روحانی کارآفرین
حاج سیدصادق سبزواری بنیانگذار کارخانه کاچیران درگذشت
حاج سیدصادق سبزواری بنیانگذار شرکت کاچیران و پدر صنعت تولید چرخ خیاطی در ایران نهم خردادماه 1397 در 92سالگی درگذشت. او در اول فروردینماه 1305 در خانوادهای روحانی در اهواز متولد شد. جد پدریاش سیدمحمدتقی، درس خارج را در محضر آیتالله شیخ انصاری گذارنده بود و بعدها که ساکن سبزوار شد اداره حوزه علمیه این شهر را بر عهده داشت و بهرغم اینکه میتوانست از حقوق شرعیه استفاده کند از طریق کتابفروشی امرارمعاش میکرد.
حاج سیدصادق سبزواری بنیانگذار شرکت کاچیران و پدر صنعت تولید چرخ خیاطی در ایران نهم خردادماه 1397 در 92سالگی درگذشت. او در اول فروردینماه 1305 در خانوادهای روحانی در اهواز متولد شد. جد پدریاش سیدمحمدتقی، درس خارج را در محضر آیتالله شیخ انصاری گذارنده بود و بعدها که ساکن سبزوار شد اداره حوزه علمیه این شهر را بر عهده داشت و بهرغم اینکه میتوانست از حقوق شرعیه استفاده کند از طریق کتابفروشی امرارمعاش میکرد. سنتی که بعد از او در این خانواده امری رایج شد و اگرچه فرزندان در خانوادهای اهل علم بزرگ میشدند اما این علم را در کسبوکارشان جاری میساختند. پدر حاج سیدصادق نیز نخست در بازار معین اهواز مغازه لوازم خرازی و وسایل خانگی داشت و نماینده فروش چرخ خیاطی «هسکوارنا» در ایران بود. سیدصادق تحصیلات ابتدایی را در دبستان سعدی اهواز گذراند و ضمن تحصیل، در مغازه پدرش مشغول به کار بود. اقدام رضاشاه در برداشتن اجباری حجاب از سر زنان، باعث شد هنگامی که پدرش قصد زیارت عتبات را داشت همسر و فرزندانش را نیز با خود ببرد. بدین سبب سیدصادق در 9سالگی زندگی جدیدی را در عراق شروع کرد و ضمن ادامه تحصیل دینی نزد شیخ حامد واعظی مانند زندگی در اهواز نزد پدرش کار میکرد. حاج سیدصادق سبزواری تعریف میکرد که «وقتی پدرم به بیماری کلیه مبتلا و در بیمارستان بستری بود مدت 18 روز در کنار او بودم و در این مدت تمامی تجربه و خاطراتش را برایم روایت کرد که ارزش آن معادل رفتن به دانشگاه بود.» در سال 1326 بعد از جنگ دوم جهانی که کسبوکارها رونق گرفت پدرش مجدداً نمایندگی هسکوارنا را در عراق گرفت اما وقتی این شرکت نمایندگی دیگری به یک شرکت یهودی داد به عنوان اعتراض با هسکوارنا قطع رابطه کرد. بعد از آن نماینده فروش محصولات شرکت «گریتزنر» آلمان شد. در سال 1334 سیدصادق با اجازه پدرش دوباره به سوئد رفت تا مجدداً نمایندگی هسکوارنا را دریافت کند. او که مسلط به زبان انگلیسی بود و تمام مکاتبات و مذاکرات تجاری را شخصاً انجام میداد و مسلط به علم حسابداری دوبل نیز بود در سال 1343 به فکر تولید چرخ خیاطی هسکوارنا در ایران افتاد. بعد از مطالعاتی طرح اقتصادی آن تهیه و برای تامین اعتبار تسلیم بانک توسعه صنعتی و معدنی شد. تمام مدیران دولتی از اینکه یک روحانی در فکر تولید داخلی است تعجب میکردند. او خود میگفت شرط ضمنی بانک برای موافقت با وام، شراکت او با اعضای دربار پهلوی بود. بدین جهت او از ادامه کار منصرف شد. تلاشهای او برای تولید محصولات در ایران ادامه داشت اما بار دیگر مذاکراتش با شرکت «فاف» برای خرید ماشینآلات به نتیجه نرسید.
فروش چرخ خیاطی به عنوان کالای خانگی مصرفی سختترین کاری بود که فروشندگان انجام دادند. علت اصلیاش نیز این بود که هر نوع تبلیغ این کالا به لحاظ اینکه تداعی تولید در خانه را میکرد به عنوان یک کالای مصرفی مورد توجه قرار نمیگرفت و تولیدکنندگان مجبور بودند از چرخ خیاطی ابژهای بسازند که ویژگیهای مصرفی را در ذهن خانمهای خانهدار ایجاد کند. تاکید تبلیغات به جهتی رفت تا به زنان مصرفکننده بقبولاند که مصرف چرخ خیاطی در جهت تحقق بخشیدن به سبک زندگی مدرن است و مصرف آن در جهت سبک زندگی هویتبخش است. حاج سیدصادق نیز یکی از فروشندگان موفق بود. در سال 1355 هنگام سفر ولیعهد سوئد به ایران مورد تشویق هیات مدیره هسکوارنا قرار گرفت. به غیر از محصولات هسکوارنا او نمایندگی محصولات الکتروموتور انگلستان، چرخهای صنعتی از فرانسه و محصولاتی مانند ماشین چمنزنی و اره موتوری در ایران بود.
