نسل قرنطینه
پاندمی، چه تاثیری بر آینده اقتصادی نسل جوان دارد؟
جوانان، قربانیان اصلی پیامدهای اجتماعی و اقتصادی پاندمی هستند و این خطر وجود دارد که در تمام مدت زندگی کاری خود از آن صدمه ببینند؛ پدیدهای که منجر به ظهور «نسل قرنطینه» (Lockdown generation) خواهد شد. جدیدترین آمارها نشان میدهد که جوانان به طور نامتناسبی تحت تاثیر بحران کووید 19 قرار گرفتهاند و شوکهای متعددی را از جمله اختلال در آموزش و پرورش، از دست دادن شغل و درآمد و مشکلات بیشتر در یافتن کار تجربه میکنند.
این همه، تنها بخشی از یافتههای نومیدکننده سازمان بینالمللی کار است که در آخرین گزارش خود میکوشد وضعیت بازار کار را در روزگار پس از کرونا به تصویر بکشد. به نظر میرسد پاندمی در صدمهزدن به جوانان نیز استثنایی قائل نشده است؛ از کشورهای ثروتمند گرفته تا اقتصادهای کمدرآمد، همگی از پیامدهای این همهگیری متاثر شدهاند و جوانانشان در صف مقدم آسیبدیدگان اقتصادی کرونا قرار دارند.
آنگونه که ILO مینویسد، وقتی صحبت از بازار کار جوانان در میان است، آنان بدترین قربانیان پاندمی و اتفاقات پس از آن هستند. به گزارش این سازمان، از مجموع 178 میلیون کارگر جوان در سراسر جهان، بیش از چهار نفر از هر 10 نفر هنگام شروع بحران در بخشهایی مشغول به کار بودند که پس از کرونا بهشدت آسیب دیدند. تقریباً 77 درصد (328 میلیون) از این کارگران در مقایسه با 60 درصد بزرگسالان (بالاتر از 25 سال) در مشاغل غیررسمی مشغول به کار بودند. اشکال غیررسمی و غیراستاندارد کار، خود به معنای سطح پایینتری از حمایت اجتماعی است. سیستمهای حمایت اجتماعی در اغلب کشورها عمدتاً از کارگران بزرگسال و سالمندان حمایت میکند.
ترسناکتر آنکه در نتیجه این بحران، یک نفر از هر شش جوانی که پیش از پاندمی شاغل بوده، کلاً کار خود را از دست داده است. ساعات کار در بین جوانان شاغل تقریباً به یکچهارم کاهش پیدا کرده و از هر پنج جوان، دو نفر (42 درصد) کاهش در درآمد خود را گزارش کردهاند. به علاوه، جوانان در کشورهای با درآمد کمتر بیش از سایرین در معرض کاهش ساعات کاری و کاهش درآمد قرار دارند.1
نرخ بیکاری جوانان در اتحادیه اروپا به 4 /15 درصد رسیده؛ این افزایش بیکاری تقریباً چهار برابر بیش از تمام دیگر گروههای سنی است. بلومبرگ نیز مینویسد در استرالیا، کانادا و آمریکا نیز نرخ بیکاری جوانان نسل Z بهشدت افزایش پیدا کرده است. میتوانید تصور کنید وضعیت در کشورهای کمتر توسعهیافته چگونه است. در ایران نیز آخرین آمارها نشان میدهد نرخ بیکاری جوانان 15 تا 24ساله در تابستان 99 به 1 /23 درصد رسیده است. و گرچه این نرخ نسبت به بازه زمانی مشابه سال قبل کاهش یافته اما تحلیلگران معتقدند خروج نیروهایی که از یافتن کار ناامید شدهاند این کاهش را رقم زده و نمیتوان به آن امیدوار بود.
بیکاری جوانان اما، تنها رهاورد خسارتبار کووید 19 نیست. تحقیقات متعدد نشان داده است کارگران جوانی که در دوره رکود وارد بازار کار میشوند، از عواقب نامطلوب وسیعی صدمه میبینند که طی 10 تا 15 سال آینده، بر درآمد و شغل آنها تاثیر میگذارد و اثرات نامطلوب دیگری هم بر سلامت عمومی آنها دارد. ضمن آنکه دورههای طولانی بیکاری جراحات طولانیمدتی نیز در پی دارد؛ چیزی که ILO از آن با عنوان Scarring effects یا آثار جراحتزای بحران نام میبرد.
