چو دخلت نیست...
مصرف مسرفانه منابع تجدیدناپذیر با اقتصاد ایران چه کرده است؟
«هدررفت منابع حیاتی» یا «نگهداشت منابع تجدیدناپذیر» دو سوی وضعیت یا دو راه آشکاری است که میتواند نشان دهد یک سرزمین در چه موقعیتی از نحوه مدیریتش قرار دارد.
جواد حیدریان: «هدررفت منابع حیاتی» یا «نگهداشت منابع تجدیدناپذیر» دو سوی وضعیت یا دو راه آشکاری است که میتواند نشان دهد یک سرزمین در چه موقعیتی از نحوه مدیریتش قرار دارد. البته در مقیاسی کوچکتر نحوه مدیریت دخل و خرج فردی، میتواند نشاندهنده سبک زندگی و نحوه اداره آن باشد؛ دخلوخرجی که اگر همدیگر را نزنند دو حالت را بیشتر نمیتوان بر فرد متصور بود؛ یا ورشکسته و مقروض و مفلوک خواهد شد یا راه صرفهجویی و قناعت در پیش گرفته و از پیچ سخت زندگی گذر خواهد کرد.
ایران ما این روزها در نحوه مدیریت مصرف حال و روز کسی را دارد که سبک زندگی مصرفگرایانهای را انتخاب کرده و به اصطلاح عامیانه حالا «هشتش گرو نهش است» در حالی که دیگر روزهای ایجاد رفاه با مصرف مسرفانه به پایان رسیده است.
اگرچه 18 سال پیش و با مشاهده اولین نشست چند سانتیمتری خاک در یکی از مناطق جنوبی تهران و البته چندی بعد در جاهای مختلف کشور، متخصصان و نخبگان زمینشناسی از آغاز بحران سرزمینی خبر دادند و دور از هیاهوی رسانهها و در درون نشستهای سازمانی و تخصصی از بحران آب گفتند اما حالا دیگر تشت رسوایی از بام سرزمین افتاده و همگان به شکنندگی اقلیمی و نبود مدیریت سرزمین در ایران معترفاند و در همه رسانهها از ورشکستگی آبی و مرگ سرزمینی سخن میگویند. با این همه اما سازوکار مدیریتی به سمتوسویی نرفته که بتوان با خیال راحت گفت ارزشهای اقتصادی منابعی مانند آب درک شده است. در حالی که کشور در عطش بیبارانی میسوخت و همگان با عجز و لابه دست به دعای باران برداشته بودند تا کابوس پاییز خشک و بیآب گذشته در فصل زمستان هم تکرار نشود و ایران جهنمیتر از وضعیت فعلی نشود، آسمان تیره شد و برفی شگفت آمد و چندین شهر کشور را سفیدپوش کرد و شادی به درون قلبهای مردم بارید. اما ساعاتی از بارش برف نگذشته بود که خبر رسید ایران رکورد مصرف گاز را شکسته است. گزارشها از افزایش بیسابقه مصرف گاز خانگی در روزهای پس از ورود موج جدید سرما خبر دادند. گفته شد مصرف گاز با جهش 80 میلیون مترمکعبی به بیش از 570 میلیون مترمکعب در یک شبانهروز رسید. چه شده است که ایران به سرزمینی بدل شده که نگرانی از هدر رفتن منابع بیش از جنگ و ویرانی و شورش و انقلاب، نهتنها نظام سیاسیاش را که ماهیت وجود سرزمینیاش را تهدید میکند. به قول مسعود نیلی، تحلیلگر برجسته اقتصاد در ایران با نوعی پیشخور کردن منابع حیاتی از جمله آب برای ایجاد رفاه مواجه هستیم. او البته در بعد اقتصادی معتقد است در بزنگاهی تاریخی واقع شدهایم و باید تصمیمگیران و سیاستگذاران وضعیت فعلی را درک کنند و برای گذر از این دوره خطرناک، مسیر اقتصاد و سرنوشت سیاسی و اجتماعی کشور را به درستی تعیین کنند و کشتی نجات سرزمین را به ساحل امن برسانند. در این پرونده به بهانه رویدادهای اخیر از جمله رکوردشکنی مصرف گاز خانگی، افزایش شدید مصرف بنزین و تهدید جدی منابع آبی و... به دنبال پاسخ برای این پرسشها هستیم که چرا نهادهای قانونگذار با افزایش و استانداردسازی قیمتها موافقت نمیکنند و آیا پایین بودن قیمتها در منابع باارزش از جمله آب، سوخت و... دلیل غلبه مصرف هولناک و مسرفانه نیست؟