دوپارگی چندبعدی
چرا به نظر میرسد جامعه ایران میل به دوقطبی شدن دارد؟
محمد ناظری: حسن روحانی، رئیسجمهور کشورمان روز دوشنبه بیست و هشتم بهمنماه در سیوسومین جشنواره بینالمللی خوارزمی در سالن اجلاس سران با اشاره به فضای دوقطبی به وجود آمده در جامعه گفت: «فضای دانشگاه علمی باشد و تنازع نباشد. علم را تقسیم نکنیم. هنر را نمیتوان دوقطبی کرد. من میترسم ساندویچیها، مغازهها و لباسفروشیها و... را هم دوقطبی کنیم. میترسم میوه را هم دوقطبی کرد؛ پرتقال جناح راست و پرتقال جناح چپ، در حالی که پرتقال، پرتقال است. هر چیزی را دوقطبی نکنیم.» این صحبتهای روحانی اولین اظهارات او که نشان از وجود فضای دوقطبی در کشور دارد، نیست. حسن روحانی در سال 1396 و بعد از پیروزی در انتخابات گفته بود: «در انتخابات ۲۹ اردیبهشت انتخاب میان دو نفر یا یک نفر میان چند نفر نبود؛ بلکه انتخاب میان دو نوع تفکر بود و مردم یک تفکر را ترجیح دادند که این مبنایی برای حرکت دولت در مسیر آینده کشور خواهد بود.» اما به نظر میرسد تفاوت اساسی آن فضای دوقطبی با فضای دوقطبی امروز گسترش اختلافها در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... است. صحبتهای اخیر روحانی در برههای بیان شده است که بحث دوقطبی شدن جامعه به شدت قوت گرفته است و به کمک فضای مجازی سراسر جامعه را فراگرفته است. تفاوت دیگر در فضای دوقطبی اخیر را میتوان گسترش فضای دوقطبی از تهران و کلانشهرها به شهرهای کوچک دانست؛ پدیدهای که در سالهای اخیر برجسته شده است. بعد از حضور عده زیادی از مردم در مراسم تشییع پیکر سردار سلیمانی و پس از آن اعتراضات به اعلام دیرهنگام خبر برخورد موشک به هواپیمای اوکراینی، بحث دوقطبی شدن جامعه بیش از پیش مطرح شد و صحبتهای برخی چهرهها در صدا و سیما مانند زینب ابوطالبی و محمدصادق کوشکی بیشتر و بیشتر به این فضا دامن زد. در دوران معاصر اولین نمونه مدرن از فضای دوقطبی در کشور را میتوان دوران انقلاب مشروطه دانست که در آن فضا دوقطبی «سنت و مدرنیته» به وجود آمد و به نوعی سایر دوقطبیهای سیاسی دوران اخیر را میتوان ادامه همان راه دانست. بعد از دوم خرداد 1376 و روی کار آمدن یک دولت میانهرو، به نوعی فضای دوقطبی بین گفتمان اصلاحات و طرفداران آن با گفتمان سنتی جامعه شکل گرفت. در این دوران به نوعی دوقطبی گفتمانی در ابعاد سیاسی و مذهبی مطرح بود. دومین اوج فضای دوقطبی بعد از انقلاب را میتوان انتخابات سال 1388 دانست که بیشتر سیاسی و جناحی بود. این مساله در سال 1396 هم تکرار شد اما کمکم رنگ و بوی اقتصادی هم گرفت. اعتراضات دیماه 1396 و آبانماه 1398 را میتوان نمونه دوقطبیهای اقتصادی و اجتماعی دانست. در این دو برهه اعتراضاتی در خیابانها به وقوع پیوست که نتیجه فشار اقتصادی به اقشار پاییندست و همزمان با انتشار اخبار اختلاس و سودجوییهای کلان در کشور بود. در روزهای اخیر حضور پررنگ فضای مجازی در کنار رسانههای رسمی بهخصوص صدا و سیما که عمدتاً گفتمان یک طرف را تبلیغ میکند، فضای دوقطبی را بیشتر در جامعه برجسته کرده است. امروز نشانههایی از فضای دوقطبی تقریباً در تمام ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... قابل مشاهده است. اما چرا جامعه ایران میل به دوقطبی شدن دارد؟