رسم دنیای امروز و بنیاد معیوب اقتصاد ایران
چرا جایگاه ایران در «سهولت کسبوکار» بهبود نیافته است؟
دنیای امروز با دیروز و روزهای پیش از آن تفاوتهای بنیادین دارد. این تفاوتها در جسم و کالبد تمدن و درذهن و روح فرهنگ خود را نشان میدهد. به طور مثال در شهرهای امروزی برجهایی سر به آسمان کشیدهاند که خانوادهها و آدمها را در خود جای دادهاند در حالی که در دنیای دیروز خانهها در درازای شهرها ساخته میشد. در همین ساختمانهای بلندمرتبه است که همسایهها به اندازه قطر یک دیوار باهم فاصله دارند اما گاهی میشود که روزهای زیادی همدیگر را نمیبینند.
دنیای امروز با دیروز و روزهای پیش از آن تفاوتهای بنیادین دارد. این تفاوتها در جسم و کالبد تمدن و درذهن و روح فرهنگ خود را نشان میدهد. به طور مثال در شهرهای امروزی برجهایی سر به آسمان کشیدهاند که خانوادهها و آدمها را در خود جای دادهاند در حالی که در دنیای دیروز خانهها در درازای شهرها ساخته میشد. در همین ساختمانهای بلندمرتبه است که همسایهها به اندازه قطر یک دیوار باهم فاصله دارند اما گاهی میشود که روزهای زیادی همدیگر را نمیبینند. به همین سبک و سیاق است که نهادهای قوامدهنده جامعهها در دنیای امروز با دیروز و روزهای پیش از آن تفاوتهای بنیادین دارند. در دنیای امروز مناسبات خانوادهها و بنگاهها و مناسبات خانوادهها با نهاد دولت و بنگاهها با دولت با دنیای دیروز متفاوت شده است. در حالی که سازمان حکومت تا همین سدههای تازه سپریشده بر پایه زور و قدرت تمامعیار غیردموکراتیک بود و شهروندان از حکومتها تبعیت محض داشتند و رای شهروندی معنا و مفهوم نداشت در دنیای امروز اما نهاد دولت در اختیار رای شهروندان است و انتخابات است که اساس دولتها را تشکیل میدهد. در دنیای امروز نهاد دولت بیش از اینکه اراده حاکمیت باشد و بدون رای مردم هر اقدامی که خواست را انجام بدهد تابعی از مبارزات انتخاباتی و وعدههایی است که در جریان انتخابات داده است.
دنیای بیانتهای کسبوکار
با پیچیدهتر شدن جوامع و رشد دانش بشر در فیزیک، ریاضیات و مهندسی و شتاب بهتبرانگیز تکنولوژی و عبور انسان از شرایط نیازهای نخستین مثل تامین نان و پوشاک هزاران هزار کالا و خدمت تازه در دنیا به مرور پدیدار شدند. کافی است تنها به کامپیوتر و تحولات آن در ترکیب با اینترنت دقت کافی داشته باشیم تا این دنیای شگفتانگیز را تا آخر ببینیم. برای تولید این هزاران کالا در دنیای امروز است که کسبوکارهای پرشماری در جامعههای انسانی زاد و رشد کردند. از سوی دیگر استقلالطلبی ذاتی انسان و اینکه میخواهد تا جایی که ممکن است مدیریت و مالکیت بر کارش را داشته باشد و این دو مقوله را به هم سنجاق کند راه را برای پرشمارتر شدن بنگاههای کوچک و متوسط هموار کرده است. این دگرگونی اما با دگرگونی تکنولوژیک درهم آمیخته و موجود تازهای را به دنیا آورده است که رقابت نام دارد.
رقابت جهانی
همانطور که در سطرهای بالا یادآور شدم دنیای امروز با دنیای دیروز در ذهن و در عمل آدمیان و جامعهها تفاوتهای بنیادین دارد. یکی از این تفاوتهای سرنوشتساز باز شدن دروازه کشورها به روی یکدیگر به شکلهای گوناگون است. در این دنیای ویژه است که کسبوکار مرز جغرافیایی نمیشناسد و بنگاهها با روی خوش از سوی مدیران و شهروندان جامعههای دیگر روبهرو شده و رقابت در سطحی بالا کار را به گونهای سامان داده است که صاحبان سرمایه و تخصص به آسانی بنگاه خود را از یک منطقه به منطقه دیگر و از یک کشور به کشور دیگر میبرند. این اتفاقی است که افتاده و هیچ نیروی سیاسی مگر به قیمت تضعیف جامعهای که در آن ساکن است یارای جلوگیری از آن را ندارد. جهانی شدن در کسبوکار و کوچ سرمایه و تخصص که روندی فزاینده را تجربه میکند الزامهای خود را دارد.
