شناسه خبر : 43598 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

جنگ روایت‌ها

حمله به سفارت آذربایجان چه عواقبی دارد؟

 

 مهدی نجف‌زاده / استاد علوم سیاسی دانشگاه فردوسی

حمله به سفارتخانه‌ها غیرقانونی، برخلاف منافع ملی و پرستیژ بین‌المللی است اما واقعیت این است که پدیده‌های سیاسی منتظر توجیه حقوقی نمی‌مانند. به تعبیر یکی از متفکران علم سیاست پدیده‌های سیاسی به سادگی اتفاق می‌افتند اما با پیچیدگی همراه می‌شوند. چرا این‌گونه است؟ بیایید تصور کنیم فردی کاملاً به واسطه مسائل شخصی به یک سفارتخانه کشور خارجی در تهران حمله می‌کند. او هیچ قصد و نیت سیاسی ندارد، چشم‌اندازی برای این کار خود در نظر نداشته و کسی هم مددکار او نبوده، اما این همه داستان نیست. بافتار و قواعد سیاست به سادگی می‌تواند هر موضوع شخصی‌شده را به درون یک گفتمان ملتهب سیاسی پرتاب کند. بنابراین برای آنکه بدانیم دقیقاً چه اتفاقی افتاده باید به قواعد تحلیل سیاسی تن دهیم. یک پدیده تا لباس سیاسی به تن کند پیچیده می‌شود. بنابراین برای فهم آن هم نیازمند درک این پیچیدگی‌ها هستیم. بگذارید از یک تعریف سرراست سیاست آغاز کنیم. هرولد لاسکی می‌گوید سیاست یعنی دانستن اینکه: چه کسی می‌برد، چه می‌برد، چه موقع می‌برد، چگونه می‌برد، و چرا می‌برد. اکنون بیایید موضوع را از این زاویه لاسکی نگاه کنیم.

چه کسی؟

اول عامل حمله به سفارت آذربایجان یک شهروند عادی است. اما ممکن است میان مجری و آمر تفاوت باشد؛ ممکن است آن شخص از جایی دستور گرفته باشد یا حتی ممکن است آن شخص در بازی بزرگ‌تری نادانسته گرفتار شده باشد. بنابراین به سادگی مشخص نیست آن‌کس که به تعبیر لاسکی می‌برد چه کسی است. عامل حمله می‌تواند یک شخص عادی، یک جاسوس اجیرشده، یک بخت‌برگشته بازی‌خورده یا یک نابازیگر بازی پنهان باشد. دوم؛ چه کسی از این حادثه سود می‌برد؟ مهم است که بدانیم چه کسانی چرا و چگونه می‌توانند از این حادثه ماهی درشت خود را صید کنند. اینجاست که پای سرویس‌های سیاسی یا کشورهای خارجی به میان می‌آید. مهم این است که هرکس هم روایت خود را می‌گوید. در جنگ روایت‌ها مطامع سیاسی پیش برده می‌شوند. ایران هم مناسبات درست و درمانی با اکثر کشورها ندارد بنابراین کشورهایی که پایشان وسط است کم نیستند.

چه؟

اهداف سیاسی معمولاً پنهان هستند اما مهم است که بدانیم هر یک از طرف‌های درگیر در موضوع سیاسی چه سودی از این رخداد می‌برد. این رخداد می‌تواند محملی برای یک پیام قدرتمند سیاسی از جانب کشورهای دیگر باشد. می‌تواند برگی برای امتیازگیری از جمهوری اسلامی ایران در جنگی دیگر باشد. می‌تواند بهانه‌ای برای پیمانی نظامی و سیاسی علیه ایران باشد. می‌تواند دامی برای کشیده شدن به دامی بزرگ‌تر باشد. می‌تواند نشانه‌ای از منازعه‌ای بزرگ‌تر در بازی بزرگان حکومتی باشد.

