شناسه خبر : 38327 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

می‌خواهم زنده بمانم

سیاست‌های ناکارآمد واکسیناسیون، چگونه مردم را راهی ارمنستان کرد؟

 

مولود پاکروان/ نویسنده نشریه

مردم برای زنده ماندن خود و خویشاوندانشان روزگار دلهره‌آوری را می‌گذرانند. آنها احساس می‌کنند که در یک سیستم بهداشتی ناکارآمد گیر افتاده‌اند و رئیس دولتی که در عمل نسبت به رنج‌های جامعه بی‌تفاوت است رهایشان کرده است. می‌گویند پیدا کردن تخت خالی، یافتن دارو و آی‌سی‌یو و تهیه اکسیژن کار ما نیست. رفتن از یک بیمارستان به بیمارستان دیگر، اتفاقی است که در شأن ما نیست. کار شهروندان پرداخت مالیات است و در مقابل، این وظیفه دولت است که شرایط بهره‌مندی از بهداشت عمومی را برای شهروندان خود فراهم کند.

تصویر بالا گرچه برای همه ما آشناست اما در واقع بخشی از گزارش فایننشال‌تایمز از وضعیت آشفته مدیریت کرونا در هندوستان است. وضعیتی که در پی شیوع سویه دلتا در این کشور به راه افتاد، آمار قربانیان همه‌گیری را به شدت بالا برد و در نهایت به کاهش شدید محبوبیت نارندرا مودی و کابینه‌اش انجامید. انتقاد از عملکرد مودی در کنترل کووید 19 تا آنجا پیش رفته که مجله پزشکی لنست در سرمقاله خود می‌نویسد دولت مودی «موفقیت‌های اولیه خود» را به باد داده و هشدار می‌دهد که آقای نخست‌وزیر در معرض خطر «ریاست بر یک فاجعه ملی خودساخته» است.

فاجعه مرگبار هند اما، از ایران هم چندان دور نیست. اخبار مبتلایان و قربانیان موج پنجم همه‌گیری، خواب بسیاری را آشفته است. درد سویه دلتا در خوزستان و سیستان و بلوچستان آنقدر شدید است که استان به استان را درنوردیده و به پایتخت‌نشینان هم سرایت کرده. حالا ایران، دوباره سرخپوش است؛ آن هم در شرایطی که به گزارش اکونومیست نشانه‌هایی از دوران پساکرونا در حال ظهور است، کشورها یک به یک پایان کرونا را جشن می‌گیرند و 60 هزار تماشاچی به استادیوم می‌روند تا فینال جام ملت‌های اروپا را تماشا کنند. وعده واکسیناسیون با واکسن‌های داخلی مدام هفته به هفته عقب می‌افتد. مسوولان همچنان سرگرم گروکشی هستند. روزهای پایانی دولت روحانی فرصتی فراهم کرده تا یکی‌یکی دست هم را رو کنند و توپ این شکست اخلاقی فاجعه‌بار در حوزه سلامت و بهداشت عمومی را به زمین یکدیگر بیندازند. در این میان، دیدن تصاویر مردم و خودروهای صف‌کشیده در مرز ارمنستان، نمک روی زخم است. آنها حاضرند میلیون‌ها تومان خرج کنند یا ساعت‌ها در مرز بخوابند و حتی از خستگی و گرما از حال بروند اما در کشوری دیگر به واکسنی دست بیابند که حق اساسی آنهاست. واکسنی که در بسیاری از کشورهای دنیا با نظم و آرامش و در کمال احترام به شهروندان تزریق شد. واکسنی که در ایستگاه‌های مترو ترکیه مانند بازار روز، با فریاد تبلیغ می‌شود و در امارات، در انتظار تزریق به گردشگران است.

