دشواری وظیفه
چرا مسوولیتهای دولتی دیگر چندان جذابیتی ندارند؟
در جریان انتخاب وزیران برای معرفی به مجلس، زمزمههایی شنیده میشد از اینکه گزینههایی برای تصدی وزارتخانهها در نظر گرفته میشوند، اما خودشان حاضر نیستند مسوولیت را بپذیرند. گویا یکی از بیطرفدارترین وزارتخانهها وزارت علوم بود.
در جریان انتخاب وزیران برای معرفی به مجلس، زمزمههایی شنیده میشد از اینکه گزینههایی برای تصدی وزارتخانهها در نظر گرفته میشوند، اما خودشان حاضر نیستند مسوولیت را بپذیرند. گویا یکی از بیطرفدارترین وزارتخانهها وزارت علوم بود. تا حدی که شب پیش از ارائه لیست اسامی وزرای کابینه دوازدهم از سوی رئیسجمهوری به مجلس، علی خاکیصدیق، گزینه نهایی تصدی مدیریت این وزارتخانه نیز از پذیرفتن وزارت در دولت دوازدهم انصراف داد. این بیمیلی به پذیرش مسوولیت یا شکایت از دشواری کار، حتی در میان کابینه دولت یازدهم نیز مشاهده میشد. اندک زمانی پس از انتخابات ریاست جمهوری و در مواردی حتی ماهها پیش از انتخابات، زمزمههایی از سوی برخی وزیران دولت یازدهم شنیده میشد که تمایل ندارند در این مسوولیت اجرایی باقی بمانند. حسن قاضیزادههاشمی، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، یکی از این وزیران بود که 21 تیرماه در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران، درباره صحبت با او برای حضور مجدد در کابینه حسن روحانی گفت: «صحبت شده، ولی تا تضمینی وجود نداشته باشد که ما را اذیت نکنند، نمیشود.» گویا هاشمی در نهایت تضمین مورد نظرش را دریافت کرد، اما منظور او از آزار و اذیت چه بود؟ او خود در این باره گفته بود: «اگر بخواهم صادقانه بگویم، اینطور نمیشود کار کرد. قرار نیست که ما زندگیمان و امورات شخصی خودمان را بگذاریم و به وسط میدان بیاییم و چهار سال صادقانه برای کشور، مردم و انقلاب کار کنیم، در عین حال کتک هم بخوریم، من این مدلی در کشور کار نمیکنم.» بهمنماه 95 نیز روزنامه شرق از قول علی طیبنیا، وزیر اقتصاد دولت یازدهم، نوشت: «در دولت بعدی نخواهم ماند. امکان ندارد. بمانم که چه؟ میروم دانشگاه درسم را میدهم، انتقادم را میکنم، کارهای پژوهشیام را پیش میگیرم، حقوقم هم بیشتر است، فحش هم کمتر میخورم.» طیبنیا البته بعداً گفت سخنانش در این روزنامه تحریف شده است، اما گلایه از دشواری کار در دولت منحصر به او نبود. البته وزیرانی مانند بیژن زنگنه و مسعود کرباسیان نیز از آغاز از دشواری کار در دولت سخن گفتند، البته نه بهصورت گلایه. بیژن زنگنه، وزیر نفت، 26 فروردین 93 در سخنانی گفت: «بنده روزی که به اینجا آمدم میدانستم که به کجا میروم، به شما هم عرض کردم به هتل پنجستاره نمیفرستید، آدمی که به هتل پنجستاره میرود با یک تجهیزات میرود، آدمی که به میدان مین میرود با تجهیزات دیگری میرود و من با تجهیزات به میدان مین به وزارت نفت رفتم.» مسعود کرباسیان، وزیر اقتصاد دولت دوازدهم نیز پیش از گرفتن رای اعتماد مجلس، در نشست هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران، گفت: «شرایط اقتصادی سخت است و ما به هتل پنجستاره دعوت نشدیم.» اما آیا واقعاً پذیرش مسوولیتهای دولتی اینقدر خطرناک و سخت و پرهزینه شده است؟ البته خیل مشتاقان قدرت همچنان بسیارند، اما چرا مسوولیتپذیری در دولت با اکراه و بیمیلی یا کممیلی از جانب برخی از چهرههای سیاسی و اقتصادی همراه شده است؟ آیا دشواریهای کار در شرایط فعلی، مواجهه با ابرچالشها، نامشخص بودن سلسلهمراتب و مسوولیتها، تخریبها و سنگاندازیها باعث از بین رفتن جذابیتهای مدیریت ارشد دولتی شده است؟