چه موقع؟

هر پدیده سیاسی بافتارمند است. حادثه در خلأ اتفاق نمی‌افتد. این بافتار است که می‌تواند یک حادثه را کوچک یا بزرگ کند. فضای سیاسی داخلی، منازعات قدرت در سیستم یا محیط تنش‌زای بین‌المللی در تحلیل این حادثه مهم است. مهم است که بدانیم این رخداد در چه زمانه‌ای شکل گرفته. می‌دانیم که جنگ روسیه و اوکراین با قدرت ادامه دارد، ایران پایش به این منازعه کشیده شده، اسرائیل جنگ نیابتی را با ایران آغاز کرده، منازعه هسته‌ای در شرایط دشواری قرار گرفته و اعتراضات در عرصه داخلی نیز تداوم دارد. هر یک از این بافتارها می‌تواند این حادثه را در چشم‌انداز سیاست بزرگ کند. معمولاً در علوم سیاسی گفته می‌شود حادثات سیاسی از چشم‌انداز به وجودآورندگان خود خارج می‌شوند. این یعنی اینکه حادثات پیش‌رونده و کورند. ممکن است من آغازکننده یک حادثه باشم اما بدون شک تمام‌کننده آن نخواهم بود.

چگونه؟

صحنه سیاست صحنه پیچیده شطرنج است. هر حرکت می‌تواند کل صحنه را به هم بریزد. اهداف و اغراض سیاسی در هم فرومی‌روند و حادثه را پیچیده‌تر می‌کنند. اینکه چه کسی و چگونه این حادثه را روایت می‌کند مهم است. طرفه آنکه طرف‌های درگیر در این حادثه روایت‌های مختلفی دارند. ایران بر بی‌اهمیت بودن حادثه تاکید ورزیده و آن را شخصی می‌داند اما آذربایجان آن را تروریستی می‌داند؛ اوکراین به آن دامن می‌زند تا بال ایران را در جنگ بچیند و آمریکا آن را در پرتو تحولات ایران تفسیر می‌کند تا به تغییر رفتار منجر شود. جنگ روایت‌ها ادامه خواهد داشت تا هر کدام میوه خود را بچینند. هرکس قدش بلندتر است میوه بیشتری خواهد چید.

چرا؟

عرصه سیاست عرصه نتایج است. رخدادها به خودی خود ارزشی ندارند. این رخدادها وقتی بار ارزشی به خود می‌گیرند که نتایجی در پیرامون آن متصور باشد. می‌توان پرسید چرا این حادثه رخ‌داده است اما پرسش مهم‌تر آن است که چرا این حادثه اهمیت دارد. چرا آذربایجان در تنور این حادثه همچنان می‌دمد؛ چرا این حادثه اینقدر سریع و آنی در عرصه شطرنج سیاست بازتاب یافت؟ پاسخ به این پرسش‌ها مستلزم آن است که داستانی بسازیم: آن روز مردی برای یافتن زنش در حالی که اسلحه کلاشنیکف در دست داشت و با نگهبان کیوسک دیپلماتیک خوش‌و‌بش کرد به درون ساختمان سفارت رفت و یکی را کشت و چند نفر را زخمی کرد. او زنش را یافت؟ خیر، اما سنگی که به برکه انداخته بود موج‌های پی‌درپی پدید آورد. قصد شخصی‌شده او به عرصه نیت‌های سیاسی کشورها و سازمان‌ها گره خورد. پای آمریکا و اسرائیل و آذربایجان و جنگ روسیه و اوکراین و تجزیه‌طلبی و شاهچراغ و جنگ‌های ایران و روس و تبریز و... همه با هم به بازی باز شد.

جمع‌بندی

عرصه سیاست پیچیده است. سیاستمداران و عاملان سیاست مهم نیست احمق باشند یا باهوش. هر اقدام سیاسی به سرعت وارد گفتمانی از منازعه می‌شود و مواج می‌شود. شخصی از من پرسید چرا باید رفتارها و اقدامات سیاستمداران را تحلیل کنیم در حالی که می‌دانیم آنها ممکن است انسان‌های هوشمندی نباشند. پاسخ این است که مهم در سیاست بازتاب‌های حادثه است نه خود حادثه. اگر از یک شخص عادی بپرسید موضوع حمله به سفارت آذربایجان چه بود شاید جواب سرراست‌تری به شما بدهد تا یک عالم سیاسی. ضمن اینکه آن سوی پیچیدگی سیاست همان تئوری توطئه است. شاید این تئوری توطئه همان عرصه متحول سیاست با بازیگران ناپیدا، اهداف ناپیدا و نتایج ناپیدا باشد. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها