تعمیق نابرابری
یارانههای پیدا و پنهان چه بر سر اقتصاد ایران آورده است؟
فاطمه شیرزادی: مجموع یارانههای اقتصاد ایران در سال 1398 بیش از دو برابر بودجه دولت خواهد بود. 100 هزار میلیارد تومان یارانههای بودجهای، 140 هزار میلیارد تومان یارانههای فرابودجهای (از محل صندوقهای فرابودجهای، منابع نهادهای غیردولتی و شرکتهای دولت) و 72 هزار میلیارد تومان تسهیلات تکلیفی و تحت تضمین دولت از شبکه بانکی در تعهد دولت تنها بخشی از یارانههایی است که قرار است در سال جاری توزیع شود. اما مجموع این 312 هزار میلیارد تومان یارانه به اندازه نصف یارانههای پنهان هم نیست. گزارشی که اخیراً سازمان برنامه و بودجه منتشر کرده، مجموع یارانههای پنهان را بیش از 649 هزار میلیارد تومان و مجموع یارانههای پنهان، بودجهای و فرابودجهای سال 98 را معادل 890 هزار میلیارد تومان تخمین زده است. طبق ادعای این گزارش، این میزان بیش از دو برابر بودجه دولت در سال 98 است. نکته قابل توجه این است که بیش از 72 درصد مجموع این یارانهها، یارانه پنهان است. چگونه یارانههای پنهان در اقتصاد ایران به این ابعاد رسیده است؟ یارانه پنهان در واقع عدمالنفع دولت به دلیل فروش کالاهای تولیدی در داخل کشور با قیمت پایینتر از قیمت قابل فروش در خارج از کشور است. این نوع یارانه در اقتصاد ایران بهخصوص از زمانی که تفاوت زیادی بین نرخ ارز رسمی با قیمت بازاری آن ایجاد شد، ابعاد گستردهای یافته است. در بخش کالاهای اساسی میزان یارانه پنهان به 9 /39 هزار میلیارد تومان میرسد. حدود یکچهارم این میزان و معادل 2 /10 هزار میلیارد تومان هم یارانه دارو داده میشود. اما بیش از شش برابر مجموع این دو رقم، به فرآوردههای نفتی شامل بنزین، نفت سفید، نفت گاز، نفت کوره، گاز مایع و سوخت هوایی یارانه داده میشود؛ رقمی معادل 310 هزار میلیارد تومان. در همین حال کمی پایینتر از این رقم معادل 279 هزار میلیارد تومان در بخش گاز طبیعی و 9 /9 هزار میلیارد تومان هم در بخش برق یارانه داده میشود. اما توزیع این حجم از یارانه با اقتصاد کشور چه میکند؟ این ارقام بزرگ که به بهانه و تحت عنوان حمایت از خانوار ایرانی توزیع میشوند در عمل به کدام اقشار میرسند؟ سرانه یارانه در سال 1398 معادل 9 /10 میلیون تومان برآورد شده است. از این میزان 9 /7 میلیون تومان یارانه پنهان، نزدیک به 2 /1 میلیون تومان یارانه بودجهای و 7 /1 میلیون تومان یارانه فرابودجهای است. توزیع نامناسب این حجم از یارانه میان دهکهای مختلف درآمدی باعث شده یارانه دریافتی دهکهای پایین درآمدی کمتر از دهکهای بالا باشد. به عنوان مثال به طور متوسط هر خانوار دهک اول یعنی فقیرترین خانوار جامعه تنها 2 /3 میلیون تومان از توزیع یارانه پنهان مستقیم خانوار سهم دارد، در حالی که سهم دهک دهم یعنی ثروتمندترین خانوار جامعه از یارانه پنهان مستقیم خانوار به 3 /21 میلیون تومان میرسد. مدافعان توزیع یارانه آنطور که مصطلح است آن را «پول نفت» و حق مردم میدانند، اما گذشته از دیگر تبعات توزیع یارانه در اقتصاد ایران، عواقب این نابرابری شدید در توزیع یارانهها چیست؟