نفحات نفت
درسهایی از کارنامه تولید نفت ایران در نیمقرن گذشته
موضوع تولید نفت در 50 سال گذشته به بحث مفصلی نیاز دارد که در یک مقاله نمیگنجد. مطالب زیر مرور سریع بر تاریخچه نفتی و یادآور نکاتی است که دیدی کلی از تحولات صنعت نفت کشورمان را ارائه دهد. با نمودارها و جدولهای داخل مقاله سعی شده که اطلاعات تا آنجا که ممکن است به صورت تصویری نشان داده شود و در حقیقت بحث را بیشتر بر محور این نمودارها ادامه خواهیم داد. امید است بازنگری به گذشته و تعمق بر فراز و نشیبهای آن راهنمای مفیدی برای اتخاذ سیاستهای مناسب برای آینده باشد.
موضوع تولید نفت در 50 سال گذشته به بحث مفصلی نیاز دارد که در یک مقاله نمیگنجد. مطالب زیر مرور سریع بر تاریخچه نفتی و یادآور نکاتی است که دیدی کلی از تحولات صنعت نفت کشورمان را ارائه دهد. با نمودارها و جدولهای داخل مقاله سعی شده که اطلاعات تا آنجا که ممکن است به صورت تصویری نشان داده شود و در حقیقت بحث را بیشتر بر محور این نمودارها ادامه خواهیم داد. امید است بازنگری به گذشته و تعمق بر فراز و نشیبهای آن راهنمای مفیدی برای اتخاذ سیاستهای مناسب برای آینده باشد.
تغییرات بهای نفت
در اینجا بحث را با نگاهی به تغییرات بهای نفت در بازار بینالمللی در 50 سال گذشته آغاز میکنیم. نمودار 1 قیمت متوسط سالانه نفت را از سال میلادی 1965 تا 2017 (از 1344 تا 1396) نشان میدهد. چنانکه مشاهده میشود بهای نفت در سالهای آغازین این نمودار حدود دو دلار یا پایینتر نوسان داشته است. در حقیقت قیمت نفت در دهههای پیش از آنچه در نمودار دیده میشود نیز همین حدود بوده است. شرکتهای بینالمللی نفت بها را پایین نگه میداشتند و این امر کمک بزرگی بود برای کشورهای صنعتی و مخصوصاً نیاز به انرژی ارزان برای بازسازی آن کشورها بعد از جنگ دوم جهانی. علاوه بر بهای نفت، میزان تولید نفت کشورها نیز در آن سالها در اختیار شرکتهای بینالمللی نفت بود و این شرکتها با در نظر گرفتن منافع خود و اولویتهای عملیاتی و تجاریشان و اغلب بدون اطلاع کشورها، تولید نفت را بالا و پایین میبردند. کشورهای تولیدکننده نفت سالها سعی داشتند کنترل بیشتری روی درآمد نفت که مهمترین منبع درآمد ملیشان بود داشته باشند. اغلب خوانندگان این نوشته درباره این وضعیت غیرمنصفانه و سالها مبارزات کشورهای نفتی برای دریافت سهمیه عادلانه و ملی کردن نفتشان و تشکیل سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) آگاهی دارند. در مورد این مطالب مدتهاست که تحقیقات جامع صورت گرفته و به صورت کتابها و مقالات متعدد در دسترس عموم قرار دارد. در اینجا از بحث بیشتر در مورد آنها خودداری میشود.
چنانکه در این نمودار دیده میشود بهای نفت در اوایل دهه 1970 کمی بالا رفته به حدود دو دلار و نیم رسیده بود ولی به دنبال جنگ ماه اکتبر 1973 اعراب و اسرائیل و تحریم نفتی توسط اعراب، در سال 1974 میلادی به بیش از 11 دلار رسید و در همین حدود نوسان داشت تا با انقلاب اسلامی ایران در 1979 و سپس حمله ارتش صدام به ایران در 1980 به بالاتر از 30 دلار رسید و در معاملات تکمحمولهای نفت حتی بالاتر از 40 دلار نیز خرید و فروش شد. قیمت نفت در سالهای بعد باز هم نوساناتی داشت که از بحث پیرامون جزئیات آنها صرف نظر میشود. ولی از اوایل دهه 2000 روندی صعودی آغاز کرد و در اواسط سال 2008 بهای نفت به نزدیک 150 دلار رسید اما تا پایان همان سال به نزدیک 30 دلار سقوط کرد و بالاخره در 10 سال گذشته بهای نفت به بالای 110 دلار صعود یا به زیر 50 دلار نزول داشته است. شاید جالب باشد توجه کنیم که دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد (2005 تا 2013) نفت بالاترین قیمت را در تاریخ داشته است.
تولید نفت ایران
حال در نمودار 2 تولید نفت کشورمان را مطالعه میکنیم. بهطوری که ملاحظه میشود طی حدود هشت سال از 1965 تا 1973 تولید روزانه با روندی سریع از حدود دو میلیون بشکه به حدود شش میلیون بشکه رسید. در این مدت علاوه بر واحد اکتشاف و تولید شرکت ملی نفت ایران، عملیات نفتی توسط شرکتهای متعدد دیگر صورت میگرفت، از جمله شرکتهای عامل نفت (کنسرسیوم) که در سال 1973 به شرکت خدمات نفت تغییر یافت و چندین شرکت نفتی دیگر که بیشتر در خلیج فارس فعالیت داشتند. پس از سال 1973 حجم تولید روزانه نفت ایران بین
5 /5 و 6 میلیون بشکه نوسان داشت تا آغاز انقلاب و اعتصابات کارکنان صنعت نفت و سپس شروع جنگ تحمیلی. همانطور که میدانیم مناطق نفتی عملاً جبهه جنگ یا نزدیک نواحی عملیات جنگی بود. تاسیسات نفتی صدمات وسیعی دیده و بعضی کاملاً منهدم و عده زیادی از کارکنان صنعت شهید شدند ولی بقیه توانستند با شجاعت عملیات را ادامه دهند. متوسط تولید در سالهای جنگ حدود دو میلیون بشکه در روز بود.
یک نکته مهم درباره صنعت نفت پیش از انقلاب این است که طبق قراردادهایی که با شرکتهای خارجی داشتیم و به دنبال نظارت و کنترل شرکت ملی نفت ایران، شرکتهای خارجی موظف بودند با استخدام کارکنان ایرانی و با برنامههای جامع آموزشی و عملیاتی تا بالاترین حد ممکن از ایرانیان در فعالیتهای خود استفاده کنند و این اهداف به مقدار زیادی عملی شده بود و ایرانیان در داخل تشکیلات سازمانی شرکتهای خارجی مشغول به خدمت بوده و عدهای نیز مسوولیتهای بالا برعهده داشتند و همان کارکنان ایرانی بودند که پس از انقلاب و خروج کارکنان خارجی در دوران جنگ و بعد از جنگ صنعت را اداره میکردند.
پس از آتشبس در سال 1988 کلیه امکانات برای بازسازی صنایع نفت بهکار گرفته شد و مخصوصاً سعی شد تولید نفت بالا رود ولی چنانکه در نمودار ملاحظه میشود نتوانستیم میزان تولید را به متوسط سالانه چهار میلیون بشکه برسانیم. به دنبال مطالعات جامع فنی، برنامهریزی و مدیریتی و ارزیابیهای مختلف و مباحث کمیسیونهای مجلس بالاخره تصمیم گرفته شد که صنعت نفت نیاز به سرمایهگذاری، تکنولوژیهای جدید، مدیریت پروژه و تخصصهای دیگر دارد. از اینرو مجلس شورای اسلامی در 1995 مدل قرارداد بیع متقابل را برای جلب این نیازها تصویب کرد و باوجود تصویب لایحه تحریم در کنگره آمریکا، قراردادهای متعدد با شرکتهای نفتی مختلف بسته شد. طی مدت این قراردادها علاوه بر فعالیتهای اکتشاف و تولید توسط شرکتهای عملیاتی داخل شرکت ملی نفت ایران، در فعالیتهای شرکتها طبق قرارداد جدید، مجموعاً حدود 25 تا 30 میلیارد دلار در پروژههای نفت و گاز سرمایهگذاری شد. میدانهای نفت و گاز مختلف توسعه یافته و به تولید رسیدند و میادین نفت و گاز جدیدی نیز کشف شد.
از اواخر دهه 2000 با تحریمهای مختلف، فعالیتهای بیشتر شرکتهای خارجی متوقف شد و متاسفانه با تحمیل محدودیتهای جدید، صادرات نفت ایران و بالاجبار تولید نفت کشور نیز کاهش یافت که در نمودار مشاهده میشود. ولی با مذاکرات درباره انرژی هستهای و توافقنامه برجام (2016) و برداشت تعدادی از تحریمها تولید بالا رفت و مذاکره با شرکتهای خارجی دوباره آغاز شد و نیز وزارت نفت مطالعات جامعی برای بهبود مدل قرارداد بیع متقابل انجام داد که به قرارداد آیپیسی یا انپیسی مشهور است. این مذاکرات منجر به تعداد زیادی تفاهمنامه با شرکتهای نفتی و با دولتهای مختلف شد و در چند مورد نیز (مانند پروژه فاز 11 میدان گازی پارس جنوبی با شرکت فرانسوی توتال) قرارداد قطعی هم به امضا رسید و فعالیتهایی نیز انجام شد. ولی متاسفانه با تحریمهای جدید آقای ترامپ، شرکت توتال بعد از خرج ظاهراً حدود 50 میلیون دلار، از ادامه کار خودداری کرد. مذاکرات با شرکتهای دیگر ادامه دارد. ولی با این محدودیتها و مهمتر از همه اشکالات جدی که آمریکا برای انتقال پول و عملیات بانکی بینالمللی ایجاد کرده است، شرکتهای خارجی تمایل کمتری برای سرمایهگذاری در ایران دارند. مهمتر اینکه برای خرید وسایل و قطعات و استفاده از تکنولوژی با گرفتاریهای زیادی مواجه هستیم. همچنین فشار آمریکا بر خریداران نفت ایران باعث شده که صادرات (و در نتیجه تولید) نفت کشور از سال 2018 باز هم کاهش یابد که در آمار بعدی مشاهده خواهد شد.
نکته جالبی که در نمودار تولید مشاهده میشود مقایسه دو منحنی است، یعنی منحنی تولید نفت خام با منحنی تولید مجموع نفت خام و مایعات گازی. فاصله بین این دو منحنی میزان تولید مایعات حاصل از میادین گازی کشور است و نشان میدهد که تولید این مایعات بعد از پایان جنگ به تدریج افزایش یافته و در سالهای اخیر به حدود یکمیلیون بشکه در روز رسیده است. پس با اینکه تولید نفت خام بعد از نزدیک به 20 سال هنوز کمتر از چهار میلیون بشکه مانده است ولی تولید گاز روند صعودی چشمگیری داشته یعنی بخش گاز بیشتر موفق بوده است گرچه پروژههای تزریق گاز به میدانهای نفتی هنوز تکمیل نشده و در برداشت گاز از میدان پارس جنوبی هنوز از قطر عقب هستیم. نمودار 3 منحنیهای بهای نفت و تولید نفت را با هم نشان میدهد.
با اینکه این نوشته درباره تولید نفت کشورمان است ولی چون بحث گاز پیش آمد نموداری از سوابق گاز را هم بررسی کنیم (نمودار 4). این نمودار نشان میدهد که تولید گاز در سالهای پیش از انقلاب کمتر از 20 میلیارد مترمکعب در سال بود ولی پس از جنگ به سرعت تولید گاز افزایش داشته است. بهطوری که در سالهای اخیر به نزدیک به 250 میلیارد مترمکعب رسید و گاز در بسیاری از بخشهای اقتصاد کشور جانشین نفت شده است. نکته جالب دیگر این نمودار منحنی صادرات گاز در دوران قبل از انقلاب است که به نزدیک 10 میلیارد مترمکعب در سال رسیده بود. این گاز از جمعآوری گازهای همراه بود که ضمن تولید نفت، آزاد شده و اغلب سوزانده میشد. طبق قرارداد بین دولت ایران در آن زمان و اتحاد جماهیر شوروی سابق، این گاز به شوروی صادر میشد و در عوض معادن بزرگ آهن و زغالسنگ در ایران تجهیز و احداث شد و کارخانه ذوبآهن در اصفهان تاسیس و راهاندازی شد و این فعالیتها چند سال بعد به صنایع پیشرفته فولاد توسعه پیدا کرد. ولی در سالهای بعد از انقلاب ازدیاد تولید گاز بیشتر از طریق توسعه میدانهای گازی بوده است. این نمودار در ضمن نشان میدهد که در 20 سال گذشته ما هم صادرکننده و هم واردکننده گاز بودهایم.
چالشهای صنعت نفت
1- انقلاب و جنگ تحمیلی
تولید نفت با اعتصاب کارکنان صنعت مدتی قطع شد و از طرف دیگر انقلاب باعث شد که شرکتهای نفتی بینالمللی کارکنان غیرایرانی خود را از ایران خارج کنند. ولی پس از پیروزی انقلاب، با کادر ایرانی تولید از سر گرفته شد و حتی برای مدت کوتاهی سقف تولید به شش میلیون بشکه در روز رسید ولی شورای انقلاب و دولت موقت (سازمان برنامه) تصمیم گرفتند که برای نیازهای مملکت در آن زمان تولید چهار میلیون بشکه در روز کافی است.
عملیات نفتی به تدریج به روال معمول خود بازمیگشت ولی به زودی تب انقلاب بر صنعت نفت نیز اثر گذاشت و عملیات پاکسازی شدت پیدا کرد و انتصابات جدید بیشتر از دید سیاسی و تعهد به انقلاب بود تا تخصص، کارایی و تبحر شغلی. طبیعی است که این وضعیت برای صنعت زیانآور بود. با دلسردی کارکنان، تعدادی استعفا دادند ولی هنوز عده زیادی باعلاقه ادامه میدادند و عملیات نفتی به پیش میرفت که متاسفانه در پاییز 1980 /1359 نیروهای صدامحسین به ایران حمله کردند. مابقی کارکنان غیرایرانی کشور را ترک کردند و ایرانیان خودشان عملیات نفتی را اداره میکردند. همانطور که در بالا ذکر شد تاسیسات نفت ایران از اولین اهداف حمله ارتش عراق بود.
پالایشگاه آبادان، چاههای نفت و گاز، تاسیسات تولیدی سر چاهها، کارخانههای تفکیک گاز و نفت، تلمبهخانهها و خطوط لوله انتقال نفت و گاز و صدها تاسیسات دیگر عملاً در خطوط مقدم جبهه و هدف موشک، توپخانه، خمپاره و حتی سلاح سبک بودند و صدمات عظیمی بر صنعت وارد شد. تعداد زیادی از کارکنان صنایع نفت شهید شدند و بقیه با شجاعت و از خودگذشتگی به کار ادامه دادند. تاسیساتی که هدف قرار میگرفت با سرعت تعمیر میشد یا قطعات سالم آنها در تعمیر و بازسازی تاسیسات دیگر بهکار برده میشد. به این ترتیب کارکنان صنعت توانستند بهطور متوسط تولید را حدود دو میلیون بشکه در روز طی هشت سال جنگ تحمیلی نگه دارند. تجربیات این سالها بالاخره نشان داد که «نفتیها هم متخصص بودند و هم متعهد».
2- چالشهای فنی
فهرستوار مهمترین این مسائل عبارتند از بالا بودن سن بیشتر میادین نفتی کشور، ترکدار بودن سنگ مخزن میادین، افت فشار و نیاز به تزریق گاز یا آب، غیرمتجانس بودن سنگ مخزن مخصوصاً در میادین جدید نزدیک مرز عراق، تراکم زیاد و تخلخل کم سنگ مخزن در لایههای زیرین میادین قدیم و در بیشتر میادین جدید.
برای شناخت مساله سن میدانهای نفتی، باید به یاد آوریم که آغاجاری و گچساران نزدیک 70 سال است نفت تولید میکنند. اهواز، بیبیحکیمه، کرنج، مارون، پارسی، رگسفید، دورود-خارک و سلمان حدود 50 سال پیش شروع به تولید کردند و میادین کوپال، منصوری و ابوذر حدود 40 سال از عمرشان میگذرد و ما هنوز برای تولید و صادرات نفتی به این میدانها و میادین مشابه متکی هستیم! ولی با وجود این باید توجه کرد که هنوز هم این میادین پیر مقدار معتنابهی نفت قابل برداشت در خود دارند. یک محاسبه سرانگشتی تقریبی نشان میدهد که ذخیره قابل برداشت آنها حدود 30 میلیارد بشکه است که قابل مقایسه با ذخیره نفت کشور قزاقستان است که روزانه حدود یک و نیم میلیون بشکه نفت تولید میکند. اما نکته مهمتر این است که ادامه بهرهبرداری و تولید بهینه از این میدانهای پیر به سادگی روشهای بهرهبرداری در دوران جوانی این میدانها نیست. همانطور که افراد سالخورده مرتب نیاز به مراقبتهای ویژه پزشکی، دارو، معاینات و آزمایشهای مخصوص، جراح متخصص، فیزیوتراپی و... دارند که اغلب متکی به دستگاههای پیچیده و تکنولوژی مدرن است تولید نفت از این میدانها نیز نیازمند متخصصان و کاربرد تکنولوژیهای نوین است که محتاج سرمایهگذاری سنگینی است. فشار مخزن پس از سالها بهرهبرداری افت شدیدی داشته و میزان تولید روزانه خیلی کم شده است. مثلاً متوسط تولید روزانه یک چاه که در دهه 70 میلادی تقریباً 16 هزار بشکه بود اکنون به 1500 تا 2000 رسیده است. دیگر نمیتوان صرفاً با حفر چاه جدید تولید را بالا برد یا حتی اینکه در همه میادین بهطور یکنواخت گاز تزریق کرد کمااینکه مخازن آسماری میادین اهواز و مارون علاوه بر سنگ آهک، دارای لایههای ماسه سنگ است که تخلخل و قابلیت نفوذش خیلی بالاست و ممکن است گاز تزریق شده بدون اینکه چندان اثر مفیدی داشته باشد از طریق چاههای دیگر از مخزن خارج شود. برای بهبود تولید، متخصصان رشتههای مختلف مهندسی مخازن، مهندسی نفت، زمینشناسی و علوم زمین، کاربرد کامپیوتر و مدلسازی، نصب دستگاههای دقیق (هوشمند) داخل چاهها و استفاده از روشهای نوین اندازهگیری و ضبط پارامترهای متعدد و فرآیندهای داخل مخزن و تعبیر و تفسیر آنها، استفاده از لرزهنگاری و متدهای گوناگون ژئوفیزیکی برای نقشهبرداری دقیق سنگ مخزن و حتی چگونگی حرکت سیالات نفت، گاز و آب (اصطلاحاً نقشهبرداری چهاربعدی) و دهها روش دیگر، حضور کارشناسان این رشتهها و همکاری متخصصان و انتخاب و استفاده از شرکتهای متنوع خدمات نفتی و خرید قطعات و دستگاهها و ابزار دقیق و مدیریت پروژه و نصب و راهاندازی نیاز است. کاربرد آنها محتاج تیمهای کارآزمودهای است و استخدام و آموزش افراد و تشکیل و عملیاتی شدن واحدهای تخصصی و هماهنگی آنها با واحدهای اجرایی یکشبه صورت نمیگیرد. متدهای مختلف بهبود تولید IOR, EOR و مانند آنها روشهای استاندارد و یکنواختی نیستند که برای هر مخزنی به سادگی بهکار برد بلکه برای هر مخزن باید ابتدا آمار جامعی از تاریخچه مخزن و تغییرات و تحولات میزان تولید و فشار و نسبت سیالات و... تهیه شود و مطالعاتی که به عنوان نمونه در بالا توضیح داده شد بهطور جامع انجام شود و سپس چگونگی استفاده از آن متدها بررسی شود و شاید به صورت آزمایش در بخشی از مخزن پیاده شود تازه آن زمان است که میتوان آن متد را برای یک مخزن به مقیاس جامع عملی کرد. به غیر از نیازهای مخزن، نکته مهم دیگر وضعیت دستگاههای تولید، تفکیک نفت و گاز، خطوط لوله، پمپها و تاسیسات دیگر روی زمینی است که لازم است مرتب کنترل و بازسازی شوند و کمبودهای ارز، بودجه و متخصص و اولویتهای عملیاتی کوتاهمدت در سالهای گذشته به احتمال زیاد این بازسازیها را به تعویق انداخته ولی انجام آنها بسیار ضروری است و اینها مسوولیت و چالش بزرگ دیگری برای مدیران صنعت نفت ایران است.
خلاصه اینکه ادامه تولید از میدانهای قدیمی به تعداد زیاد متخصص، سرمایهگذاری سنگین، مدیریت و زمان نیاز دارد ولی در عوض بازده ارزشمندی خواهد داشت. نمونههای زیادی از بازده میادین قدیمی در مناطق مختلف نفتی جهان دیده میشود از قبیل دریای شمال (بین انگلستان و نروژ)، ایالاتمتحده آمریکا، کانادا و سایر مناطق نفتی قدیمی. به عنوان مثال در نمودار 5 پیشبینی عمر تعدادی از میادین نروژ در سه تاریخ مختلف نشان داده شده: اواسط دهه 1990 برای شش میدان نفتی پیشبینی میشد که عمرشان در دهه 2000 پایان یابد در حالی که در ارزیابی سال 2002 برای بیشتر میادین پیشبینی عمرشان حداقل 10 سال افزایش یافته است و در ارزیابی سال 2013 پیشبینی شده که بعضی از این میادین تا 30 یا 40 سال دیگر نفت تولید کنند. همچنین در نمودار6 مشاهده میشود که کل مقدار نفت قابل برداشت (مساحت زیر منحنیها) که از مطالعات و ارزیابیها در سالهای اول تولید برای میدانها محاسبه شده بود در محاسبات سالهای بعد، آن مقادیر چندبرابر شده است. این مثالها پتانسیل و امکانات بالقوه میادین قدیمی را نشان میدهد. همانطور که ذکر شد مثالهای مشابه در دنیا زیاد است و در میدانهای قدیمی کشور ما هم این امکانات بالقوه وجود دارد ولی اگر بخواهیم مانند نروژ این امکانات را بالفعل کنیم نیاز به فراهم کردن سرمایهگذاری لازم، کاربرد تکنولوژی مدرن و مدیریت مناسب داریم.
