قدرت مردم
در جنگ اقتصادی چگونه میتوان از مردم کمک گرفت؟
حتی قبل از لرزیدن پایههای توافق هستهای، وجود شش ابرچالش نگرانکننده پیش روی اقتصاد، چشمانداز آینده را برای بسیاری از مردم ایران مبهم کرده بود.
هادی چاوشی: حتی قبل از لرزیدن پایههای توافق هستهای، وجود شش ابرچالش نگرانکننده پیش روی اقتصاد، چشمانداز آینده را برای بسیاری از مردم ایران مبهم کرده بود. حالا، یک ماه و نیم پس از خروج ایالات متحده از برجام، تصویر بازگشت قریبالوقوع تحریمهای اقتصادی نگرانی برای آینده را دوچندان کرده و بازتاب این نگرانی در بازارهای طلا، ارز، خودرو و حتی مسکن نمایان شده است. همزمان با التهاب بازارها، برخی مقامات عالیرتبه صراحتاً از قرار گرفتن کشور در معرض «فشارها و تحریمهای جدی» سخن گفته و از جمله نسبت به «موانعی که پیش روی صادرات و واردات کشور بروز میکند» هشدار دادهاند.1 هرچند رئیسجمهور از این فشارها به «جنگ روانی دشمن» تعبیر کرده و آن را «بالاتر و موثرتر از جنگ اقتصادی» دانسته2، شواهد و قرائن حاکی از آن است که مجموعه حاکمیت جمهوری اسلامی، اعلان جنگ اقتصادی آمریکا را جدی گرفته و در حال تجهیز خود برای مقابله با این جنگ است. تشکیل «شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سهگانه» با تدبیر مقام معظم رهبری را میتوان یکی از این اقدامات دانست. در کنار این «تجدید قوا»، به نظر میرسد استمداد از مردم برای مقابله با جنگ اقتصادی به یکی از دستور کارهای بالاترین سطوح نظام تبدیل شده است. در یکی از تازهترین نشانهها، مقام معظم رهبری در خطبههای نماز عید فطر «فشار اقتصادی به تودههای مردم» را توطئه اصلی امروز دشمن برشمرده و ضمن توصیه «همه دستگاههای حاکمیتی» به تلاش بیوقفه برای مقابله با این توطئه، از «وظایف آحاد مردم» برای مقابله با آن یاد کرده است. آیتالله خامنهای پرهیز از اسراف، هدایت نقدینگی و سرمایهها به سمت تولید، خودداری از واردات کالاهای مشابه تولید داخلی و کاهش سفرهای خارجی غیرضروری را از مصادیق این وظایف معرفی کرده است.3 حسن روحانی، رئیسجمهور هم که پیش از این بارها بر نقش مردم در حل مشکلات اقتصادی تاکید کرده، اخیراً این نقش را حتی مهمتر از نقش دولت برشمرده است: «اگر دولت میخواهد در اقتصاد موفق باشد، باید راه را برای حضور مردم باز کند، چراکه مردم اقتصاد را بهتر میفهمند و آن را اجرا میکنند.»4 اما در شرایطی که به دلیل اشتباهات قبلی سیاستگذاران، سرمایه اجتماعی دولت در میان مردم با افت قابل توجهی مواجه شده، مساله اصلی این است که آیا مردم حاضرند بار دیگر به دولت اعتماد کنند و تخممرغهایشان را در سبد آنها بگذارند؟ حسن روحانی میگوید «هر کاری که بخواهیم در این سرزمین انجام دهیم، باید افکار عمومی مردم را قانع کنیم»5 آیا ظرفیت لازم برای این کار در دولت وجود دارد؟ و اصلاً آیا سیاستگذاران میدانند که برای اصلاح رفتار و عادتهای اقتصادی مردم چه باید بکنند؟