نیویورک‌تایمز در گزارشی می‌نویسد هزاران ایرانی از توزیع بی‌نظم و آشفته واکسن توسط دولت ناامید شده‌اند و در پی شیوع موج جدید کروناویروس به ارمنستان هجوم می‌برند تا واکسینه شوند و در برابر بیماری از جان خود محافظت کنند. حالا دنیا هم می‌داند که ایرانیان در مرز نوردوز، در صف‌های چندین‌کیلومتری، تا 13 ساعت منتظر می‌مانند تا بیونتک، سینوفارم یا آسترازنکا بزنند!

 

خسته از انتظار!

بی‌شک ایرانیان از شش ماه وعده‌های عملی‌نشده برای دریافت واکسن به تنگ آمده‌اند. بر اساس جدیدترین نظرسنجی دفتر طرح‌های ملی پژوهشکده فرهنگ، هنر و ارتباطات، علاقه به زدن واکسن ایرانی از 42 درصد در بهمن‌ماه گذشته به 30 درصد در اردیبهشت جاری تقلیل پیدا کرده و مطلوب بودن واکسن خارجی از 17 به 24 درصد رسیده. 20 درصد از پاسخگویان هم گفته‌اند وعده عملی‌نشده مسوولان برای بهره‌برداری از واکسن داخلی در خرداد‌ماه، سبب شده بیشتر ناامید شوند. آنها، وحشت‌زده از موج پنجم همه‌گیری، ناامید از سرعت پایین واکسیناسیون و وعده‌های مقامات رسمی در مورد واکسن‌های داخلی، خودشان به تکاپو افتاده‌اند که برای حفظ جانشان کاری بکنند. کسانی که توانایی مالی دارند اکنون دسته‌جمعی به کشورهای همسایه سفر می‌کنند تا اولین دوز واکسن را دریافت کنند. این بار سفرهای خارجی برای تفریح و خوش‌گذرانی و تجربه اندکی آزادی نیست؛ آنها فقط می‌خواهند زنده بمانند!

ارمنستان، همسایه شمالی ایران البته مدت‌هاست که مقصد مورد علاقه گردشگران ایرانی است. حالا اما، مدیران آژانس‌های مسافرتی به مطبوعات می‌گویند کسانی که برای سفر به ارمنستان تماس می‌گیرند اولین سوالشان در مورد مارک واکسن‌های ارائه‌شده در این کشور است و کمتر از امکانات هتل و نقاط دیدنی آن سراغ می‌گیرند. هزینه تورها بین 5 /3 تا 5 میلیون تومان است و برخی حتی برای تور دوم خود هم جا رزرو می‌کنند. کسانی که به ارمنستان سفر می‌کنند باید عوارض خروجی معادل 400 هزار تومان برای نخستین سفر خود بپردازند. بنابراین، دو سفر به ارمنستان برای دریافت دو دوز واکسن، چیزی حدود 10 میلیون تومان برای هر فرد هزینه دارد. سفر زمینی به ارمنستان البته ارزان‌تر تمام می‌شود. ایلنا می‌نویسد: آنقدر صف مسافران بر روی پل ورودی ارمنستان طولانی و ازدحام زیاد است که برخی مسافران به دلیل گرما و انتظار برای انجام تست پی‌سی‌آر بیهوش می‌شوند.

داستان سفرهای لب مرز تا آنجا پیش می‌رود که سفیر ارمنستان اعلام می‌کند از 24 تیرماه، مسافرانی که کمتر از 10 روز در ارمنستان اقامت دارند واکسینه نمی‌شوند. انتظار می‌رود این شوک خبری از تعداد مسافران مشتاق به سفر واکسن زدن بکاهد اما شواهد خلاف آن را نشان می‌دهد؛ هفته گذشته و تنها در 48 ساعت، تعداد مسافران وارد شده از ایران به مرز نوردوز از 1800 نفر فراتر می‌رود.