3- چالشهای کمبود سرمایه
در جدول 1 تخمینهایی از میزان سرمایه مورد نیاز توسط مقامات کشورمان و متخصصان مختلف جمعآوری شده و نشان میدهد که این نیاز بین 150 تا 200 میلیارد دلار است. تحریمهای مختلف همانطور که گفته شد تامین سرمایه از خارج کشور را مشکلتر کرده است. فعلاً وزارت نفت بودجه 5 /5 میلیارد دلار برای پروژههای نفتی کوچک جهت بهبود تولید که سهساله پایان یابد و تا حداکثر 300 میلیون دلار برای هر پروژه تخصیص داده است که اقدام مثبتی بوده و امید است به بالا رفتن تولید کمک کند. طرح برای شرکتهای خصوصی است ولی میتوانند شریک خارجی برای تامین سرمایه داشته باشند. ولی باید توجه داشت که صنایع نفت ایران به سرمایهگذاری خیلی بیش از اینها نیاز دارد.
4- چالشهای سیاسی از خارج و داخل
بهطور خلاصه میتوان گفت که از آغاز انقلاب، صنعت نفت با چالش روبهرو بوده است. در بحث تولید نفت به تحریمهای گوناگون اشاره شد که از ابتدا بر ایران تحمیل شده و در سالهای بعد اغلب تشدید یافته است و با وجود توافقنامه برجام، در یکسال گذشته آمریکا تحریمهای جدیدی برای ما وضع کرده است. سالها تحریم به دنبال هشت سال جنگ و عواقب آن، محدودیتهای بزرگی بوده که از خارج کشور برای ما به وجود آمده و فشار بر صنعت بوده است و تحریمها هنوز ادامه دارند. ولی باید بپذیریم که مقدار زیادی از چالشهای صنعت نفت مربوط به خودمان است که فهرستوار در زیر میآید.
سیاستزدگی صنعت نفت، پاکسازیهای زیاده از حد پس از انقلاب، انتصابات بر پایه اولویتهای سیاسی، تغییرات و انتصابات وسیع در کادر عملیاتی بعد از تشکیل هر دولت جدید، اشکالات تصمیمگیری و رابطه بین وزارتخانه و شرکتها، سازمان بسیار بزرگ، تشکیلات پیچیده و شرکتهای متعدد، استخدام بیش از نیاز و تعداد بسیار زیاد کارکنان، کمبود برنامههای جامع آموزشی و توسعه شغلی برای کارکنان جدید و قدیمی و بالاخره سوءاستفادههای مالی که در جراید منعکس شده است.
نکات امیدوارکننده
تاکنون واقعیات صنعت نفت را بررسی کردیم که نشان میدهد صنعت ما واقعاً از دنیا عقب مانده است و به عنوان نمونه در تولید نفت و گاز و بهرهبرداری صیانتی از مخازن میتوانستیم به مراتب جلوتر از وضعیت فعلی باشیم. میزان تولید نفتمان هم هنوز کمتر از چهار میلیون بشکه در روز است با اینکه بعد از آتشبس چندبار اعلام کردهایم که میخواهیم به تولید پنج میلیون و بالاتر برسیم. ولی با و جود تمام اشکالاتی که در بالا ذکر شد، باید پذیرفت که کارکنان ایرانی صنعت نفت موفقیتهای چشمگیری در دهههای گذشته کسب کردهاند و منصفانه نخواهد بود اگر در این نوشته آنها را نادیده بگیریم.
با وجود پاکسازیهای بیرویه، صدمات جنگ هشتساله، خروج شرکتهای خارجی، وضعیت اضطراری جنگ و تحریمها و سیاستزدگی مدیریت و کمبود جدی امکانات، کارکنان بیشترین سعی خود را بهکار برده و با اتکا به خود توانستهاند صنعت را در این مدت بگردانند. همانطور که ذکر شد، در ایام جنگ بعد از هر حمله موشکی، توپخانه یا حملات دیگر، کارکنان بلافاصله به عملیات تعمیر و بازسازی میپرداختند و تکرار آنها در محیط اضطراری، موجب یادگیری در حین انجام عملیات میشد. بالاجبار کارکنان قطعات دست دوم خریده و خود دستگاهها را تعمیر کرده و بهکار میگرفتند و نیز روشهای جدید و ابتکاری پیدا کرده فعالیتهای خود را بهبود میدادند ولی طبیعی است که به علت تحریمها و چالشهایی که به آن اشاره شد پیشرفت صنعت نفتمان در این سالها کمتر از آن بوده که آرزو داشتیم.
