی دولت قطر به شمار میآید.
روابط خارجی
بهطور کلی قطر را میتوان پیرو سیاست درهای باز دانست، سیاستی که به کشور این امکان را میدهد تا نقشی میانجی در میان کشورهای منطقه ایفا کند و گروههای مختلف با منافع متعارض را گرد هم بیاورد. شاید بتوان بارزترین مثال این امر را در میزبانی از دفتر نمایندگی طالبان و همزمان استقرار بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در منطقه خلیج فارس دانست. در عین حال روابط سیاسی پایدار قطر با ایران و سایر گروههای شیعی در منطقه از دیگر ویژگیهای سیاست خارجی در قطر است. از منظر روابط بینالملل رفتارهای قطر را میتوان در قالب یک دولت خرد ارزیابی کرد. طبق این نظریه، بقای چنین دولتهایی در گرو روابط گسترده با همسایگان و ایفای نقش میانهروانه است. همزمان معمولاً این دولتها منافع اقتصادی و سیاسی خود را به یک ابرقدرت گره میزنند. در مورد قطر، این نقش را ایالات متحده ایفا میکند به طوری که پیوندهای اقتصادی میان این دو کشور به ویژه در بخش نفت نیز بسیار قوی ارزیابی میشود. شاید یکی از اصلیترین چالشهای پیشروی قطر را بتوان روابطش با عربستان، یعنی تنها کشوری که با آن مرز زمینی دارد، دانست. در همین زمینه حمایت قطر از گروه اخوانالمسلمین از سال 2014، همواره دردسرهایی را برای این کشور به دنبال داشته است. در همین راستا قطر تا پیش از کودتای نظامی مصر که به سرنگونی رئیسجمهور منتخب محمد مرسی منجر شد، از طریق دیپلماتیک و همچنین از طریق شبکه دولتی الجزیره از این رئیسجمهور برخاسته از اخوانالمسلمین حمایت میکرد تا جایی که حتی پیشنهادی برای دادن وام به این کشور ارائه کرد. حمایت قطر از گروههای مشابه و توسعه روابط با جناحهایی که در زمره مخالفان عربستان به حساب میآمدند، سبب شد تا عربستان در سال 2017 روابط دیپلماتیک خود را با این کشور قطع کند. به دنبال این امر، امارات متحده عربی، بحرین و مصر نیز روابط خود را با این کشور به حالت تعلیق درآوردند. محدودیتها صرفاً در حالت اقتصادی و سیاسی قرار نداشت بلکه دامنگیر شهروندان نیز شد. به طور مشخص شهروندان عربستان، مصر، بحرین، امارات، لیبی و یمن از سفر، زندگی یا عبور از مرزهای قطر منع شدند. در ادامه نیز کسانی که شامل این محدودیت میشوند ۱۴ روز فرصت دارند تا خاک قطر را ترک کنند. شهروندان قطر هم همین اندازه فرصت دارند تا عربستان، امارات و بحرین را ترک کنند. اینها را میتوان عواقب این بحران دیپلماتیک دانست.
توسعه اقتصادی و اجتماعی
طی دو دهه اخیر، قطر ضمن حفظ جریان پایدار درآمدهای نفتی و گازی، در حوزههای دیگری همچون گردشگری هم دست به گسترش و توسعه زده است. تولید ناخالص داخلی هنگفت و جمعیت کم، درآمدسرانه بالایی را برای این کشور به ارمغان آورده است. پیشبینی میشود ذخایر گاز این کشور، برای دو قرن آتی کافی باشند. درحال حاضر هرچند تولید نفت این کشور نسبتاً پایین است اما اکثر آن را کشورهای شرق آسیا همچون ژاپن خریداری میکنند. در عین حال، قطر بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی مایع در جهان به شمار میآید. حجم اقتصاد این کشور حدود 400 میلیارد دلار است. درآمد حاصل از نفت به ویژه در دهه 1990 پایههای اقتصادی این کشور را تشکیل میداد و هنوز هم بیش از دوسوم درآمد دولت را شامل میشود. با سرعت استخراج و مصرف فعلی پیشبینی میشود ذخایر نفتی کشور بیش از 40 سال دوام یابد. قطر از نظر میزان ذخایر گاز طبیعی، سومین کشور جهان به شمار میآید و میزان ذخایر گاز آن بیش از 900 تریلیون فوتمکعب معادل 14 درصد کل ذخایر گاز طبیعی در جهان برآورد شده است. این طرحهای توسعهای سبب شدند تا قطر از نظر رشد اقتصادی در جهان پیشتاز شود و برای چند سال رشد بالای 20 درصد را تجربه کند که در نوع خود یک معجزه اقتصادی به شمار میآید. همچنین این کشور با وجود درآمدهای سرشار نفت و گاز، توانسته است طی دو دهه گذشته به خوبی تورم را کنترل و رژیم ارزی باثباتی را اتخاذ کند. ارزش پول ملی این کشور همواره ثباتی نسبی را طی دهههای گذشته در مقایسه با دلار تجربه کرده است.