البته مقامات ایرانی در تلاش‌اند مردم را دلسرد کنند. کیانوش جهانپور با عصبانیت توئیتی می‌زند و می‌نویسد: در برخی از کشورهای همسایه ما از جمله ارمنستان از واکسیناسیون استقبال نشده است. این کشور واکسن آسترازنکا را وارد کرده که مورد استقبال عمومی قرار نگرفته... از آنجا که این واکسن‌ها تاریخ مصرف دارد به توریست‌هایی که به آنجا سفر می‌کنند تزریق می‌شود.

کارشناسان اما دیدگاه دیگری دارند. آنها می‌گویند ناامیدی مردم از مدیریت کرونا و آشفتگی وضعیت واکسیناسیون در داخل، مردم را به دیگر کشورها رانده است. صادق زیباکلام، در یادداشتی با عنوان «پیدا و پنهان واکسن» که روز دوشنبه 14 تیر، در روزنامه آرمان ملی منتشر شد استدلال می‌کند که مقامات ایدئولوژی خود را به سلامتی مردم ترجیح می‌دهند. وی مدعی شده ایران تنها کشوری است که در برابر یک بیماری همه‌گیر رویکرد ایدئولوژیک اتخاذ کرده و بسیاری از مسوولان کشور در جریان تهیه واکسن بیش از آنکه به دنبال سلامتی مردم باشند دنبال مصالح خاص خودشان بوده‌اند.

منتقد دیگر داستان واکسن، لطفعلی بخشی، استاد دانشگاه علامه است که در سرمقاله‌ای برای روزنامه دنیای اقتصاد، تعدد واکسن‌هایی را که توسط شرکت‌های دولتی و خصوصی داخلی در دست تهیه است، مورد انتقاد قرار داده و می‌نویسد این پروژه‌ها توجیه‌پذیر نیستند، از این‌رو بدیهی است که برخی از این شرکت‌ها به شدت متضرر خواهند شد و همه این هزینه‌ها از جیب دولت به باد خواهد رفت. پرسش دکتر بخشی اما واضح است: در سال‌هایی که دولت بالاترین کسری بودجه را در تاریخ خود ثبت می‌کند چنین ولخرجی‌هایی چه توجیهی دارد؟ و ظاهراً پاسخ واضحی هم برای آن دارد: ضدیت با کار گروهی و تلاش برای خودنمایی از بودجه توسط برخی مدیران دولتی!

مثال‌هایی از این دست کم نیستند؛ از یادداشت‌ها، گفت‌وگوها و تفسیرهای روزنامه‌نگاران و تحلیلگران در مطبوعات گرفته تا پست‌های اینستاگرامی فعالان و شهروندان عادی همگی حکایت از شکایت مردم و کارشناسان از بحران در مدیریت کرونا دارد. شکایت از ادعاهای بزرگی که هنوز سرانجام پیدا نکرده و زمان تحقق آنها نیز نامشخص است. واقعیت فراتر از سفر به ارمنستان است. اکثر ایرانیان قدرت خرید واکسن از بازار سیاه یا سفر به ارمنستان یا امارات برای تزریق واکسن را ندارند. آنها که مانده‌اند، با کاسه صبری لبریز، اخبار بداخلاقی‌های وزیر بهداشت را می‌خوانند و برای رسیدن یک معجزه دعا می‌کنند. آن‌گونه که زیباکلام می‌گوید، سهم کووید (بحران همه‌گیری و واکسیناسیون) در بی‌اعتمادی مردم قطعاً در آینده مشهود خواهد بود.