در دورههایی که محدودیتها کمتر و وضعیت ارز بهتر بوده امکانات بیشتری برای خرید وسایل و پیشبرد پروژهها داشتهایم. نمونههای آن ساختن پالایشگاهها و توسعه صنایع پتروشیمی و فرستادن کارکنان برای دورههای آموزشی و تخصصی به خارج بوده است. توضیح بیشتر آنها خارج از بحث کنونی است که محدود به تولید نفت و بخش بالادستی صنعت (اکتشاف و تولید) است.
در اینجا نگاهی به بعضی آمارهای کلان صنعت، پیشرفتهای چشمگیری را نشان میدهد. به عنوان مثال همانطور که قبلاً گفته شد با اینکه بعد از 20 سال نتوانستهایم در تولید نفت به بالاتر از چهار میلیون بشکه در روز برسیم ولی تولید گاز از حدود 10 میلیارد مترمکعب در سال به نزدیک به 250 میلیارد مترمکعب رسیده است.
مهمتر از آن موفقیت واحد اکتشاف بوده است که در جدول 2 خلاصه شده و نشان میدهد که به گفته نشریات بینالمللی (مانند نشریه سالانه بیپی) در اوایل دهه 1980 میلادی میزان ذخایر باقیمانده نفت کشور حدود 55 میلیارد بشکه گزارش میشد ولی در پایان سال 2017 بالاتر از 157 گزارش شده است. میزان ذخایر گاز طبیعی نیز در همان مدت از 8 /13 به 2 /33 تریلیون مترمکعب افزایش یافته است. باید توجه داشت که این ارقام ذخایر باقیمانده نفت و گاز است و در این مدت 40سال مقادیر معتنابهی نفت و گاز تولید، مصرف و صادر کردهایم. به عبارت دیگر میزان منابع کشفشده نفت و گاز در حقیقت مجموع ازدیاد ذخایر باقیمانده (اختلاف ارقام در 1980 و 2017) و میزان تولیدشده در این مدت است.
نکته پایانی در این نوشته (نگاه مثبت به بخش بالادستی صنعت) پیشرفتهایی است که در بخش سازندگی قطعات و خدمات صنعت نفت داشتهایم و نمونههای بارز آن را میتوان در نمایشگاههای نفت، گاز و پتروشیمی تهران مشاهده کرد. در این نمایشگاهها علاوه بر تعداد زیادی شرکتها از خارج کشور، حدود هزار و 500 شرکت ایرانی در غرفههایشان قطعات و وسایل ساخت خود را ارائه میدهند یا اینکه آمادگی و تجربه عملیاتی خود را برای انجام خدمات فنی و مطالعات تخصصی به نمایش میگذارند. جالبتر اینکه میتوان دید که شرکتهای نفتی، سازندگان وسایل و قطعات و شرکتهای خدمات نفتی در روزهای نمایشگاه فعالانه به مذاکره و معامله جدی با یکدیگر مشغول هستند. گرچه تا رسیدن به خودکفایی در صنعت نفت راه زیادی در پیش داریم ولی این پیشرفتها امیدوارکننده است. مورد جالبی که با تجربه شخصی میتوانم ذکر کنم واحد مهندسی نفت پژوهشگاه صنعت نفت است که حقیقتاً پیشرفت حیرتانگیز داشته است - هم در نوع و تعداد دستگاهها و هم در داشتن کادر بزرگ از پژوهشگران با سوابق علمی و تجربیات عملی بالا که علاوه بر پروژههای تحقیقی، خدمات ارزنده به واحدهای عملیاتی مناطق نفتخیز جنوب و سایر شرکتهای تولید نفت و گاز کشور ارائه میکنند.