سلامت روانی جوانان ارزشی کمتر از شرایط مالی آنان ندارد. مطالعات سازمان بینالمللی کار روی سلامت روانی جوانان زیر 22 تا 24 سال هم حاکی از آن است که آنها دچار احساس تنهایی هستند و پایینترین سطح بهزیستی روانی را گزارش میکنند. به علاوه جوانانی که تحصیلات یا کارشان مختل یا به طور کلی متوقف شده است، تقریباً دو برابر بیشتر از افرادی که به کار خود ادامه میدهند یا تحصیلاتشان در مسیر درست قرار دارد تحت تاثیر اضطراب یا افسردگی قرار گرفتهاند. فراتر از این، پاندمی و بحران برخی از حقوق آنها را هم تحت تاثیر قرار داده و نیازهای اساسی آنان، مانند دسترسی به مسکن در معرض خطر قرار گرفته است.
این یافتهها به صراحت نشان میدهد که ارتباط نزدیکی بین رفاه ذهنی، موفقیت آموزشی و یکپارچگی بازار کار وجود دارد که به نوبه خود، تاثیر عمدهای بر رفاه عمومی جامعه (از جمله مشارکت مدنی و اعتماد) و همچنین بهرهوری و رشد و در نهایت کل اقتصاد دارد. این جراحتهای ماندگار با آینده نسل جوان چه خواهد کرد؟
تکرار تراژدی
بازار کار جوانان نسبت به چرخههای اقتصادی بسیار حساس است زیرا درآمد جوانان کمتر به عوامل ناملموسی مانند تصدی شغل یا پروفایل درآمدی آنها وابسته است. بنابراین وقتی بحرانی درمیگیرد، پیش از همه جوانان را درگیر میکند. همین امر سبب شده اقتصاددانان ضمن مقایسه بحران بزرگ مالی با شرایط پاندمی، بکوشند تا به این پرسش پاسخ دهند که آیا نسل جوان در شرف تکرار مشکلات مالی هزاره است؟ پاسخ گزارش جدید بانک آمریکا به این سوال مثبت است. در این گزارش آمده است مانند بحران مالی سالهای 2008 تا 2009 کووید 19، حرفه و درآمد بالقوه نسل جوان را به چالش میکشد و مانع بزرگی بر سر راه آن ایجاد میکند. یک دهه بعد، هزینه اقتصادی این رکود احتمالاً بیشترین ضربه را به جوانترین و کمتجربهترین نسل وارد خواهد کرد.
پس از بحران مالی سال 2008 سالها طول کشید تا در کشورهای درگیر بحران، شرایط اشتغال جوانان بهبود پیدا کند. در برخی کشورها نظیر اسپانیا درآمد جوانان هرگز به میزان پس از رکود بازنگشت. پس از اسپانیا، فرانسه بزرگترین ضرر مالی جوانان را تجربه کرده است. بازگشت به درآمد متوسط پیش از بحران در آلمان و سوئیس تا سال 2011 طول کشید و فرانسه تا سال 2012 و ایتالیا تا 2016 همچنان درگیر کاهش درآمد نسل جوان بودند.
مطالعه جدیدی که روی شش کشور اروپایی آلمان، فرانسه، ایتالیا، اتریش، اسپانیا و سوئیس انجام شده نشان میدهد بهبود و رهایی از پیامدهای اقتصادی کووید 19 ممکن است بیشتر از بحران اقتصادی به طول بینجامد و بازگشت سطح درآمد اکثر کشورها به سطح قبل از پاندمی تا سال 2024 ادامه داشته باشد.
یافته دیگر این مطالعه آن است که اگرچه افراد جوان به اندازه سالمندان در برابر ویروس کرونا آسیبپذیر نیستند، اما بیشتر در معرض عواقب اقتصادی ناشی از فاصلهگذاری اجتماعی به ویژه در حوزه آموزش هستند. با ایجاد اختلال در تحصیل، این پاندمی مانع از انباشت سرمایه انسانی میشود، مجازات بیشتر کارگران جوان را در پی خواهد داشت و سبب تعمیق نابرابریهای نسلی موجود خواهد شد. پس از همهگیری، به احتمال زیاد ما با یک بازار کار ناکارآمد روبهرو خواهیم شد که در آن ناهماهنگی کمی و کیفی بین عرضه و تقاضای مشاغل وجود دارد و در نتیجه «قیمت» یا دستمزد کاهش خواهد یافت.