شاید طاق شدن طاقت مردم برای دریافت واکسن تنها مختص ایران نباشد. در برخی کشورها نظیر هندوراس نیز شهروندان از انتظار برای دریافت واکسن‌های سازمان ملل خسته شده‌اند اما این کشور کوچک آمریکای مرکزی می‌کوشد دوزهای واکسن را از طریق معاملات خصوصی تامین کند. رئیس شورای تجارت خصوصی این کشور می‌گوید هندوراس نمی‌تواند در انتظار فرآیندهای بوروکراتیک یا تصمیمات غلط باشد تا شهروندانش از آرامش روحی ناشی از تزریق واکسن بهره‌مند شوند. کشورهای دیگر از جمله صربستان، بنگلادش و مکزیک نیز در ماه‌های اخیر واکسیناسیون شهروندان را از طریق کمک‌های خیریه یا معاملات تجاری آغاز کرده‌اند. اتحادیه آفریقا پس از ناامیدی از تاخیر در دریافت 600 میلیون دوزی که انتظار داشت از برنامه کوواکس دریافت کند، به انعقاد قراردادی برای دریافت 400 میلیون دوز آسترازنکای تولید هند روی آورد. پیش از آن نیز معامله دیگری برای دریافت 270 میلیون دوز از چندین شرکت دارویی دیگر منعقد شده بود. ایران اما، تنها کشوری است که نه در دریافت واکسن‌های کوواکس موفق بوده، نه از برنامه تولید واکسن‌های داخلی خیری دیده و نه حاضر است برای خرید واکسن از تولیدکنندگان بزرگ تدبیری بیندیشد!

 

سرگیجه در مسیر تولید واکسن‌های ایرانی

اگر اخبار مربوط به تولید واکسن‌های هفت‌گانه ایران را بخوانید، بی‌تردید سرگیجه خواهید گرفت. شرکت دارویی شفا، تولیدکننده واکسن داخلی کوو ایران برکت تمام اخبار مربوط به کارشکنی در خط تولید خود را تکذیب کرده و اصرار دارد که با تمام ظرفیت خود مشغول به تولید است. چند روز قبل از این تکذیب، محمد مرندی، تحلیلگر سیاسی و استاد دانشگاه تهران مدعی شده بود که تولید کوو ایران برکت در نتیجه اقدامات خصمانه آمریکا، مختل شده است. او اندکی بعد در توئیتر گفته خود را تکذیب کرد و گفت از وی به اشتباه نقل قول شده است. همزمان حجت نیکی‌ملکی، سخنگوی ستاد مقابله با کرونا، گزارش داد که 2 /1 میلیون دوز واکسن از بین رفته است. او بعداً سعی کرد در توئیتر به بحث درباره واکسن‌های از‌دست‌رفته بپردازد و نوشت: اینکه بعد از تولید در مرحله پرکردن ویال‌ها مشکلی پیش بیاید و یک بچ کامل به تعداد بیش از یک میلیون و دویست هزار از چرخه خارج شود اتفاقی است که با توجه به جدید بودن خط تولید ممکن است رخ بدهد.

تولید کووبرکت در پاییز سال گذشته آغاز شد و مقامات قول دادند که یک میلیون دوز از آن تا زمستان در دسترس باشد. اما هر ماه پس از آن به بهانه‌های مختلف توزیع واکسن به تعویق افتاده و حالا به احتمال توزیع گسترده در مرداد‌‌ماه رسیده است. مدیر تولید واکسن کوو ایران برکت یکشنبه گذشته از تحویل ۳۰۰ هزار دوز جدید واکسن کرونا به وزارت بهداشت خبر داده و گفته با احتساب 400 هزار دوز که قبلاً به چرخه واکسیناسیون کشوری تحویل شده بود حالا تعداد واکسن‌های تحویل داده‌شده به ۷۰۰ هزار دوز رسیده است!

تعارض در وعده‌های مسوولان و دستاوردها، و تاخیر جدی در تحویل واکسن‌های تولید ملی اما، مردم و تحلیلگران را با چند پرسش جدی روبه‌رو ساخته است: آیا اساساً واکسن‌های داخلی به مرحله تولید انبوه رسیده‌اند؟ آیا کارایی دارند؟ یا به نقل از منابع بدبین‌تر، اینها هم گروه‌هایی از واکسن‌های وارداتی هستند که به نام ایران به بازار عرضه می‌شوند؟

 

