محبوبیت دارایی امن
حباب قیمتی سکه چقدر است؟
اقتصاد ایران در حال سپری کردن روزهای نهچندان خوبی است. البته این به معنای آن نیست که روزهای قبل از آن، روزهای بهتری بودهاند. اقتصاد ایران از نوعی درجا زدن و عدم تغییر رنج میبرد و به انباشته شدن انبوه مشکلات حلنشده، عادت کرده است.
اقتصاد ایران در حال سپری کردن روزهای نهچندان خوبی است. البته این به معنای آن نیست که روزهای قبل از آن، روزهای بهتری بودهاند. اقتصاد ایران از نوعی درجا زدن و عدم تغییر رنج میبرد و به انباشته شدن انبوه مشکلات حلنشده، عادت کرده است.
در حقیقت مدیریت کشور عادت کرده است که بدون حل مشکلات، به پشتوانه دلارهای نفتی، هزینههای آنها را پرداخت کند بدون آنکه رنج اصلاح را بپذیرد. از اینرو دستاورد عمده مدیریت کشور در حوزه اقتصاد در دهههای گذشته، گسترش رانتجویی از طریق فساد و نیز رفاه کاذب و وارداتی در کشور به پشتوانه سرکوب نرخ ارز بوده است.
سرکوب نرخ ارز در کنار تطابق اقتصاد و فضای کسبوکار کشور با تغییرات جهانی و درجا زدن چندین دههای در مفاهیم بدیهی اقتصادی، سبب شده است که اقتصاد ایران بیش از پیش در برابر بحرانها از جمله تحریمها شکننده باشد. این شکنندگی نتیجه تکمحصولی بودن درآمدهای ارزی و وابستگی شدید اقتصاد ایران به واردات است.
علاوه بر این، متاسفانه روحیه سودجویی و رانتجویی عادیشده در اقتصاد ایران، اثرات تحریمها را سریعتر و بیشتر میکند. در حقیقت، مهمترین امید معماران طراحی تحریمهای ایران این است که پولهای سرگردان در اقتصاد ایران اثرات تحریمها را به نحو مطلوبی افزایش دهند.
عادت تکراری در دلار و سکه
شاید در اکثر کشورهای مشابه ایران که با زیادهخواهی غرب در حال مبارزه بوده یا هستند، نتوان تجربه صف دلار و سکه را مشاهده کرد. اما در ایران این اتفاقات به کرات افتاده و به اتفاقی عادی تبدیل شده است. نهتنها مردم، بلکه شرکتهای دولتی و شبهدولتی مانند برخی خودروسازان و تعدادی شرکتهای دارویی نیز خود در خط مقدم سوءاستفاده از فضای گلآلود تحریمها هستند. البته لازم به ذکر است که به دلیل منفعتجویی شخصی حلقههای وابسته به این شرکتها، لزوماً سود افزایش قیمتها به جیب شرکت اصلی نخواهد رفت بلکه این سود، نصیب دلالان و رانتجویان وابسته به این بازارها شده و خواهد شد. اگر خودرو افزایش قیمت دارد، سود عمده را دلالان یا وابستگان به حلقههای توزیع درون این شرکتها میبرند و نه خود شرکتهای خودروساز.
این اتفاقی است که دههها در اقتصاد این کشور رخ داده تا جایی که وجود چنین حلقههای فساد و رانتخواری و رانتجویی به عرف تبدیل شده است. متاسفانه در زمان تحریم، این رانتجویی و فساد، تزلزل اقتصاد ایران را تسهیل و تشدید میکند و نگرش عموم مردم را در مورد توانایی دولت در مدیریت شرایط بحرانی زیر سوال میبرد. این همان چیزی است که معماران تحریمهای ایران به آن نیاز دارند تا در مذاکرات دست بالا داشته و امتیازگیری کنند.
توجه به طلا در التهابات
یکی از اقلام مهم که در این چند وقت، زیر ذرهبین بوده است و رشدهای چشمگیری را تجربه کرده است، سکه و طلا بوده است. در حقیقت به طور سنتی طلا یک دارایی امن است و در زمان التهابهای اقتصادی و سیاسی پناهگاه سرمایهگذاران به شمار میرود. با توجه به وضعیت فعلی اقتصاد ایران که ریسک کاهش فروش نفت و درآمدهای ارزی ایران نیز وجود دارد، چشمانداز روشنی را نمیتوان به آینده اقتصاد در کوتاهمدت و میانمدت داشت.
