شرایط برای کاهش نرخ سود مهیاست
احمد مجتهد وضعیت نرخ سود در بانکها را بررسی میکند
احمد مجتهد معتقد است که در شرایط کنونی، نرخ سود در بازار بینبانکی به کمتر از 20 درصد رسیده است و این موضوع نشان میدهد که بانکها فشاری برای تامین منابع با هر نرخی ندارند. از سوی دیگر، آغاز عملیات بازار باز میتواند به کاهش فشار برای تامین مالی بانکها کمک کند.
احمد مجتهد معتقد است که در شرایط کنونی، نرخ سود در بازار بینبانکی به کمتر از 20 درصد رسیده است و این موضوع نشان میدهد که بانکها فشاری برای تامین منابع با هر نرخی ندارند. از سوی دیگر، آغاز عملیات بازار باز میتواند به کاهش فشار برای تامین مالی بانکها کمک کند. به گفته او، در ماههای گذشته برخی از بانکها اوراق را وارد ترازنامه خود کردهاند و این موضوع میتواند نکته مثبتی برای آغاز عملیات بازار باز باشد. این کارشناس بانکی معتقد است که اگر قوانین نظارتی از سوی بانک مرکزی به خوبی اجرا شود و ابزار لازم نیز برای بانک مرکزی وجود داشته باشد، بانکهای خوب تمایلی به افزایش نرخ سود بانکی نخواهند داشت.
♦♦♦
برخی از گزارشها نشان میدهد که در بانکها عملیات پانزی انجام میشود و نرخ سود بالای مشتریان بانکی نیز به همین شیوه تامین میشود، آیا در شرایط کنونی شواهدی وجود دارد که این موضوع را تایید کند؟
در حال حاضر عمده بانکهایی که در فضای بازار پول فعالیت میکنند، شرایط نسبتاً متعادلی از نظر ترازنامهای نسبت به گذشته دارند. شاید این موضوع در گذشته وجود داشت و بانکها و موسسات اعتباری زیادی از این طریق نرخ سود بالایی به مشتریان پیشنهاد میدادند، اما با توجه به ساماندهی موسسات غیرمجاز و همچنین ادغام برخی از بانکها شرایط نسبت به گذشته بهتر شده است. در حال حاضر اکثر بانکها شرایط و ضوابط بانک مرکزی را رعایت میکنند، البته این موضوع به این معنی نیست که تمام بانکها قواعد بانک مرکزی را اجرایی میکنند و استثنائاتی نیز وجود دارد. بانک مرکزی در سالهای گذشته با برخی از بانکها متخلف برخورد کرده است، همچنین ابزارهایی نظیر عملیات بازار باز نیز باعث میشود که بانکها شرایط مناسبتری برای تامین مالی و نیازهای نقدی خود داشته باشند. از اینرو مشاهده میشود که نرخ بازار بینبانکی نیز در سال جاری نسبت به سالهای قبل وضعیت بهتری داشته باشد. به دلیلهای مختلف هنوز بانکها از نظر ترازنامهای دچار مشکل هستند، اما آنطور که معلوم است اکثر بانکها از کاهش نرخ سود بانکی استقبال میکنند، زیرا هزینههای خود را کاهش میدهند.
یعنی شما تایید میکنید که روند نرخ سود بانک کاهشی است؟
البته آمار دقیقی از سوی بانک مرکزی منتشر نمیشود و اگر منتشر شود، با تاخیر است. اما بر اساس گزارشها نرخ سود در بازار بینبانکی کاهش یافته و عرضه نقدینگی نیز در این بازار زیاد است. به بیان دیگر بیشتر از اینکه تقاضا در این بازار وجود داشته باشد، عرضه وجود دارد و بانک مرکزی نیز بر این بازار نظارت میکند. بنابراین فشاری از جهت بانکها مبنی بر افزایش نرخ سود بانکی وجود ندارد. در گذشته نیز بانکهایی که وضعیت مناسبی داشتند عامل بالا رفتن نرخ سود بانکی نبودند و تقریباً برخی از موسسات اعتباری بودند که شرایط را برای بالا بردن نرخ فراهم میکردند.
