بیم از انحصار
داود سوری از پیامدهای خودکفایی با منابع دولتی میگوید
آیا خودکفایی در تکنولوژی در دنیای امروز امکانپذیر است؟ چرا فکر میکنیم اگر محصول ملی تولید میکنیم به نفع اقتصادمان است؟ تولید با منابع ملی چه تبعاتی دارد؟ این سوالات این روزها پیرامون وعده تازه وزیر ارتباطات در مورد تولید گوشی موبایل هوشمند ملی، مطرح شده است. اگرچه تولید گوشی تلفن همراه مساله جدیدی در ایران نیست و بارها این تجربه را داشتهایم که البته تجربه تلخ هم بوده است اما ظاهراً سیاستمداران ایرانی از این مساله درس عبرت نگرفتهاند و دوباره در مسیر تولید گوشی تلفن همراه گام برداشتهاند.
آیا خودکفایی در تکنولوژی در دنیای امروز امکانپذیر است؟ چرا فکر میکنیم اگر محصول ملی تولید میکنیم به نفع اقتصادمان است؟ تولید با منابع ملی چه تبعاتی دارد؟ این سوالات این روزها پیرامون وعده تازه وزیر ارتباطات در مورد تولید گوشی موبایل هوشمند ملی، مطرح شده است. اگرچه تولید گوشی تلفن همراه مساله جدیدی در ایران نیست و بارها این تجربه را داشتهایم که البته تجربه تلخ هم بوده است اما ظاهراً سیاستمداران ایرانی از این مساله درس عبرت نگرفتهاند و دوباره در مسیر تولید گوشی تلفن همراه گام برداشتهاند. البته گران شدن نرخ ارز و عدم توانایی برخی از افراد برای خرید گوشی تلفن همراه هم در این زمینه بیتاثیر نیست که باعث شده سیاستگذار برای پاسخگویی به نیازی که وجود دارد دوباره هوس کند وارد این عرصه شود. به این بهانه با داود سوری به گفتوگو پرداختیم. این اقتصاددان معتقد است که خودکفایی به این مفهوم که وارد حوزه تکنولوژی شویم و بخواهیم تمام قطعات یک محصول تکنولوژی در داخل کشور تولید شود در دنیای امروز قابل پذیرش نیست. سوری میگوید بسیار بعید است که بخواهیم اینگونه سرمایهگذاری کنیم که صفر تا صد یک گوشی تلفن همراه در داخل کشور تولید شود چون کاری بیهوده و خطاست و به موفقیت هم منجر نخواهد شد. این استاد دانشگاه اعتقاد دارد که اگر بنگاههای اقتصادی جدیدی در داخل کشور در این زمینه وارد شوند و سرمایهگذاری کنند و محصول قابل قبولی با استفاده از پتانسیل داخلی و خارجی تولید کنند که به بخشی از نیاز بازار پاسخ دهند این کار ایرادی ندارد و حتی از برخی جهات هم در این شرایط مفید به نظر میرسد.
♦♦♦
اخیراً وزیر ارتباطات وعده تولید گوشی موبایل هوشمند ملی را داده و سخن از خودکفایی در گوشی تلفن همراه را مطرح کرده است. با توجه به اینکه در حوزه تکنولوژی اینگونه نیست که دیگر یک کشور سازنده صفر تا صد یک محصول باشد و هریک از کشورها بر اساس مزیت نسبی که دارند در زنجیره تولید تکنولوژی قرار میگیرند آیا خودکفایی برخلاف روند جهانی آن هم در زمینه تکنولوژی امری منطقی و ممکن است؟
صحبتی که من شنیدم از آقای جهرمی درباره این مساله در قالب توئیتی بود که وعده دادند گوشی تلفن همراه باکیفیت و ارزانقیمت در داخل کشور تولید شود. به نظرم تا اینجای کار درباره وعده آقای آذریجهرمی ایرادی وجود ندارد که شرکت یا شرکتهایی ایرانی در زمینه تولید موبایل فعالیت کنند. این شرکتها میتوانند با تولید محصولات به نسبت باکیفیت و ارزانقیمتتر از محصولاتی که در بازار اکنون وجود دارد، بخشی از نیازها را در شرایط فعلی پوشش دهند. در بازار موبایل کشور که وارداتی است، جهش قیمت ارز باعث شده تا خرید گوشی از دسترس برخی از افراد جامعه خارج شود اما با ورود شرکتهای ایرانی میتوان به اینگونه نیازها پاسخ داد.
