بر مدار صعودی
آیا بازار رمزارزها سودآور خواهد بود؟
حباب داتکام در سال 2003 ترکید و بسیاری از شرکتهایی که تصور میشد آینده درخشانی دارند نابود شدند. اما آیا صنعت داتکام هم فروپاشید؟ پاسخ واضح است؛ خیر. امروز از 10 شرکت ارزشمند جهان، هشت شرکت در حوزه دات کام دستهبندی میشوند. شرکتهایی که برخی از آنها در زمان بحران داتکام تا مرز نابودی نیز پیش رفتهاند. داستان امروز تکنولوژی بلاکچین و رمزارزها به عنوان معروفترین کاربرد این تکنولوژی نیز چیزی شبیه بحران داتکام است.
حباب داتکام در سال 2003 ترکید و بسیاری از شرکتهایی که تصور میشد آینده درخشانی دارند نابود شدند. اما آیا صنعت داتکام هم فروپاشید؟ پاسخ واضح است؛ خیر. امروز از 10 شرکت ارزشمند جهان، هشت شرکت در حوزه دات کام دستهبندی میشوند. شرکتهایی که برخی از آنها در زمان بحران داتکام تا مرز نابودی نیز پیش رفتهاند. داستان امروز تکنولوژی بلاکچین و رمزارزها به عنوان معروفترین کاربرد این تکنولوژی نیز چیزی شبیه بحران داتکام است. امروز هم تب تکنولوژی بلاکچین آنقدر بالاست که در سراسر جهان شرکتها تلاش میکنند به نوعی فعالیت خود را به این تکنولوژی مرتبط کنند و عنوان بلاکچین را به نوعی در نام خود یا محصولات خود قرار دهند. دلیل این امر نیز مشخص است. سرمایهگذاران علاقه زیادی به سرمایهگذاری در این حوزه دارند. این موضوع باعث شده است بسیاری معتقد باشند بهرغم سقوط وحشتناک فعلی قیمت رمزارزها، بحران بلاکچین هنوز رخ نداده است.
آنچه مسلم است این است که، چه این بحران رخ دهد چه ندهد، تکنولوژی بلاکچین با کاربردهای وسیع و خیرهکنندهای که بسیار فراتر از حوزه رمزارزهای دیجیتالی است، زندگی همه ما را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی متحول خواهد کرد. در این میان آنچه باید به آن توجه کرد این است که فراز و فرود بازار رمزارزها را نباید معادل رونق و رکود تکنولوژی بلاکچین در نظر گرفت. در همین بازار رکودی بسیاری از شرکتهای بزرگ در حوزههای مختلف این تکنولوژی خصوصاً حوزه بلاکچینهای خصوصی و کنسرسیومی سرمایهگذاریهای عظیمی کردهاند و دستاوردهای قابل توجهی نیز به دست آوردهاند. به علاوه بازار رمزارزها نیز تنها به دلیل مسائل مرتبط با رگولاتوری و محدودیتهای دولتی در رکود به سر میبرد و از لحاظ پارامترهای بنیادین، این بازار هر روز چه به لحاظ پیشرفتهای تکنولوژیک و چه به لحاظ فراگیری و پذیرش اجتماعی وضعیت مناسبتری را تجربه میکند. حتی برخی کارشناسان با خوشبینی معتقدند قیمتهای پایین این ماهها، باعث توجه بیشتر سرمایهگذاران به پروژههایی شده است که ارزش واقعی ایجاد میکنند و بازار را از خطر اتلاف منابع در پروژههای فاقد ارزش مصون کرده است. بنابراین دیر یا زود با حل مشکلات رگولاتوری و برداشته شدن موانع استفاده از رمزارزها این بازار رکوردهای پیشین را پشت سر خواهد گذاشت. اینکه این زمان کی خواهد بود قابل پیشبینی نیست ولی اصل رخداد، حتمی است.
در این فضا وضعیت ایران نیز کمابیش شبیه اغلب کشورهاست. به جز چند کشور پیشرو نظیر ژاپن، استرالیا، کانادا، نروژ، اسپانیا و کره جنوبی، اغلب کشورها با احتیاط بسیار زیادی با حوزه رمزارزها و تکنولوژی بلاکچین برخورد کردهاند. در این میان برخی کشورهای منطقه نظیر امارات نیز وجود دارند که با طرحهای بلندپروازانه و جلب مشارکت شرکتهای معظم تکنولوژیک به دنبال تبدیل شدن به هاب بلاکچینی منطقه هستند. فارغ از درستی یا نادرستی سیاست حکومتها در مواجهه با تکنولوژی بلاکچین و پدیده رمزارزها، واقعیت این است که فرصت استفاده از ارزشافزوده اقتصادی نهفته در این تکنولوژی محدود است و به دلیل رقابت شدید جهانی و ویژگی بدونمرز بودن آن، این پنجره به سرعت بسته خواهد شد. بسته شدن به این معنی است که کشورهای دیگر با تسریع در ایجاد بسترهای قانونی و حقوقی مناسب، شرایط را برای ایجاد و توسعه پلتفورمها و محصولات بلاکچین فراهم میکنند و از آنجا که این تکنولوژی ذاتاً بدون مرز و غیرمتمرکز است، این محصولات بازارهای کشورهایی را که در این خصوص تعلل کردهاند خواهند گرفت و عملاً اقدامات سلبی بسیار محدودی در این خصوص توسط حکومتها قابل اعمال خواهد بود.
رگولاتوری؛ مهمترین چالش سال آینده
در ایران نیز همانند بسیاری از کشورها، گام اول بسترسازی برای توسعه این تکنولوژی و استفاده از مواهب آن، ایجاد بسترهای قانونی و حقوقی است. سند پیشنویس الزامات و ضوابط حوزه رمزارزهای بانک مرکزی در حال حاضر تنها سند مدونی است که اخیراً از طرف یک نهاد رگولاتوری منتشر شده است. متاسفانه بهرغم چند نکته مثبت موجود در این پیشنویس نظیر به رسمیت شناختن رمزارزها به عنوان دارایی، عملاً محدودیتهای بسیار شدیدی در این سند برای حوزه رمزارزها در نظر گرفته شده است. محدودیتهایی که قهراً امکان هرگونه توسعه و پیشرفت در این حوزه را محدود و بهرهمندی اقتصاد کشور از مواهب این تکنولوژی را عقیم خواهد کرد. برای مثال مهمترین مانعی که این سند پیشروی اکوسیستم بلاکچینی گذاشته است عدم امکان استفاده از رمزارزها (یا توکنها) به عنوان ابزار پرداخت است. به عبارت دیگر هیچ پلتفورم بلاکچینی امکان استفاده از مرزارز خود را به عنوان ابزار پرداخت حتی درون پلتفورم خود ندارد. متاسفانه در اینجا شناخت رگولاتور از این حوزه دچار یک ضعف اساسی است. در واقع رگولاتور توجه نکرده است که اساس یک پلتفورم بلاکچینی بر پایه رمزارزی است که پلتفورم بر اساس آن بنا نهاده شده است و عملاً ارزش این رمزارز در امکان استفاده از آن در پلتفورم است. بنابراین با این ممنوعیت هیچ سرمایهگذاری انگیزهای برای خرید توکنی که هیچ کاراییای نداشته و عملاً بیارزش است ندارد. به عبارت دیگر رمزارزها در پلتفورمهای بلاکچینی نقش خون در بدن را بازی میکنند و بدون آنها امکان توسعه هیچ پلتفورم بلاکچین عمومی و بعضاً خصوصیای وجود ندارد. از اینرو ممنوعیت استفاده از رمزارزها به عنوان ابزار پرداخت، معادل این است که رگولاتور به کل، ایجاد و توسعه هر پلتفورم بلاکچینی مبتنی بر رمزارز را ممنوع کرده باشد.
موضوع مهم بعدی که در سال آتی هم در ایران و هم در جهان مورد توجه فعالان این حوزه خواهد بود، بحث رگولاتوری حوزه عرضه اولیه سکه (ICO) است. عرضه اولیه سکه یا Initial Coin Offering در واقع نسل نوین روشهای تامین مالی نوآوری است. به عبارت دیگر پس از شیوههای سرمایهگذاری خطرپذیر (Venture Capital) و تامین مالی جمعی (Crowd Funding) این روش به عنوان یک روش تامین مالی جمعی غیرمتمرکز به سرعت به پرطرفدارترین روش تامین مالی طرحهای حوزه رمزارزها و تکنولوژی بلاکچین تبدیل شده است بهطوری که طبق برخی برآوردها تنها در سال 2018 پروژههای بلاکچینی بیش از 21 میلیارد دلار از این طریق منابع جذب کردهاند. امروز روشهای مختلفی ذیل این مفهوم توسعه داده شده است که از معروفترین آنها STO (Security Token offering) یا عرضه اولیه توکن بهادار است. تفاوت اصلی این مفهوم با ICO در رگوله بودن این توکنها و به رسمیت شناختن حقوق قانونی دارندگان این توکنها توسط نهادهای قانونی کشورها، مشابه سایر اوراق بهادار موجود در بازارهای سرمایه است.
تجربه جهانی نشان داده است بهترین نهاد برای رگوله کردن این حوزه نهاد متولی بازار سرمایه است. در ایران قاعدتاً متولی امر سازمان بورس و اوراق بهادار است. نکته مهم در رگولاتوری این حوزه این است که هرگونه نگاه و رویکرد متمرکز که با روح غیرمتمرکز تکنولوژی بلاکچین مغایر باشد عملاً محکوم به شکست است. برای مثال محدود کردن عرضه اولیه سکه مثلاً صرفاً در فرابورس اگرچه برای برخی طرحهای محدود با مخاطب داخلی خاص عملی است، در نگاه کلان، کشور را از فرصتهای تامین مالی بینالمللی این حوزه محروم خواهد کرد و نوعی خودتحریمی داخلی است. همچنین تعیین الزامات و چارچوب فعالیت اکسچنجهای متمرکز و غیرمتمرکز رمزارزی داخلی با توجه به تقاضای آینده بالای معاملاتی در کشور علاوه بر کاهش ریسک فعالیتهای فعالان این حوزه از خطراتی نظیر بلوکه شدن داراییهایشان در اکسچنجهای خارجی به دلیل مسائل تحریمی و همچنین جلوگیری از خروج ارز، پازل اجرای موفق عرضههای اولیه سکه را تکمیل خواهد کرد. باز هم ذکر این نکته ضروری است که نگاه متمرکز دولتی به این موضوع صرفاً به عنوان مانعی برای فعالان و کارآفرینان این حوزه عمل خواهد کرد و عملاً با توجه به ذات غیرمتمرکز این تکنولوژی و بدون مرز بودن توسعه آن، فرصت را در اختیار رقبای خارجی قدرتمند قرار خواهد داد. به هر حال به نظر میرسد از دست دادن هر یک روز در این حوزه، باعث از دست رفتن فرصتهای فراوانی برای کشور خواهد شد. نگارنده معتقد است شرایط ایجاب میکند سازمان بورس به موضوع رگولاتوری حوزه عرضه اولیه سکه و توکن و همچنین توکنایز کردن داراییهای مختلف به عنوان یک موضوع اولویتدار با فوریت بالا ورود و چارچوبهای قانونی مناسبی در این حوزه با الهام از تجربیات بینالمللی و اقتضائات داخلی طراحی کند.
