شناسه خبر : 43599 لینک کوتاه

وجهه منفی

واکاوی تعرض به سفارتخانه‌ها در ایران در گفت‌وگو با سیداحمد فاطمی‌نژاد

وجهه منفی

در سیزدهم آبان سال ۱۳۵۸ گروهی از دانشجویان انقلابی که خود را دانشجویان پیرو خط امام می‌نامیدند، از دیوار سفارت آمریکا در تهران بالا رفتند و به گفته خودشان لانه جاسوسی را تسخیر کردند.واقعه‌ای که به گفته خود این دانشجویان قرار نبود بیش از دو یا سه روز طول بکشد اما همان‌طور که زمان گروگانگیری بیشتر از آنچه خود دانشجویان پیش‌بینی کرده بودند، طول کشید، تاثیر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این اقدام نیز تا همین امروز باقی مانده است. در این زمینه سیداحمد فاطمی‌نژاد استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی معتقد است، درست است که 40 سال از ماجرای اشغال سفارت آمریکا به دست دانشجویان می‌گذرد اما در این مدت اتفاقاتی مشابه رخ داده و همین باعث شده که این هویت برای ایران تحکیم و تقویت شود. بر این اساس لازمه تغییر این هویت در مرحله اول عدم تکرار آن و در مرحله دوم اقدامات مثبت در این زمینه است. برای مثال اگر ما می‌خواستیم وجهه خودمان را بعد از اشغال سفارت آمریکا تغییر دهیم باید به‌طور جدی با مهاجمان سفارت انگلیس و همچنین مهاجمان سفارت عربستان برخورد می‌کردیم. در حال حاضر دوازده سال از حمله به سفارت انگلیس و هشت سال از حمله به سفارت عربستان می‌گذرد اما ما نمی‌دانیم که مهاجمان چه کسانی بودند؟ به کدام مقام وابسته بودند؟ چرا این اتفاق افتاد؟ قصور از که بود؟ در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

♦♦♦

‌ با وقوع حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان در تهران، کشورهای مختلفی نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و آن را محکوم کرده‌اند. ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا حمله به سفارت جمهوری آذربایجان در ایران را قویاً محکوم کرد و گفت در کنار علی‌اف خواهان تحقیقات فوری در این مورد است. پرایس افزود: «هرگونه حمله به دیپلمات‌ها یا مراکز دیپلماتیک در هر جایی غیرقابل‌قبول است.» ماریا زاخارووا، سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز در کانال تلگرامی خود نوشت، کشورش از حمله‌ای دیگر به سفارت آذربایجان شوکه شده است. سازمان ملل هم ضمن محکوم کردن این حمله از آغاز تحقیقات درباره ابعاد وقوع این حادثه خبر داد. با این اوصاف از نظر شما این حمله چه تبعاتی برای ایران دارد؟

حمله به سفارت آذربایجان از دو منظر قابل بررسی است: اول حقوقی؛ دوم سیاسی. از منظر حقوقی، طبق کنوانسیون وین سفارتخانه‌ها، سفرا، کارمندان دیپلماتیک و کنسولی از مصونیت دیپلماتیک برخوردار هستند، بنابراین لازم است که دولت میزبان از سفارتخانه‌ها و کارمندان آن محافظت کند. سفارتخانه‌ها زمانی مورد تهدید قرار می‌گیرند که دولت میزبان در حفاظت از آنها کوتاهی کرده باشد یا خود دولت میزبان خواهان چنین چیزی باشد. در مورد حمله به سفارت آذربایجان، مقامات ایران (دولت میزبان) به سرعت این حمله را محکوم کردند و اطمینان دادند که موضوع را با جدیت پیگیری می‌کنند. این اتفاق به تنهایی نشان‌دهنده یکسری ضعف‌هاست به این معنا که ایران به اندازه کافی از سفارتخانه آذربایجان محافظت نکرده است؛ اما آنچه اهمیت دارد این است که این حمله در چه شرایطی رخ داده است؟ شاید اگر به سفارت کشور دیگری حمله می‌شد؛ کشوری که با آن دچار تنش نبودیم یا اگر همین حمله در زمان دیگری اتفاق می‌افتاد؛ زمانی که با آذربایجان دچار تنش نبودیم؛ طبیعتاً شرایط جور دیگری رقم می‌خورد. همان‌طور که می‌دانید مدتی است روابط ایران و آذربایجان دچار تنش است. ایران برای نشان دادن مخالفت خود با رویکردهای حاکم در آذربایجان، چندین مانور نظامی برگزار کرد؛ مانورهایی که تا حدود زیادی کم‌سابقه بود. حمله به سفارت آذربایجان در چنین فضای تنش‌آلودی می‌تواند مورد سوءاستفاده قرار گیرد؛ به این معنا که آذربایجان می‌تواند ادعا کند قصوری که رخ داده عمدی بوده، یا عمداً محافظتی انجام نشده یا حتی قصد ایران ارسال پیامی خصمانه به این کشور بوده است. بنابراین اگر موضوع صرفاً حقوقی و بر اساس قصور در تکالیف دولت میزبان باشد دو کشور می‌توانند با هم وارد مذاکره شوند تا مجرم مجازات شود، جریمه مشخص و در نهایت پرداخت شود. اما اگر موضوع سیاسی شود به این معنا که در شرایط زمانی و مکانی خاصی اتفاق بیفتد؛ پیامدهای گسترده‌ای برای دولت میزبان دارد.