به نظر میرسد در حال حاضر نظارت بر فعالیت بانکها بیشتر شده است و امیدوارم که با اجرایی شدن عملیات بازار باز، عنان نرخ سود در اختیار سیاستگذار پولی قرار گیرد. در این شرایط اگر بانک یا موسسهای بخواهد خارج از محدوده مجاز بانک مرکزی حرکت کند، متحمل ریسک میشود. از سوی دیگر، بانکها نیز برای استقراض از بانک مرکزی نیاز به اوراق دولتی دارند، در نتیجه یک ضابطهای برای استقراض به وجود میآید. در این شرایط اگر بانکی بخواهد بازی پانزی انجام دهد و نرخ سود غیرمعقول ارائه کند، در شرایط نظارتی بانک مرکزی قرار میگیرد. این رویهای است که در تمام بانکهای مرکزی دنیا وجود دارد. هیچ بانک خوبی در دنیا نمیخواهد از قواعد بانک مرکزی سرپیچی کند و در مقابل انتظار دارد، بقیه نهادهای پولی نیز این قواعد را رعایت کنند. در جریان رقابت ناسالم بر نرخ سود بانکی، ضررکننده اصلی بانکهای خوب بودند. زیرا از یکسو با خروج منابع روبهرو میشدند و از سوی دیگر، نیاز داشتند که هزینه بالایی برای جذب منابع بپردازند. بنابراین در یک بازی سالم و شرایط رقابتی مناسب، هیچ بانکی به طرف نرخهای سود بالا نمیرود. البته باید به این نکته اشاره کنم که در حال حاضر نرخ سود اسمی زیر نرخ تورم است و نمیتوان گفت که بانکها سود بالایی اعطا میکنند. در حقیقت باید شرایط بر اساس نرخ واقعی سنجیده شود.
مطمئن باشید با کاهش نرخ تورم و ثبات بازارهای دارایی مانند ارز، فشار برای اعطای نرخ سود بالا از میان برداشته میشود. شرایط اقتصاد کلان را نمیتوان تنها با نگاه کردن به یک زاویه آن تحلیل کرد. شرایط ثبات در بانکها متاثر از شرایط کل اقتصاد کشور است. همانطور که وضعیت بانکها نیز بر اقتصاد کشور اثرگذار است.
آخرین آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد که از رشد سپردههای بلندمدت بانکها کاسته شده است، در حالی که بازارهای بورس و ارز بازدهی بالا دارند، آیا بانکها نگران خروج منابع خود نیستند؟
البته خروج منابع از بانکها معنی ندارد و این منابع دوباره در بانکها قرار میگیرد. اما ترکیب سپردهها تغییر میکند و این موضوع درستی است. عمده سررسید سپردههای بلندمدت نیز در پایان سال صورت میگیرد و احتمال دارد این روند تا پایان سال ادامه داشته باشد. بنابراین به همین دلیل است که ثبات بازارهای دارایی به ثبات منابع در بانکها نیز کمک میکند.
هنگامی که منابع مدتدار بانکها کاهش پیدا کند، در حقیقت قدرت تسهیلاتدهی بانکها افت میکند و این موضوع به ضرر بانکهاست. آمارهای منتشر شده اخیر نیز نشان میدهد نسبت تسهیلات به سپردهها کاهش یافته است. در حقیقت در شرایط کنونی نیز بسیاری از بانکها تمایل به تسهیلاتدهی ندارند. البته در نیمه نخست سال جاری، شرایط منابع وضعیت بهتری را پیدا کرده بود، اما در نیمه دوم شرایط کمی تغییر کرده است.
اگر بازدهی بازارهای دارایی زیاد شود و بانکها بخواهند از خروج منابع بلندمدت خود جلوگیری کنند، به جز اینکه نرخ سود خود را افزایش دهند چه راهکار دیگری دارند؟
وظیفه بانکها این نیست که بخواهند وارد بازیای شوند که به هر نحو منابع را جذب یا حفظ کند. اصولاً بانکها هدف مشخصی دارند و سرمایهگذاران کمریسک منابع خود را در این نهادها قرار میدهند، در مقابل بانکها یا یک مقدار سودی اعطا میکنند، یا خدمات مالی نظیر کارتهای اعتباری، تسهیلات و نقل و انتقال انجام میدهند. از این حیث نباید بانکها را رقیب بورس یا ارز دانست. این تعبیر درستی نیست که بخواهیم بانکها را در مقابل سایر بازارها قرار دهیم. در دنیا نیز افرادی که پرریسک بوده و به دنبال بازدهی بیشتری هستند، هیچوقت سرمایه خود را در یک بانک قرار نمیدهند، بلکه وارد بازار سهام میشوند و با توجه به ابزارهای متنوع مالی، کسب سود میکنند. اما در کشور ما، این فرهنگ ایجاد شده که بانکها باید علاوه بر کمریسک بودن بیشترین نرخ سود را نیز اعطا کنند. در تمام دنیا منابع و مصارف بانکها در یک محدوده مشخص قرار میگیرند و به شکل قابل توجهی به دنبال مدیریت ریسک هستند. نگاه کنید که پس از بحران مالی 2008 تا چه میزان مقررات نظارتی بانکها سختگیرانهتر شده است.