آنچه مهم است نحوه ورود شرکتهای تولیدکننده چه در زمینه گوشی تلفن همراه چه در زمینه سایر لوازم الکترونیکی به بازار است. اگر قرار باشد شرکتهای ایرانی تمامی قطعات یک گوشی تلفن همراه را از صفر تا صد تولید کنند، طبیعی است این کار امکانپذیر نیست. اگر منظور آقای آذریجهرمی از تولید گوشی تلفن همراه، گوشی صددرصد ایرانی باشد در اینجا ایراد به وجود میآید. چون تولید محصول تکنولوژیمحور هم منابع زیادی لازم دارد که مقرون بهصرفه نیست و هم اینکه در برخی موارد تولید داخلی برخی قطعات آن اصلاً امکانپذیر نیست. در نتیجه کار بیهودهای انجام دادهایم چون قیمت تمامشده آن محصول گرانتر از محصولات بازار درمیآید و قابل استفاده هم نخواهد بود.
پس خودکفایی در این زمینه کار بیهوده و غیرمنطقی است؟
خودکفایی به این مفهوم که وارد حوزه تکنولوژی شویم و بخواهیم تمام قطعات یک محصول تکنولوژی در داخل کشور تولید شود در دنیای امروز قابل پذیرش نیست. همانطور که شما میگویید کار بیهوده و غیرمنطقی است. من بعید میدانم منظور از تولید گوشی تلفن همراه در داخل ایران چنین چیزی باشد که وارد عرصه تکنولوژی موبایل شویم و خودمان از صفر تا صد تولیدکننده باشیم. بنابراین قطعات اصلی آن را وارد میکنند و ممکن است بخشهایی از قطعات فرعی آن هم در داخل ساخته شوند و محصول نهایی مونتاژ شود. در دنیا هم این شیوه در تولید گوشی تلفن همراه یا بهطور کلی لوازم الکترونیکی مرسوم است. بسیار بعید است که بخواهیم اینگونه سرمایهگذاری کنیم که صفر تا صد یک گوشی تلفن همراه در داخل کشور تولید شود چون کاری بیهوده و خطاست و به موفقیت هم منجر نخواهد شد. اشاره کردم اگر بنگاههای اقتصادی جدیدی در داخل کشور در این زمینه وارد شوند و سرمایهگذاری کنند و محصول قابل قبولی با استفاده از پتانسیل داخلی و خارجی تولید کنند که به بخشی از نیاز بازار پاسخ دهند این کار ایرادی ندارد و حتی از برخی جهات هم در این شرایط مفید به نظر میرسد.
شما میگویید این کار به شرطی موفق میشود که بنگاههای اقتصادی وارد شوند و به سرمایهگذاری در این زمینه بپردازند در حالی که ما تجربه قبلی در این زمینه داریم و پروژه تولید گوشی تلفن همراه در داخل کشور شکست خورده است. به نظر میرسد دولت بازهم به همان شیوه گذشته با پرداخت تسهیلات دولتی و پولپاشی و ایجاد انحصار و... میخواهد گوشی موبایل هوشمند ملی تولید کند. در این صورت تولید با منابع ملی چه پیامدهایی خواهد داشت؟
بازهم میگویم معتقدم اگر بنگاههای اقتصادی جدید وارد بازار که در اینجا بحث گوشی تلفن همراه است، شوند و سعی کنند که بخشی از نیازها را پاسخ دهند بدون اینکه در شرایط فعلی بازار تغییری ایجاد شود، در شرایط فعلی اثرگذار است که حداقل به نیاز بخشی از بازار پاسخ داده میشود. ایرادی هم ندارد که دولت در یک برنامه منظم و زمانبندیشده به برخی از شرکتها کمکهایی را انجام دهد. اما اگر ورود این شرکتها همزمان به تغییر شرایط بازار منجر شود، یعنی اینکه دولت به نفع شرکتهای ایرانی دست به محدودیت و ممنوعیت بزند یا تعرفه و مالیات گوشیهای موبایل خارجی را افزایش دهد و در نهایت منجر به انحصار شود، این کار دچار ایراد است. ایجاد انحصار و از بین بردن رقابت به نفع تولیدکننده ایرانی روش پذیرفتهشدهای نیست و به نتیجه مطلوب نخواهد رسید وگرنه چه ایرادی دارد در بازار چنددهمیلیونی گوشی تلفن همراه در کشور که تقاضای زیادی در آن وجود دارد با رعایت قوانین بازار بخشی از این تقاضا توسط شرکتهای داخلی پوشش داده شود. این مساله منجر به افزایش راندمان اقتصاد کشور خواهد شد و در این صورت این پدیده میمون و مبارک خواهد بود.