به گفته محققان، این هشداری برای سیاستگذاران است تا برنامههای پشتیبانی متمرکزی برای جوانان در نظر بگیرند و از طریق آموزش و بازآموزی مهارتها برای جلوگیری از «جراحت شغلی» (job scarring) از کارگران جوان حمایت کنند. آنها معتقدند بر اثر جراحت شغلی، جوانان به سوی بیکاری بلندمدت رانده میشوند که به نوبه خود، پیامدهای نامطلوبی برای احیای اقتصاد خواهد داشت. ورود مجدد کارگران به بازار کار ممکن است طول بکشد اما اگر این انتقال طولانی شود، مهارتهای آنها تحلیل خواهد رفت یا کاملاً از بازار کار بیرون خواهند ماند. بنابراین گذر از این بحران، نیازمند ادامه و گسترش برنامههای اجتماعی متمرکز بر جوانان است، به ویژه که بازار کار به طور کلی، نقشی اساسی در بهبود اقتصادی کشورها دارد.
اقتصاد نسل Z
در حالی که ادبیات پژوهشی ما از نسل جوان سخن میگوید، در غرب مطالعات روی نسل Z متمرکز است. نسلی که بنا به تعریف موسسه پیو پس از سال 1996 به دنیا آمدهاند و اکنون حداکثر 24 سال سن دارند. آینده نسل Z تا همین چند ماه پیش روشن به نظر میرسید. اقتصاد در سطح جهانی قوی بود و بیکاری به پایینترین سطح خود رسیده بود. اکنون اما با برهم خوردن نظم بازار کار جهانی، نسل جوان برای نخستینبار، پدیدهای بیسابقه با ابعادی تاریخی را تجربه میکند. به نظر میرسد پاندمی به لحظه تعیینکننده برای این نسل تبدیل شده است چراکه جوانان بیشترین ضربه اقتصادی را از آن خواهند خورد. در نظرسنجی موسسه پیو که در ماه مارس انجام شد، نیمی از مسنترین افراد این نسل (18 تا 23 سال) پاسخ دادند که خود یا یکی از بستگانشان در خانواده، کارشان را از دست داده یا کاهش حقوق را تجربه کردهاند.
کمتر از یک سال قبل، بهرغم بالابودن نرخ بیکاری در برخی کشورها، هنوز امیدی به یافتن شغل بود. حالا اما اگر جوانی باشید که تازه از دانشگاه فارغالتحصیل شده با بازار کاری روبهرو هستید که نرخ اشتغال در آن بهشدت افت کرده است. دنیای جوانان یکشبه تغییر کرده و این هنجار جدیدی است که با آن روبهرو هستیم. کارشناسان نسل Z معتقدند این نسل اقتصاد خاص خود را دارد که با ویژگیهای زیر شناخته میشود:
نسل صرفهجو. حتی پیش از پاندمی هم نسل Z را نسلی عملگرا و صرفهجو میدانستند. این نسل مستعد پسانداز و مقایسه خرید است و قبل از پاندمی هم به دنبال فروشهای فوقالعاده و تخفیفهای دورقمی بود. مطالعاتی که در دو سال اخیر صورتگرفته نشان میدهد قریب به اتفاق جوانان نسل Z برنامه دارند که خانه بخرند، فکر میکنند که پسانداز برای بازنشستگی باید در اولویت باشد و بسیاری هم نگران انباشت بدهیها یا عدم توانایی پرداخت دیون خود هستند.
تحلیلگران میگویند زمانی که رکود 2008 رخ داد قدیمیترین این بچهها، 12 سال سن داشتند. آنها به قدر کافی بزرگ بودند که مشکلات پدر و مادرشان را ببینند اما آنقدر هم بزرگ نبودند که نظر و باورهایشان را در مورد پول بر خانواده تحمیل کنند. حالا آنها به نسبت والدینشان صرفهجوتر شدهاند و حواسشان بیشتر به پولشان است. بسیاری از آنها حتی یاد گرفتهاند که حسابهای پساندازی برای شرایط اضطراری داشته باشند.
