ماموریت اصلی
رشد اقتصادی یا اشتغال کدام هدفگذاری شود؟
مجید حیدری: در حالی که عموماً مسوولان اقتصادی بر اعداد و ارقام اشتغال تکیه کردهاند، تجارب موفق نشان میدهد اشتغالزایی تنها در سایه رشد اقتصادی پایدار و درونزا ایجاد شده است. اما در غیاب استراتژی مناسب برای ایجاد رشد اقتصادی، صحبت از افزایش اشتغال محلی از اعراب ندارد. نتایج بهدستآمده از یک پژوهش اقتصادی نشان میدهد طی سالهای ۸۴ تا ۹۲ سیاستهایی که به منظور کاهش نرخ بیکاری در دستور کار قرار گرفته نرخ اشتغال را افزایش ندادهاند. بررسیهای آماری نشان میدهد افزایش نیافتن اشتغال طی سالهای مذکور سه دلیل اصلی دارد؛ نخستین موضوع این است که تنها اعطای تسهیلات نمیتواند عاملی برای افزایش نرخ اشتغال باشد. دومین عامل به پایین بودن نرخ بهرهوری نیروی کار مربوط میشود. سومین موضوع نیز به سرمایهبر بودن مشاغل ایجادشده تاکید دارد. به طوری که توجیه پدیده رشد بدون اشتغال در سطح مناطق به سیاستهای اقتصادی برمیگردد که باید در اقتصاد با نرخ بیکاری بالا، رویکرد از سمت سرمایهبری به سمت کاربری تمایل پیدا کند. بررسی آمارهای موجود در زمینه نرخ اشتغال در کشور نشان میدهد هرچند توزیع جغرافیایی بیکاری و اشتغال منطقهای در سالهای اخیر محور مطالعات تجربی و نظری برخی از محققان بوده، اما کماکان وجود نابرابریهای منطقهای در کارکردهای اقتصادی و بهخصوص شرایط منطقهای بازار کار، مساله مهمی است که چگونگی رفع این مساله، همواره دغدغه سیاستگذاران ملی و منطقهای است. طی سالهای اخیر بیکاری یکی از مهمترین چالشهای پیش روی مسوولان اقتصادی کشور بوده است. برای حل این مشکل طرحهای مختلفی ارائه شده است اما آنچنان که باید تاثیرگذار نبودهاند. اما سوال اینجاست که چه برنامهای میتواند زمینه را برای ایجاد اشتغال پایدار ایجاد کند؟ کارشناسان معتقدند باید رشد اقتصادی فراگیر ایجاد شود تا زمینه برای ایجاد اشتغال فراهم شود حال آنکه عمده اشتغال ایجادشده مبتنی بر پولپاشی بوده است.
استراتژیهای رشد فراگیر شامل استراتژیهای حامی نیروی کار و استراتژیهای حامی کسبوکارهاست و استفاده همزمان این استراتژیها با هدف ارتقای سطح فراگیری اجتماعی و کارایی اقتصادی از طریق تمرکز بیشتر روی موسسات و سازمانها انجام میشود. اما باید در نظر داشت در بحث سیاستهای حمایتکننده از نیروی کار تلاش برای ارتقای سطح مهارتهای نیروی کار و ایجاد تناسب بین نیازهای روز کشور و تواناییهای نیروی کار مساله بسیار بااهمیتی است. از طرف دیگر توزیع مجدد درآمد و ثروت در کشور هم مساله دیگری است که باید مدنظر قرار گیرد. مساله بسیار مهمی که میتواند باعث رشد پایدار اقتصادی شود ایجاد انگیزه برای کارآفرینی و افزایش سرمایهگذاری در بخشهای مختلف اقتصادی است که باعث میشود اشتغال در کشور رشد کند و سطح دستمزدها افزایش یابد. افزایش سطح مالکیت داراییها و خرید خانه اصلیترین عامل ارتقای استانداردهای زندگی است. هدف نهایی رشد اقتصادی در هر کشور را میتوان توسعه پایدار اقتصادی و ارتقای استاندارد زندگی مردم دانست. از طرف دیگر افزایش دریافتی مردم و افزایش فرصتهای اقتصادی برای مشارکت بیشتر مردم و جوانان از دیگر مسائلی است که میتواند به دنبال رشد پایدار اقتصادی در کشور ایجاد شود.