تاکنون هزینه سوءمدیریت و اتلاف بیحساب منابع از درآمدهای بادآورده نفتی فراهم میشد. اما با اعمال تحریمهای نفتی، این مهمترین عامل پوشاننده عیبها و نقایص اقتصاد ایران نیز از بین خواهد رفت و میتوان انتظار داشت که مشکلات همچون آتش زیر خاکستر به ناگهان سربرآرند. در این شرایط محبوبیت داراییهای امن از جمله ارزهای خارجی و طلا منطقی و دور از انتظار نبوده و نیست.
عدم حساسیت به سکه
در مقایسه این دو بازار، بازار سکه وضعیت آزادانهتری برای رشد دارد. در حقیقت، طلا و به دنبال آن سکه، در کل یک دارایی کلیدی و مهم اقتصاد، مانند ارز، نیستند. بالعکس، ارز تاثیر مستقیم و مهمی بر اقتصاد مانند قیمت کالاهای وارداتی دارد. به همین دلیل هرگونه اختلال و افزایش ناگهانی قیمت در این بازار یا وجود حباب در قیمتها، مانند آنچه برای یورو در ماههای قبل اتفاق افتاد، قابل تحمل نیست و لازم است بانک مرکزی برای رفع اختلال بازار ارز یا حباب قیمتی آن وارد عمل شود. اما در بازار سکه این حساسیت وجود ندارد. در حقیقت اگر عدهای راضی هستند که سکه طلا را بسیار بالاتر از ارزش ذاتی طلای آن خریداری کنند، چه ایرادی دارد؟! در خارج از ایران، بسیاری از سکههای ضربشده بسیار بالاتر از ارزش ذاتیشان در حال معامله هستند.
با این اوصاف حساسیت روی افزایش قیمت سکه کمتر است و در صورت ایجاد موجهای افزایشی، دخالت کمتری برای کاهش قیمت در این بازار نیاز خواهد شد.
در عین حال بازار ارز نیز با محدودیتهای زیادی برای خرید و فروش مواجه شده است که همین سبب اقبال بیشتر سفتهبازان به بازار سکه شده است.
علاوه بر این، سکه با نرخ ارز نیز رابطه مستقیم دارد و از این منظر کسی که سکه طلا خریداری کرده است، به طور غیرمستقیم ارز نیز خریداری کرده است. در مجموع بدیهی است که چرا بازار سکه اینچنین رشد کرده و تمامی شواهد حاکی از آن است که بازار سکه، طلایی خواهد ماند.
حباب سکه چقدر است؟
یک پارامتر مهم در افزایش قیمت سکه، افزایش نرخ ارز است. متاسفانه سیاست تکنرخی کردن ارز، سیاستی شتابزده بود که از ابتدای امر نیز عملی شدن آن دور از انتظار به نظر میرسید. در حقیقت نمیتوان نیازهای ارزی را که از کانال رسمی قابل پاسخ دادن نیست، رهاشده گذاشت. اما سیاست تکنرخی کردن ارز، علاوه بر اینکه جذابیت رانت دسترسی به ارز ارزان را برای واردات بیشتر کرده است، بازار آزاد را غیررسمی و مناسب برای هرگونه فعالیت دلالان رسمی و غیررسمی کرده است. این ثمره عدم شفافیت در بازار ارز است. بنابراین نمیتوان نرخ دقیقی را از بازار ارز در محاسبه ارزش ذاتی طلای سکه لحاظ کرد. اما با توجه به نرخهای غیررسمی اعلامی و محدوده نرخ ارز، میتوان گفت که سکه تمام بین 10 تا 20 درصد حباب دارد. احتکار سکه و امید به افزایش قیمت در آینده سبب میشود که بازار سکه همچنان با مازاد تقاضا مواجه باشد و چشمانداز حباب سکه حداقل کاهشی نباشد.
در پایان همانطور که قبلاً بیان شد، باید گفت که در شرایط عادی، حساسیت روی بازار سکه نسبت به بازار ارز کمتر است و لزوماً نیاز نیست که بانک مرکزی وارد این بازار شده تا قیمتها را بشکند. در عمل هرچه بانک مرکزی سکه را بالاتر بفروشد، اموال عمومی را گرانتر فروخته است و این به نفع مردم است. اما این به معنای توجیه اتفاقات و تحولات اخیر بازار سکه نیست. در حقیقت درست است که سکه نقش مهمی در اقتصاد ایران ندارد، اما این روزها به عنوان دماسنجی از سقوط ارزش ریال و اثرگذاری تحریمها عمل میکند.
با این دیدگاه به نظر میرسد که باید تمهیدات لازم برای مهار هیجانات بازار سکه اندیشیده شود. در غیر این صورت، سیگنالهایی که از این صعود هیجانی برداشت میشود، به نفع کشور نیست.