تصور باطل
چرا بازگشت به کوپنیسم غلط است؟
رضا طهماسبی: «پس از پایان جنگ، مسوولان عراقی به ما میگفتند در دوران جنگ با وجود خصومتی که بین ما وجود داشت اما شما به فکر مردم ما بودید و سعی میکردید اقلام اصلی مورد نیاز آنها بهخصوص دارو را تامین کنید. آنها تصور میکردند ما این کار را تعمداً و از روی خیرخواهی انجام دادهایم، اما در واقع این موضوع ناشی از این اصل بود که وقتی ما کالایی را با قیمت پایینتر از بازار توزیع میکنیم، در نهایت تامینکننده بازار کشورهای دیگر میشویم. در آن دوران وقتی جمعیت کشور را بر حسب کوپنهای توزیعی حساب میکردیم از جمعیت سرشماری بیش از چهار میلیون نفر بیشتر بود. در واقع ما در شرایط تشدید تحریم با اختصاص ارز ارزانتر، به تامینکننده نیازهای بازار پاکستان، عراق و دیگر همسایهها تبدیل میشویم.»1 با وجود آنکه مطالعات جسته و گریخته و اظهارنظرهای اقتصاددانان و تحلیلگران اقتصادی از کوپن (در واقع سازوکار آن) به عنوان یک مشخصه بارز اقتصاد دوره جنگ در دهه 60، اتلاف منابع و شکلگیری فساد و رانتهای گسترده حول آن است، باز هم سیاستمدارانی تا کمی به تصور خودشان شرایط اقتصادی را سخت میبینند، دم از بازگشت به کوپن برای کمک به اقشار محروم و نیازمند میزنند. بدون اینکه توجهی به ریشههای وضعیت موجود و پرداختن به آن شود. نتایج منفی نظام کوپنی توزیع کالا در دهه 60 مسجل است، تازهتر از آن نتیجه تخصیص ارز 4200تومانی برای کالاهای اساسی است که اولاً برابر اذعان دولتمردان نتایجش در سفره مردم پدیدار نشد و دوماً با ایجاد اخلال در بازار باعث قاچاق کالاهایی شد که قیمتشان سرکوب و تثبیت شده بود، برای مثال در دورهای که گوشت قرمز با استفاده از ارز ترجیحی وارد شد، همزمان قاچاق دام زنده از کشور اوج گرفت، همان داستانی که عراقیها پس از جنگ تعریف میکردند. رابطه پول و کالا قطعشدنی نیست، هر ابزار دیگری که در این مسیر قرار گیرد نقش پول را بازی میکند و قابل معامله است، ولو کوپن هوشمند. ضمن اینکه خود کالای نهایی در بازار آزاد با سود بیشتر قابل فروش است. پس سادهانگارانه است که تصور شود با کوپن و تثبیت قیمت میتوان باعث شد تا کالاهای اساسی مورد نیاز به دست نیازمندان برسد. بازگشت به کوپن عملاً بازگشایی سفره دیگری برای سوداگری، توزیع رانت و امتیازات انحصاری است و درآمدی هنگفت را نصیب عدهای قلیل میکند. کوپن چه هوشمند و چه کاغذی نفعش بیش از آنکه به قشر آسیبپذیر برسد، به منتخبان و برگزیدگانی میرسد که انحصار تهیه و توزیع را در دست دارند، و البته سوداگرانی که بازار موازی را شکل خواهند داد. ضمن اینکه اقتصاد امروز ایران با آنچه در دهه 60 بود قابل مقایسه نیست، تولید ناخالص داخلی تقریباً سه برابر شده، جمعیت 8 /1 برابر، تجارت خارجی تقریباً دو برابر و حتی تورم امروز اقتصاد ایران از تورم آن دوره بالاتر است. مهمتر اینکه میزان نقدینگی امروز اقتصاد ایران 2700 برابر آن سالهاست.