مفتسواری
چه عواملی مانع اجماع ملی برای حل مسائل اصلی کشور میشود؟
«طناب مفت گیر بیاره خودش رو دار میزنه. این ضربالمثل را صادق هدایت برای بیان یکی از صفات ناشایست فرهنگی ما ایرانیان در بوف کور یاد میکند. ولی واقعیت این است که این موضوع تحت عنوان «مساله مفتسواری» فراتر از خلقیات ما ایرانیان است و در ادبیات اقتصادی و اجتماعی به عنوان بزرگترین مانع شکلگیری همکاریهای جمعی یا حتی توسعه ملی است.»
«طناب مفت گیر بیاره خودش رو دار میزنه. این ضربالمثل را صادق هدایت برای بیان یکی از صفات ناشایست فرهنگی ما ایرانیان در بوف کور یاد میکند. ولی واقعیت این است که این موضوع تحت عنوان «مساله مفتسواری» فراتر از خلقیات ما ایرانیان است و در ادبیات اقتصادی و اجتماعی به عنوان بزرگترین مانع شکلگیری همکاریهای جمعی یا حتی توسعه ملی است.»
عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی یکی از تازهترین یادداشتهای تلگرامیاش را با این جملات آغاز کرده تا درباره مساله مفتسواری در اقتصاد کشورمان هشدار دهد. مفتسواری مسالهای اقتصادی است که به این معنا به کار میرود که افرادی از فرصتها یا منابعی بهره ببرند که هزینه آن را دیگران پرداختهاند و این بهرهبرداران برای به وجود آمدن این فرصتها و منابع هیچ هزینهای نپرداختهاند. اما منظور وزیر راه و شهرسازی از این هشدار چیست؟ او پیش از این نیز در میزگرد سالنامه «تجارت فردا»، در همین زمینه گفته بود: «اکنون اکثر مقامات سیاسی ایران به مردم میگویند بیایید به حساب ما آش بخورید. بدیهی است در این فضا کسی حاضر نیست بابت خوردن آش پول بدهد... در این شرایطی که همه از ضرورت تولید آش سخن میگویند لیکن درباره پرداخت هزینه آن چک بیمحل صادر میکنند، آیا سرمایهگذار خارجی یا بخش خصوصی میآید و این آش را تولید میکند؟» آخوندی در ادامه یادداشت تلگرامی که با عنوان «درد مفتسواری» منتشر شده، نوشته است: «جانِ کلام این است که منافع مشترک به تنهایی موجب همکاری جمعی نمیشود. همکاری جمعی هم نیاز به منافع گروهی دارد، هم نیاز به سیستم راهبری برای اجرا و نقد کردن منافع دارد و هم نیاز به تسهیم هزینه منصفانه به جمع دارد به نحوی که کسی نتواند از پرداخت سهم خود فرار کند چرا که هیچ منفعتی بدون هزینه حاصل نمیشود. اولین کسی که بتواند هزینه خودش را بر جمع تحمیل کند، سهم خودش را پرداخت نکند و منفعت مفت حاصل کند، جمع فرومیپاشد. اینک سوال این است که آیا گفتمان غالب در ایرانِ ما به نفع تسهیم هزینه در برابر استفاده از خدمات و منافعِ عمومی است یا بالعکس مشروعیتبخشی به کسب منفعت مفت است؟ بگومگوهای سیاسی چه دخلی به این موضوع دارد؟»
نوشته اخیر در میانه همین بگومگوهای سیاسی منتشر شده که فضای اجتماعی و اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار داده است، آن هم در شرایطی که ابرچالشهای درونی و بیرونی اقتصاد و آینده ایران را از هر سو تهدید میکنند. کارشناسان تاکید و بگومگوکنندههای سیاسی اذعان میکنند که برای مواجهه با این چالشها هیچ راهی نیست جز اجماع ملی. اما چه عواملی مانع ایجاد اجماع و همکاری ملی میشود؟ چرا برخی طرفهای بحث در پرداخت هزینههای اصلاحات و مواجهه با چالشها سهیم نمیشوند؟ چگونه ساختار اداری کشور به برخی این امکان را میدهد که از خدمات و منافعِ عمومی استفاده کنند اما هزینه آن را نپردازند و هزینههای خود را بر جمع تحمیل کنند؟