رسانه و فرهنگ
در راستای یک توسعه همهجانبه، قطر از اهمیت رسانه در دنیای امروز نیز غافل نبوده است. به جرات میتوان گفت شروع فعالیت شبکه الجزیره، انقلابی در عرصه رسانهای جهان عرب، از نظر فضای آزاد سیاسی، ایجاد کرد. همچنین روزنامههای این کشور نیز از آزادی نسبی موجهی برخوردارند. برای مثال الوطن معتبرترین روزنامه قطری است که رویکردی سیاسی دارد. همچنین روزنامه الرایه در حوزه فرهنگ بیشتر فعالیت میکند و به همین جهت، میتوان درباره اسلامشناسی، فرهنگ و تاریخ در آن مطالب متنوعی را مشاهده کرد. این امر نشان میدهد جامعه قطری به مرور خود را با اسباب فرهنگ و توسعه تا حد خوبی آشنا ساختهاند. به علاوه اینترنت دیگر مشخصهای است که نشان از توسعه شتابان فناوریهای دیجیتال در این کشور دارد. قطر در زمینه ارائه پرسرعتترین اینترنت همراه از پیشرفتهترین کشورهای جهان نیز سبقت گرفته چراکه طبق پژوهشها، سرعت اینترنت موبایل و همراه در این کشور، سه برابر متوسط سرعت اینترنت همراه در کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا، کره جنوبی و کشورهای اسکاندیناوی گزارش شده است. این امر زیرساختی مناسب را برای بهرهمندی هرچه بیشتر کسبوکارها، جوانان و سایر شهروندان جامعه به منظور ارتباط موثر با دنیا فراهم میآورد.
گردشگری و حملونقل هوایی
حوزه دیگری که قطر بهشدت بر روی آن سرمایهگذاری کرده، حملونقل هوایی و توسعه فرودگاههاست. به عنوان دارنده بهترین خط هوایی و شرکتهای هواپیمایی جهان طی سالهای گذشته، قطر فرودگاههایی مدرن نیز ساخته که بستر اصلی گردشگری و ترانزیت در این کشور به شمار میآیند. فرودگاه بینالمللی حمد طی فقط 10 سالی که از افتتاحش میگذرد به قطب اصلی پروازهای قطرایرویز تبدیل شده است. در حوزه گردشگری هم قطر جاذبههای فراوانی ایجاد کرده و معدود جاذبههای تاریخیاش را هم در سطح بینالمللی مطرح ساخته است. برای مثال، جزیرههای مصنوعی در خلیج فارس در نزدیکی شهر دوحه ایجاد کرده است که مساحتش تقریباً چهار میلیون مترمربع است. در این جزیره ساختمانهای مسکونی و تجاری و سرگرمیهای مختلف وجود دارد. یکی از نقاط قوت آن چشمانداز بسیار زیباست که آن را طبق ادعای سازندگانش به مروارید قطر بدل کرده است. به لحاظ سنتی نیز بازار قدیمی واقف که با نام سوق واقف شناخته میشود، بازسازی و به محلی برای سوغاتیهای سنتی این کشور بدل شده است. مغازههای پارچهفروشی، ادویهجات و شیرینیها یادآور حال و هوای سنتی قطر هستند. موزه هنرهای اسلامی در دوحه، پایتخت قطر که بزرگترین موزه اسلامی بهشمار میرود نیز از دیگر مکانهای مهم این کشور است. در این موزه آثاری ارزشمند از آثار باستانی اسلامی چون کتابهای خطی و پارچههای نفیس گرفته، تا سنگهای گرانبها و سکههای قدیمی با قدمت دوران ساسانیان و صدر اسلام و دوره اسلامی نیز موجود است. در نهایت، قلعه الزباره و روستای متروکه و معماری اطراف این روستا، به عنوان اولین میراث جهانی یونسکو در قطر شناخته میشود. قدمت این روستا به ۱۷۰۰ سال پیش بازمیگردد. اما قلعه الزباره که در سال ۱۹۳۸ ساخته شده، جدیدترین قسمت آن محسوب میشود. از این شهر که تا دو سده قبل، ماهیفروشان در آن به تجارت مروارید با بازرگانان آسیایی و اروپایی میپرداختند، در حال حاضر تنها متروکهای باقی مانده اما همچنان از اهمیت تاریخی و اصالت برخوردار است.