اما آنطور که شما میگویید با توجه به تجربه بد گذشته در زمینه تولید گوشی تلفن همراه اگر بخواهیم همان رویه را تکرار کنیم طبیعی است که همان نتیجه بد را تکرار خواهیم کرد. وقتی تغییری در مفروضات مساله ندهیم نتیجه حاصلشده فرقی نمیکند. بنابراین اگر بخواهیم صرفاً با اتکا به منابع دولتی دوباره کالای کمکیفیت تولید کنیم یا خدمات کمکیفیتی به مردم یا مصرفکننده بدهیم هیچ شکی وجود ندارد در صنعت گوشیسازی به همان سرنوشت قبلی دچار میشویم و بازهم شکست خواهیم خورد. تولید با منابع دولتی خطای فاحشی در این زمینه است و نباید این رویه را در شرایط سخت اقتصادی فعلی که دولت با محدودیت شدید منابع مواجه است، تکرار کنیم چون جز تحمیل زیان و حیف و میل کردن منابع نتیجه دیگری ندارد.
در شرایطی که دولت با محدودیت شدید منابع مواجه است چرا وزارت ارتباطات وعدهای میدهد که ممکن است فشار بیشتر به منابع دولتی وارد شود؟
من فکر نمیکنم در این شرایط دولت منابعی داشته باشد که بخواهد صرف چنین کاری کند، اگر خاطرتان باشد زمانی که موبایل وارد کشور شد، تنها اپراتور تلفن همراه کشور که دولتی هم بود به همراه سیمکارت به متقاضیان گوشی تلفن همراه هم میداد. این احتمال وجود دارد که دوباره این کار را تکرار کنند و گوشیهایی را که خودشان مناسب میدانند با سیمکارت به مردم تحمیل کنند و چون قیمت گوشی بسیار بالا رفته است از این طریق بخواهند به نیازی که وجود دارد پاسخ دهند. در نتیجه بازهم هزینه به مردم تحمیل میشود. یک احتمال هم وجود دارد که مانند کاری که در مورد پیامرسانهان داخلی کردند وام کلانی بدهند و در این بین سفرهای برای رانتخواران پهن شود و آن را به جیب بزنند و در آخر هم پیامرسانهایی عرضه کنند که کارایی چندانی ندارد و مردم از آن استقبال نکنند. تمام این احتمالات وجود دارد. نتیجه آن هم مشخص است؛ تحمیل هزینه دوباره به اقتصادمان. البته چون بحثمان در اینجا در مورد گوشی تلفن همراه است به این نکته اشاره کنم در این مورد با توجه به وعدهای که وزیر ارتباطات داده هنوز هیچ بحثی روشن نشده است و به قول معروف برنامه و پلن اجرایی آن اعلام نشده است، نباید به این زودی قضاوت کنیم و باید صبر کرد برنامه مربوطه مشخص شود تا ببینیم منظور از خودکفایی در حوزه تکنولوژی چیست. اجازه بدهید کمی خوشبین باشیم شاید این بار شرایط فرق کرده باشد.
از منظر سیاستگذاری، نیل به خودکفایی در تولید یک محصول یا در یک بخش اقتصادی در عمل به معنای در دستور کار قرار گرفتن مجموعهای از سیاستهای حمایتگرایانه است. اما هیچگاه این سیاستهای حمایتگرایانه جواب نداده است. دلیل اینکه سیاستمدار ایرانی به خودکفایی علاقه نشان میدهد و تجربههای شکستخورده قبلی را دائماً تکرار میکند چیست؟ و اینکه چرا سیاستگذار ما فکر میکند اگر محصول ملی تولید کنیم به نفع اقتصادمان است؟
اگر خودکفایی به مفهوم سیاستهایی باشد که پیش از این در عرصههای کشاورزی یا خودروسازی داشتهایم یا تجربه گذشته در تولید گوشی تلفن همراه باشد که درباره آن در سوال قبلی شما توضیح دادم بیحاصل و بیفایده خواهد بود. طبیعی است اگر همان شیوه قبلی بخواهد دوباره پیادهسازی شود چیزی جز پولپاشی بیفایده و تحمیل زیان نیست. وقتی دولت تصمیم میگیرد که چطور و چگونه منابع را تخصیص بدهد، طبیعی است که این فرآیند عادلانه نخواهد بود و همیشه این امکان وجود دارد که عدهای از اینگونه تخصیصها منافعی را ببرند. بازهم میگویم هنوز ابعاد این مساله مشخص نیست که این بار هدف دولت در تولید گوشی تلفن همراه در بازار داخلی چیست، باید صبر کنیم تا بیزینسپلن آن مشخص شود تا بر اساس آن ارزیابی کنیم. اگر بحث سیاستمداران ایرانی و تفکر آنان در زمینه خودکفایی است این موضوع جای بحث بسیاری دارد و فراتر از این موضوع تخصصی در عرصه تکنولوژی است. بارها هم اقتصاددانان نسبت به عواقب آن هشدار دادهاند که به نظرم بهتر است در جای دیگری در این زمینه صحبت کرد.