بنابراین بانکها به دلیل داشتن قدرت خلق اعتبار، باید در چارچوب بانک مرکزی حرکت کنند و نمیتوانند وارد رقابت با بازار سهام یا دیگر بازارها شوند. این موضوع باعث میشود که شرایط اقتصاد به هم بریزد. نکته دیگر این است که اگر بانکی خدمات متنوع داشته باشد و بتواند تامین مالی با نرخ مناسب را انجام دهد، بهطور مشخص مشتری ثابت خود را خواهد داشت. در واقع رقابتی که میان بانکها ایجاد میشود، در نرخ سود نیست، بلکه در ارائه خدمات باکیفیت به مشتریان است. حتی باید شرایطی فراهم شود که بانکها در اعطای تسهیلات رقابت داشته باشند، نه اینکه نتوانند به تقاضای موجود در بازار نیز پاسخ دهند. اینها همه پیشنیازهایی دارد و باید مشتریان خوب و بد نیز تفکیک شوند. ترازنامه بانکها از داراییهای نامطلوب تصفیه شود و همچنین نظارت بانک مرکزی بر فعالیت بانکها نیز بیشتر شود.
شما به این موضوع اشاره کردید که میزان تسهیلاتدهی بانکها کاهش یافته است، چرا بانکها تمایل کمتری به تسهیلاتدهی دارند؟
البته این موضوع باید با توجه به آمارهای بانک مرکزی نیز ارزیابی شود. اگر این روند کاهشی اتفاق افتاده میتواند به چند دلیل باشد. نخست اینکه برخی بنگاهها در شرایط کنونی از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند و نمیتوانند تسهیلات خود را بازگردانند. در نتیجه اگر بانکها به برخی بنگاهها تسهیلات دهند، به معوقات بانکی تبدیل خواهد شد.
در نتیجه این موضوع به ضرر کل اقتصاد کشور است. بحث دیگری که وجود دارد به نظر میرسد بانکها بخشی از داراییهای خود را به اوراق تبدیل کردهاند تا بتوانند در عملیات بازار باز شرکت کنند. البته در این خصوص نیز آمار مشخصی وجود ندارد. اما احتمال آن وجود دارد. در مجموع در شرایط کنونی که آمارها با تاخیر منتشر میشود یا حتی برخی آمار کلی بایگانی شده است نمیتوان اظهار نظر دقیقی کرد.
در شرایط کنونی بانکها انگیزه ندارند که برخی از داراییهای خود را تبدیل به ارز کنند یا حتی در بازار مسکن سرمایهگذاری کنند؟
اگر هم این انگیزه وجود داشته باشد با مخالفت بانک مرکزی روبهرو میشود، زیرا مقررات بانک مرکزی سرمایهگذاری در این بخشها را برای بانکها محدود کرده است. از سوی دیگر، ریسک سرمایهگذاری در این بازارها نیز زیاد است. بنابراین به نظر میرسد در حال حاضر بهترین گزینه فعالیت در بازار بینبانکی است و همچنین بتوانند عدم تعادلهای ترازنامهای خود را با توجه به عملیات بازار باز بانک مرکزی پوشش دهند. هدف بانک مرکزی نیز این است که داراییهای پرریسک را از ترازنامه بانکها خارج کند که تصمیم درستی است. بانکها باید در شرایط کنونی داراییهای ملکی خود را واگذار کنند که بتوانند آن را با اوراق یا سایر داراییهای نقدشونده تغییر دهند.
بنابراین با راهاندازی عملیات بازار باز بانک مرکزی، میتوان پیشبینی کرد که نرخ سود در بازار کاهشی باشد؟
بله همینطور است، شرایط کنونی نیز نشان میدهد که بانکها فشاری برای تامین نقدینگی ندارند و حاضر نیستند با هر نرخی در بازار بینبانکی، منابع را تامین کنند. اگر شرایط برای تامین منابع با نرخ پایینتر به وجود بیاید و بانک مرکزی بخواهد عملیات بازار باز خود را انجام دهد، بانکها نیز از این موضوع استقبال میکنند. در این شرایط، بانکی نمیتواند سدی برای کاهش نرخ ایجاد کند و به مرور شاهد کاهش نرخ خواهیم بود. البته این موضوع را بگویم که از عملیات بازار باز نباید انتظار معجزه داشت. اگر ناترازی در بودجه حل نشود، اگر اصلاحات بانکی اعمال نشود و اگر استقلال بانک مرکزی به شکل کامل وجود نداشته باشد، بازهم مشکلات قبلی وجود خواهد داشت. عملیات بازار باز مانند روغنکاری در سیستم بانکی است، اما اگر موتور شما مشکل داشته باشد، نمیتوانید با روغنکاری مشکل را حل کنید. بنابراین نباید انتظار دور و دراز ایجاد کرد. اگر نظارت بر بانکها در چارچوب قوانین صورت بگیرد، صورتهای مالی بانکها شفاف شود، شاخص سلامت بانکها در شرایط مناسب از لحاظ استانداردها قرار گیرد، میتوان انتظار داشت که عملیات بازار باز منجر به کاهش نرخ شود.
