مهار اسب سرکش
راههای کنترل تورم افسارگسیخته در اقتصاد ایران چیست؟
رضا طهماسبی: بالا بودن نرخ تورم در اقتصاد ایران مساله تازه یا یک شوک موقت نیست، شاید هم به همین دلیل است که تا همین سال گذشته که کمکم زمزمه بحران ابرتورم بلند شد، سیاستگذار به کنترل و مهار آن حتی در سخن هم توجهی نداشت. در تمام سالهای بعد از انقلاب 57 تنها چهار سال را میتوان پیدا کرد که نرخ تورم سالانه در اقتصاد ایران تکرقمی بوده است، که دو سال آن هم متوالی و مربوط به دوران پسابرجام است. برابر آمار بانک مرکزی، در 45سالی که از انقلاب گذشته است، 20 سال نرخ تورم سالانه بین 10 تا 20 درصد، 12 سال بین 20 تا 30 درصد، چهار سال بین 30 تا 40 درصد و پنج سال نیز بین 40 تا 50 درصد بوده است و با این دستفرمان در سال جاری میتواند از این هم فراتر برود.
در حال حاضر به نظر میآید که سیاستگذار متوجه شده است که دیگر از تورم نزدیک به 50 درصد (یا به عبارت دقیقتر تورم نقطهبهنقطه 64 درصد) نمیتوان به سادگی گذشت و باید برایش راه علاجی پیدا کرد. از همینرو شعار سال هم مهار تورم برگزیده شده است اما لگام زدن بر این اسب سرکش، پیچیده است و سیاستهای ضدتورمی هم هزینهزاست و هم زمانبر. مجاب کردن دولت به پذیرش ناترازی بودجه و اصلاح ساختار نظام بودجهریزی، همکاری قوه مجریه با قوه مقننه، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت برای اصلاح قانون بانکداری و بانک مرکزی برای ایجاد نهاد مستقل سیاستگذار پولی که نظارت دقیق و بیاغماضی بر کارکرد بانکها اعم از دولتی و شبهدولتی و خصوصی داشته باشد، کار سادهای نیست. ضمن اینکه اساساً تورم درازمدت طی این چند دهه ذینفعان قدرتمندی در اقتصاد تقریباً دولتی و شبهدولتی ایران شکل داده است، بنگاههایی که با بهرهوری اندک از افزایش قیمت داراییهایشان سود میبرند و نهتنها ناکارآمدی خود را میپوشانند که پاداشهای کلان هم دریافت میکنند.
تورم مشکل تازهای در دنیای اقتصاد نیست؛ و دو، سه دهه است که با ریشهیابی آن، راههای کنترل و مهار آن نیز شناخته شده است. مقید بودن دولت به انضباط مالی، سیاست پولی فعال، نظارت دقیق بر نظام بانکی و پرهیز از مداخلات دستوری همه به نوعی به کنترل تورم کمک میکنند، اگر سیاستگذار بخواهد چنین راهی برود و اگر ذینفعان قدرتمند به او اجازه چنین حرکتی بدهند. در غیر این صورت برای مهار تورم باز هم توسل به همان راهکارهای مروجان شبهعلم صورت خواهد گرفت که مشابه مثال مشهور شکستن دماسنج بهجای پایین آوردن دمای کوره نزدیک به انفجار است.