تعهد به فرد
چرا هرگونه اصلاح اقتصادی بسته به سیاست است؟
رضا طهماسبی: علم اقتصاد تکیه زیادی بر فرد و آزادی فردی دارد. در واقع این علم اساسیترین مفاهیم خودش را بر مساله آزادی استوار کرده است. حق انتخاب، حق مالکیت، انگیزه، تشویق و تنبیه، سیگنالدهی، مقابله با مداخله دولت و ... مفاهیمی هستند که اقتصاددانان در شرح و بسط این علم به آن تکیه کردهاند. برای سالهاست که اقتصاددانان که از ضرورت انجام اصلاحات اقتصادی دم میزنند و راهکارهای مختلفی پیش پای سیاستگذار میگذارند. زمانی در مساله اصلاحات اقتصادی در کشور ما کم شدن سهم نفت در بودجه مطرح بود و بر ضرورت جذب سرمایهگذار خارجی یا ایجاد رقابت در حوزههایی که نیاز به سرمایهگذاری عظیم داشت، تاکید میشد تا بازیگری انحصاری دولت در این عرصهها به میدان رقابت کشانده شود و بهرهوری افزایش یابد. با این حال ساختار سیاسی در کشور ما که میل هر چه بیشتری به تسلط بر اقتصاد یا در واقع همه شئون فردی و اجتماعی داشته و آن را با استفاده از قدرت اعمال کرده است، سیری نزولی به فهرست اصلاحات اقتصادی مورد نیاز داده و آن را از خواستههایی آرمانی به مطالباتی ابتدایی رسانده است. در حال حاضر خواسته اقتصاددانان و فعالان اقتصادی به این درخواست از کنار کشیدن برای تعیین قیمت مرغ و تخممرغ رسیده است. آنچه زمانی از زبان اقتصاددانان برای اصلاح سیاستهای کلان اقتصاد مطرح میشد اکنون به درخواستهایی پیشپاافتاده تنزل کرده است. علم اقتصاد چند سالی است که ناگزیر از بلندپروازیهای خود دست برداشته و اصلاحات در سیاستهای مالی و پولی را به کنار گذاشته تا از دولت بخواهد حق تصمیمگیریهای ساده در مورد داراییها افراد را به آنها بازگرداند. به ابتذال کشیده شدن اصلاحات اقتصادی و به بند کشیده شدن مفاهیم اولیه اقتصاد، باعث شده است تا حداقل در شرایط کنونی، مساله دیگر اصلاح سیاستهای اقتصادی نباشد و دعوت به استیفای مفاهیم بنیادین فردی و اجتماعی باشد. شرایط سخت سیاسی کنونی موجب شده است تا آزادی فردی به طور جدی تحدید شود و در این بستر، دیگر راهکارهای اقتصادی نهتنها جوابگو نیست که عملاً مطرح کردن آنها در چنین فضایی لوکس یا نابجا به نظر میآید. چندی قبل پنج اقتصاددان مطرح بیانیهای نوشتند و در آن با اشاره به ریشههای مشکلات کنونی، راهکارهایی ارائه دادند که از دید برخی، سیاسی به نظر آمده بود و این نقد را مطرح کرده بودند که چرا اقتصاددانان که از فضایی آکادمیک و علمی میآیند، هدف پیشنهادها و هشدارهای خود را معطوف به سیاست کردهاند. شاید پاسخ این باشد که هیچگاه تا این اندازه سیاست و اقتصاد در هم آمیخته نبودهاند که هر مطالبه اقتصادی، وابسته به یک کنش و اقدام سیاسی باشد.