آیا در حال حاضر بانکها رویه یکسانی در بازار بینبانکی در پیش گرفتهاند؟ به این معنی که آیا بانکی وجود دارد که نرخهای دور از انتظار پیشنهاد دهد؟
نسبت به گذشته این موارد بسیار کاهش یافته است و معاملات در سطح کمتر از 20 درصد صورت میگیرد. بنابراین وقتی این معاملات زیر 20 درصد است، بانکها نیز انگیزه ندارند که سپرده بالاتر از 20 درصد جذب کنند. به مرور باید شرایطی مهیا شود که تمام بانکها نرخها را بر اساس واقعیتهای اقتصادی جامعه ارائه دهند. اگر نرخ تورم روند کاهشی داشته باشد، ارز نیز باثبات شود، شرایط برای کاهش نرخها بیشتر مهیاست.
در حال حاضر تمامی معاملات در بازار بینبانکی ثبت میشود و بانک مرکزی میتواند با توجه به این عملیات نیز سیاستهای نظارتی خود را تعریف کند. درواقع بانک مرکزی به خوبی میداند که در شرایط کنونی کدام بانک وضعیت مناسبی دارد و کدام بانکها در جریان کاهش نرخ سود اختلال ایجاد میکنند. البته برخی از مشکلات کنونی بانکها نیز به دلیل سیاستهای تکلیفی است که دولت به وجود آورده است. از سوی دیگر، دولت به برخی از بانکها نیز بدهی قابل توجهی دارد که این موضوع نیز میتواند شرایط بانکها را سخت کند. اگر دولت بتواند بخشی از بدهی خود را با توجه به این اوراق پوشش دهد، شرایط بانکها نیز بهتر از گذشته خواهد شد.
با توجه به نزدیک شدن به آخر سال، امکان نوسانات قیمتی در بازارها وجود دارد، از سوی دیگر برخی شرکتها نیز به دنبال حساب و کتاب ترازنامهای خود هستند، این موضوع میتواند شرایط بانکها را با تهدید روبهرو کند؟
نمیتوان گفت که یک تهدید است، زیرا بسیاری از بنگاهها در انتهای سال بدهی خود را پرداخت میکنند و نگرانی از این بابت وجود ندارد. در نتیجه این موضوع میتواند به نفع بانکها باشد. از سوی دیگر، نوسانات دیگر بازارها نیز تا حدودی میتواند شرایط را در بانکها تحت تاثیر قرار دهد، اما بانکهایی که وضعیت مناسبی از لحاظ تعادل دارایی و بدهی دارند، با شوک قابل توجهی روبهرو نخواهند شد. در حال حاضر، مهمترین موضوع این است که بانک مرکزی به عنوان سیاستگذار پولی و نظارتی، بتواند از اقتدار خود بهره ببرد.
نخست اینکه با بانکهای متخلف برخورد کند، دوم اینکه بتواند از ابزارهای خود به نحو احسن استفاده کند و ریسکهای غیرضروری را از بازار پول خارج کند. همچنین باید به سمت شفافیت بیشتر حرکت کند. اگر این شرایط به وجود آید، بانکها نیز از این اقتدار استقبال خواهند کرد و هیچ بانکی به سمت سرپیچی از قوانین بانکی نمیرود. در نتیجه شاهد این خواهیم بود که دیر یا زود نرخ سود بانکی نیز به یک سطح مشخص و منطبق با واقعیتهای اقتصادی کشور برسد.
تجربه سالهای گذشته نشان داده که بانک مرکزی به صورت بخشنامهای نمیتواند نرخ سود بانکی را کاهش دهد، از سوی دیگر نیاز است که شرایط اصلاح نظام بانکی نیز پیش برده شود، زیرا این موارد مکمل یکدیگر است. امیدوارم این موضوع در ماههای آینده و همچنین سال آینده در دستور کار قرار گیرد، تا هم نظام بانکی و هم اقتصاد کشور از شرایط آینده منتفع شوند.