در دام خطای مکرر

مروری بر محتوای شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد خشم و نارضایتی در میان مردم عادی و کارکنان بخش سلامت رو به افزایش است تا آنجا که پزشک متخصص ICU بیمارستان مسیح دانشوری خواستار پیگرد قانونی وزیر بهداشت به دلیل سوء‌استفاده از بیماری همه‌گیر و واکسن و خفت دادن به مردم شده یا رئیس بیمارستان شریعتی در اینستاگرامش می‌نویسد: «تنها سلاح ما در حال حاضر واکسیناسیون فوری و گسترده مردم است. کاش نمی‌خواستیم که الگوی جهانی شویم، کاش نمی‌خواستیم در دهان این و آن بکوبیم، کاش این‌قدر شعار نمی‌دادیم، کاش با دنیا ارتباط بهتری داشتیم، کاش سرمان را پایین می‌انداختیم و برای مردم کشورمان از شرکت‌های معتبر واکسن می‌خریدیم، کاش نمی‌خواستیم که قهرمان دنیا باشیم. دارد خیلی دیر می‌شود اگر نگوییم که دیر شده است.»

عدم توجه دولت و مسوولان وزارت بهداشت به هشدارهای مکرر کارشناسان هم درد دیگری است. راه‌ها تکراری و نتایج همچنان تکراری و نامطلوب است. موج‌های پی‌در‌پی کشور را درنوردیده و هنوز، هیچ استراتژی تدارکاتی درستی برای پیشگیری یا مقابله با آن وجود ندارد. شاید به همین دلیل است که به‌رغم تلاش‌های بی‌وقفه و از خودگذشتگی شبانه‌روزی کادر درمان، عملکرد دولت در مقابله با کرونا، نمره خوبی از مردم دریافت نکرده است. نتایج یک پیمایش کشوری نشان می‌دهد 73 درصد از مردم به تزریق واکسن تمایل دارند، میانگین نمره‌ای معادل 45 /9 را به عملکرد مسوولان در مدیریت کرونا می‌دهند و 8 /44 درصد نیز می‌گویند اعتماد خود را به سیاست‌های دولت در کنترل بحران کرونا از دست داده‌اند.

اعتماد از‌دست‌رفته مردم اما، به داستانی تکراری و پرملال بدل شده است؛ واکاوی آن هم هدف این نوشتار نیست. اما بی‌تردید در حوزه بهداشت عمومی، آنچه می‌تواند به بازسازی اعتماد در جامعه کمک کند، شفاف‌سازی است. چیزی که متاسفانه در هیچ‌یک از بخش‌های مدیریت کرونای کشور دیده نمی‌شود. مردم نه به درستی می‌دانند برنامه واردات واکسن چگونه است، نه اجازه دارند در مورد کارایی و کیفیت واکسن‌های داخلی چون و چرا کنند و نه می‌دانند چه چشم‌اندازی پیش‌روی بحرانی است که امواجش پی‌درپی قربانی می‌گیرد. اگر به خاطر داشته باشید بنیاد برکت اوایل خردادماه اعلام کرد نزدیک به ۸۰۰ هزار تا یک میلیون دوز از واکسن را تولید کرده اما به دلیل اینکه اجازه مصرف عام ندارد سرعت تولید را کمی آرام کرده تا در یک ماه و نیم آینده بتواند چهار تا پنج میلیون دوز واکسن به وزارت بهداشت تحویل دهد. این پنج میلیون دوز، حالا کجاست؟ جامعه چگونه می‌تواند به سیستمی چشم امید ببندد و اعتماد کند که وعده و عملش با هم تناقض بسیار دارد؟ عدم اعتماد باعث می‌شود استقبال کافی از واکسن‌های داخلی صورت نگیرد و این عدم استقبال هم سبب می‌شود رسیدن به ایمنی لازم در جامعه هدف با دشواری و کندی مواجه شود.

