سزارین یارانهای
برندگان و بازندگان وضعیت جدید یارانهها چه کسانی هستند؟
آیسان تنها: اواسط اردیبهشت بود که دولت سیزدهم ناگزیر به واکنش ناگهانی در برابر قیمت برخی کالاها نظیر آرد، گندم و شیر شد. واکنشی که البته برخی از آن با عناوینی چون «اصلاحات اقتصادی» یا «جراحی اقتصادی» یاد میکنند. این واکنش چه منفعلانه چه آگاهانه قلمداد شود، به هر حال میتوان آن را بزرگترین طرح اقتصاد سیاسی دولت تعبیر کرد. بر اساس این طرح که ظاهراً دولت زودتر از موعد دست به اجرای آن برد، تغییرات قابلتوجهی در شاکله نظام توزیع یارانهها ایجاد شده است. در برنامه جدید دولت، دهک دهم و بخشی از دهک نهم از دریافت یارانهها حذف شده است. اقدامی که گرچه دولت مدعی است که مبتنی بر اطلاعات قابل قبولی انجام شده است ولی حجم اعتراضات و انتقادات نشان میدهد که رضایتبخش نبوده است. در طرح جدید یارانهای دولت برای سه دهک پایین درآمدی، ماهانه ۴۰۰ هزار و برای شش دهک دیگر ۳۰۰ هزار تومان کمک معیشتی پرداخت میشود. آنگونه که اعلام شده با این تغییرات، ۷۲ میلیون نفر از ایرانیان مشمول کمک معیشتی جدید هستند. البته هنوز جزئیات این طرح اعلام نشده و ابعاد واقعی آن روشن نیست، اما در کنار مزیتهایی که برای آن شمرده میشود، نگرانیهایی هم ایجاد کرده است. یکی از مهمترین نگرانیهایی که همواره درباره توزیع نقدی یارانهها وجود داشت و یارانههای جدید نیز از آن مستثنی نیست، موضوع تورمزا بودن توزیع یارانه نقدی است. البته از میان مسوولان و کارشناسان مدافع این طرح، مطرح شده که این طرح تورمی در کوتاهمدت دارد اما اضافهتورم در بلندمدت میتواند با مهار رشد پایه پولی جبران شود. سوال این است که چقدر این ارزیابی درست است؟ برخی نهادهای پژوهشی حاکمیتی از قبیل مرکز پژوهشهای مجلس تورم احتمالی کوتاهمدت برای این طرح را 10 درصد تخمین زدهاند. برخی کارشناسان معتقدند عدد تورم پیشرو میتواند متفاوت از تورم تخمینزدهشده باشد. از دیگر نقدهایی که به این طرح وارد میشود، مبهم بودن آینده آن است. دولت اعلام کرده 300 تا 400 هزار تومان یارانه پرداخت میکند و این مبلغ قرار است به کالابرگ تبدیل شود. تجربه گذشته نشان داده است که حذف یارانههای نقدی چندان آسان نیست. سوال این است که دولت نسبت به گذشته به چه ابزارهایی مسلح شده که بتواند سیاست مورد نظر خود را اعمال کند؟ اخبار از اقصی نقاط کشور نشان میدهد که اجرای ناگهانی این طرح، اعتراضهای زیادی را برانگیخته است. یارانههای پرداختی از سوی دولت نتوانسته برای برخی افراد، جهش ناگهانی قیمتهای برخی اقلام مصرفی را پوشش دهد. تورمهای دورقمی بالا در سالهای اخیر نارضایتیها را نسبت به عملکرد دولت در اقتصاد افزایش داده است. سوال این است که آیا در شرایط کنونی افراد جامعه تاب و تحمل تجربه این طرح را دارند؟ از منظر اقتصاد سیاسی آیا مقطع کنونی، زمان مناسبی برای اجرای طرح است؟ اگر این طرح شکست بخورد چه عواقبی برای دولت سیزدهم به دنبال دارد؟