محیط کسبوکار
یکی از الزامهای جهانی شدن و پرشمار و بیانتها شدن کسبوکارها این است که جامعهها به ویژه نهاد دولت و دیوانسالاری باید محیط کسب و کار را کارآمد و آسان و راه را برای آرامش و آسایش و سودآوری بنگاهها هموار کند. رقابت نفسگیر شرکتها و کشورها برای شکار مشتریانی که حالا با استفاده از دنیای شگفتانگیز اینترنت و شبکههای اجتماعی و نشان دادن هر رخداد در هر زمینه بهروز شدهاند و پیچیدهتر شدن مناسبات خرید و فروش این الزام را ایجاد میکند که بنگاهها دنبال کارآمدترین جا برای سرمایهگذاری بگردند تا آن را پیدا کنند. اکنون برای شرکت تویوتا محل فروش مهم است که بازار آمریکاست اما محل تولید برایش جایی است که در فرآیند طولانی بتواند حتی یک دلار کمتر از رقیبش از مشتری بگیرد و مشتری نیز این را بداند. محیط کسبوکار تعریفهای متفاوتی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
1-محیط شامل همه عوامل خارج از سازمان و شرکت میشود که عملیات یک بنگاه را تحت تاثیر قرار میدهد یا از عملکرد سازمان و بنگاه تاثیر میپذیرد.
2-محیط کسبوکار محیط اجتماعی، تکنولوژی، اقتصادی و سیاسی است که یک کسبوکار در آن فعالیت میکند.
3-مجموعهای از سیاستها، شرایط حقوقی، نهادی و مقرراتی است که بر فعالیتهای کسبوکار حاکم است.
برای جمعبندی میتوان تعریف جامع زیر از محیط کسبوکار را مدنظر قرار داد: محیط کسبوکار مجموعه عواملی خارج از کنترل سازمانها (شرکتها، موسسات، بنگاهها و...) است که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر عملکرد و جهتگیریهای آنها تاثیرگذار است. سازمانها از محیط، منابع مورد نیاز را دریافت کرده و محصولات و اثرات جانبی عملکرد خود را به محیط تحویل میدهند و به این ترتیب سازمانها نیز کم و بیش بر محیط تاثیر میگذارند.
اندازهگیری کسبوکار
دنیای امروز دنیای اتمیزهشده همه امور، علوم، فن و تخصص است. این دنیا دیگر نمیپذیرد یک سازمان همه کاره باشد یا یک فرد جامع علوم و فنون باشد. این اتمی شدن راه را برای نهادهایی باز کرد که کارشان اندازهگیری عوامل موثر بر کسبوکار در کشورهای گوناگون است. این نهادها با استناد به رفتار و گفتار و سازمان و تشکیلات دولتها درباره عواملی که کسبوکار را در یک کشور نسبت به کشور دیگر برتری میدهد به سرمایهگذاران جهانی آدرس خواهد داد.
ساختار معیوب در ایران
شوربختانه محیط کسبوکار در ایران با توجه به روشهای معمول در اندازهگیری و با توجه به متغیرها یک محیط نامناسب است و ایران همواره در رتبهبندیهای جهانی از محیطهای کسبوکار با کیفیت نازل معرفی میشود. چرا این رتبههای نامناسب به ایران داده میشود؟ واقعیت تلخ این است که اقتصاد ایران ساختاری پر از کاستی و کژی و بیراه است و این بزرگترین عامل برای دادن نمرههای بد به ایران است. اگر ایران میخواهد از این وضعیت رهایی یابد و به این موضوع اهمیت میدهد باید کار از بنیاد درست شود. اقتصاد ایران بنا برگواهی اکثر فعالان اقتصادی و علاقهمندان به اقتصاد سیاسی نه اقتصاد سوسیالیستی و برنامهریزیشده است و نه اقتصاد آزاد است. سیاستهای اقتصادی در ایران بر اساس ملاحظات سیاسی داخلی و خارجی و عناصر غیراقتصادی اتخاذ میشود. این بزرگترین دشواری برای بهبودی نمره ایران در رتبهبندی جهانی است. بر همین اساس است که در هنگامه اوجگیری مجادله ایران با محیط جهانی به ویژه آمریکا سیاستهای اقتصادی اتخاذ میشود که همه متغیرهای تشکیلدهنده محیط کسبوکار در حوزه سیاست، در حوزه مناسبات اداری و در مناسبات تجارت، امور مالی و بانکی و ارزی و تعرفه و... را از تعادل خارج میکند. اگر ایران به این اندازهگیریها اهمیت میدهد که به نظر میرسد چارهای هم جز این ندارد باید برای ارتقای بهبود محیط کسبوکار زیربنا را درست کند. در حالی که نظام ارزی ایران هنوز در اسارت نهادهایی غیر از نهاد بانک مرکزی است، در حالی که بنگاههای ایرانی نمیتوانند بر تولیدات خود قیمت بگذارند و باید از جای دیگری برای آنها تعیین تکلیف شود، در شرایطی که ناگهان دولت تصمیم میگیرد صادرات را منع کند و در شرایطی که بنگاهها برای تامین منابع مالی نمیتوانند به بازارهای جهانی مراجعه کنند و... معلوم است که کارها پیش نمیرود. راه درازی را باید برویم تا به دنیای امروز در کسبوکار کارآمد و محیط نیرومند برسیم.