چشمانداز و بلندپروازی
قطر با شروع قرن بیستویکم برنامههای بلندپروازانهاش را نیز آغاز کرد. به طور خلاصه میتوان گفت قطر از درآمد هنگفت نفت و گاز خود برای تولید هرچه بیشتر ثروت و ترجمه آن به رفاه اقتصادی برای شهروندانش استفاده کرده است. راهبرد توسعهای این کشور که یک دهه قبل منتشر شد، برنامهای جاهطلبانه برای دو دهه آتی این کشور عرضه میکرد. اکنون که به نیمه راه این مدت زمان رسیدهایم، میتوان آن را به گونهای به ملیگرایی قطری تعبیر کرد. دولت این کشور همچنین در تلاش است تا با سرمایهگذاری در سایر زمینهها همچون گردشگری و استفاده از ظرفیتهای بینالمللی، اتکا به درآمدهای حاصل از نفت و گاز را کاهش دهد. همچنین در زمینه سرمایه انسانی بسیار بر آموزش عالی تاکید ورزیده است. قطر امکانات آموزشی مدرنی را در اختیار دانشجویان قرار میدهد و دانشگاههای این کشور با دانشگاههای معتبر اروپایی در ارتباط هستند. حتی تحصیل در قطر در بعضی رشتهها به زبان انگلیسی ارائه میشود. برخی دانشگاهها به دانشجویان بورسیه تحصیلی اعطا میکنند و دانشجویان میتوانند از امکاناتی مانند خوابگاه، اینترنت و کتابخانه بهطور رایگان استفاده کنند. به علاوه برای ترویج هرچه بیشتر زبان عربی، افرادی که مایل به تحصیل به زبان عربی در این کشور هستند، میتوانند تقاضای بورسیه تحصیلی یکساله کنند. در صورت تایید درخواست، امکانات یادگیری این زبان بهطور رایگان یا با هزینه بسیار پایین در اختیار دانشجو قرار میگیرد. همچنین در زمینه استفاده از متخصصان، قطر به مرور سعی در جایگزین کردن نیروهای خارجی با نیروهای بومی دارد. از همینرو زمینه را برای بازگشت فارغالتحصیلان قطری دانشگاههای معتبر جهان، به ویژه دانشگاههای ایالات متحده فراهم میکند. به طور کلی سند چشمانداز توسعه این کشور در چهار محور توسعه انسانی، توسعه اجتماعی، توسعه اقتصادی و توسعه زیستمحیطی تدوین شده است. در این راستا قطر در نظر دارد با تمامی ابعاد ذکرشده به کشوری توسعهیافته و در استانداردهایی قابل رقابت با کشورهای ردهبالای شاخص توسعه انسانی بدل شود. یکی دیگر از جاهطلبیهای قطر در سالهای اخیر، استفاده از دیپلماسی عمومی و ظرفیتهای فرهنگی و ورزشی بوده است. به گونهای که نهتنها در عرصه سیاسی و میانجیگری به یک قطب بدل شده بلکه در عرصه ورزشی و فرهنگی نیز به مکانی برای تلاقی و ملاقات ایدهها و برگزاری رویدادها تبدیل شده است. در نخستین گام، بازیهای آسیایی در سال 2006، توانایی قطر را برای برگزاری تورنمنتهای بزرگ محک زد. مسابقات بینالمللی تنیس و موتورسواری هم، از جمله دیگر رویدادهایی است که به طور مکرر در این کشور برگزار میشود. اما شاید هیچیک از این رویدادها با خبری که 10 سال قبل همه جراید را پر کرد برابر نباشد؛ قطر توانست میزبانی جام جهانی 2022 را به دست آورد. این امتیاز که در سال 2010 اعلام شد، مسیری از توسعه ورزشی، زیرساختی، فرهنگی و گردشگری را پیشروی قطر نهاد تا به عنوان اولین کشور عربی، این میزبانی را تجربه کند. از آن سال به اینسو، قطر همواره به محلی برای ساخت و سازهای عظیم ورزشی و سرمایهگذاری در زیرساختهای ورزشی بدل شده است. البته این سرمایهگذاریها فقط به حوزه زیرساختی ختم نمیشود و در زمینه مهارتافزایی و ظرفیتسازی نیز ادامه یافته است. نقطه اوج این ماجرا به لحاظ ورزشی، قهرمانی تیم فوتبال این کشور در رقابتهای جام ملتهای آسیا بود. حال در فاصله کمتر از دوسال مانده به شروع رقابتهای جام جهانی، در شرایطی که طی یک سال گذشته، تمامی دنیا با همهگیری کووید 19 دستو پنجه نرم میکرده است، باید دید قطر چه تمهیداتی برای اثبات تواناییهای خود در میزبانی اندیشیده است. این میزبانی و پیامدهای مثبت پیرامون آن، میتواند جایگاه قطر را به عنوان یک قطب منطقهای و جهانی تثبیت کند که همگان به شایستگی از آن یاد کنند. در نهایت باید گفت که داستان قطر از زمان استقلال تا دو دهه قبل که یک جهش توسعهای بزرگ را شروع کرد، نسخهای است آموزنده برای سایر کشورهایی که سودای تاثیرگذاری در سر میپرورانند. این کشور ثابت کرده است که بهرغم مساحت کم، رقیبی قابل اعتنا و احترام در حوزههای مختلف اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است.