برخی دیگر می‌گویند اگر رایزنی با تولیدکنندگان واکسن در دنیا زودتر صورت می‌گرفت امکان همکاری موثرتر و در نهایت خریداری این واکسن‌ها از کشورهای تولیدکننده نیز بیشتر می‌شد. برگ برنده کشورهایی مانند ترکیه و امارات در تهیه واکسن این بود که اجازه دادند فاز سوم بالینی برخی واکسن‌ها در کشورشان انجام شود و بعد هم بتوانند همان واکسن‌ها را خریداری کنند. در مقابل، آزمایش‌های بالینی واکسن‌های خارجی در ایران، برچسب منفی خورد؛ گروهی معتقد بودند مردم نباید موش آزمایشگاهی این واکسن‌ها شوند. برای کمرنگ کردن این برچسب اشتباه، مسوولان امر اعلام کردند تکنولوژی ساخت واکسن در داخل وجود دارد و قرار است واکسن‌های کوبایی و روسی در داخل تولید شوند. اما سوال اینجاست: آیا زیرساخت لازم برای تولید واکسن‌های خارجی از جمله سوبرانای کوبایی اساساً در ایران وجود دارد؟

حجت قندی، اقتصاددان، درباره سیاست بهینه واکسن به تجارت فردا می‌گوید: دولتمردان ایرانی باید بدانند سرمایه‌گذاری روی تولید واکسن بدون همکاری با بسیاری از کشورهای دنیا، پروسه بسیار سخت و زمانبری خواهد بود. به کشورهایی چون آمریکا و روسیه و کشورهای اروپایی نگاه کنید. این کشورها برای اینکه بخواهند واکسن تولید کنند به یک زنجیره از مواد برای تولید واکسن نیاز دارند. این زنجیره تنها در یک کشور وجود ندارد و واقعیت این است که در یک کشور نمی‌توان تمام تجهیزات و مواد اولیه مورد نیاز برای تولید واکسن را تهیه کرد. بنابراین برای اینکه بتوانید در آینده واکسن تولید کنید، قطعاً نیاز دارید با سایر کشورها همکاری کنید، ولی امکان تولید آن باید در کشور خودتان هم وجود داشته باشد.

این روزها، کرونا با دیگر بحران‌های حل‌نشده کشور دست به یکی کرده تا مردم را در کف سلسله‌مراتب نیازهای مزلو نگه دارد. در روزگاری که معیشت و تامین خوراک و مسکن به دغدغه اصلی میلیون‌ها نفر بدل شده و منابع مالی و روح و روانشان را مثل چاه ویل می‌بلعد، «سلامتی» هم به جمع نیازهای تامین‌نشده آنها پیوسته است. حتماً هرم سلسله‌مراتب نیازهای مزلو را به خوبی می‌شناسید. مزلو استدلال می‌کند که عدم تامین نیازها در مراحل مختلف سلسله‌مراتب می‌تواند به بیماری، به ویژه بیماری‌های روانی یا اختلالات سلامت روان منجر شود. افرادی که نیازهای فیزیولوژیک (خوراک، آب و مسکن) آنها برآورده نشده ممکن است بمیرند یا به شدت بیمار شوند. وقتی نیازهای مرحله امنیت برآورده نشود (از جمله نیاز به سلامتی)، ممکن است به استرس پس از سانحه مبتلا شوند. افرادی که احساس عشق و تعلق نمی‌کنند ممکن است افسردگی یا اضطراب پیدا کنند و عدم احترام یا عدم توانایی در خود واقعی‌سازی نیز ممکن است به افسردگی و اضطراب منجر شود. این روزها دیدن تلفیقی از تمامی این نشانه‌ها در مردم دشوار نیست.

جامعه بیمار از آسیب‌های جسمی و روحی، که گریزان از بحران و نابسامانی در خانه خود، دست به دامان همسایه می‌شود رهاورد یک حکمرانی ضعیف است. دلگرم کردن مردم و بازگرداندن آنان از مرزهای ارمنستان و امارات و عراق، نیازمند یک تغییر جدی در رویکرد حکمرانی و به ویژه سیاست‌های آن در حوزه اقتصاد و سلامت است.