قهرمانان اتلاف منابع
ساختار سیاسی چگونه راه ایجاد سیاهچالههای اقتصادی را هموار میکند؟
هادی چاوشی: شاید بهترین تعبیر درباره «مسوولان و برنامهریزان» اقتصاد ایران را غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی ایران به کار برده باشد: «قهرمانان اتلاف منابع.»1 اقتصاد ایران در پنج دهه گذشته همواره درگیر چالش اتلاف منابع بوده است؛ از منابع طبیعی همچون آب و هوا گرفته تا منابع زیرزمینی چون نفت و گاز و حتی منابع انسانی. اما در سالهای اخیر روند اسراف منابع چنان سرعت گرفته که گویی چند سیاهچاله در اقتصاد ایران ایجاد کرده؛ سیاهچالههایی که منابع را میبلعند و هیچ نشانی از آنها باقی نمیگذارند.
همزمان با تشدید تحریمهای خارجی و کاهش شدید درآمدهای دولت، اقتصاددانانی چون مسعود نیلی هشدار دادهاند که «وقتی منابع کم است، اتلاف منابع -که البته همیشه نامطلوب است- دیگر پذیرفته و قابل قبول نخواهد بود.» و بزرگترین محل اتلاف منابع در کشور کجاست؟ مسعود نیلی میگوید: «حوزه انرژی و ارز دو بخشی است که بیشترین اتلاف منابع را دارد. در شرایطی که اقتصاد ما از لحاظ منابع برای سرمایهگذاری به شدت در مضیقه است سیاستهای حوزه انرژی تشویق به مصرف میکند. رویکردی که اصلاً قابل قبول نیست.»2 اما تغییر این رویکرد هم کار سادهای نیست؛ نه برای سیاستگذاران و نه برای مردم. حسین عباسی، اقتصاددان ایرانی دانشگاه مریلند آمریکا میگوید: «دولت ما همیشه (چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب) به واسطه در اختیار داشتن پول نفت، مصرف خصوصی را تضمین کرده و در درازمدت ما را مانند پسر لوس یک پدر پولدار بار آورده که کار نمیکند و فقط با پول پدر خوش میگذراند. حالا که پول پدر در حال تمام شدن است، دیگر نمیتوانیم این روند را ادامه دهیم، ولی به کار کردن و سختی کشیدن هم عادت نداریم.»3 با دولتمردانی که همچنان مسوولیت اشتباهاتشان را نمیپذیرند -و ظاهراً دیوار حاشا هم برایشان بلند است- مشکل بتوان به تغییر این رویکرد دل بست. معاون اول رئیسجمهور اخیراً بدون اشاره مستقیم به ماجرای تصویب نرخ دلار 4200تومانی تلاش کرده این تصمیم غلط اقتصادی را با دلایل امنیتی توجیه کند: «عدهای کار را خیلی ساده میگرفتند و بلافاصله میگفتند این تصمیم اقتصادی بوده و به دلایل اقتصادی مثلاً این تصمیمات، تصمیمات درستی نبوده است. ولی وقتی یک جنگ نابرابر اقتصادی اینگونه شروع میشود، حتماً جنبه امنیتی اصلیترین مساله آن است.»4
در این شرایط شاید مهمترین سوال این باشد که چرا ساختار سیاسی ما نسبت به تداوم سیاستهای غلط اتلافکننده منابع کشور حساسیتی ندارد؟ پرونده پیش رو جستوجویی برای یافتن پاسخ این سوال است.