با وقوع انقلاب اسلامی او مجدداً به فکر تاسیس کارخانه تولید چرخ خیاطی افتاد. نخست برای مذاکره با کارخانه «ژانومه» به ژاپن رفت اما مدیران آن کارخانه به او گفتند که شما بهتر است تخممرغ تولید کنید و تولید چرخ خیاطی را به عهده ما بگذارید چون شنیده بودند مصرفکنندگان ایرانی صفهای طویلی برای خرید تخممرغ تشکیل میدهند. به هر حال در سال 1362 با کارخانه فاف قرارداد تولید در ایران را امضا کرد. اما موانع و کارشکنیهای دولتی به اتمام نرسید و تا زمان وزارت نژادحسینیان دولت ایران با تاسیس این کارخانه موافقت نکرد. احتمالاً مدیران انقلابی فکر میکردند تاسیس این کارخانه، وارد کردن صنعتی مونتاژ است. او با همکاری برخی دوستانش مانند محمد هاشمی و ورشوچی در سال 1370 ماشینآلات را خریداری و نصب کردند. ماشینهای جدید هم سالهای بعد بهتدریج وارد شدند و جایگزین مدلهای قدیمی شدند. کارخانه با حضور نژادحسینیان افتتاح شد و در بهمن 1370 نخستین چرخ خیاطی تولید شد و زحمات آنها که از سال 1358 شروع شده بود به ثمر نشست. سه سال بعد از آغاز فعالیت تولید داخلی قطعات چرخ خیاطی تا 80 درصد در داخل انجام میشد. برای گسترش صادرات نیز نمایندگی در عربستان سعودی تاسیس شد و محصولات کارخانه به کشورهای مختلفی مانند انگلستان، آلمان و کشورهای خاورمیانه صادر میشد. حاج سبزواری در سال 1383 در 80سالگی خود را بازنشسته کرد و مدیریت عامل کارخانه را به پسرش برهان سبزواری سپرد. در این دوران کارخانه کاچیران صادرکننده نمونه، واحد نمونه کشوری و برگزیده صنعتگران سبز شد. حاج سیدصادق سبزواری توصیه مدیران ژانومه را نیز دنبال کرد و در صنعت مرغداری نیز وارد شد تا نیاز مصرفکنندگان ایرانی را تامین کند. او به شدت در مورد تلاشهای مدیران و کارگران برای تولید داخلی حساس بود. او تعریف میکرد «وقتی مهندس نعمتزاده به همراه وزیر صنایع سوریه در نمایشگاه بینالمللی لوازم خانگی از غرفه کاچیران بازدید میکرد ضمن اشاره به غرفه ما به انگلیسی به وزیر صنایع سوریه گفت اینها هم قطعات را وارد میکنند و اینجا سرهمبندی میکنند. من به عربی گفتم که تمامی اینها را در داخل میسازیم. بعد رو کردم به مهندس نعمتزاده گفتم چرا آبروی ما را میبرید؟» اما وقتی چند روز بعد مهندس نعمتزاده با هیات همراه برای بازدید به کارخانه آمدند و قسمتهای مختلف ریختهگری آلومینیوم تا ماشین دیکاست ساخت بدنه چرخخیاطی و قسمتهای دیگر از جمله بخش تحقیق و توسعه را دیدند تازه متوجه شدند میتوان چرخ خیاطی تولید داخلی نیز داشت. حاج سیدصادق سبزواری مسوولیت اجتماعی خود را در فعالیتهای اقتصادیاش ادغام کرده بود. به طور مثال، توجه به محیط زیست در تولید که اگرچه هزینه تولید را ممکن است افزایش دهد اما به زیست جامعه کمک میکرد. به علاوه در هر طرحی ملاحظات اخلاق و انصاف را رعایت میکرد. احسان سبزواری، فرزند ایشان تعریف میکرد «درصدد بودیم طرحی در مورد خانهسازی در شمال شروع کنیم. پدر گفتند اگر نتیجه این کار این خواهد شد که مردم از ما به نیکی یاد کنند موافقم. بنابراین تصمیم گرفتیم اجرای این طرح را به جای شمال که خریداران معمولاً نیازمند نیستند بلکه برای تفریح اقدام به خرید مسکن میکنند رها کنیم و در تهران این طرح را شروع کنیم.» حاج سیدصادق سبزواری کارآفرینی جهاندیده بود و مسافرتهای زیادی به کشورهای اروپایی انجام داده بود و همین در ترقیخواهیاش در کار اقتصادی نقش مهمی بازی میکرد. میراث او را در کارخانه کاچیران نخست فرزندش ادامه داد اما بعد از شهادت برهان هنگامی که به عراق سفر کرده بود، عده دیگری از مدیران جوان و خوشفکر این راه را ادامه میدهند.