آنچه هرگز نمیمیرد
چرا بانک مرکزی ایران استقلال ندارد؟
رضا طهماسبی: بهطورمعمول اغلب مردم نگاهشان برای سامانبخشی به وضعیت اقتصاد کشور، به سمت دولت و در راس آن رئیسجمهور، یا در برخی کشورها نخستوزیر است. معاونان رئیسجمهور و وزرا نیز چهرههایی به نسبت شناختهشده در جوامع هستند و این وسط کمتر کسی از حال و احوال رئیسکل بانک مرکزی باخبر است، البته ایران در یکی دو دهه گذشته در این قضیه به یکی از موارد استثنا بدل شده و اغلب مردم رئیسکل بانک مرکزی را میشناسند، دریغ که این شناخت نه به خاطر سیاستهای پولی اثربخش و کنترل تورم که به دلیل جهشهای قیمت ارز است و مردم منتظرند از دهان رئیسکل سیگنال خریدوفروش بگیرند (متأسفانه اغلب بهاینترتیب که خلاف گفته او عمل کنند).
با این همه نقش نهاد بانک مرکزی و رئیسکل آن در اداره اقتصاد کشور انکارناپذیر است، کسی که امضایش روی تمامی اسکناسهای چاپشده قرار میگیرد تا بداند چه تعهدی به مردمش داده، اینکه در دام چاپ پول برای تامین مطامع دولت نیفتد، تعهدی که در ساختارهای غیردموکراتیک یا اقتدارگرایانه یا دولتمحور، کمتر مورد توجه قرار میگیرد چون اساساً آن رئیسکلی مطلوب دولت است و در این مسند قرار میگیرد که پیش از حضور، اطمینانی نسبی به سمعاً و طاعتاً بودنش وجود داشته باشد. به همین دلیل انتخاب و انتصاب رئیسکل در اقتصادهای پیشرفته معمولاً سازوکارهای خاص و کمی پیچیده دارد؛ نه انتصابش بهسادگی صورت میگیرد و نه انفصالش. دورههای ریاست بانک مرکزی بهگونهای تعیین میشود که همزمان با مجلس و پارلمان یا دولت تغییر نکند و به شکلی نباشد که هر رئیس دولتی رئیسکل خودش را بیاورد و ببرد، دقیقاً خلاف آنچه در کشور ما مرسوم و رایج است.
حسنعلی مهران که خود در فاصله سالهای 1354 تا 1356 رئیس بانک مرکزی بوده در کتاب «هدفها و سیاستهای بانک مرکزی ایران» توضیح میدهد که چگونه طی یک دوره 19ساله از آغاز به کار بانک مرکزی در سال 1339 تا 1357 بانک مرکزی هشت رئیس عوض کرد که هیچکدام جز سمیعی دوره کامل خدمت خود را تمام نکرد. در حالی که همزمان با این دوره ایران تجربه یک نخستوزیر با 12 سال سابقه خدمت را داشت. دخالتهای دولت در بانک مرکزی از همان بدو تولد بانک مرکزی در ایران وجود داشته و عملاً این نهاد از استقلال بری بوده است؛ چون نگاه سیاستمدار به بانک مرکزی به شکل ناشر اسکناس بود. مهران مینویسد: «قانونگذاران و مقامات مملکتی فکر میکردند بانک مرکزی درست شده که ناشر اسکناس باشد و اعتبار موردنیاز مملکت را تامین کند تا کمبود پول وجود نداشته باشد، نه اینکه میزان پول محدود شود... پول زیاد که تورم ایجاد نمیکند، بلکه گرانفروش تورم را به وجود میآورد.»
ساکنان جزایر آهن شعاری داشتند که میگفت: «آنچه مرده است، هرگز نمیمیرد.» انگار که در وصف «استقلال» بانک مرکزی ایران باشد، با این تغییر مختصر که «آنچه هرگز وجود نداشته، هرگز نمیمیرد».