نسل ریسکگریز. برای افراد مسنتر این نسل، آینده احتمالاً با آنچه پیشبینی میکردند متفاوت خواهد بود. پاندمی به اعتقاد تحلیلگران، بر تمامی تصمیمگیریهای آنها از محل زندگی گرفته تا خرید خودرو یا شرکتی که در آن کار میکنند تاثیر خواهد گذاشت. آنها احتمالاً تمایل بیشتری دارند که در خانههای ارزانقیمت یا با والدین خود زندگی کنند یا هماتاقی داشته باشند. ما شاهد نسلی هستیم که ریسکگریز است؛ از حوزه امن خود کمتر خارج میشود و کمتر احتمال دارد دست به اقدامات پرخطر به ویژه در مسائل مالی بزند.
نسلی بدون شغل رویایی. شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد اولین شغلی که جوانان پس از فارغالتحصیلی به دست میآورند تاثیر مهمی بر مسیر حرفهای آینده آنها دارد. شواهد تجربی هم حاکی از آن است که در دوران رکود، به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی، جوانان در تلاشهای اولیه خود برای یافتن کار شکست میخورند یا در شغلی نامتناسب با سوابق تحصیلی خود قرار میگیرند. از سوی دیگر جوانان از اثر ماندگار و ویرانگر بیکاری طولانیمدت رکود اقتصادی، بهشدت تاثیر میپذیرند؛ تاثیراتی که به آن «جراحت شغلی» میگویند.
کرونا حالا، همه این مشکلات را چندبرابر کرده است. اعضای نسل Z خواه فارغالتحصیل دانشگاه باشند یا در سالهای نخست کار خود، احتمالاً ناچارند در مسیر آینده خود بازنگری کنند. بسیاری از فارغالتحصیلان اخیر، با لغو موقعیتهای شغلی یا تعویق آن روبهرو شدهاند. کارگران جوان نیز احتمالاً کار خود را از دست دادهاند. یک گزارش جدید از موسسه Gusto - ارائهدهنده خدمات پرداخت آنلاین برای مشاغل کوچک در آمریکا- نشان میدهد که کارگران زیر 25 سال نسبت به افراد بالای 35 سال، 93 درصد بیشتر اخراج از کار را در دوران پاندمی تجربه کردهاند. در انگلستان نیز یکسوم از کارکنان 18 تا 24ساله شغل خود را از دست دادهاند. برای کسانی که در مشاغل غیررسمی یا قراردادهای ساعتی یا موقت مشغول به کارند، شرایط بسیار بدتر است. این همه بدان معناست که نسل جوان با فرصتهایی روبهروست که احتمالاً با انتظاراتش همخوانی ندارد.
نسلی بدون تجربه دانشگاه. کلاسهای آنلاین دانشگاهها و مراکز آموزشی ادامه دارد. گرچه تحلیلگران میگویند بحران کرونا سبب میشود استادان و دانشجویان مهارتهای تکنولوژیک بیشتری در حوزه آموزش و تدریس پیدا کنند اما در حال حاضر آنچه نسل Z بدان نیازمند است «تجربه دانشگاه» است یعنی حضور در کلاس، زندگی در خوابگاهها و تعامل با همسالان. شرایط البته برای کسانی که هنوز در دوران دبیرستان یا راهنمایی هستند کمی بهتر است زیرا قبل از ورود به بازار کار، برای بهبود اقتصاد و گذر از بحران، زمان بیشتری خواهند داشت.
از سوی دیگر شواهد نشان میدهد که بین پیشرفت تحصیلی و میزان اشتغال رابطه زیادی وجود دارد، یعنی سطح تحصیلات بالاتر با نرخ اشتغال بالاتر ارتباط دارد. این در بلندمدت برای اقتصاد نیز عواقبی دارد. در فاز نخست پاندمی، دانشآموزان زیر 18 سال یکسوم سال تحصیلی خود را از دست دادند. این از منظر اقتصاد یعنی به طور بالقوه سه درصد درآمد آنان در طول زندگی و 5 /1 درصد از تولید ناخالص داخلی یک کشور در باقیمانده قرن از دست رفته است!
انتظار طولانی برای کسب ثروت. مطالعات استنفورد نشان میدهد فارغالتحصیلانِ دوره رکود اقتصادی معمولاً شاهد ایستایی در دستمزدها هستند و این ممکن است تا 15 سال هم طول بکشد. همین پدیده گریبانگیر نسل هزارهای شده بود که در دوران رکود بزرگ وارد بازار کار شدند و سطح ثروت آنها 34 درصد پایینتر از آن چیزی بود که در شرایط بدون رکود انتظار میرفت. چنین پیامدی، برای نسلی که دارد وارد بازار کار میشود بدین معناست که دیگر نمیتواند رفاه و کیفیت بهتر زندگی در مقایسه با نسلهای قدیمی را انتظار داشته باشد.