باز هم میگویم اشتباه است در این زمینه بخواهیم وارد حوزه تکنولوژی تلفن همراه و تولید کامل آن شویم، بیشتر همان بحث تولید مشترک و مونتاژ است. در صنعت گوشی موبایل بنگاههای بزرگی وجود دارند که هریک بخشی از زنجیره تولید را کامل میکنند و دیگر کشورها با ترکیب و مونتاژ کردن آنها یک گوشی جدید را به بازار میدهند. آنچه مهم است این است که محصولی که به اسم تولید داخلی عرضه میشود کیفیت قابل قبولی داشته باشد و نیاز یک طیف از جامعه را در شرایط فعلی که به گوشیهای ارزانقیمت نیاز مبرمی داریم، پاسخ دهیم.
یعنی شما معتقدید اگر دولت در این زمینه دخالت نکند و اجازه دهد، بنگاههای اقتصادی با توجه به توانی که دارند بر اساس قواعد بازار حتی با مونتاژ کردن هم میتوانند در این زمینه موفق باشند و به نیاز داخلی پاسخ دهند؟
معتقدم که هیچگاه این مسیر بسته نیست اگر بخواهیم وارد فعالیتی چون گوشیسازی یا تولید هر نوع لوازم الکترونیکی دیگری شویم. اگر از مسیر صحیح همانند آنچه در دنیا عمل میشود، وارد شویم بهطور حتم موفق خواهیم شد. اگر شرکتهای ایرانی مانند بنگاههای اقتصادی دنیا سعی کنند با رعایت قوانین بازار و رقابت سالم سهمی از بازار پرتقاضای گوشی تلفن همراه را بگیرند به نفع اقتصادمان است. بنابراین اگر دولت تولیدکنندگان یا عرضهکنندگان دیگری را که در بازار وجود دارند به صورت مستقیم و غیرمستقیم محدود نکند و اجازه دهد تولیدکنندگان داخلی و خارجی در یک زمین با هم بازی کنند با یک قوانین مشابه در این مسیر موفق خواهیم شد چراکه در این صورت تولیدکننده داخلی برای اینکه سهمی از این بازار به دست بیاورد تلاش زیادی انجام میدهد و وارد عرصه رقابت میشود، در نتیجه محصولات باکیفیت تولید میکند. اگر تولیدکننده داخلی موفق شود در این زمینه اتفاق بسیار خوبی است و به نفع اقتصادمان است. در حال حاضر بازار گوشی تلفن همراه ارزانقیمت تقاضای بالایی در کشورمان دارد و تولیدکننده داخلی میتواند با رعایت قوانین بازار از آن سهم ببرد.
بنابراین باز هم تاکید دارم به نظر نمیرسد دولت یا وزارت ارتباطات قصد ورود به حوزه تکنولوژی تلفن همراه داشته باشد، چون نه توانایی فنی دارد و نه توانایی مالی آن را. میتوان از تجربههای شرکتی چون هوآوی بهره برد، حداقل در داخل کشور محصولی تولید کرد که مخاطبان خاص خود را داشته باشد و موفق هم بود. زمانی که هوآوی آمد در بازار بزرگ گوشی تلفن همراه وارد شد هیچ کس فکر نمیکرد بتواند سهمی از این بازار را نصیب خود کند. این شرکت که نیاز بازار را در تولید گوشیهای ارزانقیمت به خوبی درک کرد و وارد این عرصه شد در بازار ایران هم موفق عمل کرده است. ما هم میتوانیم در این زمینه در بازار داخلی حداقل حرفی برای گفتن داشته باشیم به شرط آنکه بر مبنای قوانین بازار، کنار گذاشتن اشتباه گذشته و عدم دخالت دولت در این مسیر حرکت کنیم.