سنگین و سرگردان
نتیجه ادغام بانکهای نظامی چیست؟
سایه فتحی: صدای هشدار ابرچالش نظام بانکی چندسالی است به گوش رسیده و مشکلات نظام بانکی به قدری بزرگ شده که دیگر به یکی از دغدغههای کلان اقتصادی کشور تبدیل شده است. مدتهاست سیاستگذار به دنبال اصلاحات نظام بانکی است و حتی به اجماعی هم دست یافته اما به نظر میرسد به جای یک برنامه منسجم و عملیاتی، از طریق راهکارهای فرعی اصلاحات نظام بانکی را آغاز کرده که واکنشهای بسیاری را به دنبال داشته است. با این حال سیاستگذار پولی مصمم بوده که ادغام بانکهای نظامی را به سرانجام برساند. در همین راستا مسوولان بانک مرکزی از در دستور کار قرار گرفتن آن خبر دادهاند و قرار است پنج بانک و موسسه نظامی یعنی مهر اقتصاد، قوامین، حکمت ایرانیان، انصار و موسسه کوثر در بانک سپه ادغام شوند تا از این طریق بانکهای نظامی را که در سالهای اخیر با مشکلات عدیدهای مواجه شده بودند ساماندهی کنند. یکی از عوامل نابسامانی در نظام بانکی ورود دستگاههایی است که تجربه و تخصص لازم را در صنعت بانکداری ندارند و این مساله به ایجاد چالش و ناترازی در نظام بانکی منجر شده بنابراین یکی از راهحلهایی که باید در جهت اصلاح نظام بانکی انجام شود، خارج شدن دستگاههایی است که فعالیتهای معمول آنها با بانکداری همسان نیست و تخصصی در این زمینه ندارند. آنچه در حال حاضر مهم است چگونگی ادغام و هزینههای آن است که دریک تخمین غیررسمی گفته شده هزینه آن به بیش از صد هزار میلیارد تومان میرسد. وگرنه تردیدی در خروج نیروهای مسلح از صنعت بانکداری وجود ندارد. ادغام بانکها در ایران تاکنون تجربه چندان موفقی نبوده است. به طور مثال ادغام تعداد زیادی موسسه غیرمجاز که به تشکیل موسسه کاسپین انجامید، تنها باعث تجمیع مشکلات و ایجاد قدرت چانهزنی برای سپردهگذاران این نهاد شد و در نهایت نیز هزینه آن از سوی دولت پرداخت شد که به گفته اقتصاددانان تبعات تورمی به همراه داشت. بنابراین، ادغام بانکها بدون در نظر گرفتن شرایط آنها نهتنها به نهادهای مالی قویتر منجر نمیشود بلکه ممکن است آثار تورمی هم به دنبال داشته باشد. برخی از اقتصاددانان هم نسبت به نتیجه این ادغام با توجه به تجربه قبلی نگراناند چون با توجه به وضعیت این بانکها و موسسات در کسری نقدینگی و بدهی بالا ممکن است تامین کسری آنها به گردن دولت بیفتد و بازهم دولت از منابع بانک مرکزی استقراض کند و در نتیجه چاپ پول منجر به افزایش پایهپولی، رشد حجم نقدینگی و در نهایت افزایش نرخ تورم شود. حتی در این باره محمد طبیبیان اقتصاددان گفته که «در این ادغام برحسب میزان منابعی که باید به این مجموعه پرمساله تزریق شود و افزایش نقدینگی که از آن حاصل میشود، باید منتظر آثار تورمی آن هم باشیم». علاوه بر این نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران نیز نسبت به این مساله هشدار داده به طوری که پدرام سلطانی گفته که «بانک مرکزی برای جبران بدهیهای این بانکها نیاز به چاپ پول جدید دارد که نقدینگی و تورم را افزایش خواهد داد. به عبارت دیگر هزینه سوء مدیریت بانکها را مردم باید از طریق افزایش تورم پرداخت کنند». به هر ترتیب باید منتظر ماند تا بانک مرکزی برنامه نهایی را در این زمینه اعلام کند تا مشخص شود بار هزینه این ادغام پرهزینه را چه کسی پرداخت خواهد کرد؟!