البته مهارت نسل Z در تکنولوژی و آموزش مبتنی بر فناوری هنگام ورود به بازار کار، احتمالاً یک دارایی ارزشمند به شمار میرود. برخی نیز معتقدند ناچار شدن این نسل به تنظیم و تطبیق مسائل مالی میتواند در بلندمدت برای آنها مزایایی داشته باشد. با گذشت زمان این جوانان احتمالاً ناچار میشوند از کارکردن با یک کارفرما به کارفرمای دیگر کوچ کنند، این به آنها کمک میکند تا دستکم از نردبان کیفیت بالا بروند.
حمایت از نسل بیآینده
آنگونه که سازمان بینالمللی کار مینویسد حتی در بهترین دورهها، جوانان (15 تا 24 سال) بیشتر از بزرگسالان (25 سال به بالا) بیکار یا درگیر مشاغلِ با کیفیت پایین هستند. نرخ جهانی بیکاری جوانان در سال 2019 (6 /13 درصد) بسیار بالاتر از نرخ بیکاری پیش از بحران مالی جهانی (3 /12 درصد) بوده است. بیش از سهچهارم جوانان جهان در سال 2019 در مشاغل غیررسمی (به ویژه در آفریقا و جنوب آسیا) مشغول به کار بودند، که این امر آنها را در برابر بحرانها و شوکهای اقتصادی آسیبپذیر میکند.
علاوه بر چالشهای بلندمدت، بحران کووید 19 از سه طریق بر جوانان در سراسر جهان تاثیر میگذارد: 1- اختلال در آموزش و پرورش، که میتواند فرصتهای بالقوه اشتغال و درآمد را در آینده کاهش دهد؛
2- موج فعلی از دست دادن شغل و سقوط کسبوکارها و استارتآپها سبب کاهش درآمد و اشتغال شده، ضمن آنکه حقوق کار را نیز به خطر انداخته است و 3- ظهور موانع بیشتر برای یافتن کار، ورود مجدد به بازار کار و تلاش برای انتقال به مشاغل بهتر. حذف جوانان از بازار کار، با توجه به تاثیرات بلندمدت آن، یکی از بزرگترین خطراتی است که در شرایط کنونی جامعه را تهدید میکند. در طولانیمدت، ترکیب بحران آموزش و بازار کار، نهتنها کیفیت و کمیت مشاغل را مختل خواهد کرد بلکه به نابرابریهای موجود در داخل و بین کشورها دامن میزند.
سازمان بینالمللی کار در گزارش خود، برای جلوگیری از آسیب طولانیمدت جوانان از نظر آموزش و چشمانداز بازار کار، خواستار پاسخهای فوری و گسترده کشورها در سیاستگذاری شده است. دولتها موظفاند با ترکیب چهار محور اصلی چارچوب سیاست ILO برای پاسخگویی به بحران کووید 19 (تحریک اقتصاد و اشتغال؛ حمایت از کسبوکارها، مشاغل و درآمدها؛ حمایت از کارگران در محل کار و تکیه بر گفتوگوی اجتماعی برای یافتن راهحلها)، سیاستهای جامعی برای گذار از چالشهای فوق تدوین کنند.
مداخلات دولت با تمرکز بر جوانان، باید در چارچوب سیاستهای جامع، فراگیر و آیندهنگر اشتغال صورت بگیرد. اجرای قوانین موثر در زمینه استخدام / مهارتآموزی، همراه با بستههای تشویقی و حمایتی از جمله این سیاستها هستند. ILO معتقد است بهبود شرایط اشتغال جوانان با آزمایش و ردیابی بیشترِ موارد ابتلا به کووید 19، همراه با پایش دقیق تاثیرات بحران بر بنگاهها و کارگرانِ بخشهای خاص، از جمله در اقتصاد غیررسمی، تسهیل میشود. و در نهایت با توجه به پتانسیل تغییر در ساختار اقتصاد پساکرونا، حمایت دولت باید به بخشهایی هدایت شود که قادر به اشتغالزایی مناسب با بهرهوری بالا هستند.
پینوشت:
1- ILO Monitor: COVID-19 and the world of work. Fourth edition. Updated estimates and analysis.27 May 2020