تتر ریال؛ بازیگرکلیدی حوزه بلاکچین کشور
پس از موضوع رگولاتوری، شاید مهمترین موضوع در اکوسیستم بلاکچینی سال آینده کشور، موضوع رمزارز ملی یا همان تتر ریال باشد. بهرغم انتقادهای فلسفی و ایدئولوژیکی که به ایجاد این رمزارز وجود دارد، نگارنده معتقد است ایجاد این رمزارز نهتنها برای توسعه صنعت بلاکچین در کشور مفید که اساساً ضروری است و به زودی تمامی بانکهای مرکزی مستقیم یا با واسطه اقدام به خلق رمزارزهایی بر پایه واحد پولشان خواهند کرد. در واقع رمزارزهای بانکهای مرکزی مصادیق جدیدی از همان پولهای ملی کشورها هستند که نظیر سایر مصادیق، کارکردهای مفید خود را دارند. مهمترین کارکرد رمزارزهای بانکهای مرکزی امکان استفاده از آنها در قراردادهای هوشمند است. چیزی که با هیچ کدام از مظاهر فیاتمانیهای سنتی یا همان پولهای دولتی قابل انجام نیست. در این رابطه باز هم یکی از نقاط ضعف سند منتشرشده بانک مرکزی انحصار انتشار رمزارز ریال پایه برای بانک مرکزی است. در حالی که اتفاقاً ایجاد یک چارچوب قانونی و سازوکار نظارتی مناسب بر انتشار رمزارز ریال پایه توسط نهادها و موسسات دیگر، مشروط به سپردهگذاری ریالی معادل رمزارز منتشرشده توسط ناشر (برای جلوگیری از خلق پول)، میتواند از کانال افزایش تقاضای ریال حتی اقدامی در راستای تقویت پول ملی باشد.
نگارنده امیدوار است با توجه به ظرفیتهای کمنظیری که در کشور از حیث منابع انسانی و بازار قابل توجه داخلی و منطقهای وجود دارد، با اصلاح پیشنویس سند بانک مرکزی و تسریع انتشار سند مشابه توسط سازمان بورس در حوزه ICOها و اکسچنجها بستر برای بهرهمندی کشور از مزیتهای این تکنولوژی فراهم شود.
کارکردهای بلاکچین در تحریمها
موضوع بعدی مورد توجه برای کشور کارکردهای این تکنولوژی در کاهش اثرات تحریمی است. آنچه مسلم است رمزارزهای فعلی امکان حل مشکلات کلیدی کشور در حوزه تحریمها را ندارند و صرفاً از رمزارزهایی نظیر بیتکوین میتوان برای معاملات در سطح خرد استفاده کرد. با این حال تکنولوژی بلاکچین به معنای عام کلمه، این پتانسیل را دارد که بتوان با بهکارگیری آن راهحلهایی در افقهای زمانی کوتاهمدت تا بلندمدت طراحی و پیادهسازی کرد. برخی از این راهحلها حتی میتواند مورد استقبال سایر کشورها که به نوعی با محدودیتها و فشارهای یکجانبه آمریکا مواجه هستند نیز قرار گیرد. از جمله این پیشنهادها میتوان به پیشنهادهای پیامرسانهای بینبانکی بلاکچینی به عنوان جایگزینی برای سوئیفت و همچنین ایجاد و توسعه رمزارزهای بیندولی منطقهای و جهانی و رمزارزها دارایی پایه اشاره کرد.
روندهای بازار رمزارز ایران
بهطور کلی به دلیل غیرمتمرکز بودن و ناشناس بودن معاملات رمزارزها، برآورد دقیقی از میزان حجم معاملات روزانه و حجم دارایی رمزارزی ایرانیان داخل کشور وجود ندارد. با این حال برآوردهای تقریبی نشان میدهد بازار ایران در حال حاضر حداقل از لحاظ حجم معاملات، بازار خیلی پرحجمی نیست. منظور از حجم معاملات، حجم معاملاتی است که بر روی زنجیره اصلی بلاکچین یک رمزارز مثلاً بیتکوین صورت میگیرد و حجم ترید افراد درون اکسچنجها عملاً قابل برآورد نیست. به عنوان یک معیار اولیه آمار سایت لوکالبیتکوینز نشان میدهد طی سال گذشته میلادی حجم معاملات انجامشده افراد به کمک این سایت در سطح جهانی رقمی در حدود 10 هزار بیتکوین در هفته یعنی روزانه حدود 1500 بیتکوین بوده است. با توجه به اینکه میانگین واقعی بر اساس سایت بلاکچینداتکام یکمیلیون بیتکوین است، نرخ تبدیل عددی در حدود 650 است. اگر این نرخ را برای حجم معاملات ایران سایت لوکالبیتکوینز اعمال کنیم با توجه به اینکه بهطور میانگین حجم معاملات ایران در این سایت طی یکسال گذشته حدود 30 بیتکوین در هفته بوده است، حجم واقعی معاملات حدود 2700 بیتکوین در روز برآورد خواهد بود. یعنی رقمی کمتر از دو درصد میانگین حجم روزانه معاملات بورس اوراق بهادار تهران. بدیهی است این ارقام غیردقیق، برآوردی و دست بالاست. فارغ از مباحث فوق، افزایش آگاهی عمومی و پذیرش بیتکوین و سایر رمزارزهای مورد تایید بانک مرکزی به عنوان دارایی، در کنار کارکردهای هرچند اندک رمزارزها در پرداختهای بینالمللی به منظور دور زدن تحریمهای بانکی از افزایش حجم معاملات رمزارزها در سال آتی حکایت دارد.
روند بازارهای جهانی
بازار رمزارزها در سال جاری با چالشهای زیاد مواجه است. مهمترین چالش این بازار همچنان محدودیتهای قانونی و فشارهای دولتها بر این بازار است. از اصلیترین دلایل احتیاط دولتها در مواجهه با این بازار، نگرانیهای مرتبط با پولشویی، فرارهای مالیاتی، خروج سرمایه و تضعیف ارزهای محلی دولتی است. نگرانی در خصوص سه مورد اول با وضع قوانین و نظارتهای سختگیرانه تا حد زیادی قابل کنترل است، اما تضعیف ارزهای دولتی خصوصاً در کشورهایی با ضعفهای ساختاری و شکنندگی اقتصادی میتواند مسالهساز باشد. در این خصوص ونزوئلا مثال کلاسیکی است. برآوردها نشان میدهد از اوایل سال 2018 حجم معاملات بیتکوین در این کشور از ارقامی حدود چهار میلیون دلار در روز به 50 میلیون دلار در روز طی ماههای اخیر رسیده است. علت این افزایش، شکنندگی واحد پول این کشور است.
بهطور کلی پیشبینی میشود برای سال آتی سه ارز بیتکوین، ریپل و اتریوم همچنان در صدر باارزشترین رمزارزهای جهان قرار داشته باشند. همچنین پیشبینی میشود با توجه به افزایش مقبولیت عمومی، پذیرش دولتها و علاقهمندی بیشتر سرمایهگذاران به این حوزه حجم معاملات با افزایش مواجه شود. اگرچه بازار رمزارزها به دلیل عمق کم و حساسیت بسیار بالا به عوامل خارج از کنترل بازار نظیر تصمیمات دولتی، عملاً غیرقابل پیشبینی است، بسیاری روند کلی ارزش بازار رمزارزها را افزایشی ارزیابی میکنند. دلایل اصلی این موضوع نیز، بلوغ بیشتر قانونگذاری، پیشرفتهای فنی، توسعه پذیرش عمومی و افزایش محصولات تسهیلکننده کاربرد رمرزارزهاست. همچنین یکی از مهمترین عوامل کلیدی در بهبود وضعیت این حوزه، خصوصاً از بعد روانی، تصمیم و نظر نهایی کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) در خصوص پذیرش بیتکوین به عنوان یکی از داراییهای صندوقهای قابل معامله (ETFs) در بورس است. چندی پیش این کمیسیون اعلام کرده بود تا زمانی که اطمینان از عدم دستکاری قیمت رمزارزها وجود نداشته باشد و این بازار برای سرمایهگذاری عمومی امن نباشد اجازه ایجاد ابزارهای مالی مبتنی بر رمزارزها را نمیدهد. همین مساله منجر به رد هرباره پیشنهادهای ایجاد صندوقهای قابل معامله مبتنی بر بیتکوین در بورس آمریکا شده است.