‌ با وقوع اعتراضات در ایران زمزمه‌هایی در مورد بسته شدن سفارتخانه‌های ایران و اروپا شنیده می‌شد. با اعدام علیرضا اکبری، زندانی دوتابعیتی متهم به جاسوسی، این موضوع به شکل جدی‌تری مطرح شد. در واکنش به این اقدام جیمز کلورلی، وزیر خارجه بریتانیا، اعلام کرد لندن در واکنش به این اعدام، موقتاً سفیر خود را برای مشورت‌های بیشتر فرامی‌خواند. فرانسه هم در اعتراض به این اعدام کاردار جمهوری اسلامی در پاریس را احضار کرد. آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان نیز در توئیتی نوشت، ما در کنار دوستان بریتانیایی خود هستیم. در این راستا موضوع بسته شدن سفارتخانه‌ها تا چه حد جدی است؟ آیا حمله به سفارت آذربایجان تاثیری بر این موضوع دارد؟

از نظر من بعید است که چنین اتفاقی رخ دهد. درست است که آذربایجان این حمله را تروریستی اعلام کرده و سعی کرده است در فضای رسانه‌ای این موضوع را شانتاژ کند و همچنین در حال خارج کردن ماموران دیپلماتیک و سفرایش از ایران است و حتی احتمال قطع رابطه هم وجود دارد؛ اما باید در نظر داشته باشیم که تصمیم آذربایجان تاثیری بر تصمیم‌گیری اروپایی‌ها ندارد تا در حمایت از آذربایجان یا به بهانه این اتفاق بخواهند سفرایشان را از ایران فرابخوانند. درواقع طبیعی است که این اتفاق متغیر کم‌اثری در تصمیم‌گیری اروپاست. اگر اروپایی‌ها می‌خواستند چنین تصمیمی بگیرند مصادف با اعدام علیرضا اکبری سفرایشان را فرامی‌خواندند تا بدین وسیله هشداری جدی به ایران دهند. من فکر می‌کنم چنین اقدامی نیازمند تصمیم‌گیری در سطح بالاست و در حال حاضر بعید است که اروپایی‌ها چنین ریسکی بکنند. هرچند که اروپایی‌ها طی ماه‌های گذشته از جهات مختلف برای فراخواندن سفرایشان تحت فشار بودند اما تاکنون مقاومت کرده‌اند. درواقع اروپایی‌ها به‌‌رغم همه انتقاداتی که به ایران دارند؛ همچنان موضعی میانه دارند و به همین خاطر بعید می‌دانم در این برهه اقدام به فراخواندن سفرایشان کنند. اگر چنین اتفاقی در مورد یکی از کشورهای اتحادیه اروپا رخ می‌داد قضیه فرق می‌کرد در آن شرایط می‌شد چنین احتمالی را طرح کرد.

‌ پیش از این نیز تصویری در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست می‌شد که نشان می‌داد سفرای خارجه انگلیس، فرانسه و آلمان در تهران در حال بازدید از شعارنویسی بر روی دیوار سفارت انگلیس در تهران هستند. به نظر شما چرا چنین اتفاقاتی در ایران می‌افتد؟ چرا دولتمردان ایرانی نمی‌توانند مانع چنین اقداماتی شوند؟

بحث مصونیت سفارتخانه‌ها و مصونیت دیپلماتیک یک قاعده بنیادین بین‌المللی سابقه‌دار است که در مواد مختلف (مواد 22،23،24،30) کنوانسیون وین هم طرح شده است. با وجود این حمله به سفارتخانه‌ها پدیده‌ای رایج در محیط بین‌المللی است اما ذهنیتی که وجود دارد این است که این اتفاق فقط در ایران رخ می‌دهد و فقط ایرانی‌ها هستند که به سفارت‌ها تعرض می‌کنند، اما این‌گونه نیست. سوابق گسترده‌ای در مورد تعرض به سفارتخانه‌های ایران و دیگر کشورها نیز وجود دارد؛ برای مثال در سال 1359 سفارت ایران در لندن به اشغال درآمد یا زمانی که کاردار آمریکا در جریان بهار عربی در بنغازی کشته شد. اما اینکه چرا این موضوع در مورد ایران برجسته‌تر است چند دلیل عمده دارد: دلیل اول به نوع نگاه ایران به محیط بین‌المللی برمی‌گردد. در واقع نگاه ایران به محیط بین‌المللی و بازیگران آن انتقادی و خصمانه است. شاید کمتر کشوری در محیط بین‌المللی باشد که با کشورهای دیگر از جمله قدرت‌های بین‌المللی و منطقه‌ای و کشورهای همسایه در تعارض است. کشورهایی که به عنوان رقبا، بیگانگان و دشمنان شناخته می‌شوند. در چنین فضایی ذهنیت‌هایی رشد پیدا می‌کنند که هدفشان ضربه زدن به سفارتخانه‌ها به عنوان نمادی از آن کشور بیگانه است. گاهی ممکن است تنش در سطح اجتماعی و بدون مداخله دولت رخ دهد. برای مثال ممکن است بعد از بازی فوتبال گروهی از مردم سعی کنند به اماکن دیپلماتیک که در واقع تجسمی از آن کشور است؛ حمله کنند. دلیل دوم به سطح حفاظت از اماکن دیپلماتیک و سفارتخانه‌ها برمی‌گردد. در همه اماکن دیپلماتیک یک پلیس دیپلماتیک مستقر است که به نظر نمی‌رسد حفاظت سطح بالایی باشد البته بخشی از این موضوع به خاطر این ذهنیت است که در ایران امنیت وجود دارد و صرف وجود یک سرباز حتی اگر غیرمسلح باشد کفایت می‌کند. ما در این فیلم می‌بینیم که مهاجم اسلحه دارد و سرباز به این خاطر که توان محافظتی ندارد نمی‌تواند کاری کند. اگر تجمع یا تحصنی مقابل سفارت صورت بگیرد طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران نیروهای ضد شورش را مقابل سفارت مستقر می‌کند اما زمانی که حادثه‌ای این سبکی رخ می‌دهد، عدم آمادگی می‌تواند موثر باشد. دلیل سوم به اشغال سفارت آمریکا برمی‌گردد. تغییر هویتی که بعد از این ماجرا برای ایران و جمهوری اسلامی ایجاد شد (به عنوان کشوری که تعهدی به مصونیت دیپلماتیک نمی‌دهد)، دشوار است. در همین راستا هر حادثه‌ای که اتفاق می‌افتد در کنار آن سابقه قرار می‌گیرد و بسیار پررنگ‌تر و پراهمیت‌تر از آن چیزی که هست، جلوه می‌کند.

‌ تعرض به سفارتخانه‌ها چه پیامدهایی برای ایران دارد؟

مهم‌ترین پیامد آن وضعیت امروز سیاست خارجی است. بخشی از وجهه ضدآمریکایی (ضد قدرت‌های بین‌المللی) سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نتیجه تعرض به سفارتخانه‌هاست. جمهوری اسلامی ایران بعد از اشغال سفارت آمریکا، ناچار در مسیر مقابله با این کشور قرار گرفت. در واقع بعد از اشغال سفارت، ایران با تقابل آمریکا مواجه شد. همین امر باعث شد دشمنی و خصومت شدت پیدا کرده و روزبه‌روز بیشتر شود. پیامد بعدی تخریب وجهه ایران در محیط بین‌المللی است. برای مثال زمانی که به سفارت عربستان تعرض شد وزیر خارجه این کشور گفت که ایران سابقه طولانی در این زمینه دارد. متاسفانه این هویت ایران را به عنوان کشوری که به قواعد بین‌الملل و حقوق بین‌الملل پایبند نیست، نشان می‌دهد. پیامد دیگر حمله به سفارتخانه‌ها پایین آوردن سطح دولت و حاکمیت ایران است. کشورهای دیگر دولت ایران را به عنوان دولتی که حافظ وضع موجود نیست، می‌شناسند و درواقع حمله به سفارتخانه‌ها نمودی از این بر هم زدن وضع موجود است. اساساً بخش زیادی از چالش‌ها و مشکلاتی که ما در ایجاد یک رابطه پایدار با سایر بازیگران، نهادها و سازمان‌ها در محیط بین‌المللی داریم، ناشی از همین موضوع است. پیامد دیگر حمله سفارتخانه‌ها، به نتیجه رسیدن فضاسازی رسانه‌ای علیه ایران است. برای مثال شما نمی‌توانید علیه نروژ این‌گونه فضاسازی کنید؛ این موضوع نیازمند زمینه‌سازی است. اما در مورد ایران این زمینه با اشغال سفارتخانه‌ها ایجاد شده است. درواقع چنین حوادثی تبدیل به خمیرمایه‌ای برای بازیگران بین‌المللی می‌شود تا با استفاده از آن بر ایران فشار بیاورند و حتی استدلال‌های منطقی ایران در جامعه بین‌المللی را نادیده بگیرند.

‌ چه راهی وجود دارد که این وجهه تغییر کند؟

طبیعی است که وجهه، اعتبار و هویت در محیط بین‌المللی به صورت تدریجی و گام‌به‌گام شکل می‌گیرد، به همان نسبت تغییر هویت هم به صورت تدریجی و گام‌به‌گام است. درست است که 40 سال از ماجرای اشغال سفارت آمریکا به دست دانشجویان می‌گذرد اما در این مدت اتفاقاتی مشابه رخ داده و همین باعث شده که این هویت برای ایران تحکیم و تقویت شود. بر این اساس لازمه تغییر این هویت در مرحله اول عدم تکرار آن است و در مرحله دوم اقدامات مثبت در این زمینه است. برای مثال اگر ما می‌خواستیم وجهه خودمان را بعد از اشغال سفارت آمریکا تغییر دهیم باید به‌طور جدی با مهاجمان سفارت انگلیس و همچنین مهاجمان سفارت عربستان برخورد می‌کردیم. در حال حاضر دوازده سال از حمله به سفارت انگلیس و هشت سال از حمله به سفارت عربستان می‌گذرد اما ما نمی‌دانیم که مهاجمان چه کسانی بودند؟ به کدام مقام وابسته بودند؟ چرا این اتفاق افتاد؟ قصور از که بود؟ هیچ‌کدام از این موارد مشخص نشده است. بنابراین اگر قرار است این هویت اصلاح شود نباید این اقدامات تکرار شود؛ اگر اتفاقی هم افتاد باید دقیق و شفاف با مهاجمان برخورد شود. علاوه بر این، باید حرکت‌هایی فراتر از عرف بین‌المللی که نشان‌دهنده حفاظت از اماکن، نهادهای دیپلماتیک و نمایندگان کشورهای خارجی است؛ صورت گیرد. این موارد می‌تواند موثر باشد البته باید در نظر بگیریم که این جریان زمان‌بر است یعنی همان‌طور که وجهه منفی به مرور زمان شکل می‌گیرد وجهه مثبت هم نیازمند برنامه‌ریزی و اقدام در طولانی‌مدت است. 